گروه سیاسی: روزنامه کیهان نوشت: رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون به فاصله چهل روز از موضعگیری تحریکآمیز به بهانه فوت مهسا امینی، نسبت به جنایت تروریستی در حرم شاهچراغ ابراز تاسف کرد!
خاتمی و همچنین بیانیه منتسب به مجمع روحانیون بلافاصله پس از فوت مهسا امینی، با انتشار موضعگیری و بیانیههایی، اقدام به تحریک افکار عمومی هماهنگ با رسانههای وابسته به اسرائیل و سعودی و انگلیس و آمریکا کردند و این در حالی بود که هنوز تحقیقات درباره علت فوت انجام نگرفته بود. پس از آن هم برخی افراطیون مدعی اصلاحات به بهانههای مختلف در آتش آشوبی دمیدند و بنزین روی آتش اعتراضات ریختند.
اکنون خاتمی در بیانیهای شیطنتآمیز آورده است: «حادثه تروریستی شیراز که به جانباختن عدهای از هموطنان عزیز و آسیبدیدن عدهای بیشتر منجر شد، نشان داد که خشونت تا چه حد میتواند بیرحم و مصیبتبار باشد. ضمن محکوم کردن این حرکت پلید و دردآفرین، برای جانباختگان عزیز رحمت واسعه الهی و برای آسیبدیدگان، بهبودی از خداوند منان طلب میکنم. آنچه در جامعه ما جاری است و میتوان ریشههای آن را از دیرباز جستوجو کرد و رو به سوی آزادی و زندگی دارد، درخور توجه است؛ ولی با کمال تأسف بروز خشونت – از هر طرف که باشد- دلها را آزرده میکند.
زیستن اولین حق هر انسانی است و بهزیستن انسانها باید هدف و رسالت نظامها و حکومتها باشد. ملاک ارزیابی یک نظام و یک حکومت این است که تا چه حد زمینه بهزیستی مردم را فراهم میآورد. تقاضای زندگی خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است و اگر ببینند شرایط این زندگی فراهم نیست، حق دارند انتقاد و حتی اعتراض کنند. ولی در همه حال انتقاد و اعتراض باید متوجه نفی خشونت هم باشد و نباید خود به خشونت آلوده شود. مخصوصاً در شرایطی که بدخواهان ایران و ایرانی در بیرون مرزهای کشور با حربههای غیرانسانی مانند تحریم و یا تشویق خشونت برای بهرهگیری از خون پاک جوانان کشور امیدهای واهی در سر دارند».
وی افزوده است: «تأکید میکنم که خشونت را با خشونت نمیتوان پاسخ داد، هرچند باید با خشونتگران مقابله کرد. برای بهبود اوضاع و فراهم آمدن فضای زندگی امن و سالم و برخوردار برای همه، بهخصوص حکومتها باید موازین حکمرانی خوب را رعایت کنند و ضمن شنیدن صدای انتقاد و اعتراض- حتی اگر ناحق باشد- زمینه را برای فراهم آوردن رضایت مادی و معنوی مردم فراهم آورند. من نیز به نوبه خود در آشکار و نهان راههایی که به این امر مبارک منتهی میشود و امنیت را پایدار و آزادی و توسعه و پیشرفت را تأمین میکند در حد فهم و توان اندک خود نمایاندهام. امید است که گوشها شنوا و دلها پذیرا شود».
این موضعگیری فرافکنانه در حالی است که او و برخی همطیفانش، شریک همه جنایتها و خسارتهایی است که در چهل روز گذشته در قالب اعتراض و تخریب و ترور به مردم و نیروهای امنیتی و اقتصاد کشور وارد شده و بهویژه خون شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ- بهخاطر فرصت فراهم کردن برای ترور و جنایت- سنگینی میکند. دم زدن خاتمی درباره زندگی در حالی است که او با وجود اذعان به دروغ بودن تقلب در انتخابات ۱۳۸۸، جزو سردمداران اصلی آشوب و فتنه در آن سال بود و در کنار هشت ماه خسارات امنیتی به کشور، زمینهساز تحریمهای دهه اخیر آمریکا علیه ملت ایران شد.
نکته تلخ و تأسفبار اینکه بلافاصله پس از تشدید جنایت و ترور (ماجرای حرم شاهچراغ) خاتمی به جای مطالبه انتقام از طراحان این جنایت تروریستی، ادعا میکند خشونت را نباید با خشونت پاسخ داد. باید با بررسی بیشتر مراکز امنیتی و قضایی روشن شود او و امثال وی چه نسبتی با جنایتکاران دارند که مجازات آنها را ناخوش میدارد و در واقع تشویق به دست روی دست گذاشتن برای جنایات بیشتر میکند؟!
و نهایتاً اینکه خاتمی و اصلاحطلبان، از حامیان اصلی دولت اشرافی غربگرایی بودند که به مدت هشت سال اقتصاد کشور را دچار عقبگردهای جدی کرد و حالا همانها برای زندگی و معیشت مردم که آسیب زدهاند، اشک تمساح میریزند!
خاتمی و همچنین بیانیه منتسب به مجمع روحانیون بلافاصله پس از فوت مهسا امینی، با انتشار موضعگیری و بیانیههایی، اقدام به تحریک افکار عمومی هماهنگ با رسانههای وابسته به اسرائیل و سعودی و انگلیس و آمریکا کردند و این در حالی بود که هنوز تحقیقات درباره علت فوت انجام نگرفته بود. پس از آن هم برخی افراطیون مدعی اصلاحات به بهانههای مختلف در آتش آشوبی دمیدند و بنزین روی آتش اعتراضات ریختند.
اکنون خاتمی در بیانیهای شیطنتآمیز آورده است: «حادثه تروریستی شیراز که به جانباختن عدهای از هموطنان عزیز و آسیبدیدن عدهای بیشتر منجر شد، نشان داد که خشونت تا چه حد میتواند بیرحم و مصیبتبار باشد. ضمن محکوم کردن این حرکت پلید و دردآفرین، برای جانباختگان عزیز رحمت واسعه الهی و برای آسیبدیدگان، بهبودی از خداوند منان طلب میکنم. آنچه در جامعه ما جاری است و میتوان ریشههای آن را از دیرباز جستوجو کرد و رو به سوی آزادی و زندگی دارد، درخور توجه است؛ ولی با کمال تأسف بروز خشونت – از هر طرف که باشد- دلها را آزرده میکند.
زیستن اولین حق هر انسانی است و بهزیستن انسانها باید هدف و رسالت نظامها و حکومتها باشد. ملاک ارزیابی یک نظام و یک حکومت این است که تا چه حد زمینه بهزیستی مردم را فراهم میآورد. تقاضای زندگی خوب، امن و عادلانه از سوی مردم، تقاضای طبیعی است و اگر ببینند شرایط این زندگی فراهم نیست، حق دارند انتقاد و حتی اعتراض کنند. ولی در همه حال انتقاد و اعتراض باید متوجه نفی خشونت هم باشد و نباید خود به خشونت آلوده شود. مخصوصاً در شرایطی که بدخواهان ایران و ایرانی در بیرون مرزهای کشور با حربههای غیرانسانی مانند تحریم و یا تشویق خشونت برای بهرهگیری از خون پاک جوانان کشور امیدهای واهی در سر دارند».
وی افزوده است: «تأکید میکنم که خشونت را با خشونت نمیتوان پاسخ داد، هرچند باید با خشونتگران مقابله کرد. برای بهبود اوضاع و فراهم آمدن فضای زندگی امن و سالم و برخوردار برای همه، بهخصوص حکومتها باید موازین حکمرانی خوب را رعایت کنند و ضمن شنیدن صدای انتقاد و اعتراض- حتی اگر ناحق باشد- زمینه را برای فراهم آوردن رضایت مادی و معنوی مردم فراهم آورند. من نیز به نوبه خود در آشکار و نهان راههایی که به این امر مبارک منتهی میشود و امنیت را پایدار و آزادی و توسعه و پیشرفت را تأمین میکند در حد فهم و توان اندک خود نمایاندهام. امید است که گوشها شنوا و دلها پذیرا شود».
این موضعگیری فرافکنانه در حالی است که او و برخی همطیفانش، شریک همه جنایتها و خسارتهایی است که در چهل روز گذشته در قالب اعتراض و تخریب و ترور به مردم و نیروهای امنیتی و اقتصاد کشور وارد شده و بهویژه خون شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ- بهخاطر فرصت فراهم کردن برای ترور و جنایت- سنگینی میکند. دم زدن خاتمی درباره زندگی در حالی است که او با وجود اذعان به دروغ بودن تقلب در انتخابات ۱۳۸۸، جزو سردمداران اصلی آشوب و فتنه در آن سال بود و در کنار هشت ماه خسارات امنیتی به کشور، زمینهساز تحریمهای دهه اخیر آمریکا علیه ملت ایران شد.
نکته تلخ و تأسفبار اینکه بلافاصله پس از تشدید جنایت و ترور (ماجرای حرم شاهچراغ) خاتمی به جای مطالبه انتقام از طراحان این جنایت تروریستی، ادعا میکند خشونت را نباید با خشونت پاسخ داد. باید با بررسی بیشتر مراکز امنیتی و قضایی روشن شود او و امثال وی چه نسبتی با جنایتکاران دارند که مجازات آنها را ناخوش میدارد و در واقع تشویق به دست روی دست گذاشتن برای جنایات بیشتر میکند؟!
و نهایتاً اینکه خاتمی و اصلاحطلبان، از حامیان اصلی دولت اشرافی غربگرایی بودند که به مدت هشت سال اقتصاد کشور را دچار عقبگردهای جدی کرد و حالا همانها برای زندگی و معیشت مردم که آسیب زدهاند، اشک تمساح میریزند!