گروه سیاسی: حسین قدیانی «فعال اصولگرای منتقد» در نقدی به توهین رکیک روزنامه شهرداری تهران «همشهری» به دانشجویان معترض نوشت: از جمله دلایل سقوط پهلوی، ابتلای این رژیم به تعدد مسئله بود؛ هنوز این مسئله را حل نکرده، مبتلا میشد به مسئلهی دیگری و درجهآخر همین انباشت مسئلههای کوچک و بزرگ سبب فروپاشی آریامهر شد.
طرفه حکایت اینجاست: برای حکومت پهلوی، عمدتا این مخالفین بودند که با زیرکی و زرنگی، مسئلهسازی میکردند لیکن در جمهوری اسلامی این سوپرانقلابیها هستند که عوض کم کردن از مسئلهها، مدام برای حکومت، مسئلههای جدید میسازند. معالاسف امنای نظام با غفلتی که انشاءالله ناخواسته باشد، چشم بر این سوپرطرفدارهای مسئلهساز بستهاند و فیالمثل تنها شعارهای رکیک دانشجویان دانشگاه شریف را میبینند. حال آنکه شعارهای رکیک دانشجوها ریشه در یادداشتهای رکیک سوپرانقلابیها دارد. تو وقتی به بهانهی روزنامهنگاری، هر نسبت زشت و زنندهای را به نسل جوان معترض میدهی، او هم در مقام واکنش، مقدسات حضرتعالی را به سخره میگیرد.
شگفتا! حتی من طرفدار گشت ارشاد هم دو سه سالی بود که کاملا متوجه شدم تنها کارکرد این گشت منحوس، مسئلهآفرینی برای نظام است اما نظام آنقدر دستدست کرد که در نهایت مجبور شد به جبر افکار عمومی، بیخیال این بدترین نوع ارشاد شود. این تمنا از جمهوری اسلامی که «تا میتوانی از مسئلههایت کم کن» از قضا دوستی با نظام است؛ مصداق دوستی خالهخرسه با جمهوری اسلامی هم همین متن سخیف روزنامهی همشهری است که فقط #خدا عالم است چند تا دانشجوی دیگر را از فرط عصبانیت، از صدر تا ذیل نظام متنفر کند. پارسال که آنهمه از کلاسهای طرح ولایت گله کردم، دقیقا برای همین بود که برای نظام، بسیجی جاهل پرورش میدهد، نه بسیجی عاقل؛ چه اینکه از جمله مربیان این کلاسها، مدیرمسئول همین روزنامهی همشهری است. معالاسف روزنامهنویسی در جناح انقلابی، بیش از آنکه به #قلم نیاز داشته باشد، محتاج چاکرم، نوکرم است.
قبول کنیم که ورود سرهنگها به جراید انقلابی، این مطبوعات را به پادگان نظامی تبدیل کرده. اوایل جنگ نرم، قرار بر آن بود که حضرات بیایند و از روزنامهنگار حرفهای دفاع کنند ولی رفتهرفته خودشان میداندار شدند و قلم را هم سپردند به نیروی بلهقربانگو. این نیز یک مسئلهسازی دیگر که «از جلو نظام خبردار» در محیط فرهنگی جواب نمیدهد و منجر به پرورش #نویسنده نمیشود. در جهل مرکب آقایان همین بس که یک روزنامهی اجتماعی را حتی از #کیهان هم تندتر کردهاند. دانشجو از BBC هم نخواهد خط بگیرد، همین #همشهری کافی است که از او دشمن ولایت بسازد. این متنهای مستراحی، فرجام دخالت #سرهنگ در #فرهنگ است.
طرفه حکایت اینجاست: برای حکومت پهلوی، عمدتا این مخالفین بودند که با زیرکی و زرنگی، مسئلهسازی میکردند لیکن در جمهوری اسلامی این سوپرانقلابیها هستند که عوض کم کردن از مسئلهها، مدام برای حکومت، مسئلههای جدید میسازند. معالاسف امنای نظام با غفلتی که انشاءالله ناخواسته باشد، چشم بر این سوپرطرفدارهای مسئلهساز بستهاند و فیالمثل تنها شعارهای رکیک دانشجویان دانشگاه شریف را میبینند. حال آنکه شعارهای رکیک دانشجوها ریشه در یادداشتهای رکیک سوپرانقلابیها دارد. تو وقتی به بهانهی روزنامهنگاری، هر نسبت زشت و زنندهای را به نسل جوان معترض میدهی، او هم در مقام واکنش، مقدسات حضرتعالی را به سخره میگیرد.
شگفتا! حتی من طرفدار گشت ارشاد هم دو سه سالی بود که کاملا متوجه شدم تنها کارکرد این گشت منحوس، مسئلهآفرینی برای نظام است اما نظام آنقدر دستدست کرد که در نهایت مجبور شد به جبر افکار عمومی، بیخیال این بدترین نوع ارشاد شود. این تمنا از جمهوری اسلامی که «تا میتوانی از مسئلههایت کم کن» از قضا دوستی با نظام است؛ مصداق دوستی خالهخرسه با جمهوری اسلامی هم همین متن سخیف روزنامهی همشهری است که فقط #خدا عالم است چند تا دانشجوی دیگر را از فرط عصبانیت، از صدر تا ذیل نظام متنفر کند. پارسال که آنهمه از کلاسهای طرح ولایت گله کردم، دقیقا برای همین بود که برای نظام، بسیجی جاهل پرورش میدهد، نه بسیجی عاقل؛ چه اینکه از جمله مربیان این کلاسها، مدیرمسئول همین روزنامهی همشهری است. معالاسف روزنامهنویسی در جناح انقلابی، بیش از آنکه به #قلم نیاز داشته باشد، محتاج چاکرم، نوکرم است.
قبول کنیم که ورود سرهنگها به جراید انقلابی، این مطبوعات را به پادگان نظامی تبدیل کرده. اوایل جنگ نرم، قرار بر آن بود که حضرات بیایند و از روزنامهنگار حرفهای دفاع کنند ولی رفتهرفته خودشان میداندار شدند و قلم را هم سپردند به نیروی بلهقربانگو. این نیز یک مسئلهسازی دیگر که «از جلو نظام خبردار» در محیط فرهنگی جواب نمیدهد و منجر به پرورش #نویسنده نمیشود. در جهل مرکب آقایان همین بس که یک روزنامهی اجتماعی را حتی از #کیهان هم تندتر کردهاند. دانشجو از BBC هم نخواهد خط بگیرد، همین #همشهری کافی است که از او دشمن ولایت بسازد. این متنهای مستراحی، فرجام دخالت #سرهنگ در #فرهنگ است.