گروه سیاسی: بعد از فوت مرحومه مهسا امینی اتفاقاتی در کشور افتاد و این سئوال مطرح شد که «چه باید بکنیم؟» محمدباقر قالیباف سالها پیش موضوع نواصولگرایی و چند ماه قبل از این اتفاقها نیز موضوع حکمرانی نو را مطرح کردند، منظور ایشان آن بود که برخی رویکردهای اداره کشور نیازمند نو شدن و تازه شدن است. با توجه به حوادث اخیر کشور محمدسعید احدیان مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی و محمدعلی ابطحی در قالب مناظرهای دیدگاههای خودشان را درباره این موضوع مطرح کردند.
روزنامه آرمان امروز با بازنشر بخشی از این مناظره از ماجرای سه نامه سیدمحمد خاتمی به رهبری نوشته است:
در گزارش آرمان امروز آمده است: محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب در مناظره با احدیان، مشاور قالیباف گفت: جا دارد مجمع تشخیص مصلحت واقعا وارد یکسری بحثهای اساسی شود. ما بنبست نداریم. اگر مجمع تشخیص وارد نشود، بعد کار به فحاشیها در خیابان میرسد. اینها نتیجه طبیعی ایستادن روی پله دوم و سومی است که جنابعالی رفتید در آنجا ایستاده اید و الان توقع این را دارید که نکند یک ذره دست شما دست آنها هم باشد و بتوانید آنها را داخل نظام بکشید. بعد میگویید چرا شما دست تان را باز گذاشتید؟ خوب اگر دست مان را جمع کنیم ما هم میشویم شما، یعنی آقای سیدمحمد خاتمی وقتی ممکن است آدم موثری باشد که سید احمد خاتمی نباشد. شما میگویید چرا سیدمحمد خاتمی، سید احمد خاتمی نمیشود؟ جامعه متکثر به این نیروها نیازمند است.
الان آقای خاتمی این بیانیهای که داد، چرا اینقدر فحش خورد؟ به خاطر اینکه گفت «براندازی نه مطلوب و نه ممکن». واقعا این انتقاد اصلاحطلبانه است؛ ولی این دو طرف الان تن به پذیرش این موضوع نمیدهند. یکی طرف حکومت است که نمیپذیرد چهار تا قانون درست و حسابی داشته باشیم و با آن قوانین یک امیدی در جامعه ایجاد کنیم تا این جامعه دوباره به خانهها برود. شما موضوع حکمرانی نو را مطرح کردید، خوب اول بگویید آن چشماندازی که میخواهید، به واسطه این نوع حکمرانی ایجاد کنید چیست؟ چشمانداز این است که آیا جامعه میتواند برخی از این معترضین را به عنوان نماینده خود به داخل مجلس بفرستد؟ آیا قانون حجاب تغییر میکند؟ یا هر چیز دیگری. آقای خاتمی سه تا نامه خدمت رهبری نوشت و گفت «این پلههای سوم را ول کنیم و از پله اول مسائل را مورد رسیدگی قرار دهیم» این نامهها هنوز پاسخ نگرفته. آن وقت شما میگویید «شما چرا نمیآیید»، معتقدم این توقعی غیراستراتژیک است، همانطور که امروز براندازها به ما فحش میدهند و میگویند «شما سوپاپ نظام هستید».
حاکمیت باید تلاش کند که بین خودش و این نسل عصیانگر موجود یک مجموعه داشته باشد که بهترین گزینهاش هم اصلاحطلبان بودند، اما این گزینه را خراب و نابود کردند و الان مردم همسایه حاکمیت هستند و در بحرانها اصطکاکهایی بین این دو به وجود میآید.
روزنامه آرمان امروز با بازنشر بخشی از این مناظره از ماجرای سه نامه سیدمحمد خاتمی به رهبری نوشته است:
در گزارش آرمان امروز آمده است: محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح طلب در مناظره با احدیان، مشاور قالیباف گفت: جا دارد مجمع تشخیص مصلحت واقعا وارد یکسری بحثهای اساسی شود. ما بنبست نداریم. اگر مجمع تشخیص وارد نشود، بعد کار به فحاشیها در خیابان میرسد. اینها نتیجه طبیعی ایستادن روی پله دوم و سومی است که جنابعالی رفتید در آنجا ایستاده اید و الان توقع این را دارید که نکند یک ذره دست شما دست آنها هم باشد و بتوانید آنها را داخل نظام بکشید. بعد میگویید چرا شما دست تان را باز گذاشتید؟ خوب اگر دست مان را جمع کنیم ما هم میشویم شما، یعنی آقای سیدمحمد خاتمی وقتی ممکن است آدم موثری باشد که سید احمد خاتمی نباشد. شما میگویید چرا سیدمحمد خاتمی، سید احمد خاتمی نمیشود؟ جامعه متکثر به این نیروها نیازمند است.
الان آقای خاتمی این بیانیهای که داد، چرا اینقدر فحش خورد؟ به خاطر اینکه گفت «براندازی نه مطلوب و نه ممکن». واقعا این انتقاد اصلاحطلبانه است؛ ولی این دو طرف الان تن به پذیرش این موضوع نمیدهند. یکی طرف حکومت است که نمیپذیرد چهار تا قانون درست و حسابی داشته باشیم و با آن قوانین یک امیدی در جامعه ایجاد کنیم تا این جامعه دوباره به خانهها برود. شما موضوع حکمرانی نو را مطرح کردید، خوب اول بگویید آن چشماندازی که میخواهید، به واسطه این نوع حکمرانی ایجاد کنید چیست؟ چشمانداز این است که آیا جامعه میتواند برخی از این معترضین را به عنوان نماینده خود به داخل مجلس بفرستد؟ آیا قانون حجاب تغییر میکند؟ یا هر چیز دیگری. آقای خاتمی سه تا نامه خدمت رهبری نوشت و گفت «این پلههای سوم را ول کنیم و از پله اول مسائل را مورد رسیدگی قرار دهیم» این نامهها هنوز پاسخ نگرفته. آن وقت شما میگویید «شما چرا نمیآیید»، معتقدم این توقعی غیراستراتژیک است، همانطور که امروز براندازها به ما فحش میدهند و میگویند «شما سوپاپ نظام هستید».
حاکمیت باید تلاش کند که بین خودش و این نسل عصیانگر موجود یک مجموعه داشته باشد که بهترین گزینهاش هم اصلاحطلبان بودند، اما این گزینه را خراب و نابود کردند و الان مردم همسایه حاکمیت هستند و در بحرانها اصطکاکهایی بین این دو به وجود میآید.