نگاهی به فهرست افرادی که به عنوان چهره به این مراسم پرهزینه و تاسفبار – برای ملت- دعوت شدند و از مزایای آن متنعم شدند و حظ وافر بردند، اندوه را دوچندان میسازد. دعوت و هزینه کلان اعضای خانوادههای حکام سابق کشورهایی که جایگاهی در جهان ندارند و دوستی با آنها تنها سبد هزینهای ما را سنگینتر میسازد و خود این افراد نیز هیچ جایگاهی در عرصههای علمی، فرهنگی، سیاسی و امور بشردوستانه همچون محیط زیست، خدمات امدادی، دانش و فناوری و… ندارند، چه توجیهی دارد؟
بر مبنای کدام معیار و ملاک و با کدام کار کارشناسی چنین تصمیمی گرفته شده و چنین فهرستی برگزیده و دعوت شده است؟ آیا دنبال کردن یک صفحه اینترنتی یا زدن یک کامنت حمایتی یا مخالفتی میتواند ملاک موثر شناختن فردی و حاتمبخشی به وی از جیب ملت گردد؟ رییسجمهوری که به خاطر شورش ملت کشور خود علیه فساد و سوء مدیریتش از کشور متواری شد، چه اثرگذاری دارد؟
میهمان سیاسی که خبر «یه قل و دوقل بازی کردن» وی در حاشیه همایش، جزو خبرهای سایتهای خبری از همایش است، چه گلی میخواهد به سر جهان بزند؟ آیا چنین همایشهایی ما را از مشکلات بینالمللی و منطقهای دور خواهد ساخت؟ آیا موضع جهانی ما را تقویت خواهد کرد یا برعکس، موجب تمسخر وجهه کشورمان در محافل و رسانههای بیگانه و ناراحتی مردم کشورمان از چنین اقدامات هزینهبر میشود؟ اگر فرض را بر این بگذاریم که این همایش دست کم حدود ۲۰۰ هزار یورو هزینه داشته است و هزینه هر یورو را ۴۸ هزار تومان در نظر بگیریم، چه هزینه سنگینی برای «یک رخداد با نتیجه هیچ و پوچ» بر کشور تحمیل شده است؟ ندانمکاریها گویی در حال بازتولید شدنند و به هیچ انتقادی نسبت به این برنامههای زیانبار توجهی نمیشود. اگر با نگاه واقعبینانه به امور پرداخته میشد یا نقد منتقدان دلسوز دیده و شنیده میشد، به جایی نمیرسیدیم که برای گروهی از افرادی که هیچ هنری ندارند، هزینههای سنگین بر ملت تحمیل شود.