گروه سیاسی: سایت جماران نوشت: رئیس دولت اصلاحات در دیدار جمعی از فعالان مسایل زنان و بانوان فعال در عرصههای اجتماعی و سیاسی، عفاف و ستر را با حجاب یکی ندانست و تاکید کرد: ما از جامعهی عفیف حمایت میکنیم، اما به آن معنا نیست که عفت را با حجاب یکی بدانیم و آن را به زور به جامعه تحمیل کنیم.
سیدمحمد خاتمی در یازدهمین سالگرد زنده یاد فریده ماشینی با تصریح بر لزوم تفکیک بین عفاف و حجاب، گفت: وقتی خداوند میگوید «لا اکراه فیالدین»، یعنی در دین خدا که اصل است، زور و اجبار وجود ندارد پس چرا باید در فرع آن زور و تحکم باشد؟
وی ادامه داد: باید دقت شود که عفت و ستر با حجاب یکی نیست و این موضوع بسیار مهم است؛ البته به سادگی عملی نمیشود و نیازمند زمان است تا به فرهنگ تبدیل شود.
خاتمی در این دیدار ضمن تجلیل از دغدغههای زندهیاد بانو فریده ماشینی درباره مسایل زنان، یادآور شد: زن علاوه بر همه مظلومیتهای انسان در طول تاریخ و ستمهایی که بر انسان شده، محرومیتها و مظلومیتهای مضاعفی را تجربه کرده است برای همین توجه و اعتبار دادن به «زن» اهمیت دارد و باید آن را درک کنیم تا بتوانیم به سوی آینده بهتر حرکت کنیم.
وی با اشاره به حق و جایگاه رفیع «انسان» به صرف انسان بودن، گفت: ایرانیان شاید جزو اولین جوامعی هستند که در استقرار نظام تازه، به واسطه نهضت مشروطیت و تلاش برای استقرار جامعه مدنی، توانستند نظام مبتنی بر قانون اساسی را در خاورمیانه پدید آورند و این نهضت هرچند در ادامه راه ناکام بوده و در مقطعی از دل آن، استبداد سیاه بیرون آمده، اما باز هم دوباره این ملت، نهضت ملی را تجربه کرده و کارهای بزرگی را انجام داده تا میرسد به «انقلاب اسلامی» که هدفش رهایی انسان و در جهت تحقق خواستهای تاریخی ملت ایران بود.
خاتمی در ادامه رویکرد سلبی نسبت به «استبداد»، «استعمار» و «عقب ماندگی» و سه متناظر ایجابی آن، «آزادی»، «استقلال» و «پیشرفت و توسعه» را اشتراک نظر اقشار مختلف ایران و خواست تاریخی ایرانیان دانست و افزود: در جنبه سلبی تقریبا اتحاد و اجماع وجود داشت و بلوغ ملت ایران در جنبه سلبی بوده است یعنی در نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقب ماندگی؛ اما در جنبه ایجابی اختلافنظرهایی وجود داشته و به دلیل همین اختلاف نظرها مجددا ملت ایران سرکوب شد؛ و ایران هنوز در تلاش است تا بتواند جنبههای ایجابی را در یک فرآیند طبیعی مستقر کند.
وی با تاکید بر اصالت انسان گفت: نقطه مرکزی، خود انسان است و روی این نقطه مرکزی امور دیگری میآید که عَرَضی است؛ مانند جنسیت. جنسیت بعد از انسان بودن است؛ بنابراین اگر هر چیزی که به اتکای جنسیت بخواهد به انسانیت که نقطه مرکزی است ضرر بزند، باید دفع شود. حتی دینداری فرع انسانیت است؛ چرا که این انسان است که دیندار میشود یا نمیشود.
خاتمی انسانیت انسان شرقی را در خردمندی، اختیار و اهل عشق بودن توصیف کرد و گفت: اگر این وجوه تعامل درستی با هم داشته باشند و با هم رشد کنند، کمال انسانی تحقق مییابد. هیچ تفاوتی از حیث آزادی، حق انتخاب، دوست داشتن و نیز اهل اندیشه و تفکر و خرد بودن، میان هیچ کدام از اجزای عالم انسانی، چه زن چه مرد، وجود ندارد و از این حیث انسان موجودی شگفت انگیز است و توان رشد تا بینهایت را دارد.
وی رشد انسان را منوط به ارتباط و حضور در اجتماع دانست و توضیح داد: شما نمیتوانید یک انسان را -چه زن و چه مرد- در یک اتاق حبس کنید که ارتباطی با هیچکس و هیچ جا نداشته باشد و احساس مسوولیت نکند و توقع داشته باشید که در فکر و عاطفه و عقلانیت و اخلاق، یک انسان کامل و رشد یافته شود، زیرا رشد امری اجتماعی است.
خاتمی ادامه داد: با این نگاه، حتی خانواده که همه ما به جایگاه مهم آن اعتقاد داریم، فرعِ وجود انسان است. اگر ما خانواده را طوری تعریف کنیم که جلوی رشد بخشی از وجوه انسان را بگیرد، باید خانواده را اصلاح کنیم. اگر این نگاه در حقوق و شریعت باشد، خیلی از مسایل تغییر میکند.
وی در ادامه به تعبیری در فقه سنتی اشاره و بیان کرد: زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در احکام اسلامی است؛ فرض کنید در یک دورهای خون هیچ فایده و کاربردی نداشت؛ بنابراین هیچ ارزش خاصی برای دیگران نداشت، اما وقتی معلوم شد خون مایه حیات است ارزش پیدا کرد و موضوعات پیرامون آن و احکام و قوانین در مورد آن متناسب شد.
خاتمی این منطق را در موضوع زنان هم حاکم دانست و افزود: در یک دوره تاریخی، ملاک برتری در جامعه، قدرت فیزیکی بود و خیلی از مسایل با همین نگاه، طرح و بحث میشد، اما در حال حاضر به واسطه رشد علمی، برنامهریزی، هوش مصنوعی و… معیارهای برتری حضور در جامعه بین زن و مرد تغییر یافته و مناسبات جدیدی ایجاد شده بنابراین موضوع و در نتیجه حکم آن فرق میکند.
وی گفت: در یک دورهای حتی در مترقیترین نگاه به زن گفته میشد که «مرد از دامن زن به معراج میرود»، اما الان این نگاه وجود دارد که چرا زنان خودشان نباید به معراج بروند و چرا باید فقط به عنوان وسیلهای برای رشد مردان در نظر گرفته شوند و چرا این رشد، در وجوه معنوی، در قالب تصویری مردانه صورتبندی میشود و زنان در این نگاه کجا هستند؟ در همه شئون باید ملاک اول انسانیت باشد که کاملا بین زن و مرد مشترک است. اگر این دیدگاه را در جامعه بسط دهیم، خیلی مباحث دچار تحول خواهد شد.
خاتمی با تاکید بر لزوم تغییر رویهها و عادات متناسب با شرایط جامعه، صورتبندی مفاهیم کلیدی و بازنگری و بازاندیشی در آنها را ضرورت دانست و افزود: در گذشته، چون ملاک برتری، قدرت بدنی بود، «بدن» اهمیت پیدا کرد و زن برای مرد جنبه زینتی پیدا کرده بود؛ حتی در ادبیات ما هم همین نگاه بعضا دیده میشود، و، چون در یک برهه تاریخی در غرب، این دیدگاه از جنبه اجتماعی مطرود شد، نگاهی در مقابلش در ادبیات فمینیستی پدید آمد تا با این نگاه مقابله کند، اما آنها هم به همین جایگاه فیزیک و بدن زن که محل مناقشه بود، توجه کردند و آن را مورد توجه قرار دادند که اتفاقا واکنشهای رادیکالی بود، ولی به هر روی نقد جدی متوجه این نگاه شده است.
خاتمی گفت: این یک واکنش طبیعی بود و مشابه آن برای مسایل دیگر هم ایجاد شد. به طور مثال، چون در یک دوره تاریخی، به نام دین مانع پیشرفت و تفکر شدند نارضایتی ایجاد شد و در جامعه حالت عکس العملی نسبت به دین پیش آمد و این یک مسأله عارضی نسبت به دین است یعنی دید منفی نسبت به موضع و عملکرد متصدیان دین به خود دین سرایت کرد.
خاتمی ادامه داد: در گذشته، چون نگاه به بدن زنان بود و نگاه تزئینی به زن میشد، او را مانند «درّی که باید در صدف باشد» توصیف میکردند، اما سوال این است واقعا خاصیت این درّ چیست؟ آیا به جز یک زینت خاصیت دیگری دارد؟ و اصلا چرا زن باید درّ باشد؟ این تغییر نگاه آن چیزی است که به آن نیاز داریم.
بزرگترین منشا ایجاد نظامهای استبدادی و دیکتاتوری، «من مداری» است
خاتمی در ادامه به تلاشهای جامعه ایرانی برای دستیابی به دموکراسی اشاره و بیان کرد: نمیتوان دموکراسی را از یک مغازه خرید و در کشور پیاده کرد، بلکه ما باید تلاش کنیم تا آن را درکشور محقق و نهادینه کنیم. باید بررسی کنیم که چرا دموکراسی در کشور ما پا نمیگیرد؟ چرا با آن که ملت ایران، نهضت مشروطه را داشته، نتوانسته آن را نگه دارد و چرا نهضت ملی ما که آنقدر بزرگ بود، با کودتای ننگین بیست و هشتم مرداد از بین رفت؟ و چرا آن حرکت عظیمی که در انقلاب اسلامی رخ داد و وعدههای بزرگی که بر اساس کرامت واصالت انسان داده شد، از مسیر خود خارج شد و تفکر متفاوتی از آن بیرون آمد؟ بخشی از پاسخ به این سوال این است که هنوز نظام فکری و ارزشی و جنبههای فرهنگی ما برای این منظور تربیت نشده و یکی از کارهایی که باید انجام دهیم توسعه و اشاعه این نوع دیدگاه و ترویج این نوع نگاه است.
وی تصریح کرد: من فکر میکنم جوامع به این نوع نگاه نیاز دارند و لازم است برنامه برای تربیت ذهنها و جانها داشته باشند تا بتوانند نظام مردمسالار که در آن انسان دارای حرمت و حق است و بر پایه مدارا و تحمل کردن دیگری که مهمترین ویژگی آن است، مستقر شود.
خاتمی بزرگترین منشا ایجاد نظامهای استبدادی و دیکتاتوری را «من مداری» دانست و گفت: این اشتباه است که کسانی بگویند «من منم» و «من بر دیگران برتری دارم» و «دیگران یا باید تابع من باشند یا باید از صحنه خارج شوند» و اگر زور پیدا کنم این کار را میکنم. بزرگترین مایه مردمسالاری و دموکراسی انسانی، «مدارا و تحمل دیگری» است که بر اساس آن، نه تنها دیگری وجود دارد، بلکه «من در رابطه با دیگری برای خودم معنا پیدا میکنم». ما باید همدیگر را تحمل و با همدیگر تعامل و حرکت و جنبههای مشترک را پیدا کنیم و از اینکه اختلافها به تصادم منجر شود، جلوگیری کنیم.
وی در پایان این دیدار گفت: جامعه ما راه بسیار دور و درازی دارد. معتقدم در درون جامعه ما، سنت ایرانی و اسلام – به آن صورتی که بوده، نه به آن صورتی که تجلی پیدا کرده- آنقدر ظرفیت وجود دارد که نه تنها بتواند جامعه را از وضع فعلی خارج کند بلکه بتواند حرفهای زیادی به دنیای دیگر داشته باشد.
در این دیدار، رحیم عبادی مدیرعامل موسسه بانوی مهر ضمن تشکر از خاتمی به دلیل مواضع روشن و شایسته نسبت به جنبش زنان در ایران، گزارشی از برنامههای ده ساله نشستهای تخصصی در امور زنان با محوریت افکار و اندیشه بانو فریده ماشینی ارائه کرد.
در ادامه خانم روشنفکر، رییس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان و دبیر علمی جایزه مطالعات زنان یادبود فریده ماشینی گزارشی از فراخوان سال گذشته در خصوص جایزه مطالعات ارائه کرد و ضمن تشریح تحقیقات، تألیفات و پژوهشهای منتخب فراخوان سال گذشته در امور زنان، برنامه دومین فراخوان جایزه مطالعات برای خرداد سال ۱۴۰۲ را اعلام کرد.
حاضران در این دیدار دیدگاه و نظرات خود را نسبت به مسایل فعلی زنان در جامعه بیان کردند.
سیدمحمد خاتمی در یازدهمین سالگرد زنده یاد فریده ماشینی با تصریح بر لزوم تفکیک بین عفاف و حجاب، گفت: وقتی خداوند میگوید «لا اکراه فیالدین»، یعنی در دین خدا که اصل است، زور و اجبار وجود ندارد پس چرا باید در فرع آن زور و تحکم باشد؟
وی ادامه داد: باید دقت شود که عفت و ستر با حجاب یکی نیست و این موضوع بسیار مهم است؛ البته به سادگی عملی نمیشود و نیازمند زمان است تا به فرهنگ تبدیل شود.
خاتمی در این دیدار ضمن تجلیل از دغدغههای زندهیاد بانو فریده ماشینی درباره مسایل زنان، یادآور شد: زن علاوه بر همه مظلومیتهای انسان در طول تاریخ و ستمهایی که بر انسان شده، محرومیتها و مظلومیتهای مضاعفی را تجربه کرده است برای همین توجه و اعتبار دادن به «زن» اهمیت دارد و باید آن را درک کنیم تا بتوانیم به سوی آینده بهتر حرکت کنیم.
وی با اشاره به حق و جایگاه رفیع «انسان» به صرف انسان بودن، گفت: ایرانیان شاید جزو اولین جوامعی هستند که در استقرار نظام تازه، به واسطه نهضت مشروطیت و تلاش برای استقرار جامعه مدنی، توانستند نظام مبتنی بر قانون اساسی را در خاورمیانه پدید آورند و این نهضت هرچند در ادامه راه ناکام بوده و در مقطعی از دل آن، استبداد سیاه بیرون آمده، اما باز هم دوباره این ملت، نهضت ملی را تجربه کرده و کارهای بزرگی را انجام داده تا میرسد به «انقلاب اسلامی» که هدفش رهایی انسان و در جهت تحقق خواستهای تاریخی ملت ایران بود.
خاتمی در ادامه رویکرد سلبی نسبت به «استبداد»، «استعمار» و «عقب ماندگی» و سه متناظر ایجابی آن، «آزادی»، «استقلال» و «پیشرفت و توسعه» را اشتراک نظر اقشار مختلف ایران و خواست تاریخی ایرانیان دانست و افزود: در جنبه سلبی تقریبا اتحاد و اجماع وجود داشت و بلوغ ملت ایران در جنبه سلبی بوده است یعنی در نفی استبداد، نفی استعمار و نفی عقب ماندگی؛ اما در جنبه ایجابی اختلافنظرهایی وجود داشته و به دلیل همین اختلاف نظرها مجددا ملت ایران سرکوب شد؛ و ایران هنوز در تلاش است تا بتواند جنبههای ایجابی را در یک فرآیند طبیعی مستقر کند.
وی با تاکید بر اصالت انسان گفت: نقطه مرکزی، خود انسان است و روی این نقطه مرکزی امور دیگری میآید که عَرَضی است؛ مانند جنسیت. جنسیت بعد از انسان بودن است؛ بنابراین اگر هر چیزی که به اتکای جنسیت بخواهد به انسانیت که نقطه مرکزی است ضرر بزند، باید دفع شود. حتی دینداری فرع انسانیت است؛ چرا که این انسان است که دیندار میشود یا نمیشود.
خاتمی انسانیت انسان شرقی را در خردمندی، اختیار و اهل عشق بودن توصیف کرد و گفت: اگر این وجوه تعامل درستی با هم داشته باشند و با هم رشد کنند، کمال انسانی تحقق مییابد. هیچ تفاوتی از حیث آزادی، حق انتخاب، دوست داشتن و نیز اهل اندیشه و تفکر و خرد بودن، میان هیچ کدام از اجزای عالم انسانی، چه زن چه مرد، وجود ندارد و از این حیث انسان موجودی شگفت انگیز است و توان رشد تا بینهایت را دارد.
وی رشد انسان را منوط به ارتباط و حضور در اجتماع دانست و توضیح داد: شما نمیتوانید یک انسان را -چه زن و چه مرد- در یک اتاق حبس کنید که ارتباطی با هیچکس و هیچ جا نداشته باشد و احساس مسوولیت نکند و توقع داشته باشید که در فکر و عاطفه و عقلانیت و اخلاق، یک انسان کامل و رشد یافته شود، زیرا رشد امری اجتماعی است.
خاتمی ادامه داد: با این نگاه، حتی خانواده که همه ما به جایگاه مهم آن اعتقاد داریم، فرعِ وجود انسان است. اگر ما خانواده را طوری تعریف کنیم که جلوی رشد بخشی از وجوه انسان را بگیرد، باید خانواده را اصلاح کنیم. اگر این نگاه در حقوق و شریعت باشد، خیلی از مسایل تغییر میکند.
وی در ادامه به تعبیری در فقه سنتی اشاره و بیان کرد: زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در احکام اسلامی است؛ فرض کنید در یک دورهای خون هیچ فایده و کاربردی نداشت؛ بنابراین هیچ ارزش خاصی برای دیگران نداشت، اما وقتی معلوم شد خون مایه حیات است ارزش پیدا کرد و موضوعات پیرامون آن و احکام و قوانین در مورد آن متناسب شد.
خاتمی این منطق را در موضوع زنان هم حاکم دانست و افزود: در یک دوره تاریخی، ملاک برتری در جامعه، قدرت فیزیکی بود و خیلی از مسایل با همین نگاه، طرح و بحث میشد، اما در حال حاضر به واسطه رشد علمی، برنامهریزی، هوش مصنوعی و… معیارهای برتری حضور در جامعه بین زن و مرد تغییر یافته و مناسبات جدیدی ایجاد شده بنابراین موضوع و در نتیجه حکم آن فرق میکند.
وی گفت: در یک دورهای حتی در مترقیترین نگاه به زن گفته میشد که «مرد از دامن زن به معراج میرود»، اما الان این نگاه وجود دارد که چرا زنان خودشان نباید به معراج بروند و چرا باید فقط به عنوان وسیلهای برای رشد مردان در نظر گرفته شوند و چرا این رشد، در وجوه معنوی، در قالب تصویری مردانه صورتبندی میشود و زنان در این نگاه کجا هستند؟ در همه شئون باید ملاک اول انسانیت باشد که کاملا بین زن و مرد مشترک است. اگر این دیدگاه را در جامعه بسط دهیم، خیلی مباحث دچار تحول خواهد شد.
خاتمی با تاکید بر لزوم تغییر رویهها و عادات متناسب با شرایط جامعه، صورتبندی مفاهیم کلیدی و بازنگری و بازاندیشی در آنها را ضرورت دانست و افزود: در گذشته، چون ملاک برتری، قدرت بدنی بود، «بدن» اهمیت پیدا کرد و زن برای مرد جنبه زینتی پیدا کرده بود؛ حتی در ادبیات ما هم همین نگاه بعضا دیده میشود، و، چون در یک برهه تاریخی در غرب، این دیدگاه از جنبه اجتماعی مطرود شد، نگاهی در مقابلش در ادبیات فمینیستی پدید آمد تا با این نگاه مقابله کند، اما آنها هم به همین جایگاه فیزیک و بدن زن که محل مناقشه بود، توجه کردند و آن را مورد توجه قرار دادند که اتفاقا واکنشهای رادیکالی بود، ولی به هر روی نقد جدی متوجه این نگاه شده است.
خاتمی گفت: این یک واکنش طبیعی بود و مشابه آن برای مسایل دیگر هم ایجاد شد. به طور مثال، چون در یک دوره تاریخی، به نام دین مانع پیشرفت و تفکر شدند نارضایتی ایجاد شد و در جامعه حالت عکس العملی نسبت به دین پیش آمد و این یک مسأله عارضی نسبت به دین است یعنی دید منفی نسبت به موضع و عملکرد متصدیان دین به خود دین سرایت کرد.
خاتمی ادامه داد: در گذشته، چون نگاه به بدن زنان بود و نگاه تزئینی به زن میشد، او را مانند «درّی که باید در صدف باشد» توصیف میکردند، اما سوال این است واقعا خاصیت این درّ چیست؟ آیا به جز یک زینت خاصیت دیگری دارد؟ و اصلا چرا زن باید درّ باشد؟ این تغییر نگاه آن چیزی است که به آن نیاز داریم.
بزرگترین منشا ایجاد نظامهای استبدادی و دیکتاتوری، «من مداری» است
خاتمی در ادامه به تلاشهای جامعه ایرانی برای دستیابی به دموکراسی اشاره و بیان کرد: نمیتوان دموکراسی را از یک مغازه خرید و در کشور پیاده کرد، بلکه ما باید تلاش کنیم تا آن را درکشور محقق و نهادینه کنیم. باید بررسی کنیم که چرا دموکراسی در کشور ما پا نمیگیرد؟ چرا با آن که ملت ایران، نهضت مشروطه را داشته، نتوانسته آن را نگه دارد و چرا نهضت ملی ما که آنقدر بزرگ بود، با کودتای ننگین بیست و هشتم مرداد از بین رفت؟ و چرا آن حرکت عظیمی که در انقلاب اسلامی رخ داد و وعدههای بزرگی که بر اساس کرامت واصالت انسان داده شد، از مسیر خود خارج شد و تفکر متفاوتی از آن بیرون آمد؟ بخشی از پاسخ به این سوال این است که هنوز نظام فکری و ارزشی و جنبههای فرهنگی ما برای این منظور تربیت نشده و یکی از کارهایی که باید انجام دهیم توسعه و اشاعه این نوع دیدگاه و ترویج این نوع نگاه است.
وی تصریح کرد: من فکر میکنم جوامع به این نوع نگاه نیاز دارند و لازم است برنامه برای تربیت ذهنها و جانها داشته باشند تا بتوانند نظام مردمسالار که در آن انسان دارای حرمت و حق است و بر پایه مدارا و تحمل کردن دیگری که مهمترین ویژگی آن است، مستقر شود.
خاتمی بزرگترین منشا ایجاد نظامهای استبدادی و دیکتاتوری را «من مداری» دانست و گفت: این اشتباه است که کسانی بگویند «من منم» و «من بر دیگران برتری دارم» و «دیگران یا باید تابع من باشند یا باید از صحنه خارج شوند» و اگر زور پیدا کنم این کار را میکنم. بزرگترین مایه مردمسالاری و دموکراسی انسانی، «مدارا و تحمل دیگری» است که بر اساس آن، نه تنها دیگری وجود دارد، بلکه «من در رابطه با دیگری برای خودم معنا پیدا میکنم». ما باید همدیگر را تحمل و با همدیگر تعامل و حرکت و جنبههای مشترک را پیدا کنیم و از اینکه اختلافها به تصادم منجر شود، جلوگیری کنیم.
وی در پایان این دیدار گفت: جامعه ما راه بسیار دور و درازی دارد. معتقدم در درون جامعه ما، سنت ایرانی و اسلام – به آن صورتی که بوده، نه به آن صورتی که تجلی پیدا کرده- آنقدر ظرفیت وجود دارد که نه تنها بتواند جامعه را از وضع فعلی خارج کند بلکه بتواند حرفهای زیادی به دنیای دیگر داشته باشد.
در این دیدار، رحیم عبادی مدیرعامل موسسه بانوی مهر ضمن تشکر از خاتمی به دلیل مواضع روشن و شایسته نسبت به جنبش زنان در ایران، گزارشی از برنامههای ده ساله نشستهای تخصصی در امور زنان با محوریت افکار و اندیشه بانو فریده ماشینی ارائه کرد.
در ادامه خانم روشنفکر، رییس مرکز مطالعات و تحقیقات زنان و دبیر علمی جایزه مطالعات زنان یادبود فریده ماشینی گزارشی از فراخوان سال گذشته در خصوص جایزه مطالعات ارائه کرد و ضمن تشریح تحقیقات، تألیفات و پژوهشهای منتخب فراخوان سال گذشته در امور زنان، برنامه دومین فراخوان جایزه مطالعات برای خرداد سال ۱۴۰۲ را اعلام کرد.
حاضران در این دیدار دیدگاه و نظرات خود را نسبت به مسایل فعلی زنان در جامعه بیان کردند.