گروه سیاسی: سفیر پیشین ایران در روسیه در پاسخ به این سوال که باتوجه به کاهش تراز آبی دریای خزر و آن هم به دلیل عدم پرداخت حق آبه رود ولگا در منطقه شمال دریای خزر توسط روسیه، ایران باید چه اقداماتی انجام دهد، گفت: اگر معاهده یا بحث حقوقی در آنجا وجود داشته باشد، ایران میتواند از بعد حقوقی این موضوع را پیگیری کند. اما نکتهای که میتوان گفت این است که بیش از ۳۰ سال است که گفته شد آب دریای خزر خیلی بالا آمد و بخش زیادی از سواحل ما و سواحل آذربایجان را از بین برد.
ایلنا بخش هایی از گفت و گوی نعمتالله ایزدی را در ادامه می خوانید:
در شمال این آمادگی را داشتند و اتفاق خاصی برای آنها رخ نداد. ما هم به دلیل آنکه ساحلسازی کرده بودیم، بالا آمدن سطح آب باعث شد خسارات زیادی به ساخت و سازهای ما در حاشیه دریای خزر وارد شود. همان زمان هم اعلام کردند که روسیه آب زیادی وارد دریای خزر کرده است و یک خلیجی در شمال شرق دریای خزر خشک کرده و سطح دریا کوچک شد.
آن زمان هم بحث بر سر این بود که چرا روسیه این کار را انجام داده است. با توجه به چیزی که من در گذشته پیگیری کردم، سطح آب شمال دریای خزر نسبت به جنوب ۲۶ متر پایینتر بود و کشتیهایی که میخواستند از طریق رود گرگان وارد دریای خزر شوند، به دلیل وجود اختلاف سطح دچار مشکل میشدند، این مشکل را با باز کردن سدها از بین بردند تا برای کشتیهایی که پشت سد بودند، آب را همسطح کنند و کشتیها عبور کنند و دوباره این سد بسته میشد. اگر قرار بود سد همیشه باز باشد ارتفاع آب بالا میآمد و ساخت و ساز اطراف دریا را از بین میبرد.
بنابراین تا جایی که من خبر دارم، هیچ قرارداد یا ساز و کار حقوقی برای آنکه چه میزان آب باید وارد دریای خزر شود وجود ندارد. در مورد ماهی و شیلات ساز و کار وجود دارد که به چه صورت صید شود یا شکل ماهیها چه طور باشد.
اگر از قبل برنامهای باشد، ایران میتواند ادعا کرده و به شکل مذاکره موضوع را حل و فصل کند. ضمن آنکه اگر قرار باشد دریای خزر به سمت خشک شدن و کاهش آب برود، ۵ کشور اطراف آن قرار دارند.
نکته دیگر آنکه عمق آب در سمت ایران خیلی بیشتر از قسمت شمال است. یعنی در بخش قزاقستان و روسیه سطح آب در ارتفاع بسیار پایینی قرار دارد اگر یک مقدار سطح آب کاهش پیدا کند، دریا خشک خواهد شد.
به نظر من این یک موضوع پیچیده حقوقی است و خیلی نمیتوان در حال حاضر به روسیه و یا کشورهای دیگر اتهام وارد کرد که این کار عمدی است. ممکن است آب رودخانه به صورت طبیعی کم شده باشد و در صورت داشتن حق آبه خسارت برای آن کشورها بیشتر است و اول از همه آب از سمت آنها کاهش پیدا میکند. صادرات هرنوع جنگ افزار به صورت متعارف در دوران جنگ، به شرطی که آن کشور اعلام موضع سیاسی نکرده باشد و حالت بیطرفانه داشته باشد، موضوع غیرعادی نیست. زیرا وقتی جنگ صورت میگیرد، طبیعی است که جنگ افزار آسیب میبیند و کشورهای درگیر جنگ نیاز پیدا میکنند تا خرید کنند. ایران هم در جنگ با عراق دچار این وضعیت شده بود. بنابراین فروش تسلیحات به شرطی که تسلیحات متعارف باشد و دارای ممنوعیت نباشد، موضوع عجیبی نیست.
اشکال عمده که در این موضوع ایران را مقداری دچار مشکل کرد، موضعگیریهای سیاسی است که همه این موضعگیری ها هم از یک جا نبود. چون در ایران در مسائل سیاستخارجی چندصدایی وجود دارد که خیلی به مصلحت کشور نیست. در این موضوع هرکسی یک چیزی گفت، یکی گفت به روسیه سلاح دادیم، یکی گفت به روسیه سلاح ندادیم. این در حالی است که اگر ما صادرکننده جنگافزار هستیم، منطقیترین راه این بود که جنگ افزارها را به همه عرضه میکردیم. هرکسی جنگافزار میخواست پول میداد و میخرید. مهمتر از همه آنکه چندصدایی مشکلآفرین شد. به اعتقاد من ما هرچه بیشتر بتوانیم در این موضوع ابهامزدایی کنیم، برای آینده بهتر است. به این دلیل که جنگ روزی تمام میشود و اگر بنا باشد زمانی صلح و آتشبسی برقرار شود، آن زمان ممکن است عدهای به دنبال تشکیل دادگاه بینالمللی یا حکمیت بروند و در آن زمان ممکن است پای ایران هم به این ماجرا بکشند که به مصلحت ما نیست چون ما کارهای نبودیم اگر بتوانیم تا قبل از اینکه به آن دوره برسیم، ابهامات را برطرف کنیم شاید راحتتر باشیم.
برداشتم این است که روسیه تقریبا منهای سلاح هستهای که بسیار بعید است بتواند از آن استفاده کند که احتمالا سرنوشت جنگ را تغییر دهد، تقریبا از همه ظرفیتهایش استفاده کرد، اما آنطور که دلش خواست به اهدافی که مدنظرش بود نرسیده است.
جنگ اوکراین یک جنگ نیابتی است و اوکراین به نیابت از غربیها در مقابل روسیه است و همچنان پیشبینی یکسری ظرفیتهای بیشتر از ناحیه کشورهای غربی را دارد که در حال حاضر هم کمکهای زیادی را دریافت میکند. بنابراین میتوان گفت روسیه در این جنگ، دستاوردهای مدنظر خود را به دست نیاورده است و ظرفیت دیگری به غیر از بحث هستهای ندارد. موضوع استفاده از سلاح هستهای هم مشکلات خاص خودش را دارد و اگر دنیا بخواهد درگیر جنگ هستهای شود غیرقابل تصور است. زیرا خیلی سخت است که روسیه بخواهد از سلاح هستهای استفاده کرده و دنیا هم نسبت به این موضوع بی تفاوت باشد. به همین دلیل، تحلیل من این است که تصور استفاده از جنگ افزار هستهای در جنگ اوکراین تصور دور از ذهن و انتظاری است و آینده جنگ بیشتر به نوع فشار غربیها به روسیه و تصمیمی که برای پایان جنگ خواهند گرفت، بستگی دارد.امروز روسیه دچار مشکل شده است و اوکراین هم مدتی است ضدحملات بیشتری اعمال میکند و در کنفرانس صلح که اوکراین هم برای آن تلاش کرد، روسیه شرکت نکرد اما در عین حال هم این موضوع را رد نکرد. همین موضوع نشان میدهد که روسیه اکنون در موضع ضعف قرار دارد.
ایلنا بخش هایی از گفت و گوی نعمتالله ایزدی را در ادامه می خوانید:
در شمال این آمادگی را داشتند و اتفاق خاصی برای آنها رخ نداد. ما هم به دلیل آنکه ساحلسازی کرده بودیم، بالا آمدن سطح آب باعث شد خسارات زیادی به ساخت و سازهای ما در حاشیه دریای خزر وارد شود. همان زمان هم اعلام کردند که روسیه آب زیادی وارد دریای خزر کرده است و یک خلیجی در شمال شرق دریای خزر خشک کرده و سطح دریا کوچک شد.
آن زمان هم بحث بر سر این بود که چرا روسیه این کار را انجام داده است. با توجه به چیزی که من در گذشته پیگیری کردم، سطح آب شمال دریای خزر نسبت به جنوب ۲۶ متر پایینتر بود و کشتیهایی که میخواستند از طریق رود گرگان وارد دریای خزر شوند، به دلیل وجود اختلاف سطح دچار مشکل میشدند، این مشکل را با باز کردن سدها از بین بردند تا برای کشتیهایی که پشت سد بودند، آب را همسطح کنند و کشتیها عبور کنند و دوباره این سد بسته میشد. اگر قرار بود سد همیشه باز باشد ارتفاع آب بالا میآمد و ساخت و ساز اطراف دریا را از بین میبرد.
بنابراین تا جایی که من خبر دارم، هیچ قرارداد یا ساز و کار حقوقی برای آنکه چه میزان آب باید وارد دریای خزر شود وجود ندارد. در مورد ماهی و شیلات ساز و کار وجود دارد که به چه صورت صید شود یا شکل ماهیها چه طور باشد.
اگر از قبل برنامهای باشد، ایران میتواند ادعا کرده و به شکل مذاکره موضوع را حل و فصل کند. ضمن آنکه اگر قرار باشد دریای خزر به سمت خشک شدن و کاهش آب برود، ۵ کشور اطراف آن قرار دارند.
نکته دیگر آنکه عمق آب در سمت ایران خیلی بیشتر از قسمت شمال است. یعنی در بخش قزاقستان و روسیه سطح آب در ارتفاع بسیار پایینی قرار دارد اگر یک مقدار سطح آب کاهش پیدا کند، دریا خشک خواهد شد.
به نظر من این یک موضوع پیچیده حقوقی است و خیلی نمیتوان در حال حاضر به روسیه و یا کشورهای دیگر اتهام وارد کرد که این کار عمدی است. ممکن است آب رودخانه به صورت طبیعی کم شده باشد و در صورت داشتن حق آبه خسارت برای آن کشورها بیشتر است و اول از همه آب از سمت آنها کاهش پیدا میکند. صادرات هرنوع جنگ افزار به صورت متعارف در دوران جنگ، به شرطی که آن کشور اعلام موضع سیاسی نکرده باشد و حالت بیطرفانه داشته باشد، موضوع غیرعادی نیست. زیرا وقتی جنگ صورت میگیرد، طبیعی است که جنگ افزار آسیب میبیند و کشورهای درگیر جنگ نیاز پیدا میکنند تا خرید کنند. ایران هم در جنگ با عراق دچار این وضعیت شده بود. بنابراین فروش تسلیحات به شرطی که تسلیحات متعارف باشد و دارای ممنوعیت نباشد، موضوع عجیبی نیست.
اشکال عمده که در این موضوع ایران را مقداری دچار مشکل کرد، موضعگیریهای سیاسی است که همه این موضعگیری ها هم از یک جا نبود. چون در ایران در مسائل سیاستخارجی چندصدایی وجود دارد که خیلی به مصلحت کشور نیست. در این موضوع هرکسی یک چیزی گفت، یکی گفت به روسیه سلاح دادیم، یکی گفت به روسیه سلاح ندادیم. این در حالی است که اگر ما صادرکننده جنگافزار هستیم، منطقیترین راه این بود که جنگ افزارها را به همه عرضه میکردیم. هرکسی جنگافزار میخواست پول میداد و میخرید. مهمتر از همه آنکه چندصدایی مشکلآفرین شد. به اعتقاد من ما هرچه بیشتر بتوانیم در این موضوع ابهامزدایی کنیم، برای آینده بهتر است. به این دلیل که جنگ روزی تمام میشود و اگر بنا باشد زمانی صلح و آتشبسی برقرار شود، آن زمان ممکن است عدهای به دنبال تشکیل دادگاه بینالمللی یا حکمیت بروند و در آن زمان ممکن است پای ایران هم به این ماجرا بکشند که به مصلحت ما نیست چون ما کارهای نبودیم اگر بتوانیم تا قبل از اینکه به آن دوره برسیم، ابهامات را برطرف کنیم شاید راحتتر باشیم.
برداشتم این است که روسیه تقریبا منهای سلاح هستهای که بسیار بعید است بتواند از آن استفاده کند که احتمالا سرنوشت جنگ را تغییر دهد، تقریبا از همه ظرفیتهایش استفاده کرد، اما آنطور که دلش خواست به اهدافی که مدنظرش بود نرسیده است.
جنگ اوکراین یک جنگ نیابتی است و اوکراین به نیابت از غربیها در مقابل روسیه است و همچنان پیشبینی یکسری ظرفیتهای بیشتر از ناحیه کشورهای غربی را دارد که در حال حاضر هم کمکهای زیادی را دریافت میکند. بنابراین میتوان گفت روسیه در این جنگ، دستاوردهای مدنظر خود را به دست نیاورده است و ظرفیت دیگری به غیر از بحث هستهای ندارد. موضوع استفاده از سلاح هستهای هم مشکلات خاص خودش را دارد و اگر دنیا بخواهد درگیر جنگ هستهای شود غیرقابل تصور است. زیرا خیلی سخت است که روسیه بخواهد از سلاح هستهای استفاده کرده و دنیا هم نسبت به این موضوع بی تفاوت باشد. به همین دلیل، تحلیل من این است که تصور استفاده از جنگ افزار هستهای در جنگ اوکراین تصور دور از ذهن و انتظاری است و آینده جنگ بیشتر به نوع فشار غربیها به روسیه و تصمیمی که برای پایان جنگ خواهند گرفت، بستگی دارد.امروز روسیه دچار مشکل شده است و اوکراین هم مدتی است ضدحملات بیشتری اعمال میکند و در کنفرانس صلح که اوکراین هم برای آن تلاش کرد، روسیه شرکت نکرد اما در عین حال هم این موضوع را رد نکرد. همین موضوع نشان میدهد که روسیه اکنون در موضع ضعف قرار دارد.