گروه سیاسی: سایت عصرایران نوشت: به نظر میرسد پناهیان، دیگر نگرانی در مورد عدم شفافیت آرا و نظر نمایندگان مجلس ندارند. مجلس طرح حجاب را به کمیسیون ویژه برد و صدایی از این منبری معروف تهران در نیامد.
«. هر چی نماینده انتخاب میکنی اکثریت رأی میدهند به اینکه رأی نمایندهها شفاف نباید باشد. چه خبرتان است؟ بعد به صورت بسیار جاهلانه و احمقانهای میگویند مگر میخواهید تفتیش عقاید بکنید؟ مگر شما آنجا رأی به عقاید میدهید؟! غلط کردید شما با عقاید چه ربطی دارید؟ رأیات را بگو به چی رأی دادی به چی رأی ندادی. غلط میکنید شما بر اساس عقاید رأی بدهی، بر اساس کار کارشناسی باید رأی بدهی؛ و من میخواهم بدانم تو برای چی رأی دادی. آی مجلس شورای اسلامی آدم باش! کی به شما حق داده شفاف رأی ندهی؟! کی به شما حق داده شفاف رأی دادن را تفتیش عقاید بدانی؟! رأی بر اساس کار کارشناسی! چی را از ملت دارید پنهان میکنید؟!…»
جملات بالا متعلق به منبری معروف تهران علیرضا پناهیان است. مخاطب او نمایندگان مجلس دهم هستند. کسانی که از نظر سیاسی و فرهنگی تفاوت بسیاری با شیخ سخنور داشتند. البته در مجلس دهم کسانی بودند که با پناهیان همنظر باشند.
بعد از پارلمان دهم، تقریبا همفکران این منبری معروف بر کرسیهای سبز مجلس تکیه زدند، اما همین نمایندگان هم در مسیر شفافیت گام برنداشتند و نه رای به شفافیت آرا دادند و حتی برای دو بار پای کمیسیون ویژه ۸۵ را به مجلس باز کردند تا نظراتشان به دور از دید مردم تصویب شود. اولین کمیسیون ۸۵ مربوط به طرح صیانت بود و دومی آن اختصاص دارد به قانون حجاب!
در این میان البته خبری از پناهیان و منبرهای آتشینش نیست. دیگر مجلس را خطاب قرار نمیدهد که «آدم باش» و نظراتت را شفاف بیان کن و اجازه همه مردم بفهمند در بهارستان چه میگذرد.
چرا در این ایام که روزهای منبر و روضه است، جنابشان به مجلس نمیگویند که چرا قانون حجاب را به پستو بردید تا آن را تصویب کنید؟ مگر نه اینکه بر این باور هستید که این قانون بر حق است؟این سکوت و آن فریاد نشان میدهد که دغدغههای اجتماعی و سیاسی زمین مثل قارچ پس از باران بیرون میزند که رقیب بر سرکار باشد. اما وقتی دوستان بر کرسی قدرت تکیه میزنند دیگر میشود ندید و انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است.البته این منبری و دیگران فراموش میکنند که ما در عصر ارتباطات زندگی میکنیم و هر نقد و سخنی در حافظه مجازی مردم ضبط میشود و دیگر نمیشود آن را انکار کرد.
مردم به راحتی با مرور شبکههای اجتماعی از شما میپرسند که چرا آن روز این حرف را زدید و امروز سکوت کردهاید؟بله، درگذشتههای نه چندان دور سخنرانی میکردید و همان اهالی هیئت متوجه حرفهای شما میشدند و یا در نهایت کسانی که نوارهای سخنرانی شما را میخریدند، اما حالا به قول معروف دوران فراموشی تمام شده و دیگر نمیشود از زیر حرفهای زده شده شانه خالی کرد.
«. هر چی نماینده انتخاب میکنی اکثریت رأی میدهند به اینکه رأی نمایندهها شفاف نباید باشد. چه خبرتان است؟ بعد به صورت بسیار جاهلانه و احمقانهای میگویند مگر میخواهید تفتیش عقاید بکنید؟ مگر شما آنجا رأی به عقاید میدهید؟! غلط کردید شما با عقاید چه ربطی دارید؟ رأیات را بگو به چی رأی دادی به چی رأی ندادی. غلط میکنید شما بر اساس عقاید رأی بدهی، بر اساس کار کارشناسی باید رأی بدهی؛ و من میخواهم بدانم تو برای چی رأی دادی. آی مجلس شورای اسلامی آدم باش! کی به شما حق داده شفاف رأی ندهی؟! کی به شما حق داده شفاف رأی دادن را تفتیش عقاید بدانی؟! رأی بر اساس کار کارشناسی! چی را از ملت دارید پنهان میکنید؟!…»
جملات بالا متعلق به منبری معروف تهران علیرضا پناهیان است. مخاطب او نمایندگان مجلس دهم هستند. کسانی که از نظر سیاسی و فرهنگی تفاوت بسیاری با شیخ سخنور داشتند. البته در مجلس دهم کسانی بودند که با پناهیان همنظر باشند.
بعد از پارلمان دهم، تقریبا همفکران این منبری معروف بر کرسیهای سبز مجلس تکیه زدند، اما همین نمایندگان هم در مسیر شفافیت گام برنداشتند و نه رای به شفافیت آرا دادند و حتی برای دو بار پای کمیسیون ویژه ۸۵ را به مجلس باز کردند تا نظراتشان به دور از دید مردم تصویب شود. اولین کمیسیون ۸۵ مربوط به طرح صیانت بود و دومی آن اختصاص دارد به قانون حجاب!
در این میان البته خبری از پناهیان و منبرهای آتشینش نیست. دیگر مجلس را خطاب قرار نمیدهد که «آدم باش» و نظراتت را شفاف بیان کن و اجازه همه مردم بفهمند در بهارستان چه میگذرد.
چرا در این ایام که روزهای منبر و روضه است، جنابشان به مجلس نمیگویند که چرا قانون حجاب را به پستو بردید تا آن را تصویب کنید؟ مگر نه اینکه بر این باور هستید که این قانون بر حق است؟این سکوت و آن فریاد نشان میدهد که دغدغههای اجتماعی و سیاسی زمین مثل قارچ پس از باران بیرون میزند که رقیب بر سرکار باشد. اما وقتی دوستان بر کرسی قدرت تکیه میزنند دیگر میشود ندید و انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته است.البته این منبری و دیگران فراموش میکنند که ما در عصر ارتباطات زندگی میکنیم و هر نقد و سخنی در حافظه مجازی مردم ضبط میشود و دیگر نمیشود آن را انکار کرد.
مردم به راحتی با مرور شبکههای اجتماعی از شما میپرسند که چرا آن روز این حرف را زدید و امروز سکوت کردهاید؟بله، درگذشتههای نه چندان دور سخنرانی میکردید و همان اهالی هیئت متوجه حرفهای شما میشدند و یا در نهایت کسانی که نوارهای سخنرانی شما را میخریدند، اما حالا به قول معروف دوران فراموشی تمام شده و دیگر نمیشود از زیر حرفهای زده شده شانه خالی کرد.