از میان دلایلی که زوجها در مراکز مشاوره قبل از طلاق برای جدایی اعلام کردهاند خیانت یا آنچه کارشناسان این حوزه «روابط فرازناشویی» میگویند در رتبه سوم قرار داشته است. طبق تعریف کارشناسان آسیبهای اجتماعی «روابط فرازناشویی» را میتوان با عنوان کلی «بیوفایی» در طیفی از «فکرکردن به فرد دیگر» تا «ارتباط جنسی با فرد دیگر» قرار داد. اگرچه این عامل به اشکال مختلفی همواره در جامعه ما بهصورت پنهان وجود داشته اما حالا این عامل آنقدر بیشتر و عیانتر شده که خودش را به رتبه سوم در دلایل طلاق رسانده و به نظر میرسد بررسی بیشتر آن میتواند زمینههای افزایش طلاق را روشن کند.
مجید رضازاده، رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور در گفتوگو با «شرق» با اشاره به آماری که از مراکز پیشگیری از طلاق به دست آمده است، اظهار کرد: در این مراکز مشاوره که مراجعان آن قبل از طلاق و از سوی دادگستری به بهزیستی معرفی میشوند، مؤلفههای مختلفی ازجمله دلایل طلاق را مورد بررسی قرار میدهیم. برایناساس میتوان گفت که خیانت (روابط فرازناشویی) رتبه سوم را در میان علتهای دیگر داشته است. وی تأکید کرده که این مسئله در استانها و مراکز متفاوت است و این آمار بهصورت میانگین اعلام شده است.
وی درعینحال در آمار دیگری از هزارو ۴٠٠ مرکز مشاوره در کل کشور و سامانه مشاوره رایگان ١۴٨٠ میگوید: ٢٠۵ هزار نفر از مخاطبان عام در شش ماهه اول سال به این مراکز مراجعه کرده یا تماس گرفتهاند. در این مراکز فقط موضوع طلاق مطرح نیست و شامل همه موارد مشاوره میشود. ٢۵ درصد از این تعداد عنوان کلی «مشکل با همسر» را عنوان کردهاند و سههزارو ٨۶٠ نفر عنوان کلی «بیوفایی» را انتخاب کردهاند. این عنوان بیوفایی طیفی از دلایل از «فکرکردن به دیگری» تا «ارتباط جنسی» را شامل میشود.
رضازاده با بیان اینکه این آمار به دلایل مختلفی از سوی فرد پاسخدهنده یا مشاور مرکز دچار «کمشماری» میشود، افزود: سؤالات زیادی در ذیل هر عنوان وجود دارد که مشاور، این سؤالات را از مراجعهکنندگان میپرسد و نتیجه نهایی پاسخ آنها، نتیجه این طیف را مشخص میکند. رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور با تأکید بر اینکه این آمار از روابط فرازناشویی را قبلا مورد ارزیابی قرار نمیدادیم و این ارزیابی تازه شروع شده است، گفت: متأسفانه فرهنگ مکتوب در جامعه ما با مشکل مواجه است و حتی مشاوران و پزشکان هم در علامتزدن این نوع از روابط و مشکلات خانوادگی کوتاهی دارند. وی یادآور شده که از مدتی قبل، موضوع روابط فرازناشویی را با عنوان «بیوفایی» یا «خیانت به همسر» در میان پنج علت اصلی آسیبهای اجتماعی «سامانه رصد» قرار دادهاند تا بتوانند این آسیب مهم و مؤثر در طلاق را بیشتر شناسایی کنند.
اما امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه هم در گفتوگو با «شرق» از انجام بررسی میدانی درباره طلاق و برخی از عوامل آن در سطح برخی از شهرکهای استان البرز و شهرهای اقماری تهران نظیر اسلامشهر و نتایج نگرانکننده آن خبر داد و گفت: این بررسی علمی را با کمک دانشجویان انجام دادیم و در مدت شش ماه با حدود ٩٠٠ خانم مصاحبهای انجام شد. بر این اساس درصد زیادی به داشتن رابطه نامشروع با افراد غریبه یا حتی برخی از اقوام خود اذعان کردند. همچنین بخشی از این ٩٠٠ زن داشتن این رابطه را بدون اشکال و حق خود دانستهاند و البته درصدی از آنها از اینکه مرتکب این عمل میشدند، ناراضی بودند.
وی تأکید دارد که ازدواجهای اجباری، عدم رضایت از روابط جنسی با همسر و یا منافع اقتصادی و مالی بهعنوان دلایل اصلی این زنان عنوان شده است و در ادامه اضافه میکند: موضوع ناتوانی جنسی بین مردان تبدیل به موضوعی نگرانکننده شده است و این عامل بهعنوان عوامل اصلی طلاق، هر روز آسیبهای بیشتری را ایجاد میکند. بسیاری از مردان به دلیل مشغله کاری و حضورنداشتن در خانه، تمایل خود را به همسر و ارتباط نزدیک و محبتآمیز با او از دست میدهند.
وی در پاسخ به این سؤال که ناتوانی جنسی در دهههای گذشته هم جزوء دلایل طلاق بوده اما چرا درحالحاضر منجر به این نتایج شده است؟ گفت: دلایل، مختلف است اما شاید بتوان گفت حاکمشدن ذهنیت مادیگرا و جسمگرا در زندگیها در اولویت این دلایل قرار دارد. روحیههای لطیف و احساسی و یا روابط دوستانه و معنوی زنوشوهری کمرنگ شده و افراد همانند رباتهایی در کنار هم قرار میگیرند. بخش قابلتوجهی از زنان و مردان در جامعه خودخواه و مصلحتگرا شدهاند و در هر رابطهای حتی ازدواج ترجیح میدهند نفع خود را دنبال کنند. این استاد دانشگاه گفت: در جامعهای که فساد و نابرابری و مسائل غیراخلاقی تبدیل به مسائل اصلی و خبرهای اصلی جامعه میشود، آثار این مسائل به روابط زنوشوهری و خانواده هم وارد میشود و ممکن است افرادی هم پیدا شوند که برای این نیاز روحی و روانی و یا جنسی و جبران آن راههای دیگری را انتخاب کنند.
قراییمقدم تأکید دارد که خودکنترلی در جامعه امروز ما ضعیف شده است. وی به نتایج بررسی میدانی خود و دانشجویانش در کرج اشاره کرد و گفت: بسیاری از زنان و مردانی که قبل از ازدواج رابطه جنسی داشتهاند، در رابطه خود با همسر دچار اختلال شدهاند، چراکه نمیتوانند همسر فعلی را با دوستدختر یا پسری که قبلا داشتهاند، مقایسه نکنند و همین شرایط است که فرد را به روابط فرازناشویی میکشاند. وی در پاسخ به این سؤال که با این تعریف شما ازدواج سنتی درست است؟ و اگر درست بود چرا از دهههای گذشته طلاق ادامه دارد؟ گفت: فرهنگ دولایه ظاهری و باطنی دارد. خیانت زن به شوهر و شوهر به زن در همه دورهها به شکل آشکار یا پنهان وجود داشته است و در همه این دورهها ارضانشدن جنسی و تمایلات جنسی در رتبه اول دلایل طلاق و روابط نامشروع و به قولی روابط فرازناشویی بوده است.
قراییمقدم افزایش تجرد زنان و مردان را عامل مهم دیگر در شکلگیری روابط فرازناشویی و به تبع آن طلاقها برشمرد و گفت: تنهایی، نبود کنترل درونی، ضعف در اعتقادات مذهبی و اخلاقی یا حتی محدودیتهای مالی این افراد را به سمت این نوع از روابط میکشاند. درعینحال افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ جزء زمینههای اصلی بروز انواع جرم و آسیب است و معمولا مناطق مهاجرپذیر یا محلههایی که در آنها شاهد ارتباطات همسایگی نیستیم، بیشتر محل وجود چنین مسائلی است.
مجید رضازاده، رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور هم ضمن تأیید نتایج بررسیهای این استاد دانشگاه در استان البرز، گفت: این آمار نتیجه نگرانکنندهای بههمراه دارد و نمیتوان آن رابهکل جامعه تعمیم داد، اما در جای خود تأملبرانگیز است. درعینحال از آنجایی که جامعه بررسی شده، زنان هستند و همه میدانند این گروه از جامعه بیشتر در معرض آسیب هستند، باید توجه بیشتری به این موضوعات داشته باشیم.
اما این موضوع که مانند بسیاری از آسیبهای اجتماعی به شکلی خزنده و پنهان پیش میرود، چندان از نظر هم دور نبوده است و مرتضی طلایی، عضو شورای شهر تهران که همواره تیمی ارزیاب در حوزه آسیبهای اجتماعی دارد، از اهمیت و رشد فزاینده این موضوع آگاه است و میگوید: متأسفانه شاخصهای قبلی در طلاق تغییر کرده و موارد جدیدی در حال شکلگیری است که منشأ آنها به فرهنگ بیگانه میرسد. نوع روابطی که در ماهوارهها نشان داده میشود، به عنوان الگو قرار گرفته است و پشت این سریالهای ماهوارهای، قطعا اهدافی هست که به نظر من فرهنگ برهنگی، خیانت و روابط فرازناشویی را تبلیغ میکند و متأسفانه تلویزیون خودمان هم در بسیاری از مسائل این اشتباهات را ادامه میدهد و انگار میخواهند با آنها رقابت کنند.
طلایی میگوید: همواره مدلهای طلاق آمیزشی (جنسی) و طلاق عاطفی را داشتهایم، اما امروز روابط دیگری مشاهده میشود که بسیار خطرناکتر از طلاق است؛ در طلاق تکلیف روشن است، اما در این نوع از روابط فرازناشویی که با وجود خانواده اتفاق میافتد، آسیبهای زیادی شکل میگیرد.
طلایی میگوید قبول این روابط درباره مردان در دورههای مختلف شایع بوده است، اما اینکه در شرایط جدید زنان متأهل به این امر روی آوردهاند، بسیار نگرانکننده است و میافزاید: برای این نوع روابط دلایل زیادی هست اما معمولا دلیلش جبران نیاز طبیعی یا حتی مقابلهبهمثل است.
طلایی دراینباره به «شرق» گفت: بهصراحت اعلام میکنم موضوع روابط فرازناشویی به عنوان یکی از مسائل حاد مؤثر بر نهاد خانواده، به مرحلهای نگرانکننده رسیده و باید نهاد خانواده را دریابیم.
دراینباره سعید معیدفر، جامعهشناس، ضمن تأیید این آسیب به عنوان مسئلهای که به شکلی خزنده پیش میرود به «شرق» گفت: مشکلات اجتماعی از جایی بیرون جامعه ما نیامده که حالا برای بررسی آن بخواهیم به دنبال دلایل بیرونی بگردیم. من بارها شنیدهام این نوع از مسائل را بهویژه از ناحیه زنان به شبکههای اجتماعی و ماهواره ربط میدهند. و این موارد بیتأثیر نیستند، اما طلاق و روابطی که حالا روابط فرازناشویی خوانده میشود، در بستری از آسیبها اتفاق میافتند.
معیدفر بر این نکته تأکید دارد که روابط زناشویی امروز، مانند روابط زناشویی نسلهای گذشته نیست و در توضیح آن میگوید: در گذشته این روابط براساس تقسیم نقش صورت میگرفت و مهمتر اینکه در آن دوران مرد، نقش اول خانه و خانواده و مرکز تجربه و تبادل اطلاعات و تصمیمگیرنده نهایی بود. در این فضا زن عنصری متأثر از مرد بود متناسب با تمایل و نیاز مرد رشد میکرد و نباید پا را بیشتر از حد میگذاشت و همه میدانند که ما دیگر در چنین دنیایی نیستیم. تحصیلات و توقعات و اطلاعات و ارتباطات تغییری چشمگیر داشته است و زن دیگر عنصری تابع نیست که به خاطر محدودیتهایش کوتاه بیاید و به دنبال نیازهایش نرود. اگر در گذشته زن در مقابل چندزنی آشکار یا پنهان مرد سکوت و تمکین میکرد، امروز دیگر این کار را نمیکند و حتی ممکن است حق متقابلی را برای خود بخواهد. همیشه گفته شده مردان تنوعطلب هستند و زنان هم این مسئله را پذیرفتهاند، اما آنچه امروز در جامعه ما به شکل پنهان و تا حدودی آشکار وجود دارد نشان میدهد این تناسب بههم خورده است. وی با بیان اینکه زنان در جامعه امروز با اطلاع از خیانت همسرانشان طلاق میگیرند، گفت: در گذشته مردان با خیال راحت زن دوم را میگرفتند و میدانستند اگر زنشان متوجه شود، به خاطر آبرو و عرف حرفی نمیزند و گاه تأیید هم میشدند، اما حالا میدانند اگر همسرشان متوجه رابطه فرازناشویی آنها شوند، زندگیشان برهم میخورد.
وی تأکید دارد بخش عمده ازدواجها بدون آشنایی عمیق دو طرف نسبت به هم و بر اساس ملاکهای ظاهری انجام میشود و در ادامه میافزاید: در این شرایط افراد پس از مدتی برای هم عادی شده و همین نبود رضایت، بهویژه در مسائل جنسی، بهمرور فرد را به سمت جایی بیرون از خانه هدایت میکند. به عبارتی، وقتی افراد براساس ظاهر ازدواج میکنند، با عادیشدن یا تغییر این ظاهر، تغییر دیدگاه هم به وجود میآید.