مولوی عبدالحمید در ابتدای سخنانش به سیرت رسول اکرم (ص) و تحولی که بعثت ایشان در جهان آورد اشاره کرد و گفت: پیامبر اکرم (ص) به فکر رفاه خود و فرزندانش نبود؛ بلکه به رفاه مردم میاندیشید.
قبل از بعثت خاتمالنبیین خبری از عدالت و انصاف و رعایت حقوق نبود. الله تعالی آخرین پیامبرش را با ظرفیتی بسیار بزرگ مبعوث کرد تا این پیامبر بتواند ملتی را که از لحاظ عقیده و اخلاق افت کرده بود راهنمایی و ارشاد کند. از یک طرف نزول قرآن مجید و از طرف دیگر برنامهریزی و روشهای حکیمانۀ آنحضرت (ص) سبب شد تا در کمترین زمان بزرگترین تحولات در مکه و حجاز و جزیرهالعرب ایجاد شود. مهمترین نکته و رمز موفقیت در تربیت جامعه و امت، علاوه بر همت والای آن حضرت (ص)، این بود که خودِ ایشان عامل بود و تمام برنامهها و راهنماییها و فرمایشات ایشان از پشتوانۀ عملی برخوردار بودند. ایشان برای خودش هیچ امتیازی قایل نبود. اگر صحابه از شدت گرسنگی یک سنگ بر شکم بستند، آن حضرت دو سنگ بر شکم مبارک بست. اگر صحابه یک روز یا دو روز نان برای خوردن نداشتند، ایشان سه روز و بیشتر نان نداشت.
اگر آن حضرت به صحابه توصیه کرد که نماز شب (تهجد) بخوانید، خودش چنان نماز شب میخواند که پاهای مبارکش ورم میکردند. ایشان هرگز به این فکر نبود که زندگی خودش و فرزندانش از دیگران بهتر و مرفهتر باشد.
اگر آن حضرت اینطور میبود که خودش و فرزندانش در رفاه باشند و مردم گرسنگی بکِشند، هرگز این موفقیت بزرگ را حاصل نمیکرد. ایشان و فرزندانش بیشتر از دیگران سختی و مشکلات را تحمل کردند و همواره به فکر این بودند که زندگی سایر مردم ساخته شود. دیری نگذشت که یکسوم کره خاکی در عهد پیامبر(ص) و دوران خلفای راشدین زیر پرچم توحید قرار گرفت و یک جهش فوقالعادهای در دنیا اتفاق افتاد.
پیامبر اکرم هیچ کاری را پلیسی انجام نداد؛ در حیات آن حضرت زندان نبود
پیامبر (ص) هیچ کاری را پلیسی انجام نداد و کسی را بهخاطر رعایتنکردن موضوعی از سواری پیاده نکرد و یا کسی را بازداشت نکرد، بلکه همۀ کارها را با ارشاد و راهنمایی انجام داد. اگر در رابطه با حجاب توصیهای داشت راه را بر کسی نگرفت، بلکه خودِ مردم عمل کردند. در رابطه با عقیده و توحید و نماز و… همینگونه عمل کرد. فقط حدود شرعی را که احکام خاص و انگشتشماری هستند و خودِ فرد اعتراف میکرد، اجرا کرد. در حیات طیبه پیامبر(ص) زندان نبود. یک مرتبه اسیری را آوردند و به ستون مسجد بستند. وقتی ایشان او را دید، پرسید: به چه چیزی فکر میکنی؟ پاسخ داد: من خیر میبینم و به خیر فکر میکنم. اگر مرا بکُشید حق شماست چون خونی بر گردن من است و اگر ببخشید احسان شماست. آن حضرت دستور داد او را آزاد کنند. آن شخص وقتی این اخلاق را دید مشرف به اسلام شد. اخلاق و عملکرد پیامبر(ص) خیلی مهم و تاثیرگذار بود و سبب تحول در دنیا شد. در عملکرد و زندگی ایشان هیچ ضعفی وجود نداشت و به همین خاطر امروز همۀ مسلمانان به ایشان محبت دارند.
ایرانیان جزو ملتهای متمدن هستند و همیشه با کسانی که صاحب عزا و مصیبت بودند ابراز همدردی کردهاند
مولوی عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان به مناسبت «هفته وحدت» اشاره کرد و گفت: از گذشته تا کنون در کشور ما «هفته وحدت» جریان داشته و ما در طول این چهلواندی سال همراهی کردیم و هرگاه دعوت کردند در کنفرانسها شرکت کرده و صحبت کردهایم، اما معتقدیم وحدت زمانی متحقق میشود که پشتوانۀ عملی داشته باشد. اگر ما عمل کنیم وحدت میتواند مؤثر واقع شود حتی اگر یک کلمه هم در رابطه با وحدت صحبت نکنیم، اما اگر صحبت باشد و عمل نباشد هیچ تاثیری ندارد. اگر تبعیضها و نابرابریها برطرف میشدند و شعار وحدت پشتوانۀ عملی میداشت تاثیرگذار میشد، اما وقتی تبعیض و نابرابری و مشکلات باشند، شعار و جلسات وحدت تاثیر لازم را ندارند. ما مخالف وحدت نیستیم، بلکه اعتقاد به وحدت داریم. وحدت دستور قرآن عظیمالشأن و به صلاح امت مسلمان و گرایشهای مختلف اسلامی است، اما مشروط به آنکه وحدت شعاری نباشد، بلکه پشتوانۀ عملی داشته باشد و در عمل بین مذاهب و گرایشهای مختلف تفاوتی نباشد.
امامجمعه زاهدان در بخش پایانی سخنانشان به ممانعت از برگزاری «مراسم سالگرد» در مناطق مختلف کشور اشاره کرد و گفت: اخیرا برای کسانی که فرزندان یا یکی از اعضای خانوادۀ آنها در اعتراضات اخیر شهید شدند و خواستهاند برای این شهدا مراسم سالگرد برگزار کنند و یا در قبرستانها حاضر شوند، مشکلاتی ایجاد شده و برخی را دستگیر کردهاند؛ این اقدام برای همۀ ما بسیار آزاردهنده بود. ایشان خاطرنشان کرد: در عرف دنیا و در سنتهای اسلامی این است که با صاحب درد همدردی و همکاری میکنند. ایرانیها جزو ملتها متمدن هستند و همیشه با کسانی که صاحب عزا و مصیبت بودند ابراز همدردی کردهاند.