حزب ندای ایرانیان هم به عنوان یکی از احزاب اصلاح طلب در جریان انتخابات مجلس یازدهم با دبیرکلی صادق خرازی تلاش زیادی برای نزدیکی به حاکمیت داشت و حتی نشست هایی با برخی اعضای شورای نگهبان به امید گرفتن تایید صلاحیت های بیشتر برگزار کرد اما لیستی که همراه با حزب کارگزاران سازندگی و برخی چهره های اعتدالی ارائه کرد نهایتا ناکام ماند.
شهابالدین طباطبایی که از تیرماه سال ۱۴۰۱ دبیرکل این حزب اصلاح طلب شده حال با نگاهی واقع بینانه تر از شرایط اصلاح طلبان و مشارکت مردم سخن می گوید؛ او معتقد است: «همان اندک امیدِ باقیمانده دلیلِ ثبت نام افرادی است که همچنان به اصلاح از درون اعتقاد دارند. البته مسأله اصلی تایید صلاحیت شدن فعالان اصلاح طلب نیست. مسأله تغییر رویکرد و نگاه به مردم است. این که پذیرفته شود حرف مردم، حرف آخر باشد اهمیتی به مراتب بیشتر و بالاتر نسبت به تایید صلاحیت اصلاح طلبان دارد.»
مشروح گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با شهابالدین طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان را بخوانید.
*****
*آقای طباطبایی! فضای پیش روی اصلاحطلبان را در فرصت باقی مانده تا انتخابات مجلس دوازدهم چطور تحلیل میکنید؟
در آغاز بگویم که خوش بین نیستم، اما حتما ناامید هم نیستم. همان قدر که به وضعِ موجود اعتراض دارم، به آینده و اصلاحِ اوضاع امید دارم. فقط می دانم که نمی شود دست روی دست گذاشت و نالید.
این انتخابات به غلبه یا عدم غلبه نیروهای معقول و میانه رو و طرفدار مشارکت حداکثری در درون نهادهای حاکمیتی بر نیروهای تندرو و افراطیِ خالص ساز بستگی دارد. اگر در زمانِ باقیمانده تا انتخابات نیروهای معتدل، عاقل و دلسوزِ جمهوری اسلامی بتوانند مسئولان و نهادهای تصمیم گیر را مُجاب و با خود همراه کنند، می توان به یک انتخابات با مشارکت نسبتا خوب امیدوار بود. اما اگر همچنان که امروز متاسفانه نهادهای تصمیم گیر تحت تاثیر افراطیون و طرفدارانِ شبه علم قرار دارند، تغییری اتفاق نیفتد، ما در بهترین حالت شاهد مشارکتی نزدیک به انتخابات مجلس گذشته و حفظ قدرت در دست تندروهایی خواهیم بود که از درون به جمهوری اسلامی و منافع ملی آسیب می زنند، ضمن آنکه با صحنه گردانیِ نادانان و تندروها به جای عقلا و میانهروها اندک امیدواری به اصلاح را نیز می توان از دست رفته دانست.
*اصلاحطلبان امیدی برای عبور چهرههای خود از فیلتر شورای نگهبان میبینند؟
من کسی را ندیدم که در این موضوع خوش بین باشد، اما همان اندک امیدِ باقیمانده دلیلِ ثبت نام افرادی است که همچنان به اصلاح از درون اعتقاد دارند. البته مسأله اصلی تایید صلاحیت شدن فعالان اصلاح طلب نیست. مسأله تغییر رویکرد و نگاه به مردم است.
این که پذیرفته شود حرف مردم، حرف آخر باشد اهمیتی به مراتب بیشتر و بالاتر نسبت به تایید صلاحیت اصلاح طلبان دارد. مردم اگر اطمینان پیدا کنند که به رای شأن تمکین می شود و در تغییر رویه ها اثر گذار خواهند بود، وارد انتخابات خواهند شد. اما اگر قرار باشد درِ دستگاهِ حکمرانی بر همین پاشنه بچرخد، و کشور عرصه جولانِ نیروهای تندرو و منازعاتِ بیهوده باشد، اگر همه اصلاح طلبان هم تایید شوند در فضای مشارکتِ اکثریت تغییرِ معناداری نخواهیم دید.
*اطلاعی از گفتوگوی پشت پرده و احتمالی بزرگان کشور در این باره با شورای نگهبان دارید؟
خبرِ ویژه ای ندارم. اما امیدوارم بزرگان کشور یک بار برای همیشه بین مردم و چهره های تندروی خودبراندازِ درون جمهوری اسلامی، طرف مردم را بگیرند. همان طور که تا به حال این نیروهای غیر معقول و حامی پَرور سودی برای کشور و مردم و ایران نداشتند، از این به بعد هم نخواهند داشت و صرفا راه را برای بدخواهان ایران در خارج از کشور بیش از پیش هموار می کنند.
*برخی اصولگرایان مانند آقای باهنر هم بر لزوم حضور حداقل یک اقلیت اصلاحطلب در مجلس آینده تاکید کردند، چون مجلس یکدست جوابگوی حل مشکلات نیست. در این باره چه نظری دارید؟
این خواسته آقای باهنر است، البته در بعضی مواقع جوری صحبت می شود که تایید صلاحیتِ جریان اصلاح طلب نوعی مرحمت و لطف به این جریان محسوب می شود! معتقدم حضورِ همه نیروهای عاقل و دلسوز با هر گرایشی راهِ بازگشتِ کشور به مدارِ توسعه و عقلانیت است.
حالا البته باید ببینیم خودِ ایشان از فیلترِ خالص سازی رد می شوند یا خیر! ضمن آنکه مردم مطالباتی بیش از حضورِ اقلیتِ اصلاح طلب در مجلس و ایده هایی در این سطح دارند. «معتقدم به اندازه ای که اکثریتِ افکارِ عمومی بر بی اعتمادی و بدبینی به مسوولان هم نظر هستند، مسوولان بر سرِ حکمرانیِ مطلوب برای تامین منافع ملی اتفاق نظر ندارند.» این مساله هم با حرف درمانی به ویژه توسطِ مجموعه مسببینِ آن حل نخواهد شد.
*فکر میکنید رایزنیهای این چهرههای اصولگرا تاثیری در ترکیب احتمالی کاندیداهای نهایی انتخابات خواهد داشت؟
جریان اصولگرا تقریبا سالهاست حرفی برای گفتن ندارد. ایده های ملال آورشان هم اغلب تاکید و تکیه بر محدودسازی و تحدید آزادی های اجتماعی دارد. اکثر آنهایی هم که عاقل ترند از ترسِ تندروها سکوت را ترجیح داده اند. شاید آقای لاریجانی بعد از خالص سازی که درباه خودشان اتفاق افتاد کمی متفاوت تر از بقیه شد. در مجموع من خبری از رایزنی های پشت پرده و میزان موفقیت شان ندارم.
*پیشبینی شما از میزان مشارکت مردم در انتخابات و المانهای تاثیرگذار در آن چیست؟
با فضایی که الان وجود دارد و شرایطِ امروز، میزان مشارکت در خوشبینانه ترین حالت چیزی شبیه انتخابات مجلس گذشته خواهد بود. اما اگر به دنبال تحقق مشارکت حداکثری مورد نظر رهبری هستند، باید تضمین و اطمینانِ عملی به مردم داده شود که رای شان در تغییر رویکردها و رویه ها موثر خواهد بود. واقعیت این است که این هم کافی نیست، نشان دادنِ یک چراغ سبزِ نقد و نه نسیه به مردم آن هم قبل از انتخابات لازم است.