گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: هر اندازه طراحان و تصویبکنندگان طرح صیانت تلاش بیشتری برای در حاشیه قرار گرفتن روند تصویب طرح صیانت صورت میدهند به همان اندازه حاشیههای برآمده از این طرح بیشتر در ویترین افکار عمومی مینشیند.
در آخرین دست از این نوع حاشیهها، دیروز جواد نیکبین، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در واکنش به اظهارات یکی از چهرههای رادیکال جناح راست درخصوص فیلترشکنها، گفت: «گردش مالی ویپیان دست کسانی است که فیلتر هم میکنند. ویپیانفروشها در داخل کشور هستند نه خارج.»
او ادامه داد: «هر چند ممکن است برخی دوستان از دست من ناراحت شوند، اما شفاف میگویم: نویسندگان برنامه فیلترینگ (طرح صیانت) همانهایی هستند که نویسندگان ویپیانها (فیلترشکنها) هم هستند. یعنی کسی که برنامه فیلترینگ را مینویسد یا خودش مستقیما یا با چند واسطه، ویپیان را هم میفروشد. من به وزارت ارتباطات رفتم، برخی به من اعتراض کردند که چرا طرح تحقیق و تفحص را امضا کردهاید، ویپیانها از خارج کشور هدایت میشوند، من گفتم، خیر، کانون فروش ویپیانها داخل کشور است.»
این پایان ماجرا نبود، عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات دولت سیزدهم در پستی که در شبکههای اجتماعی منتشر کرد به صحبتهای نیکبین واکنش نشان داد و نوشت: «از قوه قضاییه و هیات نظارت بر رفتار نمایندگان میخواهم این ادعا را بررسی کنند تا معلوم شود چه کسانی پشت مافیای فیلترشکن فروشی پنهان میشوند؛ البته که کلید حل مشکل، قانونگذاری و دست خود مجلس است.»
در کنار این حاشیهها دیروز قاسم نوربخش یکی از شاگردان آیتالله مصباح و عضو جبهه پایداری اعلام کرد: «افرادی که مخالف طرح صیانت بودهاند باید ردصلاحیت شوند.» «اعتماد» برای آگاهی از کم و کیف موضوع، گفتوگویی را با غلامرضا نوری قزلجه یکی از مخالفان جدی طرح صیانت و نمایندهای که بارها در صحن مجلس خطاب به وزیر ارتباطات خواستار شفافسازی درخصوص گردش مالی فیلترشکنها شده است ترتیب داد تا ابعاد گوناگون این بحث را واکاوی کند.
گردش مالی فیلترشکن به اندازهای بالاست که بعید است بخش خصوصی ورود کند
نماینده بستانآباد در واکنش به اظهارات دیروز جواد نیکبین که اعلام کرده بود، همان جریاناتی که فیلترینگ را اجرایی کردهاند، فیلترشکنها را هم میفروشند، میگوید: «براساس اطلاعاتی که از شرکتها و مجموعههایی که اقدام به فروش فیلترشکن میکنند، دارم به نظرم موضوع بیارتباط نیست. یعنی همان افراد و جریاناتی که اقدام به فیلترینگ کرده و برای تصویب طرح صیانت تلاش کردهاند، بیارتباط با فروشندگان فیلترشکن هم نیستند. باید توجه داشت، گردش مالی این صنعت به اندازهای بالاست که بعید است بخش خصوصی بتواند در این حجم در فروش فیلترشکن ورود کند.
کسانی که دسترسی به ارگانهای بانفوذ داشتهاند تا بتوانند طرحهایی مانند صیانت را ابتدا طرح و سپس اجرایی کنند، طبیعتا به امکاناتی دسترسی دارند که بتوانند اقدام به فروش فیلترشکن هم کنند. حدس من هم با آقای نیکبین یکی است. اظهارنظر ایشان دور از واقعیت نیست. افرادی که اقدام به فیلترینگ کردهاند، میتوانند ضد فیلتر را هم به فروش برسانند.»
او ادامه داد: «سرنخهای این ارتباطات در زمان طرح شدن موضوع صیانت هم هویدا بود. افراد و جریاناتی که ناگهان فریادشان به آسمان بلند میشد و در برابر مخالفان طرح صیانت مانعتراشی میکردند، مشخص بود که بنا به دلایلی تا این اندازه فیلترینگ را دنبال میکنند. معلوم بود که پای منافع اقتصادی خاصی در میان است. البته در همان ایام بندی وجود داشت که مربوط به سهم دولت از اپراتورها بود که گروهی قصد داشتند این درآمدها را به سرمایهگذاری در این حوزه تخصیص دهند.»
برخی اطلاعات فروشندگان فیلترشکن را مخفی میکنند
نوری در پاسخ به پرسش دیگری در این خصوص که آیا مجلس هرگز برای بررسی و تحقیق و تفحص از فروشندگان فیلترشکن اقدامی را صورت داد یا نه، گفت: «جزییاتی به دست نمایندگان درخصوص ارتباط کانونهای فروش فیلترشکن با برخی طرفداران طرح صیانت وجود داشت، اما هرگز اطلاعات شفافی داده نشده. من خودم این موضوع را پشت تریبون مجلس از وزیر اطلاعات پرسیدم. از ایشان خواستم که به طور شفاف گردش مالی فروش فیلترشکن را اعلام کنند که البته تا به امروز هیچ توجهی به این مطالبات نداشتند.»
او در بخش دیگری از این گفتگو درباره اظهارات برخی افراد پیرامون رد صلاحیت مخالفان طرح صیانت یادآور میشود: «اظهاراتی که درخصوص ردصلاحیت مخالفان طرح صیانت از سوی برخی افراد و جریانات مطرح میشود، هر چند سبک و فاقد گزارههایی قانونی است، اما از سوی طیفهای تندرویی از جناح راست مطرح میشود که دور از انتظار نیست.
بعید میدانم شورای نگهبان به توصیه این افراد و این تفکرات وقعی بنهد. این افراد و جریانات کسانی هستند که نه فقط گفتگو و تبادلنظر درخصوص طرح صیانت را بلکه اساسا هر نوع گفتگو، نقد و اظهارنظر را در کشور برنمیتابند. این جریانات سیاسی رسما اعلام کردهاند با دموکراسی، پارلمان، مباحثه و… سنخیتی ندارند. ساختار ذهنی این افراد مخالف حق رای مردم، برگزاری انتخابات و مردمسالاری است.»
نوری میگوید: «براساس قانون اساسی، نماینده مجلس وظیفه دارد که در موضوعات مختلف کشور یا به عنوان موافق یا مخالف ورود کرده و موضوعات را به صورت دقیق بررسی کند. این شأن مجلس است که راهبردهای کشور را به درستی بررسی کرده، موافقان و مخالفان ابعاد و زوایای پنهان و پیدای موضوعات را روی میز گذارند تا نهایتا به اجماع مشخصی برسند. این روند کمک میکند تا تصمیمات کشور از پختگی بیشتر برخوردار شود و نقطه نظرات مختلف شنیده شوند. این خاصیت مجلس و بدیهیات ساختار تقنینی کشور است.
اگر این موافقتها و مخالفتها نباشد، یعنی مجلسی فرمایشی روی کار است. اگر قرار باشد طرحی که با زندگی اقتصادی، ارتباطی، اجتماعی و… مردم درگیر است راهی بهارستان شود و نمایندهای از ترس ردصلاحیت جرات نقد و مخالفت با آن را نداشته باشد، مجلس دیگر معنای خود را از دست میدهد.
حتی فرمایشیترین مجالس هم تلاش میکنند جنگهای زرگری و ظاهری راه بیندازند تا مردم احساس کنند تصمیمات با تجمیع نظرات اتخاذ میشوند. البته این نوع اظهارنظرها از سوی افرادی که عنوان عضو جبهه پایداری را بر تارک خود کوبیدهاند، تعجبی ندارد. این طیف ضد دموکراسی، بیاعتنا به رای مردم و مطالبات آنها هستند، بنابراین تعجبی ندارد که یک عضو این طیف خواستار ردصلاحیت مخالفان طرح صیانت شوند.»
خالصسازی به ایستگاه مجلس رسیده است
نماینده بستانآباد در پاسخ به این پرسش که برخی طیفهای رادیکال جناح راست قبلا در حوزههای دانشگاهی، وکالت، مدارس، اصناف و… پروژه خالصسازی را دنبال کردهاند، اما به نظر میرسد، مهمترین سنگر موردنظر آنها برای فتح، خالصسازی در مجلس است، در این زمینه چه نظری دارید؟ میگوید: «این موضوع از دو منظر قابل بحث است. پس از ثبتنامهای اخیر انتخاباتی و تکثر نسبی در ثبتنامها، بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی منتظرند تا از رویکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها آگاه شوند.
اگر بتوان پس از این تکثر، تنوع را هم با حضور طیف سیاسی مختلف ایجاد کرد، پالس مناسبی به افکار عمومی ارسال میشود. اگر تشکلهای سیاسی و جریانات فکری جامعه نامزدهای مختص به خود را در انتخابات مجلس دوازدهم داشته باشند (که نیازمند سعهصدر هیاتهای اجرایی و نظارتی است) اقبال بیشتری به حضور در انتخابات پیدا میکنند. مولفه بعدی، به حضور مردم بازمیگردد. اگر مردم حضور موثر و قابل توجهی در انتخابات داشته باشند در آن صورت است که میتوان جلوی جریان خالصسازی را گرفت. در غیر این صورت، جریان خالصسازی، رادیکالتر وارد میدان شده و نه تنها کشور را دچار مشکل میسازند بلکه خودشان را هم ضعیفتر میکند.»
او ادامه میدهد: «خاصیت خالصسازی در اتمسفر سیاسی این است که آرام آرام از حلقههای بیرونی وارد حلقههای درونی میشوند و نیروهای خود را بلعیده و حذف میکنند؛ بنابراین برای اینکه نه خود این خالصسازان حذف شوند و نه به جامعه آسیب برسانند، امیدوارم که این پروژه با مشارکت مردم متوقف شود.»
نوری در پایان خاطرنشان کرد: «هم و غم همه ما در کشور باید حول محور افزایش مشارکت مردم در انتخابات باشد. هر اندازه مردم مشارکت بیشتری داشته باشند، طبیعتا نمایندگانی که انتخاب میشوند، نمایندگی قشر بیشتری از جامعه را در مجلس خواهند داشت. عقل جمعی مجلس بیشتر میشود و میتواند مطالبات مردم را پیگیری کند. البته مردم زمانی مشارکت میکنند که نامزدهای متنوعی از طیفهای مختلف سیاسی و فکری در مجلس حضور داشته باشند.»
در آخرین دست از این نوع حاشیهها، دیروز جواد نیکبین، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در واکنش به اظهارات یکی از چهرههای رادیکال جناح راست درخصوص فیلترشکنها، گفت: «گردش مالی ویپیان دست کسانی است که فیلتر هم میکنند. ویپیانفروشها در داخل کشور هستند نه خارج.»
او ادامه داد: «هر چند ممکن است برخی دوستان از دست من ناراحت شوند، اما شفاف میگویم: نویسندگان برنامه فیلترینگ (طرح صیانت) همانهایی هستند که نویسندگان ویپیانها (فیلترشکنها) هم هستند. یعنی کسی که برنامه فیلترینگ را مینویسد یا خودش مستقیما یا با چند واسطه، ویپیان را هم میفروشد. من به وزارت ارتباطات رفتم، برخی به من اعتراض کردند که چرا طرح تحقیق و تفحص را امضا کردهاید، ویپیانها از خارج کشور هدایت میشوند، من گفتم، خیر، کانون فروش ویپیانها داخل کشور است.»
این پایان ماجرا نبود، عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات دولت سیزدهم در پستی که در شبکههای اجتماعی منتشر کرد به صحبتهای نیکبین واکنش نشان داد و نوشت: «از قوه قضاییه و هیات نظارت بر رفتار نمایندگان میخواهم این ادعا را بررسی کنند تا معلوم شود چه کسانی پشت مافیای فیلترشکن فروشی پنهان میشوند؛ البته که کلید حل مشکل، قانونگذاری و دست خود مجلس است.»
در کنار این حاشیهها دیروز قاسم نوربخش یکی از شاگردان آیتالله مصباح و عضو جبهه پایداری اعلام کرد: «افرادی که مخالف طرح صیانت بودهاند باید ردصلاحیت شوند.» «اعتماد» برای آگاهی از کم و کیف موضوع، گفتوگویی را با غلامرضا نوری قزلجه یکی از مخالفان جدی طرح صیانت و نمایندهای که بارها در صحن مجلس خطاب به وزیر ارتباطات خواستار شفافسازی درخصوص گردش مالی فیلترشکنها شده است ترتیب داد تا ابعاد گوناگون این بحث را واکاوی کند.
گردش مالی فیلترشکن به اندازهای بالاست که بعید است بخش خصوصی ورود کند
نماینده بستانآباد در واکنش به اظهارات دیروز جواد نیکبین که اعلام کرده بود، همان جریاناتی که فیلترینگ را اجرایی کردهاند، فیلترشکنها را هم میفروشند، میگوید: «براساس اطلاعاتی که از شرکتها و مجموعههایی که اقدام به فروش فیلترشکن میکنند، دارم به نظرم موضوع بیارتباط نیست. یعنی همان افراد و جریاناتی که اقدام به فیلترینگ کرده و برای تصویب طرح صیانت تلاش کردهاند، بیارتباط با فروشندگان فیلترشکن هم نیستند. باید توجه داشت، گردش مالی این صنعت به اندازهای بالاست که بعید است بخش خصوصی بتواند در این حجم در فروش فیلترشکن ورود کند.
کسانی که دسترسی به ارگانهای بانفوذ داشتهاند تا بتوانند طرحهایی مانند صیانت را ابتدا طرح و سپس اجرایی کنند، طبیعتا به امکاناتی دسترسی دارند که بتوانند اقدام به فروش فیلترشکن هم کنند. حدس من هم با آقای نیکبین یکی است. اظهارنظر ایشان دور از واقعیت نیست. افرادی که اقدام به فیلترینگ کردهاند، میتوانند ضد فیلتر را هم به فروش برسانند.»
او ادامه داد: «سرنخهای این ارتباطات در زمان طرح شدن موضوع صیانت هم هویدا بود. افراد و جریاناتی که ناگهان فریادشان به آسمان بلند میشد و در برابر مخالفان طرح صیانت مانعتراشی میکردند، مشخص بود که بنا به دلایلی تا این اندازه فیلترینگ را دنبال میکنند. معلوم بود که پای منافع اقتصادی خاصی در میان است. البته در همان ایام بندی وجود داشت که مربوط به سهم دولت از اپراتورها بود که گروهی قصد داشتند این درآمدها را به سرمایهگذاری در این حوزه تخصیص دهند.»
برخی اطلاعات فروشندگان فیلترشکن را مخفی میکنند
نوری در پاسخ به پرسش دیگری در این خصوص که آیا مجلس هرگز برای بررسی و تحقیق و تفحص از فروشندگان فیلترشکن اقدامی را صورت داد یا نه، گفت: «جزییاتی به دست نمایندگان درخصوص ارتباط کانونهای فروش فیلترشکن با برخی طرفداران طرح صیانت وجود داشت، اما هرگز اطلاعات شفافی داده نشده. من خودم این موضوع را پشت تریبون مجلس از وزیر اطلاعات پرسیدم. از ایشان خواستم که به طور شفاف گردش مالی فروش فیلترشکن را اعلام کنند که البته تا به امروز هیچ توجهی به این مطالبات نداشتند.»
او در بخش دیگری از این گفتگو درباره اظهارات برخی افراد پیرامون رد صلاحیت مخالفان طرح صیانت یادآور میشود: «اظهاراتی که درخصوص ردصلاحیت مخالفان طرح صیانت از سوی برخی افراد و جریانات مطرح میشود، هر چند سبک و فاقد گزارههایی قانونی است، اما از سوی طیفهای تندرویی از جناح راست مطرح میشود که دور از انتظار نیست.
بعید میدانم شورای نگهبان به توصیه این افراد و این تفکرات وقعی بنهد. این افراد و جریانات کسانی هستند که نه فقط گفتگو و تبادلنظر درخصوص طرح صیانت را بلکه اساسا هر نوع گفتگو، نقد و اظهارنظر را در کشور برنمیتابند. این جریانات سیاسی رسما اعلام کردهاند با دموکراسی، پارلمان، مباحثه و… سنخیتی ندارند. ساختار ذهنی این افراد مخالف حق رای مردم، برگزاری انتخابات و مردمسالاری است.»
نوری میگوید: «براساس قانون اساسی، نماینده مجلس وظیفه دارد که در موضوعات مختلف کشور یا به عنوان موافق یا مخالف ورود کرده و موضوعات را به صورت دقیق بررسی کند. این شأن مجلس است که راهبردهای کشور را به درستی بررسی کرده، موافقان و مخالفان ابعاد و زوایای پنهان و پیدای موضوعات را روی میز گذارند تا نهایتا به اجماع مشخصی برسند. این روند کمک میکند تا تصمیمات کشور از پختگی بیشتر برخوردار شود و نقطه نظرات مختلف شنیده شوند. این خاصیت مجلس و بدیهیات ساختار تقنینی کشور است.
اگر این موافقتها و مخالفتها نباشد، یعنی مجلسی فرمایشی روی کار است. اگر قرار باشد طرحی که با زندگی اقتصادی، ارتباطی، اجتماعی و… مردم درگیر است راهی بهارستان شود و نمایندهای از ترس ردصلاحیت جرات نقد و مخالفت با آن را نداشته باشد، مجلس دیگر معنای خود را از دست میدهد.
حتی فرمایشیترین مجالس هم تلاش میکنند جنگهای زرگری و ظاهری راه بیندازند تا مردم احساس کنند تصمیمات با تجمیع نظرات اتخاذ میشوند. البته این نوع اظهارنظرها از سوی افرادی که عنوان عضو جبهه پایداری را بر تارک خود کوبیدهاند، تعجبی ندارد. این طیف ضد دموکراسی، بیاعتنا به رای مردم و مطالبات آنها هستند، بنابراین تعجبی ندارد که یک عضو این طیف خواستار ردصلاحیت مخالفان طرح صیانت شوند.»
خالصسازی به ایستگاه مجلس رسیده است
نماینده بستانآباد در پاسخ به این پرسش که برخی طیفهای رادیکال جناح راست قبلا در حوزههای دانشگاهی، وکالت، مدارس، اصناف و… پروژه خالصسازی را دنبال کردهاند، اما به نظر میرسد، مهمترین سنگر موردنظر آنها برای فتح، خالصسازی در مجلس است، در این زمینه چه نظری دارید؟ میگوید: «این موضوع از دو منظر قابل بحث است. پس از ثبتنامهای اخیر انتخاباتی و تکثر نسبی در ثبتنامها، بسیاری از تحلیلگران و فعالان سیاسی منتظرند تا از رویکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها آگاه شوند.
اگر بتوان پس از این تکثر، تنوع را هم با حضور طیف سیاسی مختلف ایجاد کرد، پالس مناسبی به افکار عمومی ارسال میشود. اگر تشکلهای سیاسی و جریانات فکری جامعه نامزدهای مختص به خود را در انتخابات مجلس دوازدهم داشته باشند (که نیازمند سعهصدر هیاتهای اجرایی و نظارتی است) اقبال بیشتری به حضور در انتخابات پیدا میکنند. مولفه بعدی، به حضور مردم بازمیگردد. اگر مردم حضور موثر و قابل توجهی در انتخابات داشته باشند در آن صورت است که میتوان جلوی جریان خالصسازی را گرفت. در غیر این صورت، جریان خالصسازی، رادیکالتر وارد میدان شده و نه تنها کشور را دچار مشکل میسازند بلکه خودشان را هم ضعیفتر میکند.»
او ادامه میدهد: «خاصیت خالصسازی در اتمسفر سیاسی این است که آرام آرام از حلقههای بیرونی وارد حلقههای درونی میشوند و نیروهای خود را بلعیده و حذف میکنند؛ بنابراین برای اینکه نه خود این خالصسازان حذف شوند و نه به جامعه آسیب برسانند، امیدوارم که این پروژه با مشارکت مردم متوقف شود.»
نوری در پایان خاطرنشان کرد: «هم و غم همه ما در کشور باید حول محور افزایش مشارکت مردم در انتخابات باشد. هر اندازه مردم مشارکت بیشتری داشته باشند، طبیعتا نمایندگانی که انتخاب میشوند، نمایندگی قشر بیشتری از جامعه را در مجلس خواهند داشت. عقل جمعی مجلس بیشتر میشود و میتواند مطالبات مردم را پیگیری کند. البته مردم زمانی مشارکت میکنند که نامزدهای متنوعی از طیفهای مختلف سیاسی و فکری در مجلس حضور داشته باشند.»