گروه سیاسی: دبیرکل حزب موتلفه اسلامی در تحلیل خود از رقابتهای انتخاباتی مجلس دوازدهم و نتیحه این انتخابات، گفت: مردم گرایشی به اصلاحات و اعتدال ندارند و قطعا مجلس دوازدهم، مجلسی اصولگرا خواهد بود.
اسدالله بادامچیان در گفتگو با ایسنا با بیان اینکه مجلس یازدهم آن چیزی که مورد انتظار مردم بود را برآورده نکرده است، اظهار کرد: فقط یک بخش از اصولگرایان یعنی فهرست شورای ائتلاف در مجلس یازدهم حضور داشتند.
او با اشاره به اینکه حزب موتلفه نسبت به عملکرد اعضای خود در این مجلس پاسخگو خواهد بود، تاکید کرد: موتلفه به میرسلیم درباره رقابت با قالیباف به او تذکر داده بود.
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه حضور در انتخابات حق آقای دوستان آقای لاریجانی، احمدینژاد، روحانی و اصلاح طلبان است، تصریح کرد: مردم گرایشی به سوی اصلاحطلبان و جریان اعتدالی ندارند، زیرا اصلاحات حرفی برای گفتن ندارد و مشکلات فعلی کشور ناشی از عملکرد جریان اعتدالی بوده است.
متن کامل گفت وگو با اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه اسلامی درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:
شما چه ارزیابی از عملکرد مجلس یازدهم که در اختیار اصولگرایان بود، دارید؟ این مجلس تا چه حدی توانست به وعدههایی که داده است، عمل کند؟
سعی همه مجلسها این بوده که کار کنند. من این نگاه را ندارم که دیگران بلد نیستند و ما فقط بلدیم. اینکه انقلاب اسلامی و نظام به این حد از اقتدار رسیده در اثر تلاش همه است. در مورد مجلس یازدهم نظر من این است که بخش کلی این مجلس امور را مدیریت کرده، اما آن چیزی که مورد انتظار مردم بود را برآورده نکرد.
در تحلیل عملکرد مجلس یازدهم گفته شده که به دلیل کمبود چهرههای شاخص این مجلس نتوانست عملکرد مناسبی داشته باشد. شما این تحلیل را قبول دارید؟
بعید است که نبود سه یا چهار نفر به عملکرد کلی مجلس آسیب برساند البته طبیعی است که تعداد افراد باسابقه و موثر بر عملکرد مجلس تاثیر مثبتی دارد و ممکن است فقدان آنها درصدی از عملکرد مجلس کم کند، اما اینگونه نیست که نبود آنها به عملکرد مجلس در چهار سال آسیب بزند.
یکدست بودن مجلس یازدهم و نبود اقلیتی قوی، بر عملکرد مجلس یازدهم تاثیر منفی داشت؟
مساله این است که در مجلس یازدهم گروههای دیگر هم بودند و مجلس فقط در اختیار اصولگرایان نبود؛ که آنها کوشیدند رفیقان خود را بیاورند و مجموعه هماهنگی را ایجاد کنند و تقریبا این کار را هم کردند، ولی عناصری که انتخاب کردند، دارای تجربه کافی نبودند. وقتی به جای انتخاب چهرههای برتر دنبال دوستان هم تیپ خود رفتند، طبیعی است که ثمره کار آنها همین میشود.
حزب موتلفه به صورت مستقل به موضوع انتخابات مجلس دوازدهم ورود کرده یا حرکت شما در قالب شورای وحدت است؟
موتلفه و سایر احزاب الان در مقدمه کار انتخابات بوده و خودشان حرکت را شروع کردند، ولی در مقطعی که لازم است با هم جمع میشوند. الان هر تشکل سیاسی کار خود را انجام میدهد و بعد به هم نزدیک میشوند، ولی مساله این است که آیا در ادامه به وحدت کلان میرسند؟ یا وحدت نسبی؟ یا تکثر حاکم میشود؟
چند نفر از اعضای حزب موتلفه در انتخابات ثبتنام کردهاند؟
ما به دفاتر استانی در سراسر کشور برنامه دادیم که ارزیابی از نمایندگان فعلی، اعضای حزب و کسانی که عضو حزب نیستند، اما برای نمایندگی مجلس اصلح هستند، داشته باشند. حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر تشکیلاتی در انتخابات ثبتنام کردهاند. شورای انتخاباتی حزب ماههاست فعالیت دارد. اجلاس سراسری حزب را نیز برگزار کردیم و از همه کسانی که در معرض نمایندگی ما هستند دعوت کردیم و شعار «مجلس تحول و تکامل، انتخاب نمایندگان اصلح ارجح» را انتخاب کردیم. ما طرح و برنامه داریم و تشکیلات انتخاباتی ما منظم کار
میکند.
شورای وحدت اصولگرایان جلسات انتخاباتی خود را دارد؟
بله. در استانها فعالیت دارد و افراد را جمع کرده و دنبال سارماندهی است تا پارلمان استانی ایجاد شود و حرکت جمعی شکل بگیرد.
یعنی تهیه لیست در استانها به خود شورای وحدت استانها واگذار میشود؟
به خود استانها و حزبهایی که در شورای وحدت حضور دارند. نزدیک به چهل حزب در شورای وحدت اصولگرایان حضور دارند و با هم همراهی میکنند.
لیست نهایی شورای وحدت باید به تایید جامعه روحانیت مبارز برسد؟
الان فعلا در مراحل مقدماتی قرار داریم. جامعه روحانیت با شورای وحدت همراهی دارد، ولی شورای وحدت یک شعبه از جامعه روحانیت نیست بلکه با جامعه روحانیت کار میکند.
تعامل بین شورای وحدت و شورای ائتلاف اصولگرایان شکل گرفته است؟
این دو شورا جدا از هم کار میکنند و تا الان جلسه مشترکی نداشتهاند.
به نظر شما این دو شورا میتوانند دیدگاههای خود را به هم نزدیک کرده و لیست مشترکی برای انتخابات داشته باشند؟
در عالم سیاست هیچ چیزی بعید نیست و تهیه فهرست مشترک بستگی به شرایط دارد.
انتقاد شما به شورای ائتلاف مختص نحوه تهیه لیست مجلس یازدهم بود یا اکنون هم منتقد این شورا هستید؟
من در دوره قبل هم انتقاد نداشتم الان هم انتقاد ندارم، چون در جمهوری اسلامی هرکسی به طور آزاد تصمیم گرفته و کار میکند. مهم نتیجه کار و انتخاب مردم است. باید اکنون بررسی کرد که نماینده چه عملکردی در چهار سال داشته و آیا مردم از عملکرد نمایندگان فهرست یک گروه راضی هستند یا نه و دوباره به آنها رای میدهند یا نه؟
چرا در میان اصولگرایان دو شورای وحدت و ائتلاف شکل گرفت؟ تمایز این دو شورا چه بود؟ میتوان گفت شورای وحدت بیشتر شامل اصولگرایان سنتی میشود، اما در شورای ائتلاف نواصولگرایان و تشکلهای جدید اصولگرایان دست بالاتر را دارند؟
وجود این شوراها و گروهها در عالم سیاسی طبیعی است. شرایط زمان و مکان متفاوت است و گاهی گروهها دور هم جمع میشوند و گاهی با هم رقابت میکنند. شما انتخابات مجلس اول را ببینید که یک طرف بنی صدر و دار و دسته منافقین و لیبرالها بودند و یک طرف حزب جمهوری اسلامی، موتلفه، جامعه روحانیت و مدرسین بود و به تدریج این گروهها دچار اختلاف نظر شده و از هم فاصله گرفتند و جدا شدند تا اینکه به اصولگرا و اصلاح طلب رسیدند که الان دیگر نه اصلاح طلب و نه اصولگرا به آن معنا وجود ندارد، چون اصلاحطلبان یک مجموعه بسیار پراکنده و متشتت هستند و اصولگرایان هم در چند بخش فعالیت میکنند.
عبارت سنتی و غیرسنتی از نظر من مفهمومی ندارد. اصولگرای سنتی یعنی چه؟ موتلفه که فقط نسل اول اصولگرایان نیست و الان چهار نسل در موتلفه حضور دارند. حزب موتلفه کُهن میشود، ولی کهنه نمیشود. من این تفکیکی که شما میگویید را قبول ندارم. اینها به عنوان قدیم و سنتی، نو و جدید در برابر هم نیستند. میبینید که نگاه من جدیدتر از خیلی از این افراد است. این تقسیمبندیها خیلی مطابق واقع نیست. مساله این بود که در انتخابات گذشته شورای ائتلاف فکر میکرد کار جمعی که در انتخاباتهای قبلی کرده است، موثر نبوده و حالا باید خودشان کار کنند و کار کردند. حالا امیدوارم از تجربه مجلس یازدهم استفاده کنند.
اصلاح طلبان توان رقابت با جریان اصولگرا در این انتخابات را دارند؟
نه، اصلاح طلبان قادر نیستند در صحنه اجتماع حضور پرقدرتی داشته باشند، چون آنها الان چند بخش هستند. بعضی از آنها آبروی خودشان را در موضوع جنگ غزه برده اند. حتی یکی از آنها گفت که مردم فلسطین غزه را تخلیه کرده و آن را به اسرائیلیها بدهند و خودشان به صحرای سینا بروند، ولی سایر اصلاحطلبان نظر او را قبول نکردند. در انتخابات یک گروه از آنها دنبال تحریم و گروه دیگری دنبال فعالیت هستند. یک گروه منزوی شده و در مجموع خیلی متشتت هستند و توان حضور در صحنه اجتماع را کمتر دارند.
در ضمن آنها چه حرفی میخواهند بزنند؟ تا امروز هیچ تعریفی از اصلاحات ارائه کردهاند؟ اگر به آنها بگویید که شما دنبال چه هستید، جوابی ندارند. برای آنها دیگر حرفی نمانده. روزنامههای آنها را هر روز میبینم. آنها هیچ حرف نویی ندارند و در روزنامههای خود یک سری انتقاد و منفی بافی دارند، ولی هیچ حرفی که مردم را جذب کند، ندارند. دوره اصلاح طلبان در ایران تمام شده است. من چند سال پیش گفتم جریان اصلاحات مُرد که آنها خیلی عصبانی شدند. هر جریانی که حرفی برای گفتن و کارنامه روشنی و افکار مستقل ندارد، نمیتواند مردم را جذب کند.
اصلاحطلبان معتقدند اگر مرم به سمت آنها نروند، به سمت اصولگرایان هم نخواهند رفت.
عیبی ندارد. مردم خودشان بلدند چه کار کنند. تا همین حد هم خوب است که اصلاحطلبان میگویند مردم سمت آنها نمیآیند. خودشان فهمیدهاند مردم سراغشان نمیآیند پس باید مسسیر خود را عوض کنند. من میگویم مردم سمت ما میآیند علت آن هم روشن است، چون ما دنبال مقام و رانت نیستیم.
جریان دولت روحانی که با برخی از نفرات اصلی خود وارد انتخابات شدهاند، میتواند رقیب اصولگرایان باشند؟
آنها کار خوبی کردهاند که وارد انتخابات شدهاند. وقتی مجموعهای در صحنه انتخابات نیاید یعنی خودش حکم به حذف خودش داده است. با حضور در انتخابات است که یک جریان میتواند حرف خود را بزند و وارد مجلس شود. با درگیری، تظاهرات و کودتا در ایران که نمیشود وارد مجلس شد؛ بنابراین کار خوبی کردهاند که در انتخابات حاضر شدند، ولی مردم به آنها توجهی نمیکنند، چون بیشترین مصیبتها و مشکلات کشور و مردم مربوط به دولت روحانی و اصلاح طلبان اعتدالی است.
طیف فکری علی لاریجانی میتوانند به کرسیهای مجلس دست یابند و رقیبی برای اصولگرایان باشد؟
همه این گروهها خود را در معرض رای مردم خواهند گذاشت و حقشان هم همین است. نباید دنبال حذف کسی بود. حضور در انتخابات حق آقای دوستان آقای لاریجانی، احمدینژاد، روحانی و اصلاحطلبان است و مهم رای مردم است. چه اشکالی دارد همه حضور داشته باشند؟ ما دنبال رقیب نیستیم بلکه دنبال انتخاب شایسته هستیم. در انتخابات رقابت طبیعی است و رای مردم را ملاک میدانیم. ما دنبال رقابت برادرانه هستیم و باید سطح تحمل خود را افزایش دهیم. نباید بگوییم شما نباید وارد انتخابات شوید و ما فقط باید باشیم، چون ما انقلابی هستیم. ما فقط به مردم میگوییم به کسی رای بدهید که بعدا از انتخاب او پشیمان نشوید. مردم یک زمانی بنیصدر را انتخاب کردند، اما بعد پشیمان شدند الان ما میگوییم که رجایی و بهشتی گونه را همان اول انتخاب کنید. ما باید مردم را به سوی انتخاب برتر بکشانیم نه اینکه کاری کنیم که رقابت شکل نگیرد.
پس با این وجود مجلس دوازدهم را هم یک مجلس اصولگرا میدانید.
قطعا. البته مجلس اصولگرایی که با شعار «تحول و تکامل» که ما میگوییم شکل میگیرد. ما در گام دوم انقلاب اسلامی هستیم. مبانی انقلاب نیاز به تکامل دارد. برخی عرصهها هم نیاز به تحول دارد که ما برای این تکامل و تحول برنامه داریم. مردم هم دنبال تحول هستند. قانون اساسی باید بازنگری شود، ولی این کار باید با نظر ولیّ امر انجام شود. قوه قضاییه به تحول نیاز دارد، چون چارچوب قوه قضاییه اسلامی است، ولی ساختار آن غربی است و این ساختار نیاز به تحول دارد.
چه بخشی از قانون اساسی نیاز به بازنگری دارد؟
خیلی از بخشها نیاز به بازنگری دارند مثل مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی، فرهنگی و ساختار اداری دولتی و شوراها نیاز به اصلاح دارند. آیا اقتصاد ما باید همین شرایط را داشته باشد یا شرایط آن متحول شود؟ چرا ساختار اداری ما بازدهی خوب را ندارد؟ آدمهای خوبی در ساختار اداری هستند، ولی مشکل وجود دارد. باید ساختار اداری دولت، قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی متحول شود. مساله مدیریت آب باید متحول شود، چون توزیع علمی آب در کشور انجام نمیشود.
در مساله زندان یک مثال میزنم. در دیدار با رئیس جمهور گفتم هزینههای زائدی در کشور داریم از جمله اینکه ۶۶ هزار دزد در زندان داریم که روزی ۱۰۰ هزار تومان هزینه مواد اولیه برای صبحانه، ناهار و شام هریک از آنها میشود یعنی در روز ۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان هزینه میشود. هزینه پخت و پز و سایر مسائل هم به کنار. پیشنهاد ما این است که همه این دزدها را آزاد کنند و آنهایی که کار ندارند را بیمه بیکاری کنیم و پول غذای او در زندان یعی ماهی ۳ میلیون تومان را به خودش بدهیم که دیگر از روی نیاز دزدی نکند. اگر در این شرایط کسی دزدی کرد یعنی دنبال زیادهخواهی است و به فرد دیگر ظلم کرده و اموال او را به سرقت برده است. اگر باز هم دزدی کرد، تعزیر میشود و به او هشدار میدهیم که اگر برای بار سوم دزدی کند، حکم درباره او اجرا میشود. اگر حقوق بشر هم مانع باشد به غرب میگوییم که به این دزد گذرنامه میدهیم و آنها هم ویزا بدهند و او را در کشورهای خود قبول کنند. اینگونه دزدی از جامعه ریشه کن میشود و شرافت انسانها محفوظ میماند.
ما برای همه این موارد برنامه داریم و معتقدیم این تحول و تکامل باید از طریق مجلس شورای اسلامی انجام شود، چون قانونگذاری در اختیار مجلس است؛ بنابراین برای این کار به نمایندگانی نیاز داریم که مسلط، آگاه، تحول شناس، قاطع و شجاع باشند.
شما گفتید به مجلس تحولگرا نیاز داریم. آقای حدادعادل گفته بود که باید دنبال مجلس انقلابیتر باشیم. نظر شما درباره مجلس انقلابیتر چیست؟
از خود ایشان بپرسید. ما دنبال مجلس تحول و تکامل هستیم. به جای اینکه بگوییم این یکی انقلابی نبود، آن یکی انقلابی بود، یا دیگری انقلابیتر است، میگوییم همه مورد احترام هستند، ولی دنبال نمایندگانی هستیم که صالح باشند. اگر تعداد افراد صالح زیاد باشد، دنبال اصلح ارجح میرویم یعنی شایسته برتر را انتخاب میکنیم.
بر این اساس اصرار ندارید که در لیستی که تهیه میشود، موتلفه چند سهمیه داشته باشد؟
ما هیچ وقت دنبال سهمیه نبودیم. سهمیه را خلاف میدانیم و معتقدیم که این جایگاهها، امانت الهی است. ما دنبال نمایندگانی هستیم که بتوانند تحول و تکامل را در مجلس دنبال کنند.
با تعدد لیست اصولگرایی موافقید یا مخالف؟
به طور طبیعی این اتفاق رخ میدهد. من پیش از این هم گفتهام که در انتخابات مجلس دوازدهم تکثر داریم. انتخابات هم از نظر مشارکت نرخ بالایی خواهد داشت و هم بین نیروهای سیاسی تکثر وجود خواهد داشت. اگر در تهران ۱۱ فهرست وجود داشت، خیلی هم خوب است یعنی این همه سرمایه در کشور داریم. ما میگوییم فهرست ما از افراد اصلح ارجح تشکیل شده و بقیه هم لیست خود را ارئه میکنند و بین این فهرستها رقابت شکل میگیرد و مردم در نهایت انتخاب میکنند.
پس اصراری به وجود لیست واحد اصولگرایی ندارید؟
اصرار داریم که فهرست واحد بر مبنای اصلح ارجح وجود داشته باشد و معتقدیم وظیفه دینی همه این است که دنبال چنین فهرستی باشند. حدیث پیامبر است که اگر کسی ببیند برای پذیرش یک مسئولیت، فردی شایستهتر از او وجود دارد، ولی مسئولیت را بپذیرد، خائن به خدا، رسول خدا و مردم است.
دستیابی به این لیست را چقدر ممکن میدانید؟
ما به فهرست واحد اصرار داریم، ولی اگر جریانی گوش نداد با او چه کار کنیم؟ خب طرف نمیآید و میگوید فهرست خودم را میدهم. تلاش ما این است که به لیست واحد برسیم، ولی اگر نرسیدیم، چارهای نیست.
در مجلس دوازدهم وزن کدام جریان اصولگرایی سنگینتر خواهد بود؟
کمی حوصله کنید تا جلو برویم. هنوز برای این ارزیابی زود است.
شما اشاره کردید که مردم باید کسی را انتخاب کنند که بعد از انتخاب او پشیمان نشوند. شما در حزب موتلفه حاضر به پاسخگویی درباره عملکرد اعضای خود در مجلس یازدهم هستید؟
بله ما پاسخگو هستیم.
در مورد عملکرد مصطفی میرسلیم از رقابت با قالیباف برای ریاست مجلس تا اظهاراتش درباره خودرو هم پاسخگو هستید؟ مخصوصا اظهارات او درباره خودرو، بازتاب خوبی در جامعه نداشت.
میرسلیم چهار سال نماینده مجلس است آیا در این چهار سال از او خلاف مالی یا مشکل اخلاقی سراغ دارید؟ در مورد خودرو نظرش خیلی روشن است که چرا میخواهید خودرو وارداتی بیاورید؟ خودرو وارداتی یعنی کمک به خارجیها و خودرو دست دوم به لوازم یدکی هم نیاز دارد که این برای کشور مضر است. این و دار و دستهای که میخواهند از وارادات خودرو بهره ببرند، با میرسلیم مخالفت کردند. آیا اظهارنظر یک نماینده درباره یک موضوع اشکال دارد؟ حالا ممکن است یکی دو موضع اشتباه هم داشته باشد، اما او نماینده است و هیچگونه خلاف مالی و اخلاقی نداشته است.
یعنی حامی عملکرد او در مجلس یازدهم هستید؟
نیاز به حمایت ندارد. یک نماینده حق دارد درباره مسائل کشور مواضع داشته باشد. درباره آقای میرسلیم هم همینگونه است، ولی حالا ممکن است که چهار تا از مواضع او هم اشتباه باشد. زمانی رهبری به او ماموریت داداند که موتور دیزل را بسازد حالا آیا میرسلیم به مسائل مربوط به خودرو آگاهی ندارد و فرق بین انواع ماشینها را نمیداند؟ چقدر این تهاجم غیرمنطقی زشت بود!
اگر میرسلیم در انتخابات آینده حضور داشت، باز هم از او حمایت میکردید؟
سن میرسلیم از ۷۵ سال گذشته است و جای نگرانی برای دوستان خودرویی وجود ندارد.
موافق رقابت میرسلیم با قالیباف برای ریاست مجلس بودید؟
نه. به همین علت فراکسیون موتلفه را تا مدتها در مجلس راه نینداختیم. رئیس مجلس، منتخب نمایندگان مجلس است و نباید با او دعوا کرد. در موضوع انتخاب ریاست مجلس، ما به میرسلیم تذکر دادیم که نامزد ریاست مجلس نشود، چون رای نمیآورد و بعد هم در مجلس اختلاف میشود. ولی میرسلیم گفت وظیفه شرعی من است که نامزد شوم. وقتی کسی احساس وظیفه شرعی میکند، ما چه کار میتوانیم انجام دهیم؟ این موضع او موضع موتلفه نبود. موضع موتلفه این بود که میرسلیم نامزد ریاست مجلس نشود. او میدانست رای نمیآورد، ولی وظیفه شرعی خود میدانست که رقابت کند.
پس موتلفه، کنترلی روی مواضع و تصمیمات اعضای خود ندارد؟
مراقبت داریم، ولی اجازه میدهیم اعضا به وظیفه شرعی خود عمل کنند.
همین وظیفه شرعی موجب نمیشود که تصمیمات تشکیلاتی کنار گذاشته شود؟
ابدا. درآموزش حزبی موتلفه صراحتا نوشتهایم که دستور حزبی، وظیفه شرعی نیست.
پس تکلیف شرعی بر تصمیمات تشکیلاتی اولویت دارد؟
حتما.
این تکلیف شرعی، یک تصمیم شخصی از سوی افراد حزب است؟
تشخیص موضوع به عهده مکلَّف است. در انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ میخواستیم بین مرحوم هاشمی و احمدینژاد انتخاب کنیم که نظر نهایی موتلفه، آقای هاشمی بود، ولی برخی اعضا تکلیف شرعی پیدا کردند که به آقای احمدینژاد رای دهند. برخی اعضا گفتند ما تشخیص میدهیم که به احمدینژاد رای دهیم و ما هم گفتیم به کسی رای بدهید که تشخیص شرعی میدهید.
این رویکرد باعث میشود که استحکام کار حزبی بیشتر شود، چون اگر طرف تشخیص دهد دین گفته فلان کار را انجام نده، اما حزب میگوید انجام بده، تقابل دین با حزب شکل میگیرد و حزب در این بین میبازد. پس ما دستور حزبی میدهیم، اما ممکن است پنج درصد از اعضای حزب بگویند تکلیف شرعی ما چیز دیگری است و ما هم مخالفت نمیکنیم. این در مورد نمایندگان مجلس که عضو حزب هستند هم صادق است یعنی ما موضع حزب را در یک موضوع مشخص به نماینده اعلام میکنیم، ولی اگر نماینده به تکلیف شرعی رسید که خلاف تصمیم حزب بود، به او اجازه میدهیم به تصمیم خودش عمل کند. در این شرایط روح استقلال افراد بر مبنای دین حفظ میشود. حزب دینی همین میشود و با حزب غربی متفاوت است.
سخن پایانی.
انتخابات پیشرو مهم و سرنوشتساز و پرماجرا است و موتلفه الان با همه گروهها از جمله شورای وحدت، شورای ائتلاف و با دیگران در حال تعامل است و با کسی برخورد ندارد. با این حال موتلفه شاخصههای نمایندگان مجلس دوازدهم را تعیین کرده و برنامه تحول و تکامل هم دارد. در واقع ما در موتلفه هم طرح و برنامه و هم نیروی اجرایی و هم پشتیبانی حزبی داریم. سابقه حزب هم روشن است. موتلفه شصت سال پاک و سالم بوده و هیچ کس از موتلفه هیچ نکته خلاف مالی و اخلاقی ندیده است. هر جا بودیم از جمله در دادستانی، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و دولت رجایی و باهنر بهترین خدمات را انجام دادهایم.
اسدالله بادامچیان در گفتگو با ایسنا با بیان اینکه مجلس یازدهم آن چیزی که مورد انتظار مردم بود را برآورده نکرده است، اظهار کرد: فقط یک بخش از اصولگرایان یعنی فهرست شورای ائتلاف در مجلس یازدهم حضور داشتند.
او با اشاره به اینکه حزب موتلفه نسبت به عملکرد اعضای خود در این مجلس پاسخگو خواهد بود، تاکید کرد: موتلفه به میرسلیم درباره رقابت با قالیباف به او تذکر داده بود.
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه حضور در انتخابات حق آقای دوستان آقای لاریجانی، احمدینژاد، روحانی و اصلاح طلبان است، تصریح کرد: مردم گرایشی به سوی اصلاحطلبان و جریان اعتدالی ندارند، زیرا اصلاحات حرفی برای گفتن ندارد و مشکلات فعلی کشور ناشی از عملکرد جریان اعتدالی بوده است.
متن کامل گفت وگو با اسدالله بادامچیان دبیرکل حزب موتلفه اسلامی درباره انتخابات مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:
شما چه ارزیابی از عملکرد مجلس یازدهم که در اختیار اصولگرایان بود، دارید؟ این مجلس تا چه حدی توانست به وعدههایی که داده است، عمل کند؟
سعی همه مجلسها این بوده که کار کنند. من این نگاه را ندارم که دیگران بلد نیستند و ما فقط بلدیم. اینکه انقلاب اسلامی و نظام به این حد از اقتدار رسیده در اثر تلاش همه است. در مورد مجلس یازدهم نظر من این است که بخش کلی این مجلس امور را مدیریت کرده، اما آن چیزی که مورد انتظار مردم بود را برآورده نکرد.
در تحلیل عملکرد مجلس یازدهم گفته شده که به دلیل کمبود چهرههای شاخص این مجلس نتوانست عملکرد مناسبی داشته باشد. شما این تحلیل را قبول دارید؟
بعید است که نبود سه یا چهار نفر به عملکرد کلی مجلس آسیب برساند البته طبیعی است که تعداد افراد باسابقه و موثر بر عملکرد مجلس تاثیر مثبتی دارد و ممکن است فقدان آنها درصدی از عملکرد مجلس کم کند، اما اینگونه نیست که نبود آنها به عملکرد مجلس در چهار سال آسیب بزند.
یکدست بودن مجلس یازدهم و نبود اقلیتی قوی، بر عملکرد مجلس یازدهم تاثیر منفی داشت؟
مساله این است که در مجلس یازدهم گروههای دیگر هم بودند و مجلس فقط در اختیار اصولگرایان نبود؛ که آنها کوشیدند رفیقان خود را بیاورند و مجموعه هماهنگی را ایجاد کنند و تقریبا این کار را هم کردند، ولی عناصری که انتخاب کردند، دارای تجربه کافی نبودند. وقتی به جای انتخاب چهرههای برتر دنبال دوستان هم تیپ خود رفتند، طبیعی است که ثمره کار آنها همین میشود.
حزب موتلفه به صورت مستقل به موضوع انتخابات مجلس دوازدهم ورود کرده یا حرکت شما در قالب شورای وحدت است؟
موتلفه و سایر احزاب الان در مقدمه کار انتخابات بوده و خودشان حرکت را شروع کردند، ولی در مقطعی که لازم است با هم جمع میشوند. الان هر تشکل سیاسی کار خود را انجام میدهد و بعد به هم نزدیک میشوند، ولی مساله این است که آیا در ادامه به وحدت کلان میرسند؟ یا وحدت نسبی؟ یا تکثر حاکم میشود؟
چند نفر از اعضای حزب موتلفه در انتخابات ثبتنام کردهاند؟
ما به دفاتر استانی در سراسر کشور برنامه دادیم که ارزیابی از نمایندگان فعلی، اعضای حزب و کسانی که عضو حزب نیستند، اما برای نمایندگی مجلس اصلح هستند، داشته باشند. حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ نفر تشکیلاتی در انتخابات ثبتنام کردهاند. شورای انتخاباتی حزب ماههاست فعالیت دارد. اجلاس سراسری حزب را نیز برگزار کردیم و از همه کسانی که در معرض نمایندگی ما هستند دعوت کردیم و شعار «مجلس تحول و تکامل، انتخاب نمایندگان اصلح ارجح» را انتخاب کردیم. ما طرح و برنامه داریم و تشکیلات انتخاباتی ما منظم کار
میکند.
شورای وحدت اصولگرایان جلسات انتخاباتی خود را دارد؟
بله. در استانها فعالیت دارد و افراد را جمع کرده و دنبال سارماندهی است تا پارلمان استانی ایجاد شود و حرکت جمعی شکل بگیرد.
یعنی تهیه لیست در استانها به خود شورای وحدت استانها واگذار میشود؟
به خود استانها و حزبهایی که در شورای وحدت حضور دارند. نزدیک به چهل حزب در شورای وحدت اصولگرایان حضور دارند و با هم همراهی میکنند.
لیست نهایی شورای وحدت باید به تایید جامعه روحانیت مبارز برسد؟
الان فعلا در مراحل مقدماتی قرار داریم. جامعه روحانیت با شورای وحدت همراهی دارد، ولی شورای وحدت یک شعبه از جامعه روحانیت نیست بلکه با جامعه روحانیت کار میکند.
تعامل بین شورای وحدت و شورای ائتلاف اصولگرایان شکل گرفته است؟
این دو شورا جدا از هم کار میکنند و تا الان جلسه مشترکی نداشتهاند.
به نظر شما این دو شورا میتوانند دیدگاههای خود را به هم نزدیک کرده و لیست مشترکی برای انتخابات داشته باشند؟
در عالم سیاست هیچ چیزی بعید نیست و تهیه فهرست مشترک بستگی به شرایط دارد.
انتقاد شما به شورای ائتلاف مختص نحوه تهیه لیست مجلس یازدهم بود یا اکنون هم منتقد این شورا هستید؟
من در دوره قبل هم انتقاد نداشتم الان هم انتقاد ندارم، چون در جمهوری اسلامی هرکسی به طور آزاد تصمیم گرفته و کار میکند. مهم نتیجه کار و انتخاب مردم است. باید اکنون بررسی کرد که نماینده چه عملکردی در چهار سال داشته و آیا مردم از عملکرد نمایندگان فهرست یک گروه راضی هستند یا نه و دوباره به آنها رای میدهند یا نه؟
چرا در میان اصولگرایان دو شورای وحدت و ائتلاف شکل گرفت؟ تمایز این دو شورا چه بود؟ میتوان گفت شورای وحدت بیشتر شامل اصولگرایان سنتی میشود، اما در شورای ائتلاف نواصولگرایان و تشکلهای جدید اصولگرایان دست بالاتر را دارند؟
وجود این شوراها و گروهها در عالم سیاسی طبیعی است. شرایط زمان و مکان متفاوت است و گاهی گروهها دور هم جمع میشوند و گاهی با هم رقابت میکنند. شما انتخابات مجلس اول را ببینید که یک طرف بنی صدر و دار و دسته منافقین و لیبرالها بودند و یک طرف حزب جمهوری اسلامی، موتلفه، جامعه روحانیت و مدرسین بود و به تدریج این گروهها دچار اختلاف نظر شده و از هم فاصله گرفتند و جدا شدند تا اینکه به اصولگرا و اصلاح طلب رسیدند که الان دیگر نه اصلاح طلب و نه اصولگرا به آن معنا وجود ندارد، چون اصلاحطلبان یک مجموعه بسیار پراکنده و متشتت هستند و اصولگرایان هم در چند بخش فعالیت میکنند.
عبارت سنتی و غیرسنتی از نظر من مفهمومی ندارد. اصولگرای سنتی یعنی چه؟ موتلفه که فقط نسل اول اصولگرایان نیست و الان چهار نسل در موتلفه حضور دارند. حزب موتلفه کُهن میشود، ولی کهنه نمیشود. من این تفکیکی که شما میگویید را قبول ندارم. اینها به عنوان قدیم و سنتی، نو و جدید در برابر هم نیستند. میبینید که نگاه من جدیدتر از خیلی از این افراد است. این تقسیمبندیها خیلی مطابق واقع نیست. مساله این بود که در انتخابات گذشته شورای ائتلاف فکر میکرد کار جمعی که در انتخاباتهای قبلی کرده است، موثر نبوده و حالا باید خودشان کار کنند و کار کردند. حالا امیدوارم از تجربه مجلس یازدهم استفاده کنند.
اصلاح طلبان توان رقابت با جریان اصولگرا در این انتخابات را دارند؟
نه، اصلاح طلبان قادر نیستند در صحنه اجتماع حضور پرقدرتی داشته باشند، چون آنها الان چند بخش هستند. بعضی از آنها آبروی خودشان را در موضوع جنگ غزه برده اند. حتی یکی از آنها گفت که مردم فلسطین غزه را تخلیه کرده و آن را به اسرائیلیها بدهند و خودشان به صحرای سینا بروند، ولی سایر اصلاحطلبان نظر او را قبول نکردند. در انتخابات یک گروه از آنها دنبال تحریم و گروه دیگری دنبال فعالیت هستند. یک گروه منزوی شده و در مجموع خیلی متشتت هستند و توان حضور در صحنه اجتماع را کمتر دارند.
در ضمن آنها چه حرفی میخواهند بزنند؟ تا امروز هیچ تعریفی از اصلاحات ارائه کردهاند؟ اگر به آنها بگویید که شما دنبال چه هستید، جوابی ندارند. برای آنها دیگر حرفی نمانده. روزنامههای آنها را هر روز میبینم. آنها هیچ حرف نویی ندارند و در روزنامههای خود یک سری انتقاد و منفی بافی دارند، ولی هیچ حرفی که مردم را جذب کند، ندارند. دوره اصلاح طلبان در ایران تمام شده است. من چند سال پیش گفتم جریان اصلاحات مُرد که آنها خیلی عصبانی شدند. هر جریانی که حرفی برای گفتن و کارنامه روشنی و افکار مستقل ندارد، نمیتواند مردم را جذب کند.
اصلاحطلبان معتقدند اگر مرم به سمت آنها نروند، به سمت اصولگرایان هم نخواهند رفت.
عیبی ندارد. مردم خودشان بلدند چه کار کنند. تا همین حد هم خوب است که اصلاحطلبان میگویند مردم سمت آنها نمیآیند. خودشان فهمیدهاند مردم سراغشان نمیآیند پس باید مسسیر خود را عوض کنند. من میگویم مردم سمت ما میآیند علت آن هم روشن است، چون ما دنبال مقام و رانت نیستیم.
جریان دولت روحانی که با برخی از نفرات اصلی خود وارد انتخابات شدهاند، میتواند رقیب اصولگرایان باشند؟
آنها کار خوبی کردهاند که وارد انتخابات شدهاند. وقتی مجموعهای در صحنه انتخابات نیاید یعنی خودش حکم به حذف خودش داده است. با حضور در انتخابات است که یک جریان میتواند حرف خود را بزند و وارد مجلس شود. با درگیری، تظاهرات و کودتا در ایران که نمیشود وارد مجلس شد؛ بنابراین کار خوبی کردهاند که در انتخابات حاضر شدند، ولی مردم به آنها توجهی نمیکنند، چون بیشترین مصیبتها و مشکلات کشور و مردم مربوط به دولت روحانی و اصلاح طلبان اعتدالی است.
طیف فکری علی لاریجانی میتوانند به کرسیهای مجلس دست یابند و رقیبی برای اصولگرایان باشد؟
همه این گروهها خود را در معرض رای مردم خواهند گذاشت و حقشان هم همین است. نباید دنبال حذف کسی بود. حضور در انتخابات حق آقای دوستان آقای لاریجانی، احمدینژاد، روحانی و اصلاحطلبان است و مهم رای مردم است. چه اشکالی دارد همه حضور داشته باشند؟ ما دنبال رقیب نیستیم بلکه دنبال انتخاب شایسته هستیم. در انتخابات رقابت طبیعی است و رای مردم را ملاک میدانیم. ما دنبال رقابت برادرانه هستیم و باید سطح تحمل خود را افزایش دهیم. نباید بگوییم شما نباید وارد انتخابات شوید و ما فقط باید باشیم، چون ما انقلابی هستیم. ما فقط به مردم میگوییم به کسی رای بدهید که بعدا از انتخاب او پشیمان نشوید. مردم یک زمانی بنیصدر را انتخاب کردند، اما بعد پشیمان شدند الان ما میگوییم که رجایی و بهشتی گونه را همان اول انتخاب کنید. ما باید مردم را به سوی انتخاب برتر بکشانیم نه اینکه کاری کنیم که رقابت شکل نگیرد.
پس با این وجود مجلس دوازدهم را هم یک مجلس اصولگرا میدانید.
قطعا. البته مجلس اصولگرایی که با شعار «تحول و تکامل» که ما میگوییم شکل میگیرد. ما در گام دوم انقلاب اسلامی هستیم. مبانی انقلاب نیاز به تکامل دارد. برخی عرصهها هم نیاز به تحول دارد که ما برای این تکامل و تحول برنامه داریم. مردم هم دنبال تحول هستند. قانون اساسی باید بازنگری شود، ولی این کار باید با نظر ولیّ امر انجام شود. قوه قضاییه به تحول نیاز دارد، چون چارچوب قوه قضاییه اسلامی است، ولی ساختار آن غربی است و این ساختار نیاز به تحول دارد.
چه بخشی از قانون اساسی نیاز به بازنگری دارد؟
خیلی از بخشها نیاز به بازنگری دارند مثل مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی، فرهنگی و ساختار اداری دولتی و شوراها نیاز به اصلاح دارند. آیا اقتصاد ما باید همین شرایط را داشته باشد یا شرایط آن متحول شود؟ چرا ساختار اداری ما بازدهی خوب را ندارد؟ آدمهای خوبی در ساختار اداری هستند، ولی مشکل وجود دارد. باید ساختار اداری دولت، قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی متحول شود. مساله مدیریت آب باید متحول شود، چون توزیع علمی آب در کشور انجام نمیشود.
در مساله زندان یک مثال میزنم. در دیدار با رئیس جمهور گفتم هزینههای زائدی در کشور داریم از جمله اینکه ۶۶ هزار دزد در زندان داریم که روزی ۱۰۰ هزار تومان هزینه مواد اولیه برای صبحانه، ناهار و شام هریک از آنها میشود یعنی در روز ۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان هزینه میشود. هزینه پخت و پز و سایر مسائل هم به کنار. پیشنهاد ما این است که همه این دزدها را آزاد کنند و آنهایی که کار ندارند را بیمه بیکاری کنیم و پول غذای او در زندان یعی ماهی ۳ میلیون تومان را به خودش بدهیم که دیگر از روی نیاز دزدی نکند. اگر در این شرایط کسی دزدی کرد یعنی دنبال زیادهخواهی است و به فرد دیگر ظلم کرده و اموال او را به سرقت برده است. اگر باز هم دزدی کرد، تعزیر میشود و به او هشدار میدهیم که اگر برای بار سوم دزدی کند، حکم درباره او اجرا میشود. اگر حقوق بشر هم مانع باشد به غرب میگوییم که به این دزد گذرنامه میدهیم و آنها هم ویزا بدهند و او را در کشورهای خود قبول کنند. اینگونه دزدی از جامعه ریشه کن میشود و شرافت انسانها محفوظ میماند.
ما برای همه این موارد برنامه داریم و معتقدیم این تحول و تکامل باید از طریق مجلس شورای اسلامی انجام شود، چون قانونگذاری در اختیار مجلس است؛ بنابراین برای این کار به نمایندگانی نیاز داریم که مسلط، آگاه، تحول شناس، قاطع و شجاع باشند.
شما گفتید به مجلس تحولگرا نیاز داریم. آقای حدادعادل گفته بود که باید دنبال مجلس انقلابیتر باشیم. نظر شما درباره مجلس انقلابیتر چیست؟
از خود ایشان بپرسید. ما دنبال مجلس تحول و تکامل هستیم. به جای اینکه بگوییم این یکی انقلابی نبود، آن یکی انقلابی بود، یا دیگری انقلابیتر است، میگوییم همه مورد احترام هستند، ولی دنبال نمایندگانی هستیم که صالح باشند. اگر تعداد افراد صالح زیاد باشد، دنبال اصلح ارجح میرویم یعنی شایسته برتر را انتخاب میکنیم.
بر این اساس اصرار ندارید که در لیستی که تهیه میشود، موتلفه چند سهمیه داشته باشد؟
ما هیچ وقت دنبال سهمیه نبودیم. سهمیه را خلاف میدانیم و معتقدیم که این جایگاهها، امانت الهی است. ما دنبال نمایندگانی هستیم که بتوانند تحول و تکامل را در مجلس دنبال کنند.
با تعدد لیست اصولگرایی موافقید یا مخالف؟
به طور طبیعی این اتفاق رخ میدهد. من پیش از این هم گفتهام که در انتخابات مجلس دوازدهم تکثر داریم. انتخابات هم از نظر مشارکت نرخ بالایی خواهد داشت و هم بین نیروهای سیاسی تکثر وجود خواهد داشت. اگر در تهران ۱۱ فهرست وجود داشت، خیلی هم خوب است یعنی این همه سرمایه در کشور داریم. ما میگوییم فهرست ما از افراد اصلح ارجح تشکیل شده و بقیه هم لیست خود را ارئه میکنند و بین این فهرستها رقابت شکل میگیرد و مردم در نهایت انتخاب میکنند.
پس اصراری به وجود لیست واحد اصولگرایی ندارید؟
اصرار داریم که فهرست واحد بر مبنای اصلح ارجح وجود داشته باشد و معتقدیم وظیفه دینی همه این است که دنبال چنین فهرستی باشند. حدیث پیامبر است که اگر کسی ببیند برای پذیرش یک مسئولیت، فردی شایستهتر از او وجود دارد، ولی مسئولیت را بپذیرد، خائن به خدا، رسول خدا و مردم است.
دستیابی به این لیست را چقدر ممکن میدانید؟
ما به فهرست واحد اصرار داریم، ولی اگر جریانی گوش نداد با او چه کار کنیم؟ خب طرف نمیآید و میگوید فهرست خودم را میدهم. تلاش ما این است که به لیست واحد برسیم، ولی اگر نرسیدیم، چارهای نیست.
در مجلس دوازدهم وزن کدام جریان اصولگرایی سنگینتر خواهد بود؟
کمی حوصله کنید تا جلو برویم. هنوز برای این ارزیابی زود است.
شما اشاره کردید که مردم باید کسی را انتخاب کنند که بعد از انتخاب او پشیمان نشوند. شما در حزب موتلفه حاضر به پاسخگویی درباره عملکرد اعضای خود در مجلس یازدهم هستید؟
بله ما پاسخگو هستیم.
در مورد عملکرد مصطفی میرسلیم از رقابت با قالیباف برای ریاست مجلس تا اظهاراتش درباره خودرو هم پاسخگو هستید؟ مخصوصا اظهارات او درباره خودرو، بازتاب خوبی در جامعه نداشت.
میرسلیم چهار سال نماینده مجلس است آیا در این چهار سال از او خلاف مالی یا مشکل اخلاقی سراغ دارید؟ در مورد خودرو نظرش خیلی روشن است که چرا میخواهید خودرو وارداتی بیاورید؟ خودرو وارداتی یعنی کمک به خارجیها و خودرو دست دوم به لوازم یدکی هم نیاز دارد که این برای کشور مضر است. این و دار و دستهای که میخواهند از وارادات خودرو بهره ببرند، با میرسلیم مخالفت کردند. آیا اظهارنظر یک نماینده درباره یک موضوع اشکال دارد؟ حالا ممکن است یکی دو موضع اشتباه هم داشته باشد، اما او نماینده است و هیچگونه خلاف مالی و اخلاقی نداشته است.
یعنی حامی عملکرد او در مجلس یازدهم هستید؟
نیاز به حمایت ندارد. یک نماینده حق دارد درباره مسائل کشور مواضع داشته باشد. درباره آقای میرسلیم هم همینگونه است، ولی حالا ممکن است که چهار تا از مواضع او هم اشتباه باشد. زمانی رهبری به او ماموریت داداند که موتور دیزل را بسازد حالا آیا میرسلیم به مسائل مربوط به خودرو آگاهی ندارد و فرق بین انواع ماشینها را نمیداند؟ چقدر این تهاجم غیرمنطقی زشت بود!
اگر میرسلیم در انتخابات آینده حضور داشت، باز هم از او حمایت میکردید؟
سن میرسلیم از ۷۵ سال گذشته است و جای نگرانی برای دوستان خودرویی وجود ندارد.
موافق رقابت میرسلیم با قالیباف برای ریاست مجلس بودید؟
نه. به همین علت فراکسیون موتلفه را تا مدتها در مجلس راه نینداختیم. رئیس مجلس، منتخب نمایندگان مجلس است و نباید با او دعوا کرد. در موضوع انتخاب ریاست مجلس، ما به میرسلیم تذکر دادیم که نامزد ریاست مجلس نشود، چون رای نمیآورد و بعد هم در مجلس اختلاف میشود. ولی میرسلیم گفت وظیفه شرعی من است که نامزد شوم. وقتی کسی احساس وظیفه شرعی میکند، ما چه کار میتوانیم انجام دهیم؟ این موضع او موضع موتلفه نبود. موضع موتلفه این بود که میرسلیم نامزد ریاست مجلس نشود. او میدانست رای نمیآورد، ولی وظیفه شرعی خود میدانست که رقابت کند.
پس موتلفه، کنترلی روی مواضع و تصمیمات اعضای خود ندارد؟
مراقبت داریم، ولی اجازه میدهیم اعضا به وظیفه شرعی خود عمل کنند.
همین وظیفه شرعی موجب نمیشود که تصمیمات تشکیلاتی کنار گذاشته شود؟
ابدا. درآموزش حزبی موتلفه صراحتا نوشتهایم که دستور حزبی، وظیفه شرعی نیست.
پس تکلیف شرعی بر تصمیمات تشکیلاتی اولویت دارد؟
حتما.
این تکلیف شرعی، یک تصمیم شخصی از سوی افراد حزب است؟
تشخیص موضوع به عهده مکلَّف است. در انتخابات ریاستجمهوری ۸۴ میخواستیم بین مرحوم هاشمی و احمدینژاد انتخاب کنیم که نظر نهایی موتلفه، آقای هاشمی بود، ولی برخی اعضا تکلیف شرعی پیدا کردند که به آقای احمدینژاد رای دهند. برخی اعضا گفتند ما تشخیص میدهیم که به احمدینژاد رای دهیم و ما هم گفتیم به کسی رای بدهید که تشخیص شرعی میدهید.
این رویکرد باعث میشود که استحکام کار حزبی بیشتر شود، چون اگر طرف تشخیص دهد دین گفته فلان کار را انجام نده، اما حزب میگوید انجام بده، تقابل دین با حزب شکل میگیرد و حزب در این بین میبازد. پس ما دستور حزبی میدهیم، اما ممکن است پنج درصد از اعضای حزب بگویند تکلیف شرعی ما چیز دیگری است و ما هم مخالفت نمیکنیم. این در مورد نمایندگان مجلس که عضو حزب هستند هم صادق است یعنی ما موضع حزب را در یک موضوع مشخص به نماینده اعلام میکنیم، ولی اگر نماینده به تکلیف شرعی رسید که خلاف تصمیم حزب بود، به او اجازه میدهیم به تصمیم خودش عمل کند. در این شرایط روح استقلال افراد بر مبنای دین حفظ میشود. حزب دینی همین میشود و با حزب غربی متفاوت است.
سخن پایانی.
انتخابات پیشرو مهم و سرنوشتساز و پرماجرا است و موتلفه الان با همه گروهها از جمله شورای وحدت، شورای ائتلاف و با دیگران در حال تعامل است و با کسی برخورد ندارد. با این حال موتلفه شاخصههای نمایندگان مجلس دوازدهم را تعیین کرده و برنامه تحول و تکامل هم دارد. در واقع ما در موتلفه هم طرح و برنامه و هم نیروی اجرایی و هم پشتیبانی حزبی داریم. سابقه حزب هم روشن است. موتلفه شصت سال پاک و سالم بوده و هیچ کس از موتلفه هیچ نکته خلاف مالی و اخلاقی ندیده است. هر جا بودیم از جمله در دادستانی، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و دولت رجایی و باهنر بهترین خدمات را انجام دادهایم.