گروه سیاسی: اگرچه بارها مقامات مختلف کشور اعلام کردهاند که تمامیت ارضی خط قرمز است و درباره حفظ تمامیت ارضی تعارفی در میان نیست؛ اما در کمتر از یک سال روسیه برای بار دوم حمایت خود را از موضع امارات و برخی کشورهای عربی درباره جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس ابراز کرد.
شرق، روسیه یک بار در تیرماه سال جاری با امارات و کشورهای عربی همسو بیانیهای علیه ایران امضا کرد و برای بار دوم نیز در آخرین روزهای آذرماه پای بیانیه ضد تمامیت ارضی ایران را امضا کرد.
در چند سال گذشته از تریبونهای مختلف بر همسویی روسیه با ایران و امضای موافقتنامه جامع همکاری ۲۰ساله میان ایران و روسیه تأکید شده و حتی گفته شده توافق مشارکت راهبردی روسیه با ایران در دست کار و بررسی است؛ اما با وجود چنین ادعاهایی یکی از بدیهیترین اصول همکاری جامع یا توافق مشارکت راهبردی دفاع از تمامیت ارضی ایران و مخالفت با هر اقدام ضد ایرانی دراینباره است؛ اما برخلاف این باور روسیه گویی در حال پیشبرد بازی خود در منطقه است و حاضر نیست در بدیهیترین موضوع یعنی حفظ تمامیت ارضی ایران با کشور ما همراهی کند! و در عمل طرف موضعی را میگیرد که خواهان تجزیه ایران و الحاق بخشی از کشور به اماراتی است که عمر تأسیس آن کمتر از عمر بخش بزرگی از ایرانیان زنده امروزی است!روسیه کشور پیچیدهای است که مطابق منافع ملی تعریفشده روابط خود را با دیگر کشورها تعریف میکند و حتی در بدترین شرایط مانند شرایط پس از حمله به اوکراین و انضمام بخشی از اواکراین به روسیه نیز در پی تنوعبخشی به کشورهای دوست خود است؛ کمااینکه راهبردهای بلندمدت روسیه نیز تحت تأثیر تحولات سیاسی معمول نیست و درباره ایران نیز مطابق منافع خود عمل میکند.
روسیه کشور بدسابقهای در تاریخ سیاسی ایران در ۲۲۰ سال گذشته است. فرقی هم نمیکند روسیه به دست تزارها اداره شده یا کمونیستها بر روسیه حاکم بودهاند یا اینکه جمهوری یلتسینی و پوتینی بر روسیه حکمفرما باشد. در دوره تزاری بخش بزرگی از ایران جدا و به روسیه ضمیمه شد. در انقلاب مشروطه روسها و حتی در دوره نصب شوستر فجایع بزرگی در ایران آفریدند و مردم رشت و تبریز و قزوین را با خشونتی وصفناپذیر روبهرو کردند. در دوره کمونیستی هم بهویژه با اشغال ایران در جنگ دوم جهانی فرقههای تجزیهطلبی را در تبریز و مهاباد تأسیس کردند و بر آن بودند تا شمال ایران را به بهانه دریافت امتیاز نفت شمال ایران به تجزیهطلبان بسپارند.
در دوره جنگ هشتساله تحمیلشده به مردم ایران، نیز، شوروی بزرگترین و مهمترین منبع تأمینکننده اسلحه برای رژیم عراق به رهبری صدام حسین بود. در زمان یلتسین نیز روسیه ضعیف اجازه ابتکار عمل ایران در قفقاز را گرفت و حتی در مناسبات ایران و ارمنستان و خطوط انتقال انرژی به ارمنستان با بازیهای روشن و شفاف مانع از تقویت نفوذ ایران شد.
در دوره پوتین نیز روسیه پای هر پنج قطعنامه علیه ایران را امضا کرد و در نتیجه تحریمهای سنگینی بر ایران تحمیل شد. ملت ایران در این ایام اگرچه شاهد حذف بخشی از این تاریخ جفای روسیه به کشورمان در کتابهای درسی بوده است که روسیه با امضای بیانیههای پیدرپی ضد ایرانی منافع خود را دنبال میکند. تنوعبخشی روسیه به دوستان خود در گستره جهانی، بخشی از سیاستهای معمول روسها است و تنگترکردن حلقه دوستان سیاست سالهای سال ایران؛ در نتیجه کشوری که در مناسبات جهانی تنها است، نیازمند روسیه است که شاید در شرایط سخت به کار آید!
شرق، روسیه یک بار در تیرماه سال جاری با امارات و کشورهای عربی همسو بیانیهای علیه ایران امضا کرد و برای بار دوم نیز در آخرین روزهای آذرماه پای بیانیه ضد تمامیت ارضی ایران را امضا کرد.
در چند سال گذشته از تریبونهای مختلف بر همسویی روسیه با ایران و امضای موافقتنامه جامع همکاری ۲۰ساله میان ایران و روسیه تأکید شده و حتی گفته شده توافق مشارکت راهبردی روسیه با ایران در دست کار و بررسی است؛ اما با وجود چنین ادعاهایی یکی از بدیهیترین اصول همکاری جامع یا توافق مشارکت راهبردی دفاع از تمامیت ارضی ایران و مخالفت با هر اقدام ضد ایرانی دراینباره است؛ اما برخلاف این باور روسیه گویی در حال پیشبرد بازی خود در منطقه است و حاضر نیست در بدیهیترین موضوع یعنی حفظ تمامیت ارضی ایران با کشور ما همراهی کند! و در عمل طرف موضعی را میگیرد که خواهان تجزیه ایران و الحاق بخشی از کشور به اماراتی است که عمر تأسیس آن کمتر از عمر بخش بزرگی از ایرانیان زنده امروزی است!روسیه کشور پیچیدهای است که مطابق منافع ملی تعریفشده روابط خود را با دیگر کشورها تعریف میکند و حتی در بدترین شرایط مانند شرایط پس از حمله به اوکراین و انضمام بخشی از اواکراین به روسیه نیز در پی تنوعبخشی به کشورهای دوست خود است؛ کمااینکه راهبردهای بلندمدت روسیه نیز تحت تأثیر تحولات سیاسی معمول نیست و درباره ایران نیز مطابق منافع خود عمل میکند.
روسیه کشور بدسابقهای در تاریخ سیاسی ایران در ۲۲۰ سال گذشته است. فرقی هم نمیکند روسیه به دست تزارها اداره شده یا کمونیستها بر روسیه حاکم بودهاند یا اینکه جمهوری یلتسینی و پوتینی بر روسیه حکمفرما باشد. در دوره تزاری بخش بزرگی از ایران جدا و به روسیه ضمیمه شد. در انقلاب مشروطه روسها و حتی در دوره نصب شوستر فجایع بزرگی در ایران آفریدند و مردم رشت و تبریز و قزوین را با خشونتی وصفناپذیر روبهرو کردند. در دوره کمونیستی هم بهویژه با اشغال ایران در جنگ دوم جهانی فرقههای تجزیهطلبی را در تبریز و مهاباد تأسیس کردند و بر آن بودند تا شمال ایران را به بهانه دریافت امتیاز نفت شمال ایران به تجزیهطلبان بسپارند.
در دوره جنگ هشتساله تحمیلشده به مردم ایران، نیز، شوروی بزرگترین و مهمترین منبع تأمینکننده اسلحه برای رژیم عراق به رهبری صدام حسین بود. در زمان یلتسین نیز روسیه ضعیف اجازه ابتکار عمل ایران در قفقاز را گرفت و حتی در مناسبات ایران و ارمنستان و خطوط انتقال انرژی به ارمنستان با بازیهای روشن و شفاف مانع از تقویت نفوذ ایران شد.
در دوره پوتین نیز روسیه پای هر پنج قطعنامه علیه ایران را امضا کرد و در نتیجه تحریمهای سنگینی بر ایران تحمیل شد. ملت ایران در این ایام اگرچه شاهد حذف بخشی از این تاریخ جفای روسیه به کشورمان در کتابهای درسی بوده است که روسیه با امضای بیانیههای پیدرپی ضد ایرانی منافع خود را دنبال میکند. تنوعبخشی روسیه به دوستان خود در گستره جهانی، بخشی از سیاستهای معمول روسها است و تنگترکردن حلقه دوستان سیاست سالهای سال ایران؛ در نتیجه کشوری که در مناسبات جهانی تنها است، نیازمند روسیه است که شاید در شرایط سخت به کار آید!