گروه سیاسی: بامداد شنبه، ارتش اسرائیل در حمله هوایی، نقاطی را در ایران مورد هدف قرار داد. منابع رسمی ایران گفته اند این حمله تاکنون ۵ شهید داشته است.
عصر ایران در یادداشتی به نکات مهم حمله اسرائیل به ایران پرداخته است.
اول – اولین حمله
این اولین بار در تاریخ است که ارتش اسرائیل علیه ایران دست به حمله (و نه ضربه) میزند. حملات هوایی علیه پایگاهها و مراکزی در استانهای مختلف ایران که در سه مرحله انجام شد. برخلاف دیگر حملات که ارتش اسرائیل، مسوولیت آن را برعهده نمیگیرد در این حمله، اما ارتش اسرائیل، رسمی و علنی و به هنگام حمله، نه تنها انجام ان را اعلام کرد بلکه به جزئیاتی هم اشاره کرد. همچنین یک بار هم سخنگوی ارتش اسرائیل با انتشار فیلم کوتاه، درباره حمله به ایران توضیح داد.
این حمله بخشی از عصر جدید خاورمیانه و دوره جدید روابط ایران – اسرائیل است. دوره ایی که از زمان حمله نخست ایران به اسرائیل در فروردین گذشته شروع شد و همچنان ادامه دارد. ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و حمله دوم موشکی ایران به اسرائیل، بخشهایی از این دوره است. این دوره همچنان ادامه دارد و در آینده هم با اتفاقات کم سابقه یا بی سابقه، همگان شگفت زده خواهند شد.
دوم – رویارویی مستقیم
ایران و اسرائیل تا قبل از فروردین گذشته، درگیری و رویارویی غیرمستقیم داشتند. در فروردین گذشته، اولین حمله هوایی مستقیم ایران به اسرائیل و در مهر (ماه قبل) هم دومین حمله مستقیم ایران علیه اسرائیل انجام شد تا آبان هم نخستین حمله مستقیم اسرائیل علیه ایران ثبت شود.
ایران تلاش میکند رویارویی با اسرائیل غیرمستقیم و از طریق گروههای مقاومت انجام شود تا از هزینههای این رویارویی در امان بماند، اما اسرائیل و شخص نتانیاهو نخست وزیر آن اصرار دارند رویارویی با ایران مستقیم باشد تا ایران را در هزینهها شریک باشد. اسرائیل تلاش میکند در آینده نیز رویارویی غیرمستقیم با ایران را به مواجهه مستقیم تبدیل کند تا گام به گام، هزینه اقدام ایران علیه اسرائیل، افزایش یابد.
رویارویی مستقیم با ایران برای نتانیاهو مزیتهای زیادی دارد و مهمترین آن دور کردن توجهها از غزه و لبنان و در گام بعدی، قدرت گرفتن نیروهای راست افراطی و تقویت همکاریهای نظامی – امنیتی میان تل آویو و واشنگتن است.
سوم – اطلاع رسانی
در بامداد شنبه در حالی که مقامات نظامی اسرائیل رسما و علنا آغاز حمله نظامی و هدف قرار دادن برخی مناطق و چند شهر ایران را اعلام کردند، اما در طرف ایرانی، مسوولان سکوت را انتخاب کرده بودند. این رفتار مسوولان ایرانی اشتباه بود. در شرایط جنگی، این رفتار به مراتب اشتباهتر است چرا که حس ناامنی بزرگی را ایجاد میکند.
وقتی اتفاق بزرگ و مهمی در سطح حمله نظامی به کشور رخ میدهد مسوولان حتما باید با موضع گیری و اعلام حضور، هم ابراز وجود کنند و هم به مردم خود اطمینان دهند که مشغول انجام وظایف و ماموریتهای خود هستند.
در بامداد حمله، مسوولان ایرانی باید به سرعت و در فاصلههای کوتاه، با مردم صحبت و جزئیات صحیح اتفاقات را منتشر میکردند تا هم قوت قلب و آرامش را به جبهه خودی میدادند هم مانع از انتشار خبرهای نادرست، جعلی و بزرگنمایی شوند و هم فضای اطلاع رسانی را از دشمن بگیرند. با غیاب مسوولان ایرانی در فضای اطلاع رسانی بامداد حمله، این فضا به دشمن واگذار شد.
ایران نسبت به جمعیت خود، بیشترین تعداد رسانه شامل روزنامه و خبرگزاری و سایت خبری را دارد. در هیچ کشور جهان، سازمانها و نهادهای دولتی و حکومتی این تعداد رسانه رسمی و غیررسمی وابسته به خود ندارند، اما عجیب اینکه در روز واقعه، به ابتداییترین حالت ممکن، کل عملکرد اطلاع رسانی خود را در سکوت خلاصه میکنند.
چهارم – آینده چه میشود؟
پیش بینی میشود: نتانیاهو تلاش میکند “شرایط جنگی” برای ایران را حفظ کند. بخش زیادی از اجرای این برنامه، از طریق زنده نگه داشتن امکان حملات نظامی مستقیم میان دو طرف است.
برقراری وضعیت شرایط جنگی علیه یک کشور شبیه جنگ با آن کشور است چرا که مجموعهای از شرایط منفی از جمله لغو میزبانی مسابقات ورزشی، تعلیق پرواز شرکتهای خارجی و سرمایه گذاریهای خارجی را علیه آن کشور تحمیل میکند تا به این وسیله بتواند آسیب بیشتری به کشور دشمن خود وارد کند.
با بررسی واکنشها بعد از حمله اسرائیل به ایران، پیش بینی میشود ایران پاسخی از جنس وعد صادق ۱ و ۲ نخواهد داشت بلکه تلاش میکند از راههای دیگری، به اسرائیل ضربه بزند.
اسرائیل تلاش میکند در آینده برای اجرای برنامههای خود علیه تهران و وارد کردن آسیب بیشتر، حملات مستقیم به ایران را تکرار کند. ایران باید به لحاظ سیاسی، دیپلماتیک و نظامی مانع از تکرار حمله علیه خود شود. جلوگیری از وقوع حمله، بر مقابله باحمله اولویت دارد.
اسرائیل از یک سال قبل تاکنون یعنی از زمان حمله ۷ اکتبر، در شرایط جنگی به سر میبرد. روزانه نظامیان آن در غزه و لبنان کشته میشوند. علاوه بر اینکه اسرائیلیها در عملیاتهای فردی در سراسر اسرائیل یا کرانه باختری هم مورد حمله قرار میگیرند. فرودگاه اصلی اسرائیل، تقریبا تعطیل شده چرا که پرواز همه شرکتهای مهم جهان به آن متوقف شده. به صدا در آمدن آژیر خطر و پناهگاه و موشک باران، زندگی عادی را در شهرهای اسرائیلی مختل کرده است. اسرائیل تاکنون نه موفق به نابودی حماس در غزه شده نه موفق به نابودی گروههای مقاومت در کرانه باختری شده و نه حزب الله در جنوب لبنان. نتانیاهو سعی میکند حالا که خود نتوانسته به جنگ پایان دهد و طرفهای مقابل را حذف کند پس به دنبال توزیع و انتقال شرایط جنگی به دیگر کشورها و مهمترین دشمن خود یعنی ایران است.
پنجم – مسیر حمله اسرائیل به ایران
اسرائیل از مسیر آسمان لبنان، سوریه و عراق به ایران حمله کرد. برخلاف برخی پیش بینی ها، از خلیج فارس و شبه جزیره عربی استفاده نکرد. دلیل آن هم مشخص است. مسیر اسرائیل تا ایران از طریق سوریه و عراق هم نزدیکتر است و هم، چون این دو کشور پدافند قوی ندارند برای جنگندههای اسرائیل امن هستند و هم اینکه اسرائیل در دهههای اخیر بارها با حمله به سوریه و عراق، هم تجربه کسب کرده اند و هم مانع از تقویت دفاع هوایی این دو کشور شده اند. در نتیجه پیش بینی میشود در آینده نیز اسرائیل برای باز نگه داشتن مسیر حمله به ایران از طریق آسمان عراق و سوریه، همچنان سامانههای پدافندی این دو کشور را بمباران کند و مانع از تقویت و تاثیرگذاری آنها شود.
عصر ایران در یادداشتی به نکات مهم حمله اسرائیل به ایران پرداخته است.
اول – اولین حمله
این اولین بار در تاریخ است که ارتش اسرائیل علیه ایران دست به حمله (و نه ضربه) میزند. حملات هوایی علیه پایگاهها و مراکزی در استانهای مختلف ایران که در سه مرحله انجام شد. برخلاف دیگر حملات که ارتش اسرائیل، مسوولیت آن را برعهده نمیگیرد در این حمله، اما ارتش اسرائیل، رسمی و علنی و به هنگام حمله، نه تنها انجام ان را اعلام کرد بلکه به جزئیاتی هم اشاره کرد. همچنین یک بار هم سخنگوی ارتش اسرائیل با انتشار فیلم کوتاه، درباره حمله به ایران توضیح داد.
این حمله بخشی از عصر جدید خاورمیانه و دوره جدید روابط ایران – اسرائیل است. دوره ایی که از زمان حمله نخست ایران به اسرائیل در فروردین گذشته شروع شد و همچنان ادامه دارد. ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و حمله دوم موشکی ایران به اسرائیل، بخشهایی از این دوره است. این دوره همچنان ادامه دارد و در آینده هم با اتفاقات کم سابقه یا بی سابقه، همگان شگفت زده خواهند شد.
دوم – رویارویی مستقیم
ایران و اسرائیل تا قبل از فروردین گذشته، درگیری و رویارویی غیرمستقیم داشتند. در فروردین گذشته، اولین حمله هوایی مستقیم ایران به اسرائیل و در مهر (ماه قبل) هم دومین حمله مستقیم ایران علیه اسرائیل انجام شد تا آبان هم نخستین حمله مستقیم اسرائیل علیه ایران ثبت شود.
ایران تلاش میکند رویارویی با اسرائیل غیرمستقیم و از طریق گروههای مقاومت انجام شود تا از هزینههای این رویارویی در امان بماند، اما اسرائیل و شخص نتانیاهو نخست وزیر آن اصرار دارند رویارویی با ایران مستقیم باشد تا ایران را در هزینهها شریک باشد. اسرائیل تلاش میکند در آینده نیز رویارویی غیرمستقیم با ایران را به مواجهه مستقیم تبدیل کند تا گام به گام، هزینه اقدام ایران علیه اسرائیل، افزایش یابد.
رویارویی مستقیم با ایران برای نتانیاهو مزیتهای زیادی دارد و مهمترین آن دور کردن توجهها از غزه و لبنان و در گام بعدی، قدرت گرفتن نیروهای راست افراطی و تقویت همکاریهای نظامی – امنیتی میان تل آویو و واشنگتن است.
سوم – اطلاع رسانی
در بامداد شنبه در حالی که مقامات نظامی اسرائیل رسما و علنا آغاز حمله نظامی و هدف قرار دادن برخی مناطق و چند شهر ایران را اعلام کردند، اما در طرف ایرانی، مسوولان سکوت را انتخاب کرده بودند. این رفتار مسوولان ایرانی اشتباه بود. در شرایط جنگی، این رفتار به مراتب اشتباهتر است چرا که حس ناامنی بزرگی را ایجاد میکند.
وقتی اتفاق بزرگ و مهمی در سطح حمله نظامی به کشور رخ میدهد مسوولان حتما باید با موضع گیری و اعلام حضور، هم ابراز وجود کنند و هم به مردم خود اطمینان دهند که مشغول انجام وظایف و ماموریتهای خود هستند.
در بامداد حمله، مسوولان ایرانی باید به سرعت و در فاصلههای کوتاه، با مردم صحبت و جزئیات صحیح اتفاقات را منتشر میکردند تا هم قوت قلب و آرامش را به جبهه خودی میدادند هم مانع از انتشار خبرهای نادرست، جعلی و بزرگنمایی شوند و هم فضای اطلاع رسانی را از دشمن بگیرند. با غیاب مسوولان ایرانی در فضای اطلاع رسانی بامداد حمله، این فضا به دشمن واگذار شد.
ایران نسبت به جمعیت خود، بیشترین تعداد رسانه شامل روزنامه و خبرگزاری و سایت خبری را دارد. در هیچ کشور جهان، سازمانها و نهادهای دولتی و حکومتی این تعداد رسانه رسمی و غیررسمی وابسته به خود ندارند، اما عجیب اینکه در روز واقعه، به ابتداییترین حالت ممکن، کل عملکرد اطلاع رسانی خود را در سکوت خلاصه میکنند.
چهارم – آینده چه میشود؟
پیش بینی میشود: نتانیاهو تلاش میکند “شرایط جنگی” برای ایران را حفظ کند. بخش زیادی از اجرای این برنامه، از طریق زنده نگه داشتن امکان حملات نظامی مستقیم میان دو طرف است.
برقراری وضعیت شرایط جنگی علیه یک کشور شبیه جنگ با آن کشور است چرا که مجموعهای از شرایط منفی از جمله لغو میزبانی مسابقات ورزشی، تعلیق پرواز شرکتهای خارجی و سرمایه گذاریهای خارجی را علیه آن کشور تحمیل میکند تا به این وسیله بتواند آسیب بیشتری به کشور دشمن خود وارد کند.
با بررسی واکنشها بعد از حمله اسرائیل به ایران، پیش بینی میشود ایران پاسخی از جنس وعد صادق ۱ و ۲ نخواهد داشت بلکه تلاش میکند از راههای دیگری، به اسرائیل ضربه بزند.
اسرائیل تلاش میکند در آینده برای اجرای برنامههای خود علیه تهران و وارد کردن آسیب بیشتر، حملات مستقیم به ایران را تکرار کند. ایران باید به لحاظ سیاسی، دیپلماتیک و نظامی مانع از تکرار حمله علیه خود شود. جلوگیری از وقوع حمله، بر مقابله باحمله اولویت دارد.
اسرائیل از یک سال قبل تاکنون یعنی از زمان حمله ۷ اکتبر، در شرایط جنگی به سر میبرد. روزانه نظامیان آن در غزه و لبنان کشته میشوند. علاوه بر اینکه اسرائیلیها در عملیاتهای فردی در سراسر اسرائیل یا کرانه باختری هم مورد حمله قرار میگیرند. فرودگاه اصلی اسرائیل، تقریبا تعطیل شده چرا که پرواز همه شرکتهای مهم جهان به آن متوقف شده. به صدا در آمدن آژیر خطر و پناهگاه و موشک باران، زندگی عادی را در شهرهای اسرائیلی مختل کرده است. اسرائیل تاکنون نه موفق به نابودی حماس در غزه شده نه موفق به نابودی گروههای مقاومت در کرانه باختری شده و نه حزب الله در جنوب لبنان. نتانیاهو سعی میکند حالا که خود نتوانسته به جنگ پایان دهد و طرفهای مقابل را حذف کند پس به دنبال توزیع و انتقال شرایط جنگی به دیگر کشورها و مهمترین دشمن خود یعنی ایران است.
پنجم – مسیر حمله اسرائیل به ایران
اسرائیل از مسیر آسمان لبنان، سوریه و عراق به ایران حمله کرد. برخلاف برخی پیش بینی ها، از خلیج فارس و شبه جزیره عربی استفاده نکرد. دلیل آن هم مشخص است. مسیر اسرائیل تا ایران از طریق سوریه و عراق هم نزدیکتر است و هم، چون این دو کشور پدافند قوی ندارند برای جنگندههای اسرائیل امن هستند و هم اینکه اسرائیل در دهههای اخیر بارها با حمله به سوریه و عراق، هم تجربه کسب کرده اند و هم مانع از تقویت دفاع هوایی این دو کشور شده اند. در نتیجه پیش بینی میشود در آینده نیز اسرائیل برای باز نگه داشتن مسیر حمله به ایران از طریق آسمان عراق و سوریه، همچنان سامانههای پدافندی این دو کشور را بمباران کند و مانع از تقویت و تاثیرگذاری آنها شود.