طرح این موضوع اگرچه برای فعالان سیاسی و رسانهای بههیچوجه غریب و ناشناخته نیست و بهطور روزمره شاهد حملات و تخریبهای غیرمنصفانه و ناعادلانه که بعضاً از خاستگاههای پروژهمحور گعدههای نامآشنا و معلومالحال نظیر اردوگاه سایبری استاد همهچیزدان و گاهاً از روی جهل و ناآگاهی عدهای پیرو در شبکههای اجتماعی، نشریات حزبی و حتی صداوسیمای ملی هستیم، اما یک پیام روشن و شفاف را به مخاطب منتقل میکند؛ دولت در مقابل تمام ناملایمتیها خویشتنداری میکند و قصد دارد آگاهانه با عدم پاسخ و واکنش نسبت به تخریبها و ادعاهای خلاف واقع که اخیراً از لسان برخی مسئولان دولت سیزدهم بیان میشود، فضای سیاسی کشور را مدیریت کند و به اصول و مرامنامه وفاق ملی پایبند بماند.
اما آقایانِ سردمدار دولت چهاردهم، بهخصوص جناب آقای دکتر عارف؛ سؤال این است که آیا جناح مخالف دولت تا این لحظه به اصول و قواعد وفاق، علیرغم تمام امتیازهایی که اخذ کرده و همچنان در حال زیادهخواهی هستند، پایبند ماندهاند؟ آیا اساساً برخی اشخاص شناختهشده و تئوریسینهایی که اینک در دولت سایه مستقر هستند و بعضاً صدایشان از اتاق فکرهای اندیشکدهها و جنبشهای نوظهور تمامیتخواه شنیده میشود، به هیچ نوع اخلاق و منش سیاسی اعتقاد دارند که این میزان از صبر و تساهل در برابرشان نشان داده شود و آگاهانه پاسخ تخریبهای ظالمانهی آنها داده نشود؟
اطلاع دارید که این صبر استراتژیک در مقابل ادعاهای این اشخاص، پمپاژ یأس و ناامیدی در جامعه میکند که جبران آن بسیار سخت و مشکل خواهد بود؟ مردم امروز طلب آسایش، آرامش، زندگی در سایه امنیت و صلح، ثبات روانی، بهبود معیشت و شرایط اقتصادی، تضمین رفاه و عدالت را از دولت دارند، اما آیا مردم میدانند که دولت چهاردهم در چه شرایطی با چه میزان بدهی و خزانهی خالی، ذخایر به اتمام رسیده میعانات و سوخت از دولت سیزدهم تحویل گرفته و امروز میراثدار بحران در بحران است.
بحرانهایی که آرامآرام در حال هویدا شدن هستند و شاید در طول دولتهای تاریخ جمهوری اسلامی ایران، بیسابقه و کمنظیر باشند. اینک آیا زمان آن نرسیده تا سکوت جناب عارف و سایر دولتمردان شکسته شود تا گزارش دقیقی از اوضاع فاجعهبار اسب زین شده که تحویل مسعود پزشکیان شده به عموم مردم ارائه شود. گزارش دیوان محاسبات کشور از تفریق بودجه سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ نشان میدهد مجموعاً دولت با رقم بیسابقه و شگفتانگیز ۱۰۳۴ هزار میلیاردتومانی کشور را مواجه کرده است.
آیا این یک مطالبه عمومی نیست که وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت سیزدهم و کلیه عوامل حوزه اقتصادی آن باید مورد پرسش عمومی در پیشگاه ملت شریف ایران قرار بگیرند و پاسخگوی عملکرد خود در سه سال مدیریتشان باشند که یک ویرانه اقتصادی تمامعیار را تحویل دولت مستقر کردهاند. اینکه سفره مردم سالبهسال کوچکتر میشود و نرخ ارز افزایش مییابد یا قیمت کالاهای اساسی افزایش پیدا میکند، بیشک مرهون عملکرد بودجهای و کسری بودجه فوقالعاده و تاریخی سهسالهی ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ است. تنها در سال ۱۴۰۳ این آمار بهرغم افزایش درآمدهای دولت از محل فروش و واگذاری اموال مازاد و داراییهای سرمایهای، کسری بودجه بیش از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان است موجب ایجاد تورم و افزایش قیمتها بخصوص در ماههای پایانی سال خواهد شد.
میراثی که امروز موجب قطعی برق در فصول سرد سال میشود، منشأ آن در طولانیشدن مدت تعمیر پالایشگاههای گازی و بروز نبودن نیروگاههای سیکل ترکیبی و کمبود سوخت نیروگاههای حرارتی است که میبایست در سه سال گذشته انجام میشد؛ اما تعویق در اجرای این پروژهها و رفتارهای شعارگونه باعث شد امروز این گرفتاری، گریبان دولتی را بگیرد که باگذشت تنها چیزی بیش از ۱۰۰ روز از استقرار آن، باید پاسخگوی همهی ناکارآمدیهای دولتهای قبل هم باشد. آقای عارف؛ سکوت خود را بشکنید. سکوت کافی است.
همین سکوت موجب شده تا موج تخریبی عدهای قلیل بر روح و روان جامعه تأثیر گذارند و کسانی که با شور و اشتیاق برای تغییر و بهبود شرایط کشور و جامعه پای صندوقهای رأی آمدند را ناامید سازند. این فرصت طلایی برای احیاء و بازگشت اعتماد عمومی را از دست ندهید. شرایط را بیپرده با مردم در میان بگذارید، خوب و بد را بازگو کنید، بگذارید مردم حق انتخاب داشته باشند که برای تغییر و اصلاحِ چه چیز رأی دادند.
مردم عادلترین قاضی هستند و میتوانند بهترین تصمیم را در قبال شرایط موجود کشور اتخاذ کنند؛ در آن صورت مطمئن باشید تمامقد پشتیبان دولت خواهند بود و با تمام مشکلات دوشادوش دولت برای ساخت ایرانی آباد خواهند کوشید. آقای عارف سکوت آگاهانه را پایان دهید و آگاهیبخشی عالمانه به مردم نیکاندیش ایران عزیزمان را آغاز کنید.