بخشهایی از این مصاحبه را می خوانید:
نحوه آشنایی شما با بابک زنجانی چگونه بود؟ قبل از بازداشت او را میشناختید؟
من موکل را قبل از بازداشت ندیده و نمیشناختم. با واسطهای به این پرونده معرفی شدم. ابتدا دو وکیل دیگر داشتند بعد من وارد شدم.
آن واسطه از طرف دادستانی بود یا نزدیکان متهم؟
از طرف خانواده و نزدیکان ایشان معرفی شدم.
اموال او در اختیار دادستانی است. شما حقالوکاله را از چه کسی دریافت میکنید؟
من روز اول ورود به پرونده قراردادم را به دادستانی ارائه کردم و میزان حقالوکاله را هم گفتم و تقاضای پرداخت کردم. چون پولهای نقد ایشان هم در دست دادستانی است، هنوز پاسخی به من ندادهاند. حتی کارشناسان بیشماری هم که در این پرونده بودهاند حقوق خود را دریافت نکردهاند.
پس تاکنون هیچ پولی برای وکالت از آقای زنجانی دریافت نکردهاید؟
خیر.
من باید باور کنم؟
بله. چراکه نه.
سخت است.
اما باور کنید.
در این ۲۲ ماه با موکلتان ملاقاتی داشتهاید؟
در مرحله تحقیقات و بازپرسی با وجود درخواستهای متعدد، اجازه ملاقات با موکلم صادر نشد. پس از ارسال پرونده به دادگاه، وفق قوانین و مقررات امکان ملاقات با موکلم میسر شد.
ملاقات کجا انجام میشد؟
در زندان اوین.
زنجانی با خانواده خود هم ملاقاتی داشته است؟
بله. بهخصوص پس از ختم بازپرسی و ارسال پرونده به دادگاه، ملاقات با خانواده بهصورت مرتب و منظم انجام میگیرد.
کدامیک از اعضای خانواده به ملاقات میآمدند؟
پدر، مادر و دو خواهر آقای زنجانی.
در این ۲۲ ماه در کدام بند از زندان اوین و به چه صورتی نگهداری میشوند؟
با وجود بسیاری از شایعات موجود، موکل من در تمام این مدت در سلول انفرادی یکی از بندهای زندان اوین نگهداری میشده و هماکنون هم در انفرادی بهسر میبرد.
کدام بند هستند؟
اجازه میخواهم این سؤال را پاسخ ندهم.
امکان استفاده از رسانهها برای زنجانی فراهم بوده است؟
بعد از مراحل بازجویی و تحقیقات، وفق مقررات جاری زندان، از مطبوعات استفاده میکند. بههمیندلیل از برخی اخباری که منتشر میشود مطلع است.
از رادیو و تلویزیون هم استفاده میکند؟
این را مطمئن نیستم.
از کیفرخواست و اتهاماتی که به او وارد شده اطلاع دارد؟
تقریبا از متن کیفرخواست و اتهامات اطلاع دارند. اما تنها یک جلد از ۲۰۹ جلد کیفرخواست خود را مطالعه کرده است.
شما چطور؟ کیفرخواست را به صورت کامل مطالعه کردهاید؟
قطعا نه. حجم کیفرخواست و پرونده بسیار وسیع است. پرونده پیچیدگیهای تخصصی دارد. در چنین پروندهای که شاید یک جمله یا یک سند میتواند مسیر و نتیجه آن را تغییر دهد، نیاز به زمان مناسب و بیشتری بود که وکلا و متهم بتوانند آن را بهدقت مطالعه کنند.
شما تنها وکیل بابک زنجانی هستید؟
بله، بنده هستم و دو همکار جوان دیگر هم به من کمک میکنند اما به صورت رسمی من هستم که وظیفه دفاع از بابک زنجانی را انجام خواهم داد.
آقای سلطانی، رئیس کمیته پیگیری پرونده زنجانی در مجلس گفتهاند که شش تیم خبره وکالت روی پرونده کار میکنند و در تلاش هستند تا تاریخ برگزاری دادگاه به تعویق بیفتد تا از نظر قانونی امکان نگهداری متهم در زندان وجود نداشته باشد و او آزاد شود. این موضوع را تأیید میکنید؟
به هیچوجه اینطور نیست. نه شش تیم وکالت وجود دارد و نه بنده بهعنوان وکیل خواهان عدم برگزاری دادگاه شدهام. این دو موضوع کذب محض است. اصولا کسی که نماینده مجلس است نیک میداند که هرگز شش وکیل یا شش تیم وکالت نمیتوانند برای یک پرونده در مرجع قضائی اعلام وکالت کنند. به هر حال اگر قرار بر اتخاذ تصمیمی در این پرونده باشد، مرجع رسیدگی قوهقضائیه است نه وکیل متهم. اینکه ما تقاضای استمهال کردیم، از این باب نبوده که در تحقیق و رسیدگی به پرونده خللی ایجاد شود بلکه براساس وظیفه قانونی و حرفهای، من بهعنوان وکیل باید بتوانم کل پرونده را بهدقت بخوانم تا از موکل به نحوه شایسته و براساس قانون دفاع کنم. جالب است بدانید که وکلای شرکت نفت چهار نفر هستند و تا آنجا که میدانم آنان کمتر از من پرونده را مطالعه کردهاند. چون من پیش از آنها وارد این پرونده شدم. پس تقاضای استهمال برای امکان دفاع شایستهتر بود نه انگیزهای دیگر.
به هر روی بابک زنجانی ۲۲ ماه است که ناپدید شده است. از این کلمه استفاده میکنم به این منظور که در این مدت حتی خبری یکخطی از او منتشر نشده است. اکنون و با توجه به اینکه میگویید کل این زمان را در انفرادی به سر میبرده، حال عمومی او چگونه است؟
حال عمومی او خوب است.
پس از ۲۲ ماه انفرادی؟
بههرحال باید این واقعیت را در نظر گرفت که شخصی پس از ۲۲ ماه انفرادی در چه شرایط روحی و روانی به سر میبرد. بهخصوص که دست او هم از همه چیز کوتاه است. با وجود اینکه میگویند گردنکلفتی میکند اما زنجانی در یک فضای محدود و انفرادی امکان گردنکلفتی ندارد.
البته در این مورد و با نیتی که مسئولان گفتهاند، گردنکلفتی ارتباطی به مکان نگهداری او ندارد. آنچه مسئولان بهعنوان مصداق گردنکلفتی گفتهاند این بود که زنجانی آدرس پولها را نمیدهد.
اجازه بدهید این مورد را هم توضیح میدهم. اینگونه نیست و پول هم موجود است.
اما چند ماه است که چندین مقام مسئول میگویند زنجانی آدرس پولها را نمیدهد.
توضیح میدهم. طرف مقابل بر مسند قدرت است. یعنی شاکی پرونده بهعنوان وزارت نفت قدرت و رسانه دارد. از سویی متهم در این مدت، آماج انواع و اقسام اتهامات از سوی افراد، رسانهها و گروههای سیاسی قرار گرفته، بدون اینکه امکان دفاع از خود را داشته باشد. در چنین شرایطی و پس از ۲۲ ماه انفرادی، قطعا فرد از نظر ذهنی و روحی دچار مشکلات فراوانی خواهد شد. به هر روی وضعیت او طبیعی نیست.
نظر بابک زنجانی درباره اتهاماتش چیست؟
موکل من معتقد است در زمانی که کشور درگیر تحریمهای بسیار شدیدی بود و وضعیت اقتصادی در شرایط فوقالعاده بحرانی بود، به غیر از چند خریدار محدود که دولت آمریکا آنها را مشخص کرده بود که به میزان محدود حق خریداری نفت از ایران را داشتند، هیچ کشوری مجاز به خرید نفت از ایران نبود. از سوی دیگر هیچ سازمان کشتیرانی معتبری حاضر به انتقال نفت ایران نبود. از طرفی هیچ شرکت بیمهای حاضر به ارائه خدمات به ایران نبود و بر فرض محال که تمام این موارد انجام میشد و ایران میتوانست نفت خود را به فروش برساند، امکان انتقال حتی یک دلار از مبالغ فروش نفت به کشور وجود نداشت. سوییفت ایران به صورت کامل مسدود شده بود و بانک مرکزی هیچ قدرت مانوری در این زمینه نداشت. بابک زنجانی معتقد است در چنین شرایطی توانسته به کشور خدمت کند. یعنی هم در حوزه نفت و انرژی و هم در حوزه پولی موفق به دورزدن تحریمها میشود و مبالغ هنگفتی هم به کشور بازمیگرداند که اسناد و مدارک آن موجود است و اساسا به همین دلیل از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا موردتحریم قرار میگیرد. به دلیل موردتحریم قرارگرفتن، پولهای موکل بلوکه میشود که این نقطه آغاز مشکلات است. او معتقد است زمانی که کاری از هیچکس برنمیآمد، موفق شده به کشور خدمت کند.
که البته این صرفا ادعای زنجانی است.
بله و ادعای موکل من این است که به کشور خدمت کرده و تشخیص درستی یا غلطی این ادعا به عهده دستگاه قضائی کشور است. او معتقد است هم از سوی دشمنان نظام موردتحریم و ظلم قرار گرفته و اکنون از سوی دوستان نظام با اتهام سنگین افساد فیالارض مواجه شده و مدعی شدهاند با علم و قصد خواسته به همین نظام ضربه بزند. او معتقد است که این موضوع بیش از اینکه دعوایی حقوقی باشد، یک مجادله سیاسی است. او میگوید دوستان بیش از اینکه دغدغه اموال بیتالمال را داشته باشند، در جهت پیشبرد برخی اهداف سیاسی میخواهند او را دشمن جلوه دهند. درواقع عدهای با اسم رمز بابک زنجانی میخواهند رقیب سیاسی خود را موردهجمه قرار دهند. این شرایطی است که موکل من در این ۲۲ ماه زندان انفرادی سپری کرده است.
البته این هم ادعای بزرگی است که درباره آن صحبت خواهیم کرد. چراکه اساسا این پرونده، شخص بابک زنجانی و موارد بیشمار موجود در این پرونده از جمله چگونگی ورود او به حوزه نفت در دوران تحریم، سیاسی است. اساسا بابک زنجانی که به اعتقاد شما توانسته در شرایط تحریم به کشور خدمت کند، خود بهواسطه کسانی وارد این حوزه شده که از مسببان تحریم علیه ایران هستند. درباره همه این موارد میتوان صحبت کرد، اما اول بگویید پیشبینی شما و موکلتان از سرانجام این پرونده چیست؟
من ترجیح میدهم در این شرایط بهجای پیشبینی رأی دادگاه در تدارک دفاع شایسته و حقوقی از موکل باشم و تصمیمگیری را به عهده دادگاه بگذارم، اما بهعنوان فردی که از مرحله دادسرا در پرونده حضور داشتهام و تقریبا سه ماه است بهصورت شبانهروزی مشغول مطالعه کیفرخواست و اتهامها بودهام، بر این باورم که بدون درنظرگرفتن حواشی سیاسی و جنجالهای رسانهای، اگر در فضایی آرام و از بعد حقوقی و در چارچوب موازین آیین دادرسی عادلانه و با درنظرگرفتن حق دفاع متهم، پرونده بررسی شود و در مواردی که لازم به احراز واقعیت است، از کارشناسان خبره و بیطرف حقوق بینالملل استفاده شود و از سوی دیگر ظرف زمانی اتهامهای وارد و شرایط و محدودیتهای متأثر از تحریم در نظر گرفته شود، رأی نهایی و مسیر پرونده به شکل دیگری نسبت به فضای امروز خواهد بود. به نظر میرسد در برخی موارد تخصصیبودن موضوعات و آگاهینداشتن برخی افراد و برداشتهای غیرحقوقیای که رخ داده، در موارد تخصصی مانند بانکی، بازرگانی و بینالمللی، ابهامهایی را برای برخی مقامات به وجود آورده است که به این ابهامها وصف کیفری دادهاند. آنچه در روز شنبه بهعنوان کیفرخواست علیه موکلی قرائت میشود، صرفا ادعانامهای است از سوی مرجع تحقیق که دادگاه درباره صحت و سقم آن اظهارنظر خواهد کرد. مطمئنم اگر پرونده از این موج و فضای سنگین سیاسی، خلاصی پیدا کند و واقعا بهعنوان یک «کیس» حقوقی بررسی بشود و در واقع نگاه تصمیمگیر پرونده بیطرف و تخصصی باشد که من احساس میکنم اینطور هست، به یقین نتیجه با آنچه در لسان برخی رجل سیاسی و حتی برخی دوستان رسانهای مانند شخص شما مطرح است، متفاوت خواهد بود.
من نگاه خاصی ندارم. دعوایی هم با شما ندارم. اتهام موکل شما مشخص است. بابک زنجانی در شرایطی که کشور دچار تحریم شده بود توسط برخی دولتمردان گذشته به رانت فروش نفت دست پیدا میکند. بخش عمدهای از مبالغ فروش نفت یعنی چیزی حدود دومیلیاردو ۶۵۰ میلیون یورو آن را هم به خزانه واریز نمیکند. شما اکنون از چه چیزی دفاع میکنید؟ اصولا در داداگاه استراتژی دفاعی شما چه خواهد بود؟
استراتژی دفاع از موکل، در دادگاه و به وقت مقتضی مشخص خواهد شد. یکی از مهمترین موضوعاتی که وکلا میتوانند به مقام محترم قضائی برای کشف حقیقت کمک کنند، این است که نقایص و انتقاداتی را که به کیفرخواست وارد است، به اطلاع قاضی محترم برساند. این استراتژی دفاعی من خواهد بود.
اینکه دلایل و مستندات اتهامات وارده تا چه اندازه موجه و محکم است، مورد دیگر خواهد بود. آیا اساسا به دفاعیات موکل در مرحله دادسرا توجه کافی شده است؟ آیا مقام محترم تحقیق به همان اندازه که دغدغه جمعآوری اسناد علیه متهم را داشته، به ادله موجود له او نیز توجه کرده است؟ آیا براساس استانداردهای متعارف و شناختهشده در زمینه حقوق بینالملل بانکی و حقوق تجارت بینالملل واقعا جعل اسناد بانکی صورت گرفته است؟ آیا این اتهامها تاکنون مستحضر به نظر کارشناسان مستقل دادگستری شده است؟ مرز باریک بین یک بدهکار و مجرم با احراز سوءنیت مجرمانه بهدرستی تشخیص داده شده است؟ اساسا ملبسکردن برخی افعال به لباس کیفری، درحالیکه در صورت اثبات، دارای ماهیت حقوقی است، صورت پذیرفته است؟ ما تلاش میکنیم این موارد را در معیت دادگاه قرار دهیم تا به آن پاسخ داده شود. درعینحال بعد از دو سال، اتهامهای یکطرفه، ما هم بتوانیم حرف بزنیم. تریبونی در اختیار داشته باشیم که بیطرفانه به دفاعیات ما گوش فرادهند و تصمیم بگیرند. تفاوت بین دادسرا و دادگاه همین است.
اکنون شما بهعنوان وکیل و آقای بابک زنجانی بهعنوان موکل میپذیرید که او حدود دومیلیاردو ۶۵۰ میلیون یورو به وزارت نفت بدهکار است؟
اجازه بدهید من پاسخ این سؤال را در دادگاه بدهم. اکنون بله و خیر گفتن من ممکن است باعث حاشیههایی شود.
در دادگاه که قطعا باید پاسخ دهید، اما چون خودتان الان گفتید تفاوت میان بدهکار و مجرم، سؤال کردم که ببینم اصل بدهی را قبول دارید یا خیر؟
نکته اینجاست که در واقع ادعا میشود زنجانی پول یا نفتی را دریافت کرده که مبالغ عودت داده نشده است. اینکه این صحت دارد یا خیر، تشخیصش با دادگاه است و مباحث حقوقی پیچیده خود را دارد، اما فرض بر اینکه این ادعا صحت دارد و آقای زنجانی این مبلغ را بدهکار است، اکنون سؤال این است که سیاست ما از روز اول این بوده که ابتدا مطالبات را وصول کنیم؟ به عبارتی هدف، استیفای حقوق بیتالمال بوده یا سیاست تنبیهی و مجازاتی را در پیش بگیریم که متهم را به سزای اعمالش برسانیم یا اینکه موضوع فراتر از این است. من یک شهروند ایرانی هستم و اگر بیش از وزیر نفت یا هرکدام از دولتمردان دغدغه منافع ملی و حفظ حقوق بیتالمال را نداشته باشم، کمتر از آنان هم نیستم.
این هم یک ادعاست. من هم میتوانم همین ادعا را مطرح کنم، اما در عمل بهگونهای دیگر رفتار کنم. منظورم شما نیستید، در دولت سابق افرادی بودند که شبیه همین مدعیات را مطرح میکردند و از پاکدستی دم میزدند، اما در عمل دیدیم که نتیجه کار چه شد.
در این میان اتفاقهایی رخ داده که من به بسیاری مسائل شک کردهام. من در این پرونده مواردی دیدم که دغدغه اصلی وصول مطالبات نیست. شاید برخی چندان مایل نیستند مطالبات به این زودی وصول شود یا به عبارتی دیگر مایل نیستند این پرونده به سرانجام برسد. از هر دو جناح سیاسی هم هستند. درواقع مفتوحبودن پرونده زنجانی این امکان را به برخی میدهد که با این کارت بازی سیاسی کنند. بهخصوص اینکه انتخابات مجلس در پیش است. این قابلیت وجود دارد که بابک زنجانی را به گروه و جناح خاص سیاسی منتسب کنند. بابک زنجانی تحت فشار قرار گرفته تا یک طرف، طرف دیگر را مورد حمله قرار دهد. من به هیچکدام از جریانات سیاسی کشور وابسته نیستم و با آنان ارتباطی ندارم…
یعنی شما تصور میکنید که او فردی فراجناحی و غیرسیاسی است؟ بالاخره یک تفکر و جریان خاص که تحریم را کاغذپاره میخواند و باعث وضع آن تحریمها شد به بابک زنجانی امکان و عرصه ورود به این نوع فعالیتها را داده است. من به شخصیت حقوقی و علمی شما احترام بسیاری میگذارم، اما فراموش هم نمیکنم که بابک زنجانی در چه شرایط و توسط چه کسانی تبدیل به بابک زنجانی شد.
ببینید. من از روندی که در این ۲۲ ماه حاکم بوده، صحبت میکنم. فضای سیاسی کشور بسیار روی این پرونده مؤثر است. برخی تصور میکنند، میشود این پرونده را مفتوح گذاشت تا به امیال سیاسی خود رسید. رسانه و تریبون هم در اختیار دارند و به راحتی میتوانند آن فضای خاصی که میخواهند، ایجاد کنند و افکار عمومی را هم هدایت کنند. خیلی هم دغدغه اجرای عدالت و حق بیتالمال را ندارند. بعضی اظهارنظرهایی که میبینم این امر را به من اثبات میکند. ما قبلا گفتیم امکان تسریع در بازپرداخت مبلغ مورد ادعا وجود دارد. این موضوعی محرمانه است که بیش از این نمیتوانم در موردش توضیح دهم. این را به وزارت نفت اطلاع دادیم و دادگاه هم در جریان کم و کیف قضایا هست.
بدون اینکه بخواهم انگیزهخوانی کنم، اما بهعنوان وکیلی که میداند که راهکاری برای برگشت این پول وجود دارد، صحبت میکنم.
این پول خارج از کشور است؟
بله.
کدام کشور؟
عرض کردم که بسیار محرمانه است. این را اعلام کردیم. آقای زنگنه تا به حال بارها گفتهاند آدرس پولهایی که تاکنون از سوی ما داده شده جعلی یا دروغ بوده است که این هم در نوع خود جالب است و من در دادگاه از این هم دفاع خواهم کرد. برای اولینبار مرجعی پیدا شده و رسما به شاکی پرونده؛ یعنی وزارت نفت اعلام کرده که بیایید درباره بدهکاری این فرد صحبت و پرداخت کنیم.
یعنی شما مدعی هستید که مثلا تاجیکستان و مالزی و… که قبلا آدرس دادید و مقامات رفتهاند، پول بوده و آنان دروغ میگویند؟
اینکه میگویند ما رفتیم و پولی نبود پاسخ روشنی دارد. اولا شما میهمان ناخوانده بودید و کسی از شما نخواسته بود که بیایید پول بگیرید و بروید. این دوستان در شرایط بگیروببند تحریمها به دنبال پول رفتهاند. طبیعتا اگر این دوستان به بانکی خارج از کشور مراجعه کرده و پرسیدهاند آیا بابک زنجانی اینجا پول دارد، آن طرف اگر پاسخ مثبت میداده آن بانک به مشارکت در پولشویی از نظر قانون تحریمها متهم میشده است؛ یعنی خود بانک جریمه میشد و خزانهداری آمریکا با آن بانک شدیدترین برخوردها را میکرد. طبیعی است که آن بانک مورد نظر از ارائه اطلاعات درست سر باز زند.
اما موکل شما مدتهاست که از فهرست تحریمها خارج شده است.
بله، اما هنوز عملیاتی نشده. هنوز هم هیچکس نمیتواند یک دلار جابهجا کند. ضمن اینکه فراموش نکنید که بر فرض از تحریمها هم خارج و عملیاتی هم شده است، اگر آن بانک بیاید و اعلام کند زنجانی در این بانک پول دارد، به این معناست که در زمان تحریمها مرتکب تخلف شده است، اعتبار آن بانک زیر سؤال میرود و هم شامل مجازات آمریکا میشود. در چنین شرایطی مسئولان ذیربط به آن بانکها مراجعه کرده و پرسیدهاند آیا پول زنجانی در این بانک است؟ طبیعتا آن بانک منکر میشود، آن هم یک گروه خیلی بزرگ و مسئول. طبیعتا باید ماجرا چراغ خاموش پیش میرفت. به نظر میرسد در وصول مطالبات هم وزارت نفت بهعنوان شاکی درایت لازم را به خرج نمیدهد. اکنون یک نهاد خاص میگوید من حاضرم مطالبات را پرداخت کنم.
نهاد حاکمیتی؟
خیر. متأسفانه چند ماه است که ما این را اعلام کردهایم. من شخصا لوایح متعددی نوشتم. با شرکت نفت کتبی و شفاهی صحبت کردم. التماس کردیم که این پول موجود است، شما هم که دغدغه بیتالمال دارید، بروید این پول را بیاورید. ما گفتیم مخارج رفتوآمد را هم متهم پرداخت میکند، اما حاضر نشدند بروند به آدرسی که ما میدهیم و پول را بازگردانند. میگویند زنجانی تاکنون دروغ گفته قطعا این هم دروغ است. گفتم یکدرصد تصور کنید که این حقیقت داشته باشد؛ چه ضرری دارد این را هم پیگیری کند. بروید ببینید که دروغ است و موکل را خلع سلاح کنید. ما در دادگاه خواهیم گفت که ما آدرس و نشانی پول را دادیم اما دوستان پیگیر نشدند. چرا؟ شاید برای این است که این پرونده مفتوح بماند تا دوستان به اهدافی برسند. سازوکار بازپرداخت یا تسریع در استرداد پولهای مورد ادعا وجود دارد. ضمن اینکه موکل بازداشت میشود و تنها و تنها متهم است نه مجرم. با توجه به شرایط تحریم امکان بازگرداندن پول به کشور وجود ندارد اما زنجانی بهصورت داوطلبانه تمام اموال خود در داخل ایران را تقدیم میکند. وکالت رسمی بلاعزل به شاکی میدهد که بروید همه اموال را در اختیار بگیرید. این حسننیت موکل من است.
وزارت نفت و برخی دیگر از مسئولان بارها اعلام کردهاند اموال داخل ایران هرگز به اندازه مبلغ بدهی نیست. ضمن اینکه میتوانم مبلغی از شما دریافت کنم و بگویم آن مبلغ الان نیست اما من این داراییها را دارم که یک پنجم آن را جبران میکند. این حسننیت است؟
ببینید. اینطور نیست. این ادعای دوستان است. اولا متهم سوءنیت داشته یا خیر؟ داوطلبانه آمده بدون اینکه هیچ الزامی وجود داشته باشد اموال را در اختیار قرار میدهد. بعد هم من بهعنوان وکیل پرونده، از دادستانی در کارشناسی اموال و در کمک به واگذاری آنها از شرکت نفت و استیفای حقوق بیتالمال تشکر میکنم. چون شاهد بودم که مسئول مستقیم پرونده، معاون دادستان تهران، آقای تورگ، صادقانه تلاش کرد. یک بار کارشناسی شد و طرفین اعتراض زدند و دوباره این عمل انجام شد و پروسه طولانی بود. البته از نظر ما به بعضی از این ارزیابیها ایراد وارد است. یعنی در قیمت کارشناسی اعتراض داریم. اگر به قیمت واقعی و عادلانه ارزیابی میشد بخش عمدهای از بدهی را جبران میکرد.
اما آقای سلطانی میگوید تاریخ آخرین سررسید بازپرداخت پول نفت پیش از این است که زنجانی مورد تحریم قرار بگیرد؟
با قاطعیت عرض میکنم که صحت ندارد. غیرممکن است.
رئیس کمیته پیگیری پرونده بهتازگی گفته بود خواهر و مادر بابک زنجانی مدعی اموال او شدهاند. این صحبت را تأیید میکنید؟
این قلب علنی واقعیت است. موضوع کاملا برعکس است. اولا آقای زنجانی از خرداد ۹۰ تا دی همان سال با شرکت نفت همکاری کرده است. اینکه گفته میشود و خود شما هم بارها نوشتید که قبل از آن بابک زنجانی هیچ نداشت و بعد از آن ثروتمند شد…
یعنی اینگونه نیست؟ روایتی وجود دارد که این فرد در سال ۸۶ در کیش تنها یک مغازه عطر فروشی داشته است. این را یکی از دوستان آقای زنجانی به خود من گفته بودند.
تمام این موارد در پرونده موجود است. موکل قبل از سال ۹۰ چند ده شرکت بزرگ داشته و ثروتمند بوده است. اینها همه در ثبت شرکتها موجود است. تمام اموالی که در اختیار شرکت نفت قرار گرفته، متعلق به قبل از کار نفتی اوست. ادعای خانواده زنجانی متعلق به دو سال پیش است. تأکید زنجانی هم بر این است که اموالی را توقیف کنید که در مالکیت من قرار دارد، نه اینکه اموال خانواده او را هم تصرف کنند. مثلا ملکی که سال ۸۵ به نام مادر ایشان ثبت شده، چه ارتباطی به این پرونده دارد؟ الان این اتفاق رخداده است. سه روز پیش از برگزاری دادگاه میگویند، آنها مدعی هستند. موضوعی را که متعلق به گذشته است را اکنون مطرح میکنند. خوشبختانه آقای دادستان، با تمهیداتی که اندیشیدند و به آقای تورگ، ابلاغ کردند تا صدور حکم قطعی از انتقال اموال خانواده جلوگیری شود.
شما هم خواهان دادگاه علنی هستید؟
ایکاش و صد ایکاش که دادگاه علنی برگزار شود تا حقایق برای مردم ایران روشن شود و آنها قضاوت کنند. دادگاه علنی باعث میشود تا همه در چارچوب قانون رفتار و عمل کنند. در این شرایط حقوقدانان و اهل فن هم فارغ از این هیاهو نظر میدهند. متأسفانه کسانی که تا کنون اظهارنظر کردهاند، حتی یک برگ از این پرونده را نخواندهاند. بعضی هم که صحبت میکنند صرفا اطلاعات گزینشی و بخشی از واقعیت را منتشر میکنند. من قول میدهم اگر دادگاه علنی برگزار شود، تاریخ هم قضاوت خواهد کرد که در این پرونده عمل مجرمانهای انجام نشده و بحث صرفا حقوقی و تخلف است. متأسفانه فضا به سمتی رفت که یک بدهی و مشکل حقوقی تبدیل به معضلی شد که ممکن است حق حیات و جان یک نفر، از او گرفته شود. من بهعنوان کسی که اطلاعات حقوقی اندکی دارم میگویم بسیاری از مواردی که تا امروز گفته شده صرفا ادعاست و وصف کیفری ندارد. این پرونده دارای ابعاد حقوقی، کیفری، حقوق بینالمللی و حقوق بانکی است. باید متخصصان هر حوزه نظر بدهند. در این پرونده ما نظر حقوقی کارشناس رسمی دادگستری صالح، در امور بانکداری بینالمللی را نداریم. باور من این است که بدون داشتن این آگاهی و نظر متخصصان نمیتوان متوجه حقیقت شد.
نامه اخیر آقای زنجانی به رئیسجمهور ادبیات بسیار تندی داشت. دلیل چه بود؟
موکل من در شرایط سختی به سر میبرد. از سویی هر روز در رسانهها و یا توسط مسئولان اتهامهای مختلفی به او زده میشود. استیفای حقوق بیتالمال، منافاتی با رعایت ادب و نزاکت و اخلاق ندارد. چرا به هر وسیلهای متوسل میشوند؟ شما بررسی کنید، ببینید چه صفاتی درباره متهمی که هنوز متهم است و جرمی از سوی او به اثبات نرسیده به کار بردهاند. نباید برای پیشبرد امور، به هر وسیلهای متوسل شد. در این شرایط چه انتظاری از متهم دارید؟ به نظرم باید داور یعنی قوهقضائیه، رسیدگی کند و ماهم در عمل به او اعتماد کنیم.
این نامه به رئیسجمهور چگونه منتشر شده؟ چه کسی آن را منتشر کرده است؟
یک نسخه از این نامه در اختیار من بوده. در اختیار قاضی پرونده هم قرار گرفته است. یک نسخه هم خانواده آقای زنجانی، داشته و یک نسخه هم در اختیار وکیل آقای زنجانی، در مالزی یعنی خانم رضایی بوده است. من نامه را منتشر نکردم. البته این به معنای اعلام برائت نیست، اما اقدامی برای انتشار نامه نکردم.
شما گفتید فردی در شرایط سخت تحریم موفق شده به کشور خدماتی انجام دهد. یعنی نفت را فروخته و بخشی از پول آن را هم به کشور وارد کرده است. نکته اینجاست که هر فردی که ادعا میکرد میتواند این کار را بکند و به وزارت نفت مراجعه میکرد که این امکان در اختیار او قرار نمیگرفت. ضمن اینکه گفته شده هم رئیس بانک مرکزی و هم چهار وزیر دولت احمدینژاد در نامهای زنجانی را تأیید کردهاند. این بدین معناست که رانتی بوده که در اثر روابط سیاسی در اختیار این فرد قرار گرفته است. فکر نمیکنم این مسائل قابل انکار باشد. یعنی روابط سیاسی خاصی که منجر به همکاری اقتصادی میشود.
من نه وکیل آن مقامهای دولتی هستم و نه وکیل دولت احمدینژاد، وکیل زنجانی هستم، اما بهعنوان کسی که پرونده را مطالعه کرده و اتفاقا نامهای را که شما به آن اشاره میکنید خواندهام باید بگویم که در این پرونده افراد متعددی بهعنوان متهم احضار و افراد بسیار بیشتری بهعنوان مطلع به دستگاه قضائی فراخوانده شدهاند. طبیعی است که در این پرونده که درباره کالایی استراتژیک به نام نفت است افرادی بهعنوان مطلع احضار شوند که صاحب مناصب بسیار بالایی بوده باشند. نامهای که شما به آن اشاره میکنید را خواندم و نمیتوانم جزئیات آن را بگویم، اما این نامه تأییدی بر آقای زنجانی نیست. این نامه بحثی است که در آن شرایط باید چه کرد. نفت روی نفتکشها بر روی خلیج فارس مانده بود. نهادهای ذیصلاح به فکر چاره بودند. هر لحظه ممکن بود دچار حادثه شود. حتی در مقطعی تصمیم گرفتند این نفتها را دفن کنند. بعد مجددا به دلیل مسائل محیطزیستی منصرف شدند.
یعنی در دولت احمدینژاد نمیتوانستند نفت را بفروشند و میخواستند آن را دوباره در زمین دفن کنند؟ این شاهکاری بزرگ بود که اگر رخ میداد در کنار برخی عجایب دیگر آن دولت در تاریخ ثبت میشد.
بله. زیرا چارهای نداشتند. شرکت نفت قادر به فروش نفت نبود.
خب چرا زنجانی؟
چون سابقهای که ایشان در همکاری با نهادهای دولتی و خصوصی در انتقال ارز داشت برای دولتمردان روشن بود. نقاطی بود که پولها بلوکه شده بود و زنجانی موفق شد این پولها را برگرداند. موکل من مستقیما در فروش نفت دخالت نداشت. اینکه مینویسد مگر من با شرکت نفت معامله کردهام حقیقت است و ما جزئیات را در دادگاه اعلام میکنیم. زنجانی اعلام میکند من روابطی در دنیا دارم که برای فروش نفت به شما کمک میکنم تا پول را برگردانید. اصل همکاری بر مبنای بازگرداندن پول بوده است. هیچ رسیدی مبنی بر اینکه یک بشکه نفت در آن دولت به موکل من تحویل داده باشند وجود ندارد.
خب در آن زمان که از این اتفاقات بسیار رخ میداد. پول دکلی را که هیچوقت وارد کشور نشد پرداخت کردند و رسید تحویل هم دادند. این در آن مقطع چیز عجیبی نیست. ضمن اینکه آقای سلطانی، نماینده مجلس اعلام کردند ۱۲ محموله نفت به ایشان سپرده شده و تعداد ۸ تا را قطعی فروختهاند.
خیر. اینطور نیست. این ناشی از فقر اطلاعات کافی ایشان است. نفت چیزی نیست که در ظرف دست بگیریم و جابهجا کنیم. نفت در کشتی است و بارنامه و اسناد تحویل و ترخیص دارد. هیچ سندی مبنی بر تحویل نفت به زنجانی وجود ندارد. ما میگوییم اگر سندی هست بیاورید و پول آن را نقد بگیرید. زنجانی واسطهای بوده که چون شرکت نفت نمیتوانسته محصولش را به فروش برساند این کار را انجام دهد و پولش را بازگرداند. اگر کسی قصد سوءاستفاده داشته باشد قبل از تحریمها یک محموله گازی چندمیلیارددلاری را که در اختیار داشته و نتوانسته بفروشد برمیگرداند؟
پس معترفید محموله را تحویل گرفته بود؟
نه. نفت نه. این محموله گازی بوده است. درواقع هیچچیز را تحویل نگرفته است. واسطهای بوده که شرکت نفت را به مراکز خرید وصل میکرده است.
باز هم تفاوتی در اصل قضیه ایجاد نمیکند. همانطور که شما گفتید نفت را در ظرف تحویل نمیدهند. بابک زنجانی نفت داخل کشتی متعلق به شرکت نفت را به فرد یا شرکت سومی میفروخته و چون امکان انتقال پول به حساب شرکت نفت نبوده، مبالغ به حساب زنجانی یا حسابی که او معرفی میکرده واریز میشده تا او آن را به ایران بازگرداند. خب این تغییری در اصل قضیه نمیدهد که نفت را به او تحویل دادهاند یا خیر. اختیار محموله و پول آن در دست زنجانی بوده است. اگر اینگونه است که شما میگویید پس برای چه چیزی به وزارت نفت بدهکار است؟
آقای زنجانی واسطه شده کسی را معرفی کرده است. تحریم شده نمیتواند پول را بازگرداند. اینکه ما میگوییم این موضوع کیفری نیست همین است. بابک زنجانی در قراردادی حقوقی ضامن بانکی خارجی میشود که آن بانک پول را برگرداند.
بانک خودش؟
چه تفاوتی دارد؟
کاملا متفاوت است. درواقع از این جیب به آن جیب است.
بههرحال تحریم باعث میشود که در این مورد مشکل به وجود بیاید. زنجانی چکی دومیلیاردیورویی میدهد و ضامن میشود که پول بازگردد. این در پرونده است. تاریخ چک اردیبهشت ۹۳ است، او سال ۹۲ بازداشت میشود. آقای زنجانی میگوید چهار ماه مانده بود تا زمانی که من باید چک را پاس میکردم. شما که نمیتوانستید پول را بازگردانید، من باید میرفتم پول را بازمیگرداندم. خزانهداری آمریکا برای همین توانمندی، زنجانی را تحریم کرد. موضوع حقوقی بود و او ضامن حقوقی بازگشت پول بود. چهار ماه پیش از موعد بازداشت شد.
بسیاری افراد از اینکه زنجانی از زندان هرگز خلاص نشود، سود میبرند، غیر از برخی دوستان داخلی، افرادی در خارج از کشور هستند که در کمین اموال خارجی او هستند و به آن دسترسی دارند. از طرفی آقای بابک زنجانی قبل از اینکه بانکها و شرکتهایش تحریم شود، بیشتر از ۸۰۰ میلیون دلار پول به شرکت نفت پرداخت کرده است. اگر قصد سوءاستفاده داشت در همین کشور سرمایه گذاری نمیکرد. ضامن فرد و شرکتی نمیشد. مگر عقلش کم بود که ۸۰۰ میلیون دلار را برگرداند؟
ماجرای ۲۵ میلیارد یورو دارایی متهم در ژاپن که آقای سلطانی گفتند چیست؟ ظاهرا متهم در کمیسیون انرژی مجلس مدعی چنین مطلبی شده است.
من نمیدانم. این را آقای سلطانی ادعا کرده و خودشان هم باید ثابت کنند. من به هیچ عنوان تأیید نمیکنم چون رقم بسیار عجیب است.
در گزارش تحقیقوتفحص مجلس از تأمین اجتماعی گفته شده تفاهمنامهای بین سعید مرتضوی و بابک زنجانی امضا شده است. مطابق این تفاهمنامه مقرر شده بود تا سقف چهار میلیارد یورو (معادل ین ژاپن) ۱۳۸ شرکت متعلق به سازمان تأمین اجتماعی به هلدینگ سورینت قشم واگذار شود. ازجمله این شرکتها میتوان به نام هواپیمایی ج.ا.ا، فولاد خوزستان، بانک صادرات، شرکت ملی نفتکش و… اشاره کرد که البته این در نوع خود بسیار جالب توجه و نشان از روابط خاصی دارد. ظاهرا همان زمان یک فقره چک به مبلغ ۱۷ هزارمیلیارد تومان از حساب سازمان تأمین اجتماعی در اختیار زنجانی گذاشته میشود. آقای جهانگیری اخیرا اشاره کردند که این چک هیچگاه مسترد نشده است. این چک اکنون کجاست؟
اگر ثابت شد که اساسا چک ۱۷هزارمیلیارد تومانی هیچگاه وجود خارجی داشته، ما تمام اتهامات را میپذیریم.
این ادعای بسیار سنگینی است. هم گزارش مجلس است و هم سخن معاوناول رئیسجمهور!
عین عبارت را بنویسید. بگویید وکیل زنجانی گفت چنین چکی هیچگاه وجود خارجی نداشته است. من واقعا متأسفم که چنین سخنانی مطرح میشود. این چک هرگز وجود نداشته است. معتقدم طرح چنین اتهاماتی یا انگیزه خاصی دارد یا اطلاعات اشتباهی به آنان میدهند.
آشنایی زنجانی با مرتضوی از چه زمانی بوده است؟
من اطلاعی ندارم، اما آن چیزی که در پرونده موجود است نشان میدهد در راستای اصل خصوصیسازی، برخی شرکتها باید واگذار میشده است. وقتی کسی بیزینس کلان انجام میدهد، عجیب نیست که با برخی افراد ارتباط داشته باشند. حالا اگر الان روی برخی افراد حساسیت وجود دارد، بحثی دیگر است.
حکایت سعید مرتضوی حکایت امروز و دیروز نیست. بیش از یک دهه است که…
من وارد این مسائل نمیشوم، اما در آن مقطع این رابطه کاری کاملا مشخص و شفاف است. یکی از اتهامات این است که زنجانی کلاهبرداری کرده و چهار هزار میلیارد چک از تأمین اجتماعی گرفته است. یک نفر بیاید بگوید یک ریال از این چکها وصول شده است؟ هرگز.
ارتباط او با رضا ضراب چه بود؟ ضراب اموال زنجانی را مدیریت میکند؟
خبری ندارم. هرچه بگویم ممکن است اشتباه باشد.
عدهای زیادی معتقدند این فردی که خود را بسیجی اقتصادی مینامید، ویترین یک جریان بزرگتر است. در پرونده نشانهای از این موضوع وجود دارد؟
من به هر میزان پرونده را خواندم که ببینیم موکل من ویترین کیست، چیزی نیافتم. بابک زنجانی در امور بانکی یک نابغه است. در امور تجارت پدیدهای بینظیر است. او از شرکت نفت ایران با این عظمت، توانمندی بیشتری داشت. در زمان تحریم چند میلیون دلار پول جابهجا کرده بود که به نفت معرفی شد. نفت به دنبال او بود.
چه کسی او را به نفت معرفی کرد؟
انسانهای مختلف.
با احمدینژاد یا مشایی رابطه خاصی داشت؟
ابدا. اصلا گروه خونی این آدم نه سیاسی است و نه اعتقادی.
باورش سخت است. آدمی که با مرتضوی آن روابط را دارد و به جای شرکت نفت عمل میکرد نمیتوان پذیرفت سیاسی نبوده است. مردم سؤال میکنند چرا زنجانی؟
بدشانسی موکل من این است که در این شرایط سیاسی، محاکمه میشود که سؤالات اینچنینی مطرح میشود. اگر زنجانی در هر دولت دیگری هم بود و کشور در چنین شرایطی قرار داشت، باز هم همین کار را میکرد. درواقع دولتها به دلیل توانمندی و امکاناتش به او نزدیک میشدند یا او به دولت نزدیک میشد. طبیعتا با سیاسیون ارتباط داشت، اما خودش آدم سیاسی نبوده و نیست.
تصور نمیکنید قبول وکالت در این پرونده ممکن است شما را با مخاطراتی روبهرو کند؟
مثل چی؟
آسیب ببینی.
شاید.