ستاد مبارزه با مواد مخدر و معاونت کاهش تقاضای آن در سالهای اخیر تلاش زیادی برای کنترل مصرف مواد در کشور داشته اما در عمل، آنچه اتفاق افتاده، تابلو تر شدن اعتیاد در جامعه بوده است.از همین رو، «افشار» معاون مشارکتهای مردمیو کاهش تقاضای ستاد مبارزه با مواد مخدر در گفت وگویی تفصیلی با «قانون» به نکاتی اشاره کرده که خود گویای وضع امروز اعتیاد در جامعه ایرانی است:
به نظر میآید توزیع مواد مخدر در شهرها و بخصوص در تهران بیشتر و راحتتر از قبل شده است. بهطوری که در سطح شهر بهطور محسوس تری میتوان آن را مشاهده کرد. شما بهعنوان معاون کاهش تقاضا در ستاد با مواد مخدر چنین چیزی را تائید میکنید؟ آیا گزارشهای شما حاکی از این موضوع هست که توزیع مواد مخدر در شهر راحتتر و بیشتر و آسان تر صورت میگیرد یا خیر؟
وضعیت مواد مخدر در کشور ما و میزان شیوع آن متوسط رو به بالاست.بر اساس آمار، ۶۵/۲ درصد از جمعیت بین ۱۵ الی ۶۵ سال مبتلا به مواد مخدر هستند که برای کشور ما چندان قابل قبول نیست، چرا که اقدامات بسیار خوبی در طول دو الی سه دهه گذشته در موضوع مواد مخدر انجام شده و انتظار نتایج مطلوب تری را داشتیم. در دهه اول و دوم انقلاب بیشترین توفیق و تمرکز ما در بحث مبارزه با عرضه مواد مخدر بوده و در طول ۱۰ – ۱۵ سال گذشته نیز توجه جدی به برنامههای پیشگیری، درمانی و کاهش آسیب شده است. از این رو انتظار داشتیم که وضعیت ما بهتر باشد اما چند عامل باعث شده است که وضعیت شیوع مصرف مواد مخدر در کشور متوسط رو به بالا باشد. یکی از این عوامل ، همجواری ایران با بزرگترین تولید کننده مواد مخدر دنیاست، بهطوری که حدود ۷۵ الی ۹۰ درصد مواد مخدر دنیا را افغانستان تولید میکند. عامل دوم گذار از وضعیت سنتی به وضعیت مدرنیته شدن در جامعه ایران و دوران پسا جنگ بود و بعد از جنگ ارزشها تغییر پیدا کرد. چنانچه افراد آن چیزهایی را که در طول جنگ برایشان ارزش شده بود دسترسی پیدا نمیکردند به سمت و سوی مواد مخدر میرفتند. از سویی، بازشدن درهای ارتباطی و آمدن سوشیال مدیا و رسانههای مجازی استفاده از مخدرها را دامن زده است. لذا در مجموع گر چه اقدامات بسیار خوبی در مبارزه با مواد مخدر انجام دادیم، اما به طور کامل از نتیجه راضی نیستیم.
اما به نظر میآید دسترسی به انواع مخدرها بسیار راحتتر از قبل شده و انگار نظارتی بر آن نیست؟
هر چه دسترسی به مواد مخدر در یک جامعه بیشتر باشد، احتمال اینکه افراد به سمت و سوی مواد مخدر بروند بیشتر خواهد شد. هر چه دسترسی به مواد راحتتر باشد، کسانی که معتاد شدهاند اعتیادشان طولانی تر خواهد شد چراکه دسترسی راحت به مواد موجب میشود که مصرف مواد را ادامه دهند. در افکار عمومیاین موضوع مطرح است که توزیع مواد مخدر در سطح جامعه و نیز حضور معتادین در شهر بیشتر شده است. این موضوع کاملاً صحیح است و اکنون حضور معتادین را در سطح جامعه بیشتر میبینیم. اما باید در نظر داشت که تعداد معتادین در مملکت ما خیلی خیلی زیاد نشده اما بخشی از مبارزهای که بخش انتهایی آن است ، ساماندهی معتادین آخر خط خیابانی است که باید جدی تر دنبال شود. باید مراکز گذری یا گروههای سیار شکل بگیرند و در محل تجمع معتادین خدمات ارائه دهند. خدمات آنها نیز میتواند شامل یک بسته غذایی ، پانسمان زخم، کاهش آسیب و … باشد که اینها در راستای پاسخ به دو نیاز معتادین است. توجه داشته باشید علت حضور معتادین در کنار خیابانها و انظار عمومی، یکی تامین قوت لایموت و دیگری خرده فروشی مواد مخدر است.
علت کمتر شدن خدماتی که به معتادان ارائه میشد چیست؟ آیا علت آن ناهماهنگی بین دستگاههاست؟
در سال ۸۹-۹۰ قانونی تصویب شد که ناظر بر دو بخش بود. یکی اینکه معتادین برای درمان به مراکز اختیاری بروند. دوم، کسانی که برای درمان نمیروند، توسط پلیس جمع آوری شوند و به مراکز دیگری برای درمان تحت نظارت قانون بروند. روح حاکم بر مواد ۱۵ و ۱۶ این قانون، توسعه درمان معتادان بود اما یک تلقی اشتباه از این اتفاق شد که روح حاکم بر این قانون، صرفاً روح ، جمعآوری و نگه داری است. در صورتی که روح حاکم بر این قانون روح درمانی بوده است. از سویی، کاهش مصرف مواد مخدر سنتی سبب شد که خدمات کمتری به معتادان ارائه شود. در حال حاضر حدود ۲۵ الی ۳۰ نفر ازمصرف کنندگان مواد، شیشه و مخدر جدید مصرف میکنند که سر و ته ورود این مواد، در مرزهای شرقی ایران نیست. عمدتاً یک سری پیش ساز برای این مخدرها وجود دارد، بهعلاوه یک سری محلولها که در داخل کشور موجود است. در کوچه ما ، محله ما ، آپارتمان همسایه ما ، اینها را با یکدیگر ترکیب و مخلوط کرده و میجوشانند و تبدیل به کریستالهای شیشه و آنفتامین میکنند. این مسئله موجب شده دسترسی به شیشه در کشور ما راحتتر شود. اما در طول ۶ ماه گذشته یک اقدام انقلابی انجام شد که باید از کمیته درمان، وزارت بهداشت، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامیتشکر کرد. از یکسو، مقدار معتنابهی سودوفدلین برای تولید داروهای سرماخوردگی و آنتی هیستامین وارد کشور ما میشد که این بالاتر از نیاز واقعی کشور بود. داروهایی که به صورت قرص ساخته میشد و در اختیار داروخانهها قرار میگرفت. افرادی سوء استفاده گر، اینها را گرفته و به آنفتامین تبدیل میکردند. اکنون با هماهنگی صورت گرفته میان دستگاهها، وزارت بهداشت میزان ورود سودو فدلین را به کشور واقعی کرد و به ۱۰ تن رساند و از طرف دیگر، آن کارخانهها و کارگاههایی که این مواد حلال و محلول را برای این ترکیب شیمیایی تولید میکردند توسط نیروی انتظامیو امنیتی شناسایی و با آنها برخورد شد. این مسئله سبب کاهش تولید شیشه در کشور و افزایش قیمت آن از کیلویی ۱۵ میلیون تومان به کیلویی ۸۰ میلیون تومان شده است.
با این رویکرد شما فکر میکنید در بحث دسترسی آیا اتفاق خاصی خواهد افتاد؟ چون در دوسال پیش پیشنهادی که مطرح شد، این بود که اگر شما به تهران بیایید ، بهخصوص سازمان نهاد پارکهای تفریحی کشور در بعضی از جاها مراکز توزیع عمده مواد داشته باشید. یعنی رسماً نقاطی از شهر باشند و آنهایی که نیاز دارند و معتاد هستند و اینکه بحث سلامتی شان با مواد تقلبی به خطر نیفتد و هم اینکه یک سامانی داشته باشد. قرار شد یک مراکز توزیع صورت بگیرد. با این رویکرد شما آن قضیه به کجا خواهد رسید؟
این یک موضوع کاملاً متفاوت است. وقتی میگوییم باید با دسترسی به مواد مقابله کنیم ، یعنی دسترسی به مواد مخدر یا مواد محرک غیر قانونی که عمدتاً ناخالصی دارد و موجب افزایش مرگ و میر میشود، به حداقل رسیده و رابطه قاچاقچی با مصرف کننده قطع شود. وقتی مدیریت مصرف مواد در دست قاچاقچیان باشد، به راحتی با آن بازی میکنند و از یک ماده به یک ماده دیگر شیف میدهند و یک ماده را کم یا ماده دیگر را زیاد میکنند. آنها، سودهای کلان میبرند و با توجه به افزایش ناخالصی، مرگ و میر هم بهشدت بالا میرود. از سمت دیگر مواد پرخطری در زندگی افراد میآید که مهارتهای زندگیشان را کاملاً تحت الشعاع خود قرار میدهد. بحثی را که جنابعالی اشاره کردید و در تعدادی از کشورهای دنیا، مثل سوئیس ، هلند و بخشهایی از آلمان، کانادا یا استرالیا انجام میدهند، ناظر بر این است که در پاره ای از مناطق جغرافیایی خاص که محل تجمع معتادین است، لوازم و خدمات کاهش آسیب ارائه شده و حتی اتاقهای تزریق امن ایجاد شود. برای آنکه افراد تزریق آلوده انجام ندهند، HIV (ایدز) نگیرند، ماده ناخالصی بالا نداشته باشد.
پس همچنان طرح ایجاد مراکز توزیع مواد در دستور کار هست؟
بله. در دستور کار هست.
فکر میکنید چه زمانی به مرحله اجرا میرسد؟ چون در تهران جاهایی مثل فرحزاد و شوش وهاشمی برای توزیع مواد مخدر، عملاً به جاهای رسمی و غیررسمی تبدیل شده است.
این بحث چندین ساله است. در یک مقطعی سرنگ، سوزن و کاندوم و لوازم کاهش آسیب به اندازه کافی در اختیار معتادین گذاشته شده و الان هم بهعنوان خدمات کاهش آسیب در اختیار معتادین تزریقی پر خطر گذاشته میشود. بحث اتاق امن تزریق از موضوعاتی بوده که چندین بار راجع به ان بحث شده و دیدگاههای متفاوتی نیز درباره آن وجود دارد. پاره ای مخالف و پاره ای موافق موضوع بوده و حتی در جلسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و کمیته تخصصی آن، برای ساماندهی مواد مخدر مطرح شده است که در حال کار کارشناسی روی آن هستیم. اگر مبادی رسمیکشور به این جمع بندی رسیدند که این اتفاق بیفتد در راستای کاهش آسیب و پیشگیری از HIV و ایدز و کاهش بار بیماریهای پر خطر آن را اجرایی خواهیم کرد و مانع جدی برای آن وجود ندارد. اما هنوز دست اندرکاران و سیاستگذاران امر به جمع بندی برای این موضوع نرسیده اند. از یک طرف هم گرچه اقدام خوبی هست، اما ما در بین معتادین تنوع و تکثر زیادی داریم. محلهای جغرافیایی آنها متاسفانه خیلی پراکنده است. مثلاً در بقیه شهرهای دنیا، معتادین آنها در یک محل جمع هستند. اگر کسی خارج از آن محل مواد مصرف کند و رفتار پرخطر داشته باشد، پلیس با او برخورد جدی خواهد داشت. اما در یک کلانشهری مثل تهران چیزی حدود ۲۰۰ الی ۲۵۰ نقطه آلوده وجود دارد که کار را سخت میکند که این اتاق امن تزریق را در کجا قرار بدهیم که افراد معتاد بتوانند از آن استفاده کنند؟
سال تحصیلی آغاز شده و یکی از دغدغههایی که شما و سایر مسئولان مبارزه با مواد مخدر دارید ، بحث جلوگیری یا کاهش تقاضای مصرف مواد مخدر چه در مدارس یا دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی است. برای این موضوع در سال گذشته چه اقداماتی انجام داده اید و در حال حاضر وضعیت مصرف مواد مخدر چه مخدرهای صنعتی مثل شیشه و کریستال و یا مخدرهای سنتی در دانشگاههای ما به چه صورت است؟
بر اساس آخرین ارزیابی سوء مصرف مواد مخدر در محیطهای آموزشی که انجام شده است، وضعیت ما در کشور اینگونه است که حدود ۹ دهم درصد از دانش آموزان ما مواد مصرف میکنند.
یعنی زیر ۱درصد؟
بله. دانش آموزانی که مواد مصرف میکردند در این آمار قرار دارند. البته این مواد مصرف کردن به معنای معتاد بودن نیست. از مجموع این ۹ دهم، حداقل ۴ دهم درصد، تقریباً نیمیاز آن مصرف شیشه بوده و این یک زنگ خطر جدی است. یعنی ما در یک جامعه دانش آموزی ۱۴ میلیونی مان تقریباً حدود ۷۰ هزار نفر سابقه مصرف شیشه دارند. ولو اینکه یکبار باشد. شما میدانید که دوران آموزش و پرورش، دوران بسیار مهمیاست. حدود ۶۵ الی ۷۰درصد کسانی که در دوران دانشگاه به سمت مواد مخدر کشیده شده اند در پرسشنامههای خود میگویند تجربه مصرف یا ایجاد زمینه مصرف را از دوران مدرسه یا دبیرستان برایشان بهوجود آمده است. فلذا هدف گذاری و هدف گیری بخش مدارس بهعنوان مهمترین بخش یا مهمترین اولویت در مداخلات پیشگیرانه است. در این راستا تقریباً حدود نیمیاز اعتبارات پیشگیری ستاد مواد مخدر به برنامههای پیشگیرانه در مدارس کشور اختصاص داده میشود. اکنون راجع به مهارتهای زندگی، فرزند پروری، تحکیم بنیان خانواده، رابطه خانواده و مدرسه، مهارتهای پیشگیری از اعتیاد، مشاوره و آموزش، مهارتهای نه گفتن، مداخله در دوران، کنترل استرس، کارهای خوبی در آموزش در حال انجام شدن است. اما این کارها عمدتاً نوپاست چون در ظرف دو الی سه سال گذشته اتفاق افتاده است. در متون کتب پنجم و ششم و هفتم ابتدایی، کتب اول دبیرستان که سال گذشته اتفاق افتاد و امسال هم برای دوم دبیرستان است. این مطلب مهمیاست که از این جمعیت سیزده الی چهارده میلیون نفری طبق سند جامع پیشگیری اولیه از اعتیاد باید ۴۰درصد آنها در برنامههای پیشگیرانه قرار بگیرند. اما ارزیابیهای نسبتاً دقیق ما نشان میدهد که این میزان پوشش حداکثر ۸ الی ۱۰ درصد بوده و این رقم ، رقم خیلی کمیاست. تاکید داریم که وزارت آموزش و پرورش با کمک سایر دستگاهها و نهادها، وزارت بهداشت و درمان و بهویژه استفاده از توان بخش غیر دولتی، خیرین، سازمانهای غیر دولتی، اتحادیه دانش آموزی، انجمنهای اولیا و مربیان، مجلس دانش آموزی، اتحادیههای انجمنهای اسلامیدانش آموزان و غیره و همچنین نیروی مقاومت بسیج که بعد آن حتی در کوچهها و محلهها نیز هست، اقدامات پیشگیرانه را توسعه و پوشش میدهند که به ۴۰درصد نزدیک کنند. اگر این اتفاق بیفتد ما یک مصونیت بسیار خوب را ایجاد خواهیم کرد. و اگر اتفاق نیفتد و پوشش به همین صورت پایین باشد، کماکان این مشکلات را خواهیم داشت.
فضای ۹ دهم درصدی تا یک دهم درصدی فکر میکنید چقدر با واقعیات جامعه مطابقت دارد؟
در پنج سال پیش که این آمارگیری انجام شده با ضریب خطای بسیار پایینی منطبق بوده است. اما طرحهای ارزیابی اینگونه هر ۱۰ سال یکبار انجام میشود و اخیراً با توجه به اینکه تغییر الگوی مصرف در حال سریع اتفاق افتادن است و از دوره سنتی به سمت مصرف مواد صنعتی و جدید میرود، مصوب کردهایم که ارزیابی هر پنج سال یکبار اتفاق بیفتد. یعنی سال ۸۹ اتفاق افتاده و امسال نیز با قوت در حال انجام است. تعداد نمونه بسیار زیادی در کشور پرسشنامههای آنها پر شده و تا اواخر مهرماه نتایج ارزیابی طرح جدید سوء مصرف مواد را در دانش آموزان خواهیم داشت. تا زمانی که نتایج طرح برسد، هیچ اظهار نظر رسمیرا نمیتوان داشت که آیا این رقم نه دهم به هفت دهم یا یک و نیم دهم تغییر پیدا کرده است. اما از بخش آموزش و پرورش که خارج شویم به فضاهای آموزشی یا آکادمیک یا دانشگاهی میرسیم که آخرین ارزیابی در سوء مصرف مواد در محیطهای دانشگاهی، نشان داده است که ۲ و ۶ دهم درصد از جمعیت دانشجویی (زیر نظر وزارت علوم) حداقل مصرف یکبار مواد را تجربه کرده اند. در مورد دانشجویان زیر نظر وزارت بهداشت نیز رقم مصرف مواد یک و ۶ دهم درصد است.
بیشترین میزان مصرف در خوابگاههای پسران است یا دختران؟
چنین چیزی را به تفکیک نداریم که مصرف بیشتر در خوابگاههای دختران است یا پسران. اما آن چیزی که در جامعه ساری و جاری است، از مجموع سوء مصرف کنندگان مواد در جامعه ما که معتاد شده اند، ۹درصد آنها زن و ۹۱درصد مرد هستند. چیزی که خیلی برای ما مهم است اینکه در طرح ارزیابی مصرف مواد سال ۱۳۸۰ ، ۵ درصد از کل معتادین ما زن بوده اند اما سال ۸۹ – ۹۰ به ۹ درصد رسیده اند. یعنی نسبت معتادین زن به نسبت جمعیت کل معتادین افزایشی نزدیک به دو برابر پیدا کرده است که این یک زنگ خطر جدی است. یعنی مصرف سیگار و مصرف مواد در جمعیت زنان در حال تبدیل شدن به یک نرم است. بحث بسیار مهم دیگر در مورد جمعیت زنان و دختران دانشجو، بحث تبلیغات اغوا کننده ای است که در مورد موادی که داده میشود عمدتاً مواد محرک، شیشه و آنفتامینها هستند. اینها ممکن است به عنوان قرصهای شب امتحان، آمفتامین مصرف کنند. در آرایشگاههای زنانه یا کلوپهای ورزشی زنانه بهخاطر تناسب اندام و زیبایی برای کانون توجه قرار گرفتن، به اینها ترکیباتی میدهند که از ترکیبات شیشه و غیره است که اینها بار بسیار زیادی ایجاد میکند. همانطور که میدانید مصرف شیشه و مواد محرک بسیار خطرناک است و مهارتها برداشته شده و رفتارهای پر خطر افزایش پیدا میکند. ترک آن هم خیلی راحت نیست ومهمتر آنکه مدتی بعد از مصرف این مواد ، برای اینکه خلق آنها تثبیت بشود به سمت مواد دیگری مثل ترامادون میروند. یا به سمت بنزو دیازدینها یا الکل میروند. در سال ۹۳ نسبت به سال ۹۲ افزایش مرگ معتادین، خیلی رقم آن قابل توجه نبوده است. یعنی مرگ و میری را که در سال ۹۲ داشته ایم در سال ۹۳، ۱درصد افزایش داشته ایم. اما از این ۱درصد افزایش، مرگ و میر جمعیت مردان کم شده و مرگ و میر جمعیت زنان معتاد در این رقم خیلی افزایش پیدا کرده است.
این مصرف چند ماده ای و مسئله باشگاههای ورزشی یا بحث سالنهای آرایش، مقداری کار کنترل شما را خیلی سخت تر میکند. ممکن است خیلی متنوع باشد.
کاملا درست است و بهشدت باید مراقب این اوضاع باشیم. ستاد مبارزه با مواد مخدر بسیار مصر است که در این زمینه برخورد قاطع و جدی صورت بگیرد. ماموران نیروی انتظامیباید لیست مراکز مجاز ورزشی و آرایشگاههای مجاز زنان را بگیرند و با بقیه بهشدت برخورد و حتی تعطیل کنند. یکسری آموزشهایی از طریق وزارت بهداشت و مبادی ذی ربط به آرایشگاهها داده میشود. آن چیزی را که ما میخواهیم به اطلاع هموطنان عزیزمان و خواهران عزیزمان برسانیم این است که آرایشگاه، آرایشگاه هست و داروخانه نیست. دارو باید در داروخانه باشد و با نظر پزشک تجویز شود. مصرف هر دارو و هر مکملی و هر چیزی که بهعنوان لاغری، چاقی، تمرکز، توجه، احساس سرخوشی، مبارزه با افسردگی، حتی داروهای ترک اعتیاد تجویز میشود، کلی تبلیغات اغوا کننده است که در ماهواره و دیگر جاها انجام میشود که مثلاً این دارویی که ما به شما میدهیم داروی ترک اعتیاد است. بررسیهایی را که ما روی این مواد انجام داده ایم، این داروها سرشار از مواد مضری هستند که حتی شدت و حدت اعتیاد را زیادتر میکنند و حتی افراد را وابسته به چند مواد میکنند.