بیاییم زمان حالا را با زمان امام(ره) مقایسه کنیم. در زمان ایشان مداحان وجود داشتند، ولی کشور ما کشور مداحی نبود. کشور عقل و منطق بود. اگر بنا بود مراسمی باشد باید دانشمندان و اندیشمندان سخن میگفتند و با مردم حرف میزدند.
اگر کسی چاپلوسی و تملق میکرد، امام(ره) با او برخورد میکرد و اجازه نمیداد چاپلوسان و متملقان به مداحی بپردازند. الان میبینیم بخش زیادی از رسانه ملی در اختیار برخی از مداحان است. بخشی زیادی از مجالس ما در اختیار برخی از مداحان است.
حتی مدتی کار به جایی رسیده بود که اصلا در مراسم فاتحه و بعد از آن اصلا سخنران را دعوت نکنند و خود مداح از اول تا آخر برنامه را اجرا کند؛ یعنی ما این وضعیت را پرورش دادیم و این ارادهای پشت قضیه بود تا مداحان جایگزین دانشمندان شوند، مداحان جایگزین نخبگان شوند. کلاسهای مداحی تشکیل شد.
بسیاری از بچههایی که چهار روز در یک نهادی رفتند، دوره مداحی میبینند و تلاش میکنند این مداحی را بهعنوان شغل انتخاب کنند. اصلا مداحی تخصص و شغل شده است. آنوقت مداحان با هم مسابقه میگذارند. مداح که فضیلتی ندارد، علمی هم برای ارائه که ندارد. فقط صدایی دارد و چهار بیت شعر میتواند بخواند. بالاخره باید به کسی بپرد، از کسی تعریف کند، به کسی توهین کند تا کارش رواج پیدا کند.
کسی هم که صدای بلندتری داشته باشد و روی بیشتر و بتواند جسورانه به شخصیتها حمله کند، در میان قشری از جامعه و نه افکار عمومی میداندار میشود. حالا یک روز این فرد هست و روز دیگر فرد دیگری جایگزین او میشود. ما باید با این فرهنگ مقابله کنیم.