نکته قابل توجه دیگر در اتفاقات مجلس، برخورد دوگانه دوستان اصولگرای ما بود. وقتی آقای دکتر صالحی که نماد اخلاق، ادب و تواضع و از لحاظ اخلاقی و علمی انسان برجستهای است توسط برخی از نمایندگان تهدید به مرگ میشود، این موضوع را در ذهنها یادآور میشود؛ زمانی که ایشان در کسوت وزیر امور خارجه دولت محمود احمدینژاد بود، مورد تأیید همین دوستان بود، اما امروز که ایشان با حریت به بیان واقعیتهایی میپردازد که در راستای منافع ملی کشور است و مطالبی را با صداقت و به درستی به سمع و نظر نمایندگان ملت میرساند که کاملاً منطبق با واقعیتهاست، برای برخی از دوستان اصولگرا تبدیل به فردی میشود که باید زیر سیمان دفن شود!
اینها هم از منظر اخلاقی اهمیت دارد و قابل تعقیب و مستوجب برخوردی از طرف مردم است و همین طور به نوعی برخورد دوگانه اصولگرایانی است که در هر صورت خود را دلواپس میدانند. چنین برخوردی از سوی این طیف از اصولگرایان جای تأمل دارد که گویی افراد تا زمانی خوب هستند که در جناح آنها باشند و اگر به بیان واقعیتهایی بپردازند که منافع جناحی آنها را با خطر روبهرو میکند، حتی اگر به سود منافع ملی باشد، مستوجب تحقیر و تهدید میشود.