در هوای سبک صبحگاهی و در میان این سکوت ۳۸۰ ساله، صدای سم اسبهایشان روی سنگفرشها نبض “نقش جهان” است. خودشان میگویند میدان است وحوض و درشکهها. “پارسال یکی از همکارامون فوت کرد یه روز برای خاک سپاری نیومدیم سرکار؛ از پاسگاه و شهرداری زنگ زدن به ما می گفتن چرا درشکهها نیومدن مردم ما را کلافه کردن از بس که می گن درشکهها کجان؟”
اینجا درست جایی در مرکز نقش جهان “سید مهدی” میدان دار است،”سید” با اینکه ۲۸ – ۲۹ ساله به نظر میرسد، ۱۷ سال است که درشکه چی است. ” پدر و پدربزرگم هم درشکه چی بودن، این درشکهها مال اشخاصی است که به قول یارو گفتنی بالای ۶۰ -۷۰ سال سن دارند و ما بچهها و نوههاشون هستیم. اونا دیگه نمیتونن پشت اسب بشینن و به این زنده هستن که بعد از ظهرها اینجا بشینن و کارشون را ببینن.”
هر روز صبح ۱۶ درشکه “عتیقه” که هر کدام ۵۰ تا ۶۰ سال قدمت دارند، از خیابان کهندژ و پل تمدن حرکت میکنند و برای رسیدن به میدان نقش جهان یک ساعت در راه هستند و شبها همین راه را باید برای برگشتن به اصطبل طی کنند. “بیشتر زمان کاری ما بعداز ظهرهاست اما صبح ترافیک کمترِ. برای همین زود حرکت میکنیم به سمت میدون. هرچی خیابونها خلوتتر باشه احتمال اینکه تصادف کنیم کمتر میشه”.
“همه چیز قانونی و منظم است” و درشکه چیها گواهی نامه دارند. ” گواهی نامهها رو خودمون تایید میکنیم و در نهایت شهرداری برای درشکهچیهای جدید صادر میکنه؛ راندن درشکه مثل سواری با ماشینه سنگینه، وقتی میدون خلوت باشه با درشکه چی جدید یه دور میزنیم. هر کسی که با اسب آشنا باشه میتونه درشکه را کنترل کنه. تو خیابون اگه با یه ماشین تصادف کنیم افسر میاد کروکی میکشه اون گواهی نامهشو در میآره ما هم گواهی نامه میدیم، اگه گواهی نامه نداشته باشیم بیمه به ما تعلق نمیگیره. همهچی رو نظم است؛ گوش میدی…”
داستان این درشکهها و میدان “نقش جهان” از زمانی شروع شد که خودروها، خیابانهای باریک اصفهان را تسخیر کردند و دیگر جایی برای درشکهها باقی نماند. ” گاریها از اون رژیم بودن، این درشکهها تعمیر شدن اما جدید نشدن اما درشکه چی جدید داریم. بیشتر درشکه چیهای قدیمی همانهایی هستن که قدیم تو شهر بودن و وقتی میخواستن ترددشون رو قطع کنند اینجا جمعشون کردن.”
” قبلا که ماشین و درشکه با هم توی میدون تردد داشتن هر دوری سه ربع ساعت طول میکشید اما الان هر درشکه حدود ۶ تا ۷ دقیقه تو دور است” اگرچه دور زدن در میدان نقش جهان برای درشکهها آسانتر شده اما چرخ زندگی اینقدرها برای درشکه چیها آسان نمیچرخد. ” به قول یارو گفتنی اصلا به این درشکهها رسیدگی نمیشه؛ هر کدام از این درشکهها سه تا اسب دارن؛ اسب هم مثل ماشین مدل داره از هفت ساله تا ۱۰ ساله و هر اسب روزی ۳۰ هزارتومن خرج داره؛ اصطبلها هم اجارهایه.”
۱۶ درشکه هر کدام سالانه چهار میلیون و ۸۴۰ هزار تومان به شهرداری مالیات میدهند. “مالیات را ۲۸ اسفند می گیرن و مجوز کار را تمدید میکنن، حالا میخواد کار بشه میخواد نشه. اون مالیاتشو گرفته، یه روز میآیم یه دور میزنیم یه روز میایم ۳۰ دور میزنیم. کارش مشخص نیست؛ مشتریها اکثرا مسافرن، مشتری داریم که از تهران میاد اصفهان فقط برای درشکه سواری. هیچ جای ایران درشکه سورای مثل اصفهان و میدان نیست. شیراز، تهران، کیش و قشم هم درشکه داره، اما مسافرای ما میگن هیج جا مثل اصفهان نیست، گوش میدی…”
درشکه چیها میگویند با میدان دار شدن سیدمهدی همه چیز بهتر شده، از نظافت گرفته تا بیمه درشکهها، که موجب شده در تصادف با خودروها حداقل بیمه به آنها تعلق بگیرد. ” سالی ۶۰۰ هزار تومن برای درشکهها بیمه پرداخت میکنیم اما درآمدمون اینقدر نیست که خودمون هم بیمه بشیم. شهرداری میگه فقط درشکه را بیمه کنید که مسافر آسیب نبیند. اما نمیگه خودتون که تو این سرما و گرما عمرتونو را هدر میدین برای پیری و کوریتون هم یه چیزی داشته باشین؛ اصلا کسی نمیاد به ما بگه حالتون چطوره؛ روز میراث ماشینهای قدیمی رو میارن، میگن درشکه نماد میدونه، باید اول باشه، اگه ما اولیم چرا یه رسیدگی نمیکنن؟ اونجا ما اولیم اما بقیش اصلا تو نقشه نیستیم؟”
میدان نقش جهان در این سالها تغییرات زیادی کرده است، درهایی که روزی چوبی بودند در گذر زمان آهنی شدند و حالا دوباره چوبی شدهاند و تردد خودروها به طور کلی قطع شده است اما …
“به قول یارو گفتنی میدون خیلی فرق کرده، مغازههاش، تردد ماشینها، درختاش، از بیرون سالمه و از داخل خراب. حالا هم که یه کاری کردن تردد ماشینها قطع شد، گفتیم کار خوب میشه اما ماشین برقیها را گذاشتن.”
پنچ تا هستند، یک مسافربری و یک باری؛ ماشینهای شارژی پس از پیاده رو شدن میدان نقش جهان و بخشی از خیابان سپه قرار بود برای کمکرسانی به سالمندان و افرادی که توانایی پیاده روی ندارند، در یک مسیر مشخص فعالیت کنند اما کم کم وارد مسیر عبور درشکه ها شدند. “معلوم نیست زیر مجموعه کی هستن؟ قرار بود این ماشینها برای کمک به اون خانم پیر، اون مرد پیر و اون جانبازی باشه که نمیتونه پیاده روی کنه. روز اول هم گفتن مجانی سوار کنن اما الان گذاشتنشون تفریحی دور میدون. هر یه ماشین ۱۲ نفر رو سوار میکنه. نفری هزار تومن؛ اصلا شما نمیبینی به کسی کمک رسانی کنن؛ کلا میدون را از شکل تاریخی درآورده، گوش میدی…”
“یهو میایستن جلو اسب، خب اسب هم میترسه، کار و برا ما مشکل کردن؛ ما بحرشون نرفتیم که چند دور میزنن در روز؟ اما یه دور که میزنن دو دور ماست. ۱۲ نفر را سوار میکنن. به همه جا نامه زدیم، شورای شهر، شهرداری منطقه سه، شهرداری مرکزی و… همه نامههاشم هست؛ به قول یارو گفتنی درشکهها یه چیزی است که یونسکو تایید کرده، مثلا این آب نمای میدون کار نکنه، درشکههاشم کار نکنه اصلا میدون نما نداره. این دوتا یه جلوه دیگه به میدون داده. شما تو هر تبلیغی، تو هر فیلمی که بخواد توی اصفهان بازی بشه حداقل یک ثانیه این درشکه رو نشون میدن.”
درشکههای میدان نقش جهان مثل ضربان نبض هستند برای بدن، هیچ وقت صدا و تپشش را حس نمیکنیم اما اگر نبض نداشته باشیم، مرده ایم… “از مسئولان نمیخواییم جعمشون کنن، همون طوری که ما نون میخوریم اونا هم نون خورن، میگیم اینا یه وسیلهایه برا ما و مغازهها که مسافر رو انتقال بدن، اما این کار رو انجام نمیدن. مسیرشون مشخصه نیان تو مسیر ما؛ میگن دادستان میتونه حکمشو برگردونه اما حکم یه بچه برنمیگرده، وقتی میگه میخوام درشکه سوارشم باید سوار شه، هیچی جای درشکه رو تو میدون نمی گیره، گوش میدی…”
ایسنا