تیم ملی امید با کسب مقام ارزشمند قهرمانی در اولین دوره رقابتهای قهرمانی زیر ۲۳ سال غرب آسیا بیش از هر زمان دیگری اقبال را در بین مردم ایجاد کرد که این تیم میتواند پس از گذشت ۴۰ سال به المپیک صعود کند؛ طلسمی که باز هم بعد از استعفای روز گذشته (پنجشنبه) خاکپور شکستنش گویا بیش از تمام این ۴۰ سال سخت به نظر میرسد.
شوک یک باره محمد خاکپور به تیم ملی امید پس از قهرمانی در رقابت های غرب آسیا آن هم در فرودگاه امام خمینی (ره) آنقدر دور از انتظار بود که حتی صدای شکایت حبیب کاشانی، مدیر تیم ملی امید و یار چندین و چند ساله سرمربی تیم امید را نیز در آورد.
کاشانی که از اتفاق پیش آمده بسیار ناراحت به نظر می رسید حتی در جملاتی به انتقاد از خاکپور پرداخت و گفت: به اعتقاد من رفتار آقای خاکپور پسندیده نیست، حتی اگر این ناراحتی و حق را برای سرمربی تیم امید قائل باشیم اینجا محلی برای بروز ناراحتی نیست.
البته این اولین باری نبود که کادرفنی تیم امید گلایه خود را از شرایط همکاری با تیم ملی مطرح میکرد، چند ماه پیش نیز مشکل عدم انعقاد قراردادها و پایین بودن رقم قرارداد در قیاس با وینگادا که نتایج بسیار ضعیفی را با امیدها به دست آورده بود، باعث شد تا کادر فنی و مدیریت تیم ملی امید انتقادات خود را از شرایط مطرح کنند.
چرا خاکپور قبل از رقابتهای غرب آسیا استعفا نکرد؟
محمد مایلی کهن عنوان کرده که از استعفای محمد خاکپور با خبر بوده است، هر چند به گفته خود حبیب کاشانی او از این موضوع بی اطلاع بوده است. کاشانی شب گذشته (پنجشنبه) اعلام کرد که خاکپور پیش از این استعفا نامهای را به مایلی کهن ارائه و از او درخواست کرده محتویات نامه تا پس از پایان رقابتها در اختیار من قرار نگیرد.
این مساله که خاکپور قبل از رقابتهای غرب آسیا قصد به استعفا دارد، نه تنها جای سوال، بلکه جای ایراد دارد. اگر سرمربی تیم ملی امید قصد به قطع همکاری داشته و تصمیم خود را گرفته است، چرا قبل از این رقابتها استعفا نکرده؟ چرا فرصت همکاری تیم ملی امید با مربی جدیدش در مهمترین تورنمنت قبل از انتخابی المپیک گرفته شده است؟ اگر خاکپور قصد نداشته با تیم امید همکاری خود را ادامه دهد به چه دلیل در این رقابتهای کم اهمیت از نظر کسب مقام برای تیم ملی شرکت کرده است؟ رقابتهایی که نه میتواند سنگ محک مناسبی برای نشان دادن عملکرد فنی خاکپور باشد و نه کسب عنوان قهرمانیاش از چندان اهمیت بالایی برخوردار است.
غرب آسیا به گفته محمد خاکپور مدل شبیه سازی شدهای برای تیم امید قبل از انتخابی المپیک ۲۰۱۶ ریو بود و اگر خاکپور واقعا قصد قطع همکاری با تیم امید را دارد قطعا یکی از بهترین فرصتها را برای شناخت سرمربی جدید تیم ملی امید از بازیکنان و رقبای جدیاش در انتخابی المپیک گرفته است.
* گروکشی برای کسب احترام!
مایلی کهن درباره استعفای ناگهانی خاکپور میگوید که او از عدم توجه به مربیان ایرانی ناراحت است، اما آیا با ابراز این ناراحتی آن هم بدین شکل که حتی کاشانی هم آن را تایید نمیکند، میتوان پرچم احترام برای مربیان ایرانی را به اهتزاز در آورد؟
کاشانی شب گذشته به نکته ای قابل تامل اشاره کرد. وی ضمن عدم تایید نحوه استعفای خاکپور، به صراحت عنوان کرد که ممکن است تصور شود پس از قهرمانی کوچکی که در رقابت های غرب آسیا به دست آوردهایم قصد گروکشی داریم که این مساله اصلا مناسب نیست.
مدیر تیم ملی امید همچنین به صراحت گفت که اگر خاکپور قصد ادامه همکاری با تیم ملی امید را نداشته باشد قطعا شرایط در کشور به گونهای نخواهد بود که نتوانیم کسی را جایگزین کنیم و مطمئنا نمیتوان هیچ کس را به زور وادار به انجام کاری کرد.
* چالش جدید امیدها
این بار چالش جدید تیم ملی امید نه امضا نشدن قراردادها، نه مشکل ویزای بازیکنان و نه عدم حضور بازیکنان امید در لیست تیم بزرگسالان است. چالش جدید تیم ملی امید این بار قرار گرفتن در همان نقطه آغازین آن هم حدود سه ماه مانده به رقابتهای انتخابی المپیک ۲۰۱۶ ریو در قطر است که قرار است دی ماه سال جاری برگزار شود. نیمکت تیم ملی امید دقیقا در نقطه آغازین قرار گرفته است. شاید همان اندازه که قبل از شروع سال جدید در ارتباط با انتخاب سرمربی این تیم دچار مشکل شده بودیم باز هم در همان شرایط و وضعیت قبلی قرار گرفتهایم. ماندن یا نماندن خاکپور در تیم ملی امید تنها یک پرده از این شرایط است. مساله دیگری که با آن مواجه خواهیم بود این است که در صورت موافقت با استعفای سرمربی تیم ملی امید و عدم تمایل او برای همکاری باید در ارتباط با انتخابی سرمربی جدید هر چه سریعتر تصمیم گیری شود. حتی اگر قصد بر ماندن خاکپور است باید صحبتهای او و دلایلش را برای استعفا شنیده و مسایل را هر چه سریعتر حل و فصل کنیم، چرا که زمان حاضر نه وقت خطا و آزمون است و نه این که کسی تمایلی دارد این طلسم ۴۰ ساله به ۴۴ سال افزایش یابد.