متن این نامه را در زیر میخوانید:
بسمه تعالی
جناب آقای اصغرزارعی
نماینده محترم مردم تهران در مجلس شورای اسلامی
با سلام و تحیات، تصویر جنابعالی در حال گریستن بواسطه تصویب برجام مرا در فکر فرو برد که کاهش و در مواردی توقف برخی از فعالیت های هسته اییمان مگر کدام ضایعه مولمه را بر کشور وارد ساخته که جنابعالی را اینقدر متاثر می نماید؟ مشکلم آنست که بنده برخلاف شما از تصویب برجام نه تنها زانوی غم به بغل نگرفته بلکه خداوند منان را شکر کردم که کشور سرانجام بعد از دوازده سال از چاه ویل هسته ایی دارد نجات پیدا می کند.
جناب زارعی عزیز
نمی دانم دلیل شما برای آن همه تاسف و تاثر بابت چه بود؟ هسته ایی بیشترازآنکه برای منافع ملی کشور حاصلی داشته باشد،بدل به ابزاری سیاسی شده بود در خدمت رویارویی ایدئولوژیک با غرب و آمریکا ستیزی. آیا جنابعالی ازهزینه های مستقیم و غیرمستقیم (بواسطه تحریم ها) که هسته ایی بر کشور تحمیل کرده بود اصلا هیچ علم وآگاهی دارید؟
آیا جنابعالی و سایرهمفکرانتان که این همه با برجام مخالفت کردید حتی یک باربه ابعاد “هزینه – فایده” محصولات هسته ایی مان اندیشیده اید؟ مبارزه طلبی با غرب آنقدر برایتان اصل و فرض بود که حتی یکبار هم در تمامی این سالها از خودتان نپرسیدید که اورانیوم غنی شده در نطنز و فردو چقدر دارد برایمان تمام می شود و قیمت آن در بازار جهانی چقدر است؟
ایضاء بهاء رادیو داروها و سایرفراورده های هسته ایی(بماند کیفیت آنها).آیا یکبارازخودتان پرسیده اید که در حالیکه متوسط هزینه برق تولید شده درکشور کیلوواتی ۸۰ تومان است، برق تولیدی در بوشهر کیلوواتی چقدر دارد برای مصرف کننده تمام می شود؟ آیا مردم راضی به پرداخت آن همه هزینه هستند؟ آیا اگرمردم بدرستی بدانند که هزینه هسته ایی چقدر است و درمقابل هزینه بهداشت و درمان، آموزش وپرورش، محیط زیست، توسعه حمل ونقل و سایر امور زیربنایی کشورچقدراست همچنان رضایت دارند که از آن امور برداشته و خرج هسته ایی شود؟
جناب زارعی عزیز
من هم نمی دانم هزینه های هسته ایی مان چقدر است. ایضا نمی دانم اورانیوم غنی شده درنطنزچقدر تمام می شود و قیمت جهانی آن چقدر است اما می دانم در سالهای۹۱ و ۹۲ که از یکسو برای هسته ایی خیلی محدودیتی اعمال نمی شد و از سویی دیگر تحریم ها هرچه بیشتر بر اقتصادمان سنگینی می کردند، کل بودجه سالیانه بهداشت و درمانب ترتیب ۱۴۰۰۰ و ۱۶۸۰۰ میلیارد تومان بود. من قدری برای جنابعالی وضعیت بهداشت و درمان کشور را در نتیجه اختصاص چنین بودجه های ناچیزی برای یک کشور ۷۵ میلیون نفری تشریح می کنم تا ملاحظه بفرمایید که اگربناء برگریستن باشد وضعیت بهداشت ودرمان مملکت بسی رقت انگیزتراست.
جناب زارعی عزیز
آن ارقام سبب می شوند تا جایگاه ما دررتبه بندی جهانی بهداشت خیلی بالا نباشد.فی الواقع بیش از یکصد کشور بالاترازما قرار می گیرند.یعنی در بیش از یکصد کشور وضع سلامت و بهداشت و درمان مردم شان بهتر از ایران است. کشورهایی که وضع بهتری از ما دارند صرفا محدود به جوامع اروپایی، کانادا یا استرالیا نمی شوند.آنها که جای خود دارند.نه جناب زارعی،سرانه بهداشت در کشورهای همردیف ما همچون مالزی یا ترکیه(که نه یک کپسول گازدارند ونه یک پیت نفت) بین ۵ تا ۱۰ برابر ما می باشد. می دانم باور نمی کنید اما در ژاپن بازاء هر ۱۰۰۰ نفر نزدیک به ۱۴ تخت بیمارستانی وجود دارد و درایران هسته ایی ۳/۱ تخت.
درشهرهای بزرگ ایران ازجمله در تهران برای هر ۱۰۰۰ نفر ۶/۰ پرستار خدمت می کند(وبالطبع در شهرستانها و مناطق دورافتاده تراز این هم کمتراست) درحالیکه کشورهای توسعه یافته به کنار،در سطح منطقه این نسبت ۲۰ برابرایران است یعنی ۱۲ پرستار برای هر۱۰۰۰ نفر(روزنامه خراسان ۳۰ شهریور۹۴). یقین بدانید اگر این بررسی در خصوص آموزش و پرورش، محیط زیست، راه سازی و گسترش راه آهن و …هم صورت بگیرد چندان تفاوتی با بهداشت ودرمان پیدا نمی کند. درعین حال می توانید سری به بیمارستان های دولتی در همین وسط پایتخت بزنید وبسرعت متوجه خواهید شد که برای درک وضعیت بهداشت و درمان کشور خیلی دیگر نیازی به اعداد و ارقام و آمار پیدا نمی کنید.
اما این همه تصویر نیست.درهمان سال ۹۲ که ما توانسته بودیم برای بهداشت و درمان ۷۵ میلیون جمعیت فقط ۱۶۸۰۰ میلیارد تومان اختصاص دهیم،کشور قطر با حدود ۳ میلیون جمعیت توانسته بود درآمدی بالغ بر۱۹۵ هزار میلیارد تومان از منطقه پارس جنوبی بدست آورد در حالیکه تحریم ها سبب شدند تا ما صرفا ۵۰ هزار میلیارد تومان بیشتر درآمد از پارس جنوبی نداشته باشیم.
جناب زارعی عزیز
من نمی دانم هزینه هزاران سانتریفیوژی که عنقریب بسته بندی و انبار می شوند چقدر بوده؛ ایضا نمی دانم برای فردو که درشرف تبدیل به یک “آزمایشگاه” می باشد چقدر ظرف یک دهه گذشته هزینه شد اما می دانم کل بودجه محیط زیست با بیش از ۶۰۰۰ پرسنل برای امسال ۱۷۴ میلیارد تومان است.
جناب زارعی عزیز
باور بفرمایید وضعیت بهداشت و درمان، محیط زیست، آموزش و پرورش،جاده هایی که همچون داس مرگ عمل می کنند، اتومبیلهای بی کیفیت ساخت داخل که انبار شده اند، ۶ میلیون بیکار، خط فقری که همچون سلول های سرطانی در حال زاد و ولد و گسترش است، آب،جوانانی که آرزوی شان رفتن است، سیطره اقتصاد فاسد و ناکارآمد دولتی و….بمراتب تاسف برانگیزترازتصویب برجام هستند و اشگ های بیشتری را می طلبند.
صادق زیباکلام
بیست وپنجم مهرماه یکهزاروسیصدونودوچهار