سالهاست که تیم امید فوتبال ایران را “ناامید” کرده است؛ تیمی که در هر دوره از رقابتهای انتخابی المپیک “بهترین” خوانده شده ولی دستاوردش شکست، ناامیدی و ناکامی میشود. اکنون تیم امید به رهبری محمد خاکپور نیز بعد از قهرمانی در غرب آسیا به یکی از این “بهترین”ها تبدیل شده است اما استعفای ناگهانی کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران از هدایت این تیم، بسیاری را از آینده این تیم ناامید کرده است.
خاکپور یک روز پس از پنجمین قهرمانی تیم امید در رقابتهای غرب آسیا (ایران در ۹ دوره برپایی این رقابتها ۵ بار قهرمان این مسابقات شده است) در فرودگاه امام خمینی (ره) بدون توضیحی اعلام کرد که دیگر نمیتواند هدایت این تیم را بر عهده داشته باشد. او که معمولا علاقهای به گفتوگو با رسانهها ندارد، به صورت شفاف دلایل استعفایش را اعلام نکرد و به همین خاطر رسانهها این طور گمانهزنی کردند که مشکل محمد خاکپور قرارداد مالیاش با فدراسیون است.
یک روز پس از این صحبت، محمد مایلیکهن، پشتیبان همیشگی خاکپور در گفتوگویی که با خبرگزاری جمهوری اسلامی داشت، این گمانهزنی را رد کرد و گفت مشکل شاگرد سابقش مسائل مالی نیست بلکه او انتظار داشته ضمن احترام به شأن مربیان ایرانی به مشکلات تیم امید رسیدگی شود. اکنون این سوال مطرح است که مشکلات تیم امید چیست که درست پس از قهرمانی ایران در غرب آسیا نمایان شده است؟ بنا به شهادت اعضای کادرفنی و بازیکنان تیم امید با تلاشهایی که حبیب کاشانی انجام داده، این تیم یکی از بهترین امکانات آمادهسازی تاریخ تیمهای امید را در اختیار داشته است.
با برگزاری اردو در عمان، هلند، ترکیه و همین طور کیش برای این تیم بهترین امکانات فراهم شده و اگر به مصاحبههای بازیکنان و اعضای کادرفنی این تیم در جریان اردوی هلند استناد کنیم، متوجه میشویم که تا آن زمان هیچ مشکلی وجود نداشته و به گفته اعضای این تیم “بهترین امکانات” فراهم شده است.
این را هم باید در نظر بگیریم که کاشانی اعلام کرده است که تیم امید در ماههای آینده در امارات و آنتالیای ترکیه اردو خواهد زد تا بیش از پیش شرایط برای آمادهسازی این تیم فراهم شود. این اردوها را اگر در کنار بازیهای دوستانهای که این تیم انجام داده یا انجام خواهد داد، بگذارید متوجه میشوید که امکانات کمنظیری در اختیار این تیم قرار گرفته است.
یک روز پس از صحبتهای مایلیکهن و اشارهاش به ناراحتی خاکپور از مشکلات این تیم و بیان این نکته که مشکل خاکپور، مالی نیست امروز (شنبه) حبیب کاشانی پس از دیدارش با رییس کمیته ملی المپیک به موردی اشاره کرده که نقض صحبتهای مدیر فنی تیم امید است. کاشانی گفته است: “خاکپور میگوید وینگادا زمانی که وارد کشور شد ۳۶۰ هزار دلار حقوق میگرفت. مترجم و راننده داشت. بنابراین باید شأن مربی ایرانی هم حفظ شود. خاکپور نامهای برای من نوشت که البته من آن را نخواندهام ولی در نامه به مایلیکهن گفته بود که من “کاشانی” با فدراسیون همگام شدهام و به مربیان ایرانی اقبالی ندارم.”
این قبول که وینگادا با تیم امید ایران یکی از ضعیفترین نتایج تاریخ حضور ایران در بازیهای آسیایی را رقم زد اما فدراسیون فوتبال زمان عقد قرارداد با این مربی نامدار پرتغالی متر و معیاری به جز سابقه و کارنامه او نداشت. نمیشود کتمان کرد که وینگادا یکی از نامدارترین مربیان اروپایی در آسیا بوده و کارنامهاش با احترام به کاپیتان سابق تیم ملی به هیچ عنوان با خاکپور قابل مقایسه نیست. قصد دفاع از این مربی خارجی را نداریم اما این که به گفته کاشانی، خاکپور خودش را با وینگادا مقایسه میکند، هم پذیرفتنی نیست.
وینگادا سابقه قهرمانی با تیم ملی عربستان در جام ملتهای آسیا ۹۶، قهرمانی جهان به همراه تیم جوانان پرتغال، قهرمانی با تیم الزمالک در لیگ مصر و هدایت ۱۵ تیم از جمله ویتوریا گیمارش، بنفیکا، ماریتیمو، تیم ملی مصر، اف سی سئول کره جنوبی و … را پیش از حضور در ایران داشته و طبیعی است که فدراسیون زمان عقد قرارداد باید خواستههای این مربی را با توجه به سابقهاش تا حد امکان بر آورده کند و از آن طرف هم با احترام به رفتار، شخصیت و دانش فنی خاکپور، او قبل از حضور در تیم امید ایران فقط تجربه مربیگری سه ماهه هدایت استیل آذین را بر عهده داشته و منطقی نیست که خاکپور بخواهد خودش را با وینگادا مقایسه کند. البته شکی نیست که باید احترام و شأن مربیان وطنی حفظ شود اما رها کردن کار در آستانه آغاز رقابتهای انتخابی المپیک، به نوعی بیاحترامی به دیگر همکاران ایرانی خاکپور هم به حساب میآید؛ چرا که چنین تصمیمات خلقالساعهای درست بعد از قهرمانی ایران در رقابتهای غرب آسیا و ایجاد شائبههای فراوان، شاید در آینده راه را بر انتخاب مربیان ایرانی در چنین پستهای مهمی ببندد.
با این شرایط همان طور که کاشانی گفته است گمانهزنی زیادی درباره دلیل استعفای ناگهانی سرمربی تیم امید از سوی رسانهها مطرح میشود. با این شرایط مشخص نیست که فوتبال ایران تا چه اندازه میتواند امیدوار باشد طلسم چهل ساله ناکامی رسیدن به المپیک پایان بپذیرد. آیا باز هم باید منتظر بود که تیم پرستاره ایران راهی به المپیک نداشته باشد؟ البته تفاوت اصلی میان این تیم با تیمهای امید گذشته این است که تیم فعلی هر آنچه میخواسته به گواه مربیانش چه از نظر رفع مشکلات خروجی بازیکنان، چه از نظر برگزاری اردوهای تدارکاتی در اختیار داشته اما تیمهای گذشته با کمترین بیتوجهی روبهرو بودهاند.