اینکه چرا در طول دو سال اغلب سوالات رسانهها از فرد اول اجرایی کشور در ورطه تکرار سقوط میکنند، آیا رسانههای ما فن و خلاقیت لازم برای طرح سوالات جدید را ندارند؟ هر چند بهطور قطع پاسخ این سوال پاسخی با وجوه و زوایای مختلف است اما مهمترین زمینه ایجاد چنین شرایطی این است که همچنان این سوالات به عنوان موضوعاتی در سر فصل موارد مورد توجه جامعه قرار دارند. به عبارت دیگر محور سوالات هنوز از مسائل حل نشده جامعه است.
بسیار بعید است اگر فکر کنیم رسانههای ما به دلیل ضعفهای تکنیکی و فنی توان طرح موضوعات جدید را ندارند، هر چند پذیرفتهایم که در عرصه رسانهای هنوز فاصله زیادی با استانداردهای بینالمللی داریم اما همزمان هم میدانیم که رسانههای ما در همین فضای نامساعدی که برای رشد و تعالی آنها وجود دارد آنقدر به تکنیکها و فنون کار خبری تسلط دارند که در یک نشست مهم چون کنفرانس خبری رییسجمهوری درگیر طرح مسائل بیربط و غیر ضروری نشوند. با این حساب دولت باید بپذیرد که اگر در معرض سوالات تکراری قرار میگیرد باید قدری در کارنامه خود بازنگری کند که چرا در طول دو سال فعالیت، همچنان از سوی رسانههای مختلف با گرایشهای مختلف در مقابل مسائلی قدیمی قرار گرفته است.
ضمن اینکه در این خصوص به نظر میرسد نوع رویکرد رسانهای و اطلاعرسانی دولت به گونهای بوده که نتوانسته حتی در حوزههایی که پاسخهای قطعی و قانعکننده وجود دارد، به توجیه افکار عمومی بپردازد. به هر تقدیر تصویر کلی که چنین نشستی به جامعه و ناظران حوزههای مختلف میدهد این است که ما در وضعیتی ایستا قرار داریم؛ وضعیتی با کمترین میزان از تحرک؛ وضعیتی که چارچوب عمومی آن بر خلاف تصور بسیاری ارتباط چندانی به مسائلی نظیر تحریمها ندارد. در همین صحبتهای روز گذشته آقای روحانی به مانند بسیاری از موقعیتهای قبلی که برای اظهارنظر در اختیار مقامات عالی کشور بود، هیچ مساله کلان اقتصادی مد نظر قرار نگرفت.
ما در حالی که درگیر توضیح دادن به سوالات جزیی هستیم هنوز موارد بسیار کلانی را بیپاسخ گذاشتهایم. مواردی از قبیل فساد اداری افسارگسیخته که دیروز هیچ جایی در بین سخنان رییسجمهوری پیدا نکرد. من انتظار داشتم تا رییسجمهوری برای ملت توضیح دهد که بعد از تحریمها برای ساختار اداری و اقتصادی این کشور چه اتفاقی خواهد افتاد. ما چیزی حدود ۵ یا ۶ سال در تحریم غربیها بودهایم. آیا قبل از آن یعنی مثلا ١٠ سال پیش وضعیت ما با کشورهایی نظیر برزیل یا ترکیه یا مالزی که از جمع کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعهیافته پیوستهاند، قابل قیاس بود؟ آیا ناکارآمدی نظام اقتصاد دولتی ما ربطی به موضوع تحریمها داشت؟
در یک ارزیابی کلی باید گفت که رییسجمهوری در سخنان دیروز خود با تمرکز بر برخی جزییات، نتوانست به مسائل کلی و کلان بپردازد. ضمن آنکه گزارش اولیه ایشان هم به دلیل تکرار بسیار زیاد در مراحل زمانی مختلف، نه جذابیت خاصی داشت و نه میتوانست حس همدلی را در مخاطبان ایشان بر بیانگیزد. این دست گزارشها نیز از جمله نقاط ضعف دولتهای مختلف در کشور ما است که قصد خود را با پیش پا افتادهترین و دم دستیترین روشها، تبلیغ کنند. حال آنکه بسیار واضح است که به دلیل از دست رفتن اعتماد عمومی بین ملت و دولت، چنین گزارشهایی نمیتواند از نفوذ لازم در مردم برخوردار باشد.
در بحثهای هستهای نیز هرچند موضع رییسجمهوری درباره لایحه برجام، در همین مورد خاص میتواند همدلیهای زیادی را بر بیانگیزد اما به نظر میرسد آقای روحانی باید به مراتب بیشتر از این به جایگاه نهادهای رسمی کشور که به دور از ترکیب سیاسی آنها میتوانند حاملان ارزشهای دموکراتیک در هر جامعهای باشند، توجه نشان دهد. هر چند عملکرد نا صواب و غیر قابل دفاع اصولگرایان در سه دوره اخیر مجلس، این نهاد را که از قدرت و جایگاه ویژهای در چارچوبهای حقوقی برخوردار است، در میدان سیاست زخم خورده و فرودست کرده اما رییسجمهوری به عنوان کسی که از یک سو مدعی اعتدال سیاسی و از سوی دیگر مورد وثوق هواداران توسعه سیاسی و دموکراسی در کشور است، باید بیش از اینها جایگاه این نهاد را ارج بنهد.
ای کاش آقای روحانی دیروز در کنار سخنانی که درباره جایگاه و نقش مجلس در موضوع برجام داشت…قدری هم میتوانست به تقویت جایگاه این مجموعه در همان حد حرف همت بگمارد. نهایتا اما به نظر من کاملترین و کمنقصترین قسمت سخنان دیروز رییسجمهوری همان بخش سخنان وی درباره حصر بود. جایی که توانست به تصویرسازی دقیقتری از موقعیت دولت و تمایل دستگاه اجرایی بپردازد و اشاره کرده که ضمن عدم فراموشی موضوع، در این شرایط از توان کافی برای حل مساله برخوردار نیست. این قسمت از سخنان اقای روحانی را شاید بتوان نماد همان مسائل تکراری و پاسخ داده نشدهای دانست که همچنان در جامعه در حال تکرار است.