در بین اخبار تلخ در حوزهی میراث فرهنگی، هستند هنوز خبرهایی که نویدبخش اتفاقات خوب باشند، به شرط آن که فقط در حد خبر و مصوبه باقی نمانند، چیزی مانند «توجه به ۱۶۸ محدوده تاریخی، فرهنگی شهر در کشور از ۷۸۰ محدودهی شهری»
تصویب ابلاغ محدودهی بافت تاریخی ۱۶۸ شهر در طرحهای توسعه و عمران با تاکید وزیر راه و شهرسازی برای بازآفرینی شهرها و همچنین تاکید بر اندیشهی ایرانشهر در روز دوشنبه – ۲۷ مهرماه – از جمله این اقدامات است، بحثهایی که به نظر میرسد تلنگری برای حفاظت از محدودههای تاریخی و فرهنگی شهرهای کشورند.
به دنبال درخواست شماره ۹۳۲۱۰/۹۴ در پنجم خرداد ماه ۱۳۹۳ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری دربارهی ابلاغ محدودهی بافت فرهنگی- تاریخی ۱۶۸ شهر و ضوابط عمومی حفاظت ازبافتهای تاریخی، از سوی شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، موضوع در جلسهی ۲۷ مهر ماه امسال توسط شورای عالی شهرسازی و معماری طرح و براساس آن قرار شد؛
۱) محدوده بافت فرهنگی، تاریخی ۱۶۸ شهر کشور، تعیین شده توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، به هنگام تهیه طرحهای توسعه شهری در کلیه اسناد طرحهای مذکور با رعایت حفظ اصل یکپارچگی عملکردی شهری لحاظ شود. در رابطه با شهرهایی که طرحهای توسعه شهری آنها مصوب شده است، محدودههای فوق جهت درج در اسناد،ازطریق دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ابلاغ
شود.
۲) لازم است محدودههای مذکور، به هنگام تهیه طرح تفصیلی بافت فرهنگی- تاریخی توسط کمیسیون ماده ۵ شهرها مورد بررسیهای تکمیلی قرار گرفته، تدقیق شده و با حضور نماینده سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان به تصویب برسد.
تبصره: در صورت عدم تایید تغییرات توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، موارد جهت تصمیمگیری در شورای عالی به کمیته تخصصی معماریف طراحی شهری و بافتهای واجد ارزش ارسال شود.
۳) به منظور اجرای اندیشه ایران شهری و به جهت ایجاد زمینههای حفاظت، احیا و بازآفرینی شهری در بافتهای فرهنگی- تاریخی، نسبت به تدوین سندی واحد در رابطه با بافتهای تاریخی- فرهنگی با تاکید بر موارد زیر اقدام و نتیجه در شورای عالی معماری شهرسازی مطرح شود.
* تاکید بر یکپارچگی بافتهای شهری با لحاظ بافت تاریخی- فرهنگی
* عدم ضرورت نهادسازیهای موازی جهت تصمیم سازی و تصویب طرحهای مربوطه
* ایجاد بسترهای تقویت مشارکت نهادهای محلی
* ایجاد زمینههای رقابت پذیری شهرها در نحوه صیانت و حفاظت از بافت های تاریخی – فرهنگی
* تاکید بر آموزشهای حرفهای و دانشگاهی در خصوص بافتهای تاریخی- فرهنگی
* ظرفیتسازی و توجه به آموزش تخصصی مشاوران تهیه کننده طرحهای توسعه و عمران شهری و مدیران شهری
* تهیه ضوابط عمومی حفاظت از بافتهای تاریخی – فرهنگی
* تدوین چشم انداز و اهداف کلی حفاظت و احیای بافتهای تاریخی شهری
* تعیین سیاستها،اصول و برنامههای مرتبط با بافتهای تاریخی»
موضوع تعیین و ابلاغ محدوده بافتهای تاریخی به این زمان محدود نمیشود. پیش از این در سالهای ۸۵ تا ۸۸ کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کشور اعلام کرده بودند که بیش از ۷۸۰ بافت تاریخی در کشور شناسایی شده اند که نیازمند تعیین محدوده تاریخی هستند.
اما تلاش برای شناسایی این بافتها در حالی آغاز شد که سازمان میراث فرهنگی موظف به تعیین محدوده بافتهای تاریخی تا پایان برنامه چهارم توسعه بوده است.
از سوی دیگر بر اساس بند «ب» ماده ۱۶۶ قانون برنامه چهارم توسعه، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری موظف شده بود تا پایان موعد زمانی این قانون، محدوده بافتهای تاریخی در همهی شهرهای کشور را تعیین و برای مدیریت شهری یکپارچه به شهرداریها اعلام کند.
در این بند آمده است: «در شهرهای دارای بافت تاریخی ارزشمند که حدود آن طبق ماده ۳ قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب یکم اردیبهشت ۱۳۶۷ اعلام شده یا میشود، تشکیلات شهرداریها مورد تجدید نظر قرار میگیرد و به منظور انجام امور مربوط به حفاظت از بافتهای تاریخی اینگونه شهرها، ساز و کار مدیریتی مناسب در شهرداریهای مذکور ایجاد میشود.»
اما شناسایی بافتهای تاریخی کشور از جمله کارهایی بود که در سالهای ۸۵ تا ۸۸ توسط سازمان میراث فرهنگی کشور انجام شد. کارشناسان با استناد به نقشههای هوایی سال ۱۳۳۵ اقدام به شناسایی بافتهای تاریخی کردند.
این در حالی است که بخشی از محدودههای تاریخی شناسایی شده امروز از بین رفتهاند، اما آنچه از نظر سازمان میراث فرهنگی و دفتر بافتهای تاریخی اهمیت داشت، حفظ ارزشهای فرهنگی بافت تاریخی هر شهر بود که به این ترتیب امکان احیای بافتهای تاریخی از دست رفته را امکانپذیر میکرد.
یکی دیگر از مشکلات بافتهای تاریخی کشور استناد به طرح تفصیلی سالهای گذشته بود که پیش از این توسط استانها تهیه شد و در بخشهای مربوط به بافتهای تاریخی فاقد حساسیتهای لازم کارشناسی بوده و است و حالا کارشناسان همیشه این بیم را دارند که مبادا مسوولان فقط به این طرحهای تفصیلی اکتفا کنند که به این ترتیب نه تنها بخشی از بافتهای تاریخی کشور دیده نمیشود که بخشهای باقیمانده نیز تنها تکه کوچکی از بدنه بزرگ بافت تاریخی شهرهای کشور خواهد بود.
اما توجه به بند «ج» ماده ۱۶۶ قانون برنامه چهارم توسعه هم همواره مورد توجه کارشناسان بوده است. براساس این بند چنانچه محدوده بافتهای تاریخی تعیین شده بود، شهرداری موظف میشد درصدی از درآمد خود را به بافت اختصاص دهد.
بر اساس آنچه در این بند نیز تصویب شده بود: «شوراهای شهر درصدی از درآمد شهرداری هر شهر را متناسب با نیاز بافتهای تاریخی آن شهر در اختیار مدیریت ذیربط در شهرداری قرار میدهند تا با نظارت واحدهای سازمان میراث فرهنگی کشور در جهت مرمت بناها، مجموعهها و بافتهای تاریخی همان محل به مصرف برسد.»
از مادهی ۱۶۶ این نتیجه به دست میآید که اگر سازمان میراث فرهنگی در سالهای گذشته نسبت به اعلام محدوده بافتها اقدام کرده بود، تاکنون سهم غیر قابل چشمپوشی از درآمدهای شهرداری باید صرف ترمیم و نگهداری بافتهای تاریخی میشد. این درحالی است که مدیران میراث فرهنگی کشور همواره از نبود اعتبارات برای نگهداری بافتهای تاریخی شکایت دارند.
اما از سوی دیگر «بر اساس آیین نامه اجرایی ماده ۱۶۶ برنامه سوم توسعه و ادامه آن در برنامه چهارم توسعه، وزارت کشور موظف است تشکیلات ساختاری مدیریت بافت تاریخی را در کوتاهترین زمان ممکن تهیه و برای تصویب و تایید نهایی به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ارائه دهد تا پس از ابلاغ آن به شهرداریهای شهرهای تاریخی، شهرداری در قالب آن ساختار وظیفه مشارکت در حفظ و احیا بافت تاریخی را آغاز کند.»
در همان سالها یعنی حدود سالهای ۸۵ تا ۸۸ کارشناسان اعلام کردند که شهردار بافت تاریخی طرحی برای نجات بافت تاریخی شهرهای کشور بود تا در زیر سایهبانی واحد و مدیری به دور از دیدگاههای تک محوری، این بافتهای نابسامان را به هویت گمشده قبلی برگرداند .
بر این اساس شهردار بافتهای تاریخی متفاوت از سایر شهرداران میتواند براساس معیارهای مشخص بافتهای تاریخی شهر را به صورت مستقل اداره کنند. با توجه به اولویتبندی شهرهای تاریخی و جایگاه آثار تاریخی و فرهنگی آنها سه ساختار در شهرداریها مدنظر قرار گرفته که متناسب با ظرفیتهای میراث فرهنگی به عنوان زیرمجموعهای از شهرداری فعالیت کند و تحت نظارت شهردار آن شهر و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد.
نخست آن که قرار بود در شهرهایی مانند اصفهان، شیراز و تبریز که بافت تاریخی از یک منطقه شهرداری فراتر بوده و از جایگاه ویژهای در میراث فرهنگی کشور برخوردار است، شهردار بافتهای تاریخی ایجاد شود. بر این اساس در سایر شهرهایی که بافت تاریخی با وسعت کمتری در شهر وجود دارد، قرار بود مدیریت بافتهای تاریخی متولی میراث فرهنگی و معنوی شهر باشد.
و اکنون پس از سالها که از زمان برنامه سوم و چهارم توسعه میگذرد و نگاهها به سوی برنامه ششم توسعه است، همچنان نه مدیر بافت تاریخی و نه محدوده بافت تاریخی شهرها تعیین شده است.
از سویی شوراهای شهر هم به دنبال تحقق نیافتن این دو بحث (مدیر و محدوده ی بافت تاریخی) درصدی از درآمد شهرداری هر شهر را متناسب با نیاز بافتهای تاریخی آن شهر در اختیار مدیریت ذیربط در شهرداری قرار نداد و آنچه بر سر بافتهای تاریخی شهرها اعم از کوچک و بزرگ آمد ماحصل بیتوجهی به همان مصوبات برنامه سوم و چهارم توسعه بود.
با انجام این اقدام مشترک و شایسته سازمان میراث فرهنگی و وزارت راه و شهرسازی محدودهی ۱۶۸ بافت تاریخی شهرها تعیین و نقشه آن ابلاغ شد، اما هنوز یک نکته وجود دارد، این ۱۶۸ محدودهی تاریخی از بین ۷۸۰ محدوده مشخص و تعیین شدهاند، بنابراین هنوز ۶۱۲ محدودهی بافت تاریخی همچنان چشمانتظارند! محدودههایی که به دلیل طرحهای عمرانی یا در بازار سود و سودا و اجرای طرحهایی که منافع گروه خاصی را تأمین میکرد، شاید امروز تنها نامی از خود داشته باشند.
این موفقیت برای میراث فرهنگی در گام نخست و تعیین محدوده بافت تاریخی ۱۶۸ شهر بود، حال باید کار شناسایی و شناسنامهدار کردن خانههای تاریخی، تدقیق حرائم، تعیین محدودهی بافت تاریخی ۶۱۲ شهر دیگر هم در دستور کار مسئولان قرار گیرد و از سوی دیگر موضوع تعیین شهردار بافت تاریخی را از ذهنهای فراموش شده بار دیگر در دستور کار قرار داد.
ایسنا