هنر دست مردمان سرزمینی کویری در مرکزیترین نقطه ایران یعنی اردکان، با یک قرن فعالیت در این حوزه یکی از حرفههای ارزشمند و تاریخی استان تاریخی یزد به شمار میرود.
این روزها قالیبافان اردکانی که اکثراً بانوان سرپرست خانوار و همسران پرتلاش مردان سختکوش این دیار هستند، با گلایه از بیتوجهی به این حرفهی ارزشمند، از روند روز افزون فراموشی این هنر میگویند.
روزهای احتزار قالی اردکان
«علی صادقیان» یک استادکار برپا کننده دار قالی که سختیهای این روزهای کرونایی دردها و سختیهای کارش را دو چندان کرده است، در وصف این هنر چشم نواز به خبرنگار ایسنا میگوید: از بچگی که عاشق قالی شدم، شاید کمتر به این فکر میکردم که بعد از تولدم در پای دار قالی، روز مرگ این دستبافت گرانبها را نیز شاهد باشم.
وی اضافه میکند: خبر دادن از مرگ قالی اردکان بسیار ناخوشایند و دردناک است چرا که در رگهای تن قالیبافان اردکانی همچون حال و روز ناخوش رجهای این دستبافته، دیگر خونی جریان نخواهد داشت.
صادقیان با بیان این که حال و روز این روزهای قالی اردکان اصلاً خوش نیست، اظهار میکند: خیلی، از سالهایی که هنگام گذر از کوچه پسکوچههای اردکان، صدای کوبیدن «برپاکی» و «کلوزار» و آوای «چین چین» گفتن زنان و مردان از خانههای این دیار برمیخواست و بعد از برچیدن هر «خِفت» با بُرش هر «پاکی» هوش از سر افراد میرفت، نمیگذرد و اینک دگر خبری از آن همه هیاهو نیست و تنها این اصوات روحبخش از تولید را میتوان در معدود کارگاههای قالیبافی اردکان که به همت مردمانش دایر مانده است و اگر به آنها توجه نشود خیلی زودی گرد سکوت بر پیشانی خسته آن خواهد نشست، شنید.
کار قالیبافی عار نیست
صادقیان تصریح میکند: روزگاری در هر خانهی اردکانی حداقل یک یا دو دار قالی برپا بود که کمک خرج خانوادههای سختکوش این دیار بود اما اکنون نه تنها در خیلی از خانهها دیگر تمایلی به قالیبافی نیست بلکه در گذر زمان، گرد فراموشی بر تارهای ناکوک پودهای این هنر نشسته است.
این هنرمند اردکانی میگوید: از بچگی عاشق قالی بودم، هرچند آن روزها هیچ کاری عار نبود ولی قالیبافی که بیشتر حرفه زنان بود، برای مردان نیز خود یک شغل خوب به حساب میآمد و قلکی ارزشمند برای هر دوره پسانداز خانوادگی به شمار می آمد.
وی ادامه میدهد: قالی بافی را که یاد گرفتم، در کنار استادکار قالی خانه مادرم که در روستای «مزرعه میرها» در بخش خرانق قرار داشت، کم کم برپا کردن دار قالی یا همان «سرکاری» را هم آموختم.
سرکاری تا «سرکاری»!
استاد علی با لبخندی شیرین خاطرنشان میکند: البته «سرکاری» داریم تا سرکاری! یک سرکاری که حافظ نظم و امنیت است و سرکاری ما که این روزها هم سرکاریم و هم قالی پرنقش و نگار اردکانی را سرِکار و برپا میکنیم.
وی عنوان میکند: البته در برپا کردن این هنر چشمنواز نیز «سرکاری» یا همان بار زدن قالی، داستانها نهفته است به طوری که این هنر نیز خود در به ثمر رساندن هنر رنگ به رنگ قالی اردکان ارزشمند بوده، در حال فراموشی است.
صاقیان میگوید: در حال حاضر شاید در اردکان به تعداد انگشتان یک دست، استادکار قالی داشته باشیم اما از آنجا که تمایلی به بافت قالی دیگر مانند گذشته وجود ندارد به نظر همین تعداد انگشتشمار نیز روزی عطای سرکاری رابه لقایش خواهند بخشید، چرا که هیچ استقبالی برای یادگیری این هنر در بین جوانان دیارمان دیده نمیشود.
این هنرمند حوزه فرش اردکان تاکید میکند: حمایت از قالیبافان، توجه به این هنر تاریخی به صورت جدی را فراهم خواهد ساخت چرا که اکنونی نه تنها در اردکان متولی برای توجه ویژه به این هنر وجود ندارد بلکه با بیتوجهی صورت گرفته، حتی سبک و سیاق بافت قالی اردکان نیز در حال فراموش شدن است.
وی اذعان میکند: در قالب برپا کردن قالی دیگر کسی مثل گذشته عمل نمیکند و هرچند در کیفیت قالی تاثیرگذار است ولی تغییر عنوان «قالی اردکانی» با «قالی کاشانی» به بهانه تغییر سبک بارزدن آن امری نامناسب است که باید برای آن فکری اندیشیده شود.
بیمه، مشکل عمده قالیبافان
علی صادقیان در پایان هم با گلایه از مسئولان این حوزه، تصریح میکند: مشکل بیمه قالیبافان از عمده دلایل کمتر شدن رغبت برای قالیبافی است، هرچند در مسیر آموزش قالیبافی اردکان نیز هیچ سعی و تلاشی صورت نگرفته و این در حالیست که اگر به صورت حرفهای قالیبافی در اردکان حمایت شود، هم نام قالی اردکانی همچون گذشته یک برند مطرح خواهد شد و هم دیگر ترس از فراموشی این هنر، دل هیچ عاشقی را نخواهد لرزاند.
انتهای پیام