گروه سیاسی: روزنامه اعتماد نوشت: کمال اطهاری؛ از اقتصاددانان کشورمان گفت: تاثیر مسیری که اقتصاد ایران طی کرده بر طبقه متوسط بود؛ اینکه در ۳ سال اخیر نرخ ارز حدود ده برابر افزایش داشته و شوکهای قیمتی پی در پی تاب و توانی برای طبقه متوسط نگذاشته و افرادی نیز که سعی در کنترل ارزش ریالشان داشتند، با نوسانات در بورس و بازار دلار آن را از دست دادند.
این کارشناس اقتصاد توسعه پاسخ به این سوال را با این گزاره آغاز کرد که «عقلانیت لازم برای توسعه کشور در اساس از طبقه متوسط نشأت میگیرد.» سپس توضیح داد: «برای اینکه آن عدهای که از مهارتی برخوردارند و خلاقیتی دارند، از این راه امرار معاش میکنند و درآمدشان نیز آنقدر زیاد نیست و در حد متوسط است.بنابراین در دسته طبقه متوسط قرار میگیرند. برخی معتقدند که من از طبقه متوسط دفاع میکنم. به نظر باید دفاع کرد، چراکه طبقه متوسط یعنی کسانی که در کشور صاحب دانش هستند و با تکیه بر دانش نیز زندگی میکنند و نه با تکیه بر رانت و غیره. به واسطه این دانش نیز درآمدشان متوسط است. برای همین هم طبقه متوسط هستند. نه پایین هستند و نه به سیستمهای با درآمد بالا وارد میشود. توسعه به این طبقه وابسته است.
این طبقه با دانش خود میتواند برنامهای برای طبقات فرودست که به دلایل فقر و تنگدستی نمیتوانند دانش لازم برای توسعه را بیاموزند، تدوین کند. حالا این انتقال میتواند رادیکال یا غیررادیکال باشد ولی باید دانش باشد.» اطهاری در بخش دیگری از سخنان خود ویژگیهای دیگری از این طبقه را بیان کرد: «افراد سیاستزده که پیشتر گفته شد به رییسجمهور میتازند، در مخالفت با این طبقه هستند، چون عقلانیتی ندارند و کسانی هستند که شعاری زندگی میکنند و سعی در کوبیدن این طبقه دارند.
این طبقه آنقدر مهم است که برخی برای رای آوردن در مناسبات سیاسی به دنبال جلب نظر آنها هستند. بهطور مثال میگویند ما نماینده طبقه متوسط هستیم و دولت نیز تشکیل میدهند. اما به این رفتارها نقد وارد است، چراکه تشکیل دولت به این بهانه، نادرست است. هر دولتی باید نماینده کل جامعه باشد و نه فقط یک طبقه. باید برای همه مردم برنامه داشت. در حالی که عدهای بر این باورند باید برای طبقه متوسط برنامه داشت. این موارد نشاندهنده افراط و تفریط در برخورد با این طبقه است.»
این اقتصاددان در ادامه توضیح داد: «برخی گمان میکردند اگر شعارهای مرتبط با آزادی بدهند افراد این طبقه به دنبالشان میآیند و پس از آن همه چیز خوب میشود و دانش از این طبقه به جامعه منتقل میشود.این در حالی است که تولید دانش و درنهایت انتقال آن باید به صورت پیوسته و منظم باشد و براساس الگوی توسعه شکل گیرد. چیزی که امروزه مشاهده میکنیم همان نبود برنامه توسعه و غفلت از آن است، روی زندگی طبقه متوسط تاثیرات زیادی گذاشته و افراد این طبقه را اسیر تورم و بیکاری کرده است. این درنهایت به سقوط این طبقه میانجامد.»
به باور اطهاری طبقه متوسط در نبود طرح توسعه است که اسیر مشکلات اقتصادی شد و از بین رفتن پساندازهای این طبقه در بازارهای دارایی معلول غفلت از مدلهای توسعه اقتصادی است. او معتقد است با ادامه این روند نوعی سیاستزدگی در این طبقه ایجاد میشود که باعث میشود مدیریت کشور درنهایت به چیزهای کوچک تقلیل یابد و برخی نیز که نگران معیشت این طبقه هستند با تزهایی همچون بازار آزاد و بازارسپاری اقتصاد، جامعه را به دست بازار بسپارند که طبقه متوسط دقیقا از این زاویه ضربه میبیند.
از او درخصوص وضعیت طبقه متوسط و تابآوری آن در برابر شوکهای قیمتی پرسیدیم. او معتقد است که باید برای تابآوری طبقه متوسط، ادبیات توسعه و توسعهپژوهی به صورت مقدم در دستورکار کارشناسان جامعه مدنی به نسبت قرار گیرد و این کارشناسان در خصوص الگوی مناسب توسعه تحقیق کنند اما در یک کشور در حال توسعه این اتفاق نمیافتد.
اطهاری در ادامه افزود:«ماکس وبر میگوید از بروکراسی فقط عقلانیت ابزاری و شایستهسالاری را بتوانید بگیرید، کار بزرگی انجام دادهاید. نوآوری از بروکراسی منتج نمیشود. به همین دلیل است که روشنفکران جامعه مدنی موظف هستند، وظایف تاریخی خود را انجام دهند در غیر این صورت خودش و جامعهاش با هم سقوط میکنند.»
او سپس به شرایط فعلی کشور اشاره کرد و گفت: «وضع اقتصادی خوب نیست و دولت نیز عملکرد خوبی ندارد پس نباید طبقه متوسط دانشی تولید کند و قهر کند. قهر کردن در این شرایط صحیح نیست، چراکه این کار باعث بدتر شدن وضعیت و حتی بروز جنگ داخلی میشود. روشنفکران باید جمع شوند و توافق کنند.
همین نفس جمع شدن و توافق کردن، راهکار چگونگی روبهرو شدن با شوکهای قیمتی در اقتصاد را میدهد. اما اگر مانند یک آدم پریشان محنتزده رفتار شود در آن صورت با هر نوسانی میلرزد. اما وقتی این اراده و رویکرد در دستورکار قرار داده شود، میتوان جلو رفت و با اولین بوران نیز از پا نمیایستد تا که در سرما یخ بزند. وقتی در بوران قرار میگیرد باید حرکت کند. نشستن یعنی مردن، خشک شدن و یخ زدن. طلب این کار و این حرکت از روشنفکرانی با فرهنگ ایرانی طلب بزرگی نیست. چیزی نیست که از عهدهشان برنیاید و در تاریخ نیز ثابت کردند که در بزنگاهها با خلاقیت و شجاعت خودشان و جامعهشان را به جلو میبرند.»
این کارشناس اقتصاد توسعه پاسخ به این سوال را با این گزاره آغاز کرد که «عقلانیت لازم برای توسعه کشور در اساس از طبقه متوسط نشأت میگیرد.» سپس توضیح داد: «برای اینکه آن عدهای که از مهارتی برخوردارند و خلاقیتی دارند، از این راه امرار معاش میکنند و درآمدشان نیز آنقدر زیاد نیست و در حد متوسط است.بنابراین در دسته طبقه متوسط قرار میگیرند. برخی معتقدند که من از طبقه متوسط دفاع میکنم. به نظر باید دفاع کرد، چراکه طبقه متوسط یعنی کسانی که در کشور صاحب دانش هستند و با تکیه بر دانش نیز زندگی میکنند و نه با تکیه بر رانت و غیره. به واسطه این دانش نیز درآمدشان متوسط است. برای همین هم طبقه متوسط هستند. نه پایین هستند و نه به سیستمهای با درآمد بالا وارد میشود. توسعه به این طبقه وابسته است.
این طبقه با دانش خود میتواند برنامهای برای طبقات فرودست که به دلایل فقر و تنگدستی نمیتوانند دانش لازم برای توسعه را بیاموزند، تدوین کند. حالا این انتقال میتواند رادیکال یا غیررادیکال باشد ولی باید دانش باشد.» اطهاری در بخش دیگری از سخنان خود ویژگیهای دیگری از این طبقه را بیان کرد: «افراد سیاستزده که پیشتر گفته شد به رییسجمهور میتازند، در مخالفت با این طبقه هستند، چون عقلانیتی ندارند و کسانی هستند که شعاری زندگی میکنند و سعی در کوبیدن این طبقه دارند.
این طبقه آنقدر مهم است که برخی برای رای آوردن در مناسبات سیاسی به دنبال جلب نظر آنها هستند. بهطور مثال میگویند ما نماینده طبقه متوسط هستیم و دولت نیز تشکیل میدهند. اما به این رفتارها نقد وارد است، چراکه تشکیل دولت به این بهانه، نادرست است. هر دولتی باید نماینده کل جامعه باشد و نه فقط یک طبقه. باید برای همه مردم برنامه داشت. در حالی که عدهای بر این باورند باید برای طبقه متوسط برنامه داشت. این موارد نشاندهنده افراط و تفریط در برخورد با این طبقه است.»
این اقتصاددان در ادامه توضیح داد: «برخی گمان میکردند اگر شعارهای مرتبط با آزادی بدهند افراد این طبقه به دنبالشان میآیند و پس از آن همه چیز خوب میشود و دانش از این طبقه به جامعه منتقل میشود.این در حالی است که تولید دانش و درنهایت انتقال آن باید به صورت پیوسته و منظم باشد و براساس الگوی توسعه شکل گیرد. چیزی که امروزه مشاهده میکنیم همان نبود برنامه توسعه و غفلت از آن است، روی زندگی طبقه متوسط تاثیرات زیادی گذاشته و افراد این طبقه را اسیر تورم و بیکاری کرده است. این درنهایت به سقوط این طبقه میانجامد.»
به باور اطهاری طبقه متوسط در نبود طرح توسعه است که اسیر مشکلات اقتصادی شد و از بین رفتن پساندازهای این طبقه در بازارهای دارایی معلول غفلت از مدلهای توسعه اقتصادی است. او معتقد است با ادامه این روند نوعی سیاستزدگی در این طبقه ایجاد میشود که باعث میشود مدیریت کشور درنهایت به چیزهای کوچک تقلیل یابد و برخی نیز که نگران معیشت این طبقه هستند با تزهایی همچون بازار آزاد و بازارسپاری اقتصاد، جامعه را به دست بازار بسپارند که طبقه متوسط دقیقا از این زاویه ضربه میبیند.
از او درخصوص وضعیت طبقه متوسط و تابآوری آن در برابر شوکهای قیمتی پرسیدیم. او معتقد است که باید برای تابآوری طبقه متوسط، ادبیات توسعه و توسعهپژوهی به صورت مقدم در دستورکار کارشناسان جامعه مدنی به نسبت قرار گیرد و این کارشناسان در خصوص الگوی مناسب توسعه تحقیق کنند اما در یک کشور در حال توسعه این اتفاق نمیافتد.
اطهاری در ادامه افزود:«ماکس وبر میگوید از بروکراسی فقط عقلانیت ابزاری و شایستهسالاری را بتوانید بگیرید، کار بزرگی انجام دادهاید. نوآوری از بروکراسی منتج نمیشود. به همین دلیل است که روشنفکران جامعه مدنی موظف هستند، وظایف تاریخی خود را انجام دهند در غیر این صورت خودش و جامعهاش با هم سقوط میکنند.»
او سپس به شرایط فعلی کشور اشاره کرد و گفت: «وضع اقتصادی خوب نیست و دولت نیز عملکرد خوبی ندارد پس نباید طبقه متوسط دانشی تولید کند و قهر کند. قهر کردن در این شرایط صحیح نیست، چراکه این کار باعث بدتر شدن وضعیت و حتی بروز جنگ داخلی میشود. روشنفکران باید جمع شوند و توافق کنند.
همین نفس جمع شدن و توافق کردن، راهکار چگونگی روبهرو شدن با شوکهای قیمتی در اقتصاد را میدهد. اما اگر مانند یک آدم پریشان محنتزده رفتار شود در آن صورت با هر نوسانی میلرزد. اما وقتی این اراده و رویکرد در دستورکار قرار داده شود، میتوان جلو رفت و با اولین بوران نیز از پا نمیایستد تا که در سرما یخ بزند. وقتی در بوران قرار میگیرد باید حرکت کند. نشستن یعنی مردن، خشک شدن و یخ زدن. طلب این کار و این حرکت از روشنفکرانی با فرهنگ ایرانی طلب بزرگی نیست. چیزی نیست که از عهدهشان برنیاید و در تاریخ نیز ثابت کردند که در بزنگاهها با خلاقیت و شجاعت خودشان و جامعهشان را به جلو میبرند.»