محمد نوری؛ حسرت تاریخی
پیش از آغاز لیگ پانزدهم از پرسپولیس جدا شد و به المسیمر پیوست. این تیم آنقدر ضعیف بود که نوری بلافاصله آنجا کاپیتان شد! مسیمر تقریبا همه بازیها را باخت و سقوط کرد. از آن سو قطار پرسپولیس تازه با برانکو راه افتاده بود. بعدتر نوری هر چقدر ابراز علاقه کرد به این تیم برگردد، خواستهاش اجابت نشد. بهترین بازیکن بدترین نسل پرسپولیس، در قطر قربانی شد و فرصت اوج گرفتن با تیم محبوبش را از دست داد.
سروش رفیعی؛ خسران بیجبران
یکی از بازیکنانی بود که در اوج نیاز پرسپولیس این تیم را رها کرد و به الخور پیوست؛ یک تیم ضعیف دیگر در قطر که کیسه بوکس باشگاههای بزرگتر بود. سروش گفت تنها هدفش پول در آوردن بوده است. پول در آورد، اما خیلی چیزها را از دست داد. او آنجا بهشدت تحت انتقاد کادرفنی الخور و یکی، دو نشریه ورزشی قطر بود. بعد از بازگشت از لیگ ستارگان هم دیگر هیچوقت کیفیت فنی رفیعی مثل قبل نشد.
جلال حسینی؛ تاوان سنگین
ابتدای لیگ چهاردهم از تمدید قرارداد با پرسپولیس علی دایی سر باز زد و راهی الاهلی شد، اما خیلی زود احساس پشیمانی کرد. حتی بین ۲ نیمفصل هم پیغام داد که حاضر است به پرسپولیس برگردد. ابتدای لیگ پانزدهم با نژادفلاح توافق کرد و عکس انداخت، اما برانکو به دلایلی که هرگز روشن نشد این خرید را وتو کرد. در نتیجه شادابترین تیم دوران برانکو بهخاطر ضعف دفاعی و تفاضل گل بد قهرمانی لیگ پانزدهم را از دست داد، جلال هم یک سال در نفت تهران انتظار کشید تا وصال دوباره محقق شود.
مهرداد پولادی، نفرینشده
در پرسپولیس به اوج شهرت و محبوبیت رسید و در جامجهانی فیکس تیم ملی شد، اما ناگهان سر از الشحانیه در آورد. وضع او اما از همه آدمهای این فهرست بدتر شد؛ چرا که برای پولادی مسئله فرار از خدمت و سرپیچی از قبول مجازات پیش آمد. این بازیکن بعد از ۶ سال هنوز به ایران برنگشته و آینده حرفهای و شخصیاش روشن نیست.
رامین رضاییان؛ ستاره دیپورتی
در ماجرای پیوستن به ریزهاسپور، رابطه او و برانکو بهشدت خراب شد و حتی بازگشت سفارشی این بازیکن به پرسپولیس هم افاقه نکرد. برانکو در نخستین فرصت عذر رامین را خواست. او یک دوره ناموفق را در استنده بلژیک پشت سر گذاشت و پس از آن به الشحانیه و الدوحیل قطر پیوست. نیمکتنشینی و بعد قرض داده شدن رضاییان به السیلیه به وضوح از افت فنی او حکایت دارد. در همین شرایط رامین از تیم ملی هم کنار گذاشته شده و شاهد دعوت از مهدی شیری است!
مهدی ترابی؛ غیرقابل باور
امسال به شکل شبانه و مخفیانه، جوری که اصلا پسندیده نبود قراردادش را با پرسپولیس فسخ کرد و راهی العربی شد. ستاره بیچون و چرای لیگ نوزدهم فوتبال ایران، هنوز برای العربی یک گل هم نزده و روزی نیست که یکی از کارشناسان فوتبال این کشور علیه او موضع نگیرد. ترابی گاهی در این تیم طعم نیمکتنشینی را هم چشیده است.
شجاع خلیلزاده؛ خیلی زود برمیگردی
داستان او، بوسهاش بر نشان الریان و حالا هم کیفیت بحثبرانگیز نمایشهایش حسن ختام این گزارش است. همه میدانند که شجاع خلیلزاده تابستان بعد یا کمی بعدتر دوباره به پرسپولیس باز خواهد گشت. باز قصه تکراری ابراز ندامت، باز هواداری که میبخشد و باز داستان بوسیدن لوگوی قرمزها! لیگ قطر برای همه پرسپولیسیهای یاغی فقط پول داشته؛ همین و بس.