صالحی یادآور میشود: پیدا کردن لوکیشن برای ساخت این فیلم در اصفهان زیاد سخت نبود و به این دلیل که فضایی از کودکی خودم در دهه هفتاد به خاطر داشتم، همین دورۀ زمانی را برای انتخاب تم و وسایل مدنظر قرار دادم.او درباره شیوۀ حمایت نهادها از ساخت فیلم کوتاه توضیح میدهد: متأسفانه اغلب نهادها فیلمساز را برای جایزه گرفتن حمایت میکنند و فیلمسازی که تلاشش را مصروف جایزه گرفتن کند، از داشتن یک الگوی شخصی محروم میشود. من نتیجۀ این نگاه قالبی را در ۲۰۰ فیلمی که فیلمبرداری آن را انجام دادم دیده بودم و به نظرم اگر میخواهیم باز هم کیارستمی و نادری پرورش بدهیم، باید مثل کانون پرورش فکری آن زمان، ریسک محور باشیم نه جایزه محور.
صالحی میگوید: فکر نمیکردم فیلمم در جشنوارۀ فیلم کوتاه تهران مورد توجه قرار بگیرد، چراکه شنیده بودم بیشتر به موضوعات اجتماعی تمایل دارند درحالیکه فیلم من زمینۀ غیرواقعگرایانه داشت و طبیعتاً وقتی شنیدم که جایزه ویژه هیأت داوران و مدال آسیفا به «ترس خود را جابهجا میکند» تعلقگرفته، خیلی خوشحال شدم اما درعینحال معتقدم که کار خاصی نکردهام و هنوز دارم تجربه کسب میکنم. در واقع به خودم گفتهام که باید به هر فیلمت، مثل فیلم اول نگاه کنی و این باعث میشود که هر بار، هم بترسم و هم لذت ببرم.«آسیفا علت اهدای مدال خود را به فیلم ترس خود را جابهجا میکند، نوآوری در مضمون و خلاقیت در ارائه عنوان کرده بود، دراینباره توضیحی دارید؟» این کارگردان در پاسخ به این سؤال اینگونه پاسخ می دهد: من حدود چهار نسل از فیلم کوتاه سازان اصفهان را دیدهام. همه آنها آدمهای با استعدادی هستند اما به نظرم که نظر جامعی هم نیست، یکی از مشکلات کنونی فیلمسازانمان این است که دنبال این هستند بدانند چطور میشود یک فیلم خوب ساخت و بهاینترتیب، شیوه شخصی خودشان را پیدا نمیکنند.
او ادامه میدهد: در حال حاضر جای سینمای کوتاه و بلند در کشور ما عوضشده است. عوامل، برای دیده شدن حاضرند رایگان با سازندگان فیلم بلند همکاری کنند و فیلم کوتاه که فرصت مناسبی برای کسب تجربه است، آنقدر برای یک کارگردان گران تمام میشود که رغبتی به ساخت آن ندارد. من البته دوستان خوبی داشتم که باعث شدند در بهترین شرایط و با کمترین هزینه فیلمم را بسازم اما شاهدم که خیلی از افراد با استعداد به خاطر همین شرایط مالی و ترس از اینکه فیلمشان شکل الگوی پذیرفتهشده فیلم کوتاه نباشد، قید فیلم ساختن را میزنند و این خیلی غمانگیز است.