گروه سیاسی: مجمع روحانیون مبارز طی بیانیه ای به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تاکید کرد: «باید فضای گفتگو و اظهار نظر و بیان دیدگاهها ایجاد شود و هر فرد یا جناح و هرحزبی با آزادی کامل بتواند نظرخود را برای برون رفت کشور از مشکلات بحران آفرین کنونی بیان کند و رسانه ملی و دیگر رسانهها و تریبونهائی که متعلق به عموم مردم است در خدمت تمام جریانها و احزاب و گروهها و نشر دیدگاههای آنان قرار گیرد و برآیند این تضارب آراء و اندیشهها هرچه باشد و وفاق و همدلی حداکثری جامعه را در پی داشته باشد همان به صلاح ملت ایران است، جز این هرچه باشد تصمیمی است که با شکست رو به رو می شود».
در این بیانیه آمده است:با کمال تأسّف ملت ایران در سطوح مختلف، با دشواریها و رنجهای بسیار روزگار میگذرانند، بخش عظیمی از خانوادهها در تنگنای جانکاه معیشتی گرفتار هستند، بیکاری روز افزون بستری برای افزایش مفاسد و بزهکاریهای نوظهور فراهم آورده است، مفاسد اقتصادی و سوء استفاده ازبیتدستگاههای حکومت و در همه جا لانه کرده است.امروز نمیتوان از فشار سختی که به معیشت مردم و به خصوص زندگی بخشهای محرومتر وارد آمده است سخن نگفت و نیز از اینکه اخلاق و عقاید مردم بخصوص جوانان در معرض آسیبهای جدی قرار گرفته است بیتفاوت بود و اینکه ایجاب میکند که نحوه حکمرانی و بخصوص تبلیغ عقلایی از دین بصورتی دیگر باشد.
با کمال تاسف امروز در برابر آراء بزرگان دین در باب آزادی تفکر و اندیشه ورزی و تبادل این اندیشه ها با دیگر دانشمندان در داخل و خارج کشور و آراء این بزرگان در باب آزادیهای مردم در تعیین سرنوشت خود، آراء کسانی بر صدر نشسته است که حقی را برای مردم به رسمیت نمی شناسد بر اساس این دیدگاه مشارکت اکثریت و آراء آنان در تمشیت امور مبنای شناخته شده ای در تعالیم دینی و اسلامی ندارد و بر اساس همین دیدگاه قوانین و دستورالعملها بگونه ای رقم می خورد که انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی برای تعیین سرنوشتشان در کشور بلاموضوع می شود. ملت ایران در ایامی به استقبال سالگرد پیروزی انقلاب خود میرود که فاصله چندانی با انتخابات ریاست جمهوریِ پیش رو ندارد ولی اظهارات و مواضع کسانی که دربیان نظرات خود آزادند و از انواع تریبونهای عمومی میتوانند استفاده کنند چنین بر میآید که گروهی درپی آنند که با توسل به هر شیوهای مراکز مهم اداره امور کشوررا به دست گیرند و همه راهها را بر روی غیرخود ببندند تا به زعم آنان مبادا انقلاب به دست نامحرمان بیفتد.
باگذشت بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب که باید به اوج بلوغ حکمرانی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قانونمداری و… رسیده باشیم گروهی ناشیانه و تقلیدوار گفتار وکرداری از خود نشان می دهند که هیچگونه تأثیری در بهبود و اصلاح امور ملک و ملت ندارد و نام آن را انقلابی گری می گذارند که عاقلان در آن بگونهای دیگر نگاه میکنند. امروز هرکسی که دستی به کانون قدرت پیدا می کند در هر کاری که ارتباطی به وظائف ذاتی سازمان یا دستگاه متبوع او ندارد دخالت میکند بگونه ای که مسئولیتها لوث شده است، آنان که در برابر افکار عمومی مسئول شناخته میشوند فاقد قدرتند و آنان که قدرت دخالت در هر کاری را دارند غیر مسؤل معرفی میشوند و در این معرکهِ به هم ریختگی سهم کم کاریها و بیتدبیریها نیز ناشناخته میماند.
ما بر این باوریم که با قطع نظر از این که کدام یک از این دو نگاه صواب، یا بر خطا است و یا شاید راهکار دیگری میتواند پیش روی ایران باشد ، پیش از این رویکردها و نیز مهمتر از آنها این است که باید فضای گفتگو و اظهار نظر و بیان دیدگاهها ایجاد شود و هر فرد یا جناح و هر حزبی با آزادی کامل بتواند نظرخود را برای برون رفت کشور از مشکلات بحران آفرین کنونی بیان کند و رسانه ملی و دیگر رسانه ها و تریبونهائی که متعلق به عموم مردم است در خدمت تمام جریانها و احزاب و گروهها و نشر دیدگاههای آنان قرار گیرد و برآیند این تضارب آراء و اندیشهها هرچه باشد و وفاق و همدلی حداکثری جامعه را در پی داشته باشد همان به صلاح ملت ایران است، جز این هرچه باشد تصمیمی است که با شکست رو به رو میشود، اگر بهترین تصمیم درباره این موضوع مهم و یا هر موضوعی که سرنوشت ساز است و منافع کل مردم ایران و کل کشور را در بر میگیرد در جمعی محدود هرچند صاحب قدرت و در غیاب افکار عمومی گرفته شود و وفاق و همدلی اکثریت جامعه را همراه نداشته باشد به سرانجام تلخی دچار میشود، پس باید انحصار در تصمیمگیری شکسته شود و سازوکار به رسمیت شناخته شدن افکار عمومی احیا شود و بنیان مشروعیت بخشی اکثریت آراء به ساختاراداره کشور تقویت گردد تا ایران عزیز در مسیر توسعه همه جانبه قرار گیرد و تا تنشها در روابط بین این کشور و سایر کشورها در منطقه و در جهان برطرف و یا به حداقل برسد.
در این بیانیه آمده است:با کمال تأسّف ملت ایران در سطوح مختلف، با دشواریها و رنجهای بسیار روزگار میگذرانند، بخش عظیمی از خانوادهها در تنگنای جانکاه معیشتی گرفتار هستند، بیکاری روز افزون بستری برای افزایش مفاسد و بزهکاریهای نوظهور فراهم آورده است، مفاسد اقتصادی و سوء استفاده ازبیتدستگاههای حکومت و در همه جا لانه کرده است.امروز نمیتوان از فشار سختی که به معیشت مردم و به خصوص زندگی بخشهای محرومتر وارد آمده است سخن نگفت و نیز از اینکه اخلاق و عقاید مردم بخصوص جوانان در معرض آسیبهای جدی قرار گرفته است بیتفاوت بود و اینکه ایجاب میکند که نحوه حکمرانی و بخصوص تبلیغ عقلایی از دین بصورتی دیگر باشد.
با کمال تاسف امروز در برابر آراء بزرگان دین در باب آزادی تفکر و اندیشه ورزی و تبادل این اندیشه ها با دیگر دانشمندان در داخل و خارج کشور و آراء این بزرگان در باب آزادیهای مردم در تعیین سرنوشت خود، آراء کسانی بر صدر نشسته است که حقی را برای مردم به رسمیت نمی شناسد بر اساس این دیدگاه مشارکت اکثریت و آراء آنان در تمشیت امور مبنای شناخته شده ای در تعالیم دینی و اسلامی ندارد و بر اساس همین دیدگاه قوانین و دستورالعملها بگونه ای رقم می خورد که انتخابات و حضور مردم در پای صندوقهای رأی برای تعیین سرنوشتشان در کشور بلاموضوع می شود. ملت ایران در ایامی به استقبال سالگرد پیروزی انقلاب خود میرود که فاصله چندانی با انتخابات ریاست جمهوریِ پیش رو ندارد ولی اظهارات و مواضع کسانی که دربیان نظرات خود آزادند و از انواع تریبونهای عمومی میتوانند استفاده کنند چنین بر میآید که گروهی درپی آنند که با توسل به هر شیوهای مراکز مهم اداره امور کشوررا به دست گیرند و همه راهها را بر روی غیرخود ببندند تا به زعم آنان مبادا انقلاب به دست نامحرمان بیفتد.
باگذشت بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب که باید به اوج بلوغ حکمرانی در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قانونمداری و… رسیده باشیم گروهی ناشیانه و تقلیدوار گفتار وکرداری از خود نشان می دهند که هیچگونه تأثیری در بهبود و اصلاح امور ملک و ملت ندارد و نام آن را انقلابی گری می گذارند که عاقلان در آن بگونهای دیگر نگاه میکنند. امروز هرکسی که دستی به کانون قدرت پیدا می کند در هر کاری که ارتباطی به وظائف ذاتی سازمان یا دستگاه متبوع او ندارد دخالت میکند بگونه ای که مسئولیتها لوث شده است، آنان که در برابر افکار عمومی مسئول شناخته میشوند فاقد قدرتند و آنان که قدرت دخالت در هر کاری را دارند غیر مسؤل معرفی میشوند و در این معرکهِ به هم ریختگی سهم کم کاریها و بیتدبیریها نیز ناشناخته میماند.
ما بر این باوریم که با قطع نظر از این که کدام یک از این دو نگاه صواب، یا بر خطا است و یا شاید راهکار دیگری میتواند پیش روی ایران باشد ، پیش از این رویکردها و نیز مهمتر از آنها این است که باید فضای گفتگو و اظهار نظر و بیان دیدگاهها ایجاد شود و هر فرد یا جناح و هر حزبی با آزادی کامل بتواند نظرخود را برای برون رفت کشور از مشکلات بحران آفرین کنونی بیان کند و رسانه ملی و دیگر رسانه ها و تریبونهائی که متعلق به عموم مردم است در خدمت تمام جریانها و احزاب و گروهها و نشر دیدگاههای آنان قرار گیرد و برآیند این تضارب آراء و اندیشهها هرچه باشد و وفاق و همدلی حداکثری جامعه را در پی داشته باشد همان به صلاح ملت ایران است، جز این هرچه باشد تصمیمی است که با شکست رو به رو میشود، اگر بهترین تصمیم درباره این موضوع مهم و یا هر موضوعی که سرنوشت ساز است و منافع کل مردم ایران و کل کشور را در بر میگیرد در جمعی محدود هرچند صاحب قدرت و در غیاب افکار عمومی گرفته شود و وفاق و همدلی اکثریت جامعه را همراه نداشته باشد به سرانجام تلخی دچار میشود، پس باید انحصار در تصمیمگیری شکسته شود و سازوکار به رسمیت شناخته شدن افکار عمومی احیا شود و بنیان مشروعیت بخشی اکثریت آراء به ساختاراداره کشور تقویت گردد تا ایران عزیز در مسیر توسعه همه جانبه قرار گیرد و تا تنشها در روابط بین این کشور و سایر کشورها در منطقه و در جهان برطرف و یا به حداقل برسد.