گروه فرهنگی: ، این روزها تلاش برای ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی افزایش یافته و سینماگران و بازیگران سینما و تلویزیون برای ساخت و بازی در این حوزه در حال رقابت شدیدی با یکدیگر هستند. مدیایی که طی چند سال اخیر به دلیل پول زیاد و سرمایهگذاری که در این حوزه انجام شده از طرف هنرمندان و خصوصا سینماگران پرطرفدار شده است. سرمایهگذاری در سطح کلان و تا حدی مخاطب دار بودن حوزه نمایش خانگی باعث شده که عده زیادی به حضور در این حوزه علاقهمند شدهاند؛ از سویی دیگر با پیدایش و ظهور شبکه نمایش خانگی شکاف بین تلویزیون و سینماگران و هنرمندان بیشتر شده و کسانی که به هر دلیلی از طرف تلویزیون ممنوع التصویر یا ممنوع الکار هستند فضای مناسبی در شبکه نمایش خانگی برای فعالیت خود پیدا کردهاند؛ فضایی که هم پول بهتری دارد هم از محدودیتها و ممیزیهای دست و پا گیر تلویزیون خبری نیست.
حال باید دید که مسئولین صداوسیما چه تصمیمی در این باره خواهند گرفت و به دلیل از دست دادن مخاطب (اگر برایشان اهمیتی داشته باشد)، تغییر نگرش در نوع ساخت و محتوای سریالها و برنامههای تلویزیونی خواهند داد یا خیر. به بهانه این موضوع به سراغ علیرضا نجفزاده، کارگردان سریال «بوتیمار» که به تازگی مراحل تولید را پشت سر گذاشته و اگر «گاندو» در کنداکتور قرار نمیگرفت قطعا یکی از گزینههای نوروز شبکه سه بود، رفتیم و با او درباره تفاوت شبکه نمایش خانگی با تلویزیون صحبت کردیم.
به چه دلیل چند وقتی است که کارگردانها و بازیگران و کلا عوامل فیلمها و سریالها به نمایش خانگی علاقهمند شدهاند و برای حضور در این حوزه نوعی رقابت بین آنها شکل گرفته است؟
شبکه نمایش خانگی در این روزها و به دلیل تعطیلی سینما و شیوع بیماری کرونا با استقبال مخاطبان روبرو شده و به همین دلیل فعالیت در این عرصه برای سینماگران بیشتر شده است. تولید بر اساس عرضه و تقاضا شکل میگیرد هر گاه تقاضا بیشتر شود، قطعا فعالیتها هم در آن حوزه بیشتر خواهد شد تا بتواند پاسخگوی خواست مخاطبان باشد. این فعالیتها فضا را تا حدی رقابتی کرده است که این موضوع میتواند در کیفیت محصولات تولیدشده نیز تاثیرگذار باشد.
شبکه نمایش خانگی در این سالها خصوصا یک سال اخیر رشد قابل توجهی داشته است، اما بایستی قبول کنیم که هنوز هم تاثیرگذاری تلویزیون از شبکه نمایش خانگی و سینما بیشتر است. هنوز هم تلویزیون مخاطبان زیادی در سطح کشور دارد و میزان مخاطب آن با سینما و شبکه نمایش خانگی قابل مقایسه نیست، اما تلویزیون بایستی هم فضای بازتر و هم از لحاظ مالی حمایتی بیشتری از تولید سریالها داشته باشد تا بتوان به درستی رقابت کرد. در نظرسنجی که در فضای مجازی انجام شده سریال «نون خ» توانسته نظر اکثر مردم را جلب کند و در نظرسنجی که بین تمام سریالها چه در تلویزیون و چه در شبکه نمایش خانگی انجام شده بیشترین آرا و میزان مخاطب را به خود اختصاص داده است. تلویزیون هنوز هم تاثیرگذارترین رسانه است و اگر کسی این موضوع را انکار کند در حقیقت به خودش دروغ گفته است.
آیا یکی از علتهای تمایل برنامهسازان و فیلمسازان به شبکه نمایش خانگی به دلیل سود مالی بیشتر و سرمایهگذاری امنتر نیست؟
تلویزیون داخل ایران در همه شهرها و روستاها و حتی ایرانیهای خارج از کشور بیننده دارد اما باید بتوانیم از این پتانسیل برای تولید بهتر و جذابتر سریالها و برنامهها استفاده کرد. با سرمایهگذاری و تولید محتوای درست میتوان رضایت این مخاطبان را جلب کرد. باید قبول کرد که با دست خالی نمیشود رقابت کرد. حمایت از شبکه نمایش خانگی زیاد است و پولهای زیادی در این حوزه هزینه میشود. جدای از اینکه به حق است یا خیر، نوعی بازار است و بازار فعالیت، رقابت مالی را به همراه دارد.
یک فضای دوقطبی بین فعالان و هنرمندان سینما و تلویزیون وجود دارد که شاید از گذشته هم وجود داشته است. اینکه نوعی تقابل بین سینما و تلویزیون هست و مثلا به بازیگرانی که در تلویزیون کار میکنند، در سینما نقش نمیدهند و یا بازیگری که یک سال است نقشی در سینما به او پیشنهاد نشده، حاضر نیست در سریالهای تلویزیونی بازی کند. آیا شما با چنین نگاهی موافق هستید؟
هیچگاه سینما مقابل تلویزیون و یا تلویزیون در مقابل سینما نبوده و نمایش خانگی هم قطعا اینگونه است. سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در کنار هم میتوانند در یک رقابت سالم برای رضایت مخاطبان تلاش کنند. اگر بخواهیم سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی را مقابل هم بدانیم این تقابل از بنیان و اساس اشتباه است.
همه ما چه در سینما و چه در تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی برای خدمترسانی به مردم و پیشرفت هنر در کنار هم هستیم. هر هنرمندی دوست دارد کار او برای مخاطب عرضه شده و دیده شود. به اعتقاد من هنوز و در حال حاضر بیشترین مخاطب را تلویزیون دارد، پس هیچ کس بدش نمیآید که در رسانه پر مخاطب کار کند، اما بایستی شرایط هم مهیا باشد.
تلویزیون همیشه زمینه ساز حضور هنرمندان در سینما بوده است. در طول سالها میبینیم که بازیگران بزرگ سینما چه کسانی بودهاند، خیلی از بزرگان ما چه در ژانر کمدی و چه درام از تلویزیون رشد کردند. بزرگانی مثل استاد اکبر عبدی به عنوان یکی از کمدینهای بزرگ ما، ابتدا از طریق تلویزیون دیده شد و استاد پرویز پرستویی سالها زحمت کشید و کار کرد، اما مردم در پی حضورش در تلویزیون با او ارتباط بیشتری برقرار کردند. اصغر فرهادی هم از تلویزیون شروع کرد.
این حرفهایی که امروز میشنویم نوعی ادای روشنفکری است، مثالی هست که شام عروسی و عزا را میخورند و درباره کیفیت آن که بد بود و خوب بود صحبت میکنند. متاسفانه عدهای این اخلاق ناپسند را دارند که در تلویزیون کار میکنند، دیده میشوند و با مخاطب ارتباط برقرار میکنند، بعد پشت تلویزیون حرف میزنند. همین افراد اگر شرایط برایشان فراهم شود همه در تلویزیون کار خواهند کرد. این مرزبندیها که تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی از یکدیگر جدا هستند، اشتباه است، مگر شبکه نمایش خانگی و سینما به کشور دیگری تعلق دارد. علیرغم ژست روشنفکری که دوستان گرفتهاند، بدون تعارف تلویزیون پر مخاطبترین رسانه است البته که تلویزیون هم با توجه به حضور فضای مجازی و عصر ارتباطات که در آن قرار داریم بایستی خود را به روز کند و در تولید سریالها و برنامههایش تغییر نگرش داشته باشد. تلویزیون باید از لحاظ سرمایهگذاری و محتوا سطح خود را ارتقا دهد.