حالا شما فکر میکنید او برای کار در ایران (اعم از تراکتور یا هر تیم دیگری) چقدر پول خواهد خواست؟ و آیا محمدرضا زنوزی توانایی پرداخت این مبلغ را دارد؟ اگر او این همه پول داشت، منطقیتر نبود که احسان حاجصفی را در تراکتور نگه دارد؟ یا ترتیبی بدهد که اشکان دژاگه و مسعود شجاعی در واپسین هفتههای قراردادشان در تبریز باقی بمانند؟ این اواخر نشانههای بسیار زیادی از بحران مالی تراکتور بروز کرده و این کاملا در تعارض با داستان حضور کیروش یا هر مربی نامدار دیگری در این تیم است.
مسئله ژانر هم مهم است. اصلاً شما تصور کنید کارلوس کیروش بهطور رایگان حاضر بهکار باشد. داستان این است که او در آستانه ۷۰ سالگی دیگر حوصله کار در حوزه باشگاهی را نخواهد داشت. فضای سرمربیگری در باشگاه با تیم ملی بسیار متفاوت است. تیم ملی سالی دو سه اردو و ۵ یا ۶ مسابقه پیش رو دارد و گاهی هم تورنمنتی پیش میآید که آن هم بهصورت فشرده برگزار خواهد شد.
تیم باشگاهی اما هر روز تمرین دارد، هر هفته بازی است و هر ۲ هفته یکبار مسافرت بین شهری انتظار سرمربی را میکشد. تازه بازیهای برونمرزی احتمالی و جنگ در چند جبهه همزمان هم وجود دارد. به همین دلیل هم معمولا (نه همیشه) مربیان در جوانی کار در حوزه باشگاهی را انتخاب میکنند و بعد که پا به سن گذاشتند دنبال یک نیمکت ملی میروند.شما حالا منتظر باش کارلوس کیروش هدایت تراکتور را بهدست بگیرد و سهیل مهدی در آخرین ساعات به او اعلام کند بازی تیمش ۲۴ساعت عقب افتاده است!