خبرگزاری فارس همین یک هفته پیش در یک گزارش، اعلام کرد که سرانه مصرف برق خانگی در ایران ۶ برابر بیشتر از میانگین جهانی است. اما مشخص نیست که این رسانه برای اعلام چنین گزارهای از چه منبع آماری موثق و معتبری استفاده کرده است. خبرگزاری فارس در این گزارش توصیه کرده که باید نظام قیمتگذاری برق عادلانه شود؛ به این معنا که یارانههای آن حذف و قیمت آن گران شود. دقیقا مشابه همان تجربه و استدلالهایی که در سال ۹۸ برای سه برابر کردن قیمت بنزین وجود داشت.
رد پروپاگاندای گرانی برق را در همین یک هفته اخیر باز هم میتوان پی گرفت؛ مانور تبلیغاتی علیه جیب مصرف کنندگان خانگی برق آغاز شده است. ادامه این مانور با انتشار قبض برق خانه علی کریمی پرسروصدا شد. علی کریمی اوایل هفته جاری قبض برق خانهاش را در اینستاگرام منتشر کرد تا بگوید زمانی که شهروندان با قطعی برق مکرر مواجه هستند، وزارت نیرو اخطار قطعی برق به دلیل عدم پرداخت قبض میدهد. اما این نکتهای نبود که مخاطبان از تصویر قبض برق خانه کریمی برداشت کنند؛ نکتهای که توجه کاربران شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرد مبلغ قبض برق خانه علی کریمی بود که برای یک ماه ۴ میلیون ۶۰۰ هزار تومان بود.
همین عدد بهانه تازهای شد تا مدافعان گران کردن قیمت برق شروع به توضیح استدلالهایشان بکنند. محمد فاضلی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری طی یک یادداشت نوشت: «سهم علی کریمی از رانت برق، با محاسبات فوق حداکثر سالی ۱۲۰ میلیون تومان یارانه برق است. این رقم در میان رقم واقعی رانتهایی که ناعادلانه در اقتصاد انرژی ایران توزیع میشوند هیچ نیست. رقم واقعی به دهها و صدها هزار میلیارد تومان در اشکال مختلف از جمله شامل هدررفت، میرسد.»
به اعتقاد او قیمت حاملهای انرژی در ایران بسیار ارزان است و یارانههای پنهان انرژی باید حذف شود. اما او به چند نکته توجه نمیکند؛ یکی اینکه حجم مصرفی خانگی از انرژی ارزان در ایران در برابر انرژی رایگانی که صنایع فولادی، سیمانی و پتروشیمی میبرند، تقریبا هیچ است.
این صنایع با رانت انرژی رایگان و ارزان سودهای هزار میلیاردی در سال میکنند و سهم مثلا صنایع فولادی در اشتغال حتی به صد هزارنفر هم نمیرسد. ضمن اینکه سرانه مصرف خانگی برق سالانه مردم ایران کمتر از میانگین جهانی است و از همه مهمتر حذف یارانه پنهان حاملهای انرژی در ایران همواره به معنای گرانی سوخت و تورم سایر کالاها بوده است، همچنان که در سال ۸۹ و ۹۸ در افزایش قیمت حاملهای انرژی شاهد بودیم.
فاضلی در مرکز استراتژیک نهاد جمهوری اسلامی نقش برجستهای در اقناع دولت برای گرانی بنزین نیز داشت و به عنوان یکی از کسانی شناخته میشود که پیشنهاد گرانی ۲۰۰ درصدی بنزین در سال ۹۸ را مطرح کرد. او گفته بود: «آیا نباید از دولت و سیاستگذار بخواهیم راههایی برای درمان این مصیبت بزرگ مصرف بیرویه بنزین و سایر انرژیها بیابند؟»
اصرار بر «واقعیسازی قیمت انرژی» که در واقع همان «گرانی» است که با اسم رمز «واقعیسازی» از سوی مدافعان آزادسازی قیمت سوخت تبلیغ میشود، حامیانی در بدنه بخش خصوصی و اتاق بازرگانی نیز دارد. علیرضا کلاهی صمدی عضو هیات نمایندگان اتاق تهران به تازگی گفته: «نرخ انرژی در ایران غیرواقعی بودن است و قیمت غیرواقعی انرژی بدمصرفی را هم با خود به ارمغان آورده است.»
ضربه محکمتر این آدرس دادنها برای گرانی بنزین را مدیرعامل توانیر زد که گفته بود «در ایران ارزانترین برق دنیا را داریم و امسال در طول تاریخ صنعت برق ارزانترین زمانی است که برق عرضه میشود. این باعث میشود که انگیزه لازم برای مصرف بهینه وجود نداشته باشد، حساسیت مردم کمتر شده و دستگاههای بهرهور مورد استفاده قرار گیرد.»
این استدلال مدیرعامل توانیر مبنی بر پرمصرفی خانوادهها درحالی است، عمده خانوادههای ایرانی وسایل برقی عجیب و غریب پرمصرفی در خانههایشان ندارند و شاید اندک شمار خانوادههایی باشند که آن قدر متمول هستند که از وسایل برقی به جز لوازم ضروری استفاده میکنند. اما مسئولان برای تمامی این موارد و الگوهای مصرفی میخواهند یک نسخه را اجرا کنند و آن هم گران کردن همگانی برق است.
چندی پیش اعتماد آنلاین براساس گزارشهای بینالمللی سرانه مصرف برق سالانه ایرانیها را محاسبه کرده و نشان داده مصرف ایرانیها بسیار کمتر از میانگین جهانی است! در گزارش این رسانه، ایران یکی از کممصرفترین کشورهای جهان بوده و ردههای انتهایی مصرف قرار گرفته است، با این حال به شکلی عجیب مسئولان بر اساس قبض برق خانه علی کریمی میخواهند برای همه مردم تصمیم بگیرند!
در شرایط اقتصادی که فقر و معیشت دشوار بحران اکثر خانوادههاست و ۶۰ میلیون نفر ایرانی واجد دریافت یارانه معیشتی شمرده شده که به معنای این است که ۶۰ میلیون نفر از ساکنان ایران یا لب مرز خط فقر یا زیر خط فقر هستند، زمزمههای گرانی برق آن هم در روزهایی که قطعیی مکرر برق، نفس همه را تنگ کرده، گرانی برق سیاست غلطی است که اگر اجرا شود باید منتظر تکرار همان تجربهای بود که در آبان ۹۸ و پس از گرانی بنزین رخ داد.