این هنرمند پیشکسوت درباره لزوم برگزاری رویدادهای هنری در سطح کشور، اظهار میکند: درست است که انجمنها و نهادهای مختلف به همراه دانشگاهها به پرورش و ترغیب نیروهای مناسب را برای برگزاری رویدادهای هنری بسیار کمک میکنند؛ اما باید با مدیریت منسجم و دقیق در تمام کشور، شرایطی را فراهم کنیم که از ظرفیتهای موجود در استانهای مختلف کشور و فضاهای شهری استفاده بهینه و درست شود.
شیخالحکمایی با تاکید بر لزوم داشتن نگاه تخصصی به حوزههای هنری، یادآور میشود: ممکن است یک نفر علاقه به نقاشی و مجسمهسازی داشته باشد و هم دوست داشته باشد نوازندگی و بازیگری کند. اما اگر این فرد بخواهد در یکی از این رشتهها به صورت حرفهای و تأثیرگذار کار کند، حتماً باید در آن مسیر تلاش کند، زحمت بکشد و به حداقلها اکتفا نکند.
این هنرمند مجسمهساز با بیان اینکه «نگاه ما به هنر باید حرفهای و تخصصی باشد»، خاطرنشان میکند: در واقع نگاه تخصصی به هنر باید همانند نگاه تخصصی به حرفه پزشکی باشد. به عنوان مثال حدود ۲۰۰ سال پیش حکیم یا پزشک با تخصص مشخصی وجود نداشت، اما الان تخصصها بسیار زیاد و دقیق شده است. در هنر نیز باید این نگاه تخصصی شکل بگیرد و یک مجسمهساز یا نقاش حرفهای باید تمام مسیرها و فراز و فرودهای رشته تخصصی خود را طی کرده باشد.
او با بیان اینکه «ما در همه عرصههای احتیاج به افراد مؤلف و تأثیرگذار داریم که بتوانند مبدع باشند»، میگوید: استعداد و ظرفیت کافی و لازم در ایران وجود دارد که ما بتوانیم در داخل و عرصههای جهانی جایگاه شایسته خودمان را پیدا کنیم. در واقع اگر بتوانیم آموزش درست بدهیم، شرایط را فراهم و هزینه کنیم و مدیریت دقیق و درست داشته باشیم، میتوانیم با سرعت بیشتری در این مسیر قدم برداریم.
شیخالحکمایی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود به نقش هنر در چرخه اقتصاد اشاره میکند و یادآور میشود: گاهی مجسمهساز با سنگهای عادی که ارزش زیادی هم ندارند، اثری را خلق میکند که میتواند هزاران توریست را به خود جلب کند، دارای ارزش شود و درآمدسازی کند. به عنوان نمونه مجسمه نادرشاه در مشهد مقدس با رقم ناچیزی توسط استاد هوشنگ سیحون ساخته شد، اما امروز فقط شستوشوی آن بالای یک میلیون تومان هزینه میبرد. این موضوع ناشی از نگاهی هنرمندانه و مدیریت درست است برای استفاده از مواد خامی که اطراف ما وجود دارد.
او ادامه میدهد: این نگاه در همه حوزهها میتواند وجود داشته باشد و فقط شامل حوزههای هنری نمیشود. به عنوان مثال ما نفت خام را به خارج از کشور میفروشیم، این نفت در خارج به یک کالای مصرفی تبدیل میشود و بعد ما آن کالا را با ۱۰۰ برابر افزایش قیمت میخریم. بنابراین بهتر است که ما خودمان آن را پالایش کنیم و به آن ارزش افزوده بدهیم.
این هنرمند پیشکسوت تاکید میکند: در اقتصاد هنر نیز یعنی وقتی یک اثر هنری شکل میگیرد در طول زمان این اثر با خودش سرمایه میآورد. در واقع اگر به هنر نگاه درست داشته باشیم میتوانیم درآمد خوبی هم از آن داشته باشیم. امروز ممالکی در دنیا هستند که نفت و گاز ندارند، اما از طریق داشتههای هنری، زندگی خوبی را برای مردمشان رقم میزنند.