وی ادامه داد: دولتها در ایران بیشتر سیاسی هستند و کمتر با برنامه جلو میروند. تنها برنامهای که بعد از انقلاب موفق بود و حدود ۶۰ – ۷۰درصد آن تحقق پیدا کرد، برنامه سوم در دوران آقای خاتمی بود که از سال ۷۹ شروع و تا سال ۸۳ ادامه داشت. در سال ۸۴ آقای خاتمی برنامهی چهارم را به مجلس ارائه داد که یکی از بهترین برنامهها بر روی کاغذ بود اما زمانی که در سال ۸۵ آقای احمدی نژاد روی کار آمد آن برنامه را کنار گذاشت. آقای احمدی نژاد نه برنامه داشت و نه آدم باسوادی در تیم خود.
برنامههای توسعه در ایران اجرا نمیشود
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه بیان کرد: با این اوصاف من خیلی با برنامهی جامع موافق نیستم. برنامههای توسعه در ایران تاکنون اجرا نشده و صرفا دولتها آرمانها و خواستههای خود را در این برنامهها مینویسند بدون آنکه آنها را اجرا کنند. بهترین آرمانها و خواستهها در برنامههای ما است اما اجرا نمیشود. به نظر من دولتها برنامه را به عنوان سندی پیشروی خود قرار میدهند اما هر کار دلشان بخواهد انجام میدهند. بنابراین من با برنامه جامع مخالفم.
پازوکی بیان کرد: ما باید برای اقتصاد سیاستگذاری و ریلگذاری کنیم. باید با مشکلات برخورد علمی و کارشناسی کنیم و جای این برنامهریزی هم سازمان برنامه و بودجه است. وی گفت: من با برنامهی جامع مخالفم. اینکه ما برای همهی جنبههای زندگی مردم از سیر تا پیاز برنامه بریزیم، عملا اجرا نمیشود و تا الان هم اجرا نشده ما در واقع به خودمان دروغ میگوییم. همان مشکلاتی را
که سی سال قبل داشتیم الان هم داریم و این نشان میدهد برنامهها اصلا اجرا نمیشوند.
باید برنامهریزی توسعه داشته باشیم
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: ما باید برنامهریزی توسعه داشته باشیم. این برنامهریزی توسعه ویژگیهایی دارد که اولین ویژگی آن عزم ملی است. مردم باید احساس کنند در این برنامهها سهیم هستند و اگر این برنامه اجرا شود در زندگی آنها تاثیر میگذارد. پس برنامهریزی توسعه عزم ملی و آمار و اطلاعات صحیح میخواهد. وی ادامه داد: ما باید طراحی سیستم کنیم و انضباط اقتصادی را به اقتصاد ایران برگردانیم. این انضباط اقتصادی شامل انضباط پولی در سیستم بانکی و انضباط مالی در سند بودجه است. ما الان به افرادی پول میدهیم که نباید بدهیم. مجلس امسال حدود ۳۰۰میلیارد تومان بودجه جاری خود را بالا برده و چه کسی میتواند جلوی مجلس بایستد؟
ضد برنامه نیستم اما با برنامهی جامع مخالفم
پازوکی بیان کرد: من ضد برنامه نیستم و اتفاقا طرفدار برنامه هستم اما همانطور که گفتم با برنامهی جامع مخالفم چون در ایران تا به حال جواب نداده است. من معتقدم ما به یک برنامهریزی هستهای نیاز داریم. یعنی برای چهار – پنج مشکل اساسی که در کشور وجود دارد، برنامه بریزیم؛ به طور مثال مسئلهی محیط زیست، تورم، کمبود آب و مشکلات صندوقهای بازنشستگی از جمله بحرانهایی است که دولت حتما باید در جهت حل این بحران برنامه داشته باشد.
در اقتصاد بسته به سمت توسعه نمیرویم
پازوکی تاکید کرد: سیاست خارجی ما باید در اختیار توسعه ملی باشد، در صورتی که الان اینگونه نیست. یکی از بزگترین مشکلات ما وابسته بودنِ سیاست خارجه ماست که همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. سیاست خارجی باید در خدمت اقتصاد باشد، الان برعکس است؛ اقتصاد در خدمت سیاست خارجه است. در اقتصاد بسته امکان رفتن به سمت توسعه وجود ندارد. سیاست خارجی باید تسهیل کننده و ادامه دهندهی سیاست داخلی باشد.
وی ادامه داد: وقتی اقتصاد ما بسته است و مثلا امکان ورود تکنولوژی به کشور وجود ندارد، چگونه صنعت ما میتواند با بازار جهانی و کشورهای منطقه رقابت کند، بنابراین برای اینکه صنعت قابل رقابت باشد باید سیاست خارجی در خدمت توسعه و پیشرفت باشد. به نظر من اقتصاد بسته اصلا نیاز به برنامه ندارد و باعث عقبگرد میشود.
برای رشد مستمر اقتصادی باید انضباط پولی و مالی داشته باشیم
پازوکی اظهار کرد: ما باید به دنبال رشد مستمر اقتصادی باشیم و برای اینکه رشد مستمر اقتصادی داشته باشیم، باید انضباط اقتصادی را بر سیستم اقتصادی حاکم کنیم. باید ساختارها را اصلاح کنیم و برای این کار نیاز داریم انضباط پولی در سیستم بانکی به وجود آوریم و سعی کنیم با سیاستهای بخردانه جلوی معوقات بانکی را بگیریم، ارزش پول ملی را ثبات ببخشیم و با هرگونه بیثباتی در بازار پول مقابله کنیم.
وی تاکید کرد: با انضباط پولی باید سعی کنیم نقدینگی را هدایت کنیم و جلوی رشد فزاینده نقدینگی را بگیریم. به نظر من آنچه باعث شده نقدینگی رشد فزایندهای داشته باشد، بیانضباطی پولی در سیستم بانکی است. پس ما برای اینکه جلوی تورم را بگیریم باید نقدینگی را کنترل کنیم و باید انضباط مالی را در اقتصاد درست کنیم.
پازوکی ادامه داد: برای برقراری انضباط مالی باید به سند بودجه نگاه کنیم. کسری بودجه باعث افزایش نقدینگی میشود. در سند بودجه باید هزینههای غیر ضرور را کاهش دهیم و از طرفی درآمدهای دولت را واقعی کنیم و سعی نکنیم از طریق کسری بودجه مخارج را پوشش دهیم. افزایش کسری بودجه به عنوان منبع درآمد دولت یعنی چاپ اسکناس و این یعنی کاهش ارزش پول ملی و نرخ فزاینده تورم.
وی گفت: افزایش تورم وضعیتی را ایجاد میکند که در آن فقرا فقیرتر و پولدارها پولدارتر میشوند. درآمد دولت باید درآمد مولد و واقعی باشد که نامش مولدسازی داراییهای دولت است. دولت باید به جای اینکه پول چاپ کند، داراییهای غیرضرور را بفروشد. پازوکی همچنین با اشاره به بیانضباطیِ اداری گفت: همهجا بهترین نیروی متخصص را جذب دولت میکنند اما در اینجا نیروهایی که جذب میشوند، معمولا با پارتیبازی میآیند.
برنامهریزی توسعه عزم ملی و آمار و اطلاعات صحیح میخواهد
این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: نه تنها برنامهی جامع در ایران تاکنون موفق عمل نکرده است بلکه ما حتی برنامه غیرجامع هم نداریم. دولتها باید برای چالشهای اساسی کشور برنامه بریزند اما حتی همان کار را هم انجام نمیدهند. صرفا یک برنامهی آرمانی مینویسند و کنار میگذارند. دولتها در ایران برنامه ندارند. اگر دولتها با برنامه بیایند به سرعت باید آن برنامه را تبدیل به قانون و بعد اجرا کنند.
وی بیان کرد: برنامهریزی دولت باید برنامهریزی توسعه باشد. برنامهریزی توسعه عزم ملی و آمار و اطلاعات صحیح میخواهد. برنامه را یک دولت کارآمد میتواند پیش ببرد. دولت باید برای مشکلات اصلی کشور برنامه بریزد و سیاستگذاری کند و با این سیاستگذاری بخردانه، کشور را به سمت توسعه هدایت کند. سیاستگذاری هم باید در خدمت توسعه باشد.