متن نامه محمود احمدی نژاد به ولودیمیر زلنسکی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
عالیجناب آقای ولودیمیر الکساندرویچ زلنسکی
رییس جمهوری محترم اوکراین
سلام علیکم
خوشبختانه امروز مقاومت مردم اوکراین از یک سو موجب تکریم و حمایت آشکار ملت های گوناگون، آزادیخواهان و عدالت طلبان جهان از آنها و از سوی دیگر موجب محکومیت گسترده و عمومی تجاوز آشکار حکومت و ارتش روسیه به یک کشور مستقل شده است.
ملت بزرگ ایران نیز، که در دوران اخیر، زخم سنگین ناشی از یک تجاوز جنایتکارانه به سرزمین خود را بر تن دارد، با احساس نفرتی شدید از جنایات ضد بشری متجاوزین و با درکی عمیق از ابعاد مقاومت ملت اوکراین، در کنار مردم شما ایستاده است.
برای اولین بار طی دهه های اخیر، حرکت متحد و عمومی ملت ها در محکومیت تجاوز و تجاوزگر و برای حمایت از مردم اوکراین، علاوه بر واداشتن سیاستمداران و حاکمان کشورها به ویژه مقامات عمدتاً سازشکار اروپا به همراهی با مردم و انجام برخی اقدامات ، موجب رسوایی متجاوزین و کندی حرکت ماشین جنگی روسیه شده است.
همچنین دولت آمریکا که برای ادامه ساخت و پرداخت نظم جدید و در یک توافق پنهانی، منتظر تصرف اوکراین توسط روسیه ظرف چند روز بود، تحت فشار افکار عمومی، مجبور به اتخاذ مواضعی به نفع مردم اوکراین و علیه متجاوز گردید.
آقای رییس جمهور؛
جنابعالی به عنوان یک سیاستمدار آزادیخواه، با تاریخ جهان و به ویژه با گذشته پر از جنگ ، تجاوزگری و درگیری در قاره اروپا آشنا هستید.سیاستمداران و حاکمان مستبد، زیاده خواه و سلطه جوی اروپایی، طی چند صد سال دوران استعمار، به نام عمران و آبادانی، با هجوم و تصرف کشورها در چهار قاره، فقر، جنگ و عقب ماندگی را به ملت ها تحمیل کرده، منابع آنان را به غارت برده و فرهنگ و هویت آنان را پایمال کردند و هم زمان، در جغرافیای اروپا نیز رقابت ها ، درگیری ها و جنگ های گسترده را به راه انداختند.توسعه آگاهی ملت های تحت سلطه و شکل گیری حرکت های استقلال طلبانه و آزادیخواهانه در قرن های ۱۹ و ۲۰ میلادی ، استعمارگران را در تداوم سیاستهای تجاوز طلبانه و ضد بشری، با مشکلات و موانع جدی و بزرگی مواجه ساخت.
دو جنگ بزرگ جهانی، مقدمه تغییر شرایط، تولد آمریکای قدرتمند و مسلط جهانی و برقراری نظمی جدید گردید.جنگ دوم با برنامه ریزی سرمایه داری جهانی به سیطره پنج کشور آمریکا، شوروی، انگلیس، چین و فرانسه در قالب دو قطب ساختگی شرق و غرب بر جهان انجامید و عملاً آن را به دو بخش تحت سلطه آنان تقسیم کرد.دو قطبی که در ظاهر رقیب و معارض یکدیگر ولی در نقشهای بزرگتر و در عمل، مکمل و عامل بقا و دوام یکدیگر بودند.هر کدام برای توجیه اعمال سلطه گرایانه در منطقه تحت نفوذ و همچنین برای مدیریت مردم خود، نیازمند طرف مقابل بودند.
در این دوران، غارت ثروت و نفی هویت ملت ها ، سرکوب آزادی، نقض استقلال و حاکمیت های ملی و سلب حق تعیین سرنوشت ملت ها، به عنوان مولفه های اصلی سیاست، از سوی قدرت ها بر جهان تحمیل شد.
همچنین به راه انداختن و تحمیل جنگ ها ، دخالت در امور حاکمیتی و سرزمینی دیگران ، توسعه پایگاه های امنیتی و نظامی، کودتا علیه دولت های مردمی و مستقل و فشارهای اقتصادی به ملت های آزادیخواه، کارنامه صد در صد مردودی از سیاست ها، برنامه ها و اقدامات سیاسی حاکمان در این دوره را به ثبت رسانده است.
به طور مثال؛ حاکمیت سایه تاریک جنگ و ترویج خصومت و خشونت و اختلاف افکنی بین ملت ها و جوامع از راهبردهای اصلی قدرت ها بوده است. برقراری مسابقه تسلیحاتی و رقابت برای تصاحب سود صدها میلیارد دلاری سالیانه و محکومیت تحمیلی ملت های متخاصم، درگیر و یا نگران و مرعوب به پذیرش به اصطلاح حمایت های قدرت های بزرگ، فلسفه وجودی راهبرد جنگ را تبیین و توجیه می کند. باید تصریح کرد که اقتصاد نظام سلطه و در راس آن نظام سرمایه داری، عملاً و آشکارا یک اقتصاد جنگی است و بدون جنگ امکان حل و فصل مشکلات و تسویه کسری های خود را ندارد.
متاسفانه بزرگترین سازندگان و صادر کنندگان سلاح در جهان ، خود در شورای امنیت سازمان ملل با حق وتو، مسئول باصطلاح برقراری امنیت در جهان شده اند. حلقه بسته ای که در حقیقت همواره طراحان و برنامه ریزان و حامیان اصلی ناامنی ها، جنگ ها و جنگ افروزان بوده اند.
جناب آقای زلنسکی؛
سازمان ملل متحد که در پاسخ به مطالبات تاریخی ملت ها جهت جلوگیری از استعمار ، سلطه گری ، غارتگری و جنگ، برقراری صلح و امنیت پایدار، به رسمیت شناختن استقلال و حقوق اساسی ملت ها و مشارکت دادن آنان در مدیریت جهان، تاسیس شد، با ساز و کار پیچیده ای تحت سلطه همان دوقطب قرار گرفت و استعمار و جهان خواری چند صد ساله به شکل دیگری ادامه یافت.
نظام سلطه با ادعای رهبری جهان و تحت نام فریبندۀ توسعه دموکراسی و آزادی، دایره منافع نامشروع خود را با اتکای ظاهری به موجودیت سازمان ملل و با قدرت نظامی و ماشین جنگی و سرکوبگری در کل جهان گسترش داده است.
در طول چند دهه اخیر به سختی می توان از جنگی بین دو یا چند کشور، اشغالگری و یا از منازعات قومی داخلی در نقاط مختلف جهان سراغ گرفت که عوامل پیدا و پنهان قدرت های جهانی سلطه جو، ایفاگر نقشی اساسی، در یک و یا همه اطراف تقابل های خونین و مخاصمات ویرانگر، نباشند. مایه تعجب و شرمساری تاریخی بشریت است که آنان، همزمان، در شورای امنیت به عنوان مرجع حل و فصل مناقشات و مسئول امنیت جهانی، خود را در مقام قضاوت و صدور احکام بلامنازع و قطعی علیه دیگران قرار داده اند.
جنگ و یا اشغال کره، ویتنام، فلسطین، افغانستان، عراق، سوریه، یمن و جنگ های متعدد در آفریقا صرفاً نمونه هایی از بازی دوگانه قدرت های فاسد جهانی برای مدیریت جهان و تسلط بر ملت ها است.روند رو به تکامل سیر بیداری ملت ها و رشد مطالبه عمومی برای تغییر نظام جهانی سلطه، موجب سقوط حکومت دیکتاتوری و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گردید. بسیاری از ملت ها به طور نسبی آزاد شده و استقلال خود را باز یافتند.
در این حال، خلأ ناشی از حذف نقش تقابل ساختگی پیش گفته که مبنای نظم حاکم بر جهان بوده است، قطب اصلی نظام سلطه یعنی ایالات متحده آمریکا را در تداوم سیاست های سلطه طلبانه جهانی با چالش های اساسی مواجه ساخت.
بدین ترتیب، تروریسم که زاییده اتاق فکر و اندیشه عناصر پشت صحنه سرمایه داری سلطه گر جهانی است، با هدف پر کردن این خلاء و به عنوان قطب توجیه گر نظم یک جانبه و ضد مردمی در سراسر جهان توسعه یافت.
اینک پس از سه دهه، از یک سو با تداوم بیداری انسانی و اوج گیری مطالبه حقوق اساسی برای اعمال حق حاکمیت ملت ها و از دیگر سو با شکست سیاست های اقتصادی و اجتماعی سلطه گران بین المللی و ناکارآمدی ساختارهای تعبیه شده تحمیلی، این نظم یک جانبه، ظالمانه و شیطانی، صرفا با تکیه بر قدرت برتر تسلیحاتی و سلطه نظام بانکی و پولی جهان روا، توانسته است در بستری از ساز و کارهای برآمده از جنگ دوم جهانی، به حیات خود ادامه دهد، اما این نظم نامشروع، اکنون تحت تاثیر رشد و تعالی فکری و فرهنگی و مقاومت ملت ها با ناپایداری و خطر فروپاشی مواجه شده و نَفَس آن به شماره افتاده است.به همین دلیل و با هدف نجات نظام سرمایه داری، سردمداران سلطه گر جهانی به تکاپو افتاده اند تا جریان بیداری و مطالبه انسانی را مدیریت نموده و نظم جدیدی را در راستای تداوم منافع نامشروع خود، و در عین حال متناسب با شرایط جدید، پایه گذاری نمایند.
آنان در یک توافق پنهانی و شیطانی و برای جلوگیری از بروز و ظهور اراده عمومی و حاکمیت ملت ها و در واقع ممانعت از اعمال دموکراسی حقیقی و کامل، یعنی مهار، انحراف و استهلاک امواج بیداری و اراده ورزی ملت ها ، به دنبال ترسیم جغرافیای سیاسی جدیدی در سطح جهان هستند.
هیئت حاکمه ایالات متحده آمریکا، در ازای حفظ رهبری بلامنازع خود در جهان، پذیرفته است تا با دادن امتیازاتی به روسیه و چین، ضمن ارضای بخشی از تمایلات توسعه طلبانه آنها، موافقت آنان را برای ایفای نقش در جهان سه قطبی جدید کسب نماید.پذیرش چنین نقشی از سوی روسیه و چین در حالی برنامه ریزی شده است که این دو کشور آن را گشایش مسیری برای تحقق رویاهای زیاده خواهانه آتی خود ارزیابی می کنند، گشایشی که، در شرایط حاضر، طریق دیگری برای آن متصور نیست.برنامه تهاجم به اوکراین و تصرف آن و در ادامه بازیابی بخش های اصلی شوروی سابق را باید گام اول برای ایجاد تغییرات بزرگ و استقرار نظم جدید مد نظر آنان به شمار آورد.به زعم آنان اشغال اوکراین، تصرف تایوان توسط چین و سلطه آمریکا بر ایران، حلقه اولیه طرح را تکمیل کرده و علاوه بر آن به مناقشات چند ده ساله پایان می داد.
جناب آقای رییس جمهور؛
علاوه بر آثار ملی و منطقه ای، اهمیت و آثار بین المللی مقاومت مردم اوکراین در برابر این تهاجم شیطانی را باید در بر هم زدن و شکست نسبی و یا کامل این نقشه ضد انسانی ارزیابی کرد.
مقاومتی که با حمایت بسیار گسترده و آگاهانه عموم ملت های جهان همراه شده است.اینجانب عمیقاً بر این باورم که مقاومت ملی اوکراین و استقبال جهانی ملت ها از آن، به زعم بسیاری از دلسوزان، اندیشمندان و مصلحان، فرصتی تاریخی برای ظهور اراده عمومی جهانی در جهت غلبه بر قدرت های فاسد و شیطانی و آزادی از قید استعمار و سلطه سیاست های ضد بشری سرمایه داری را فراهم ساخته است.سرمایه داری لجام گسیخته ای که دموکراسی، آزادی و همه ارزشهای مشترک بشری را به گروگان گرفته و سلطه آن بر جهان ، حاصلی جز فقر و شکاف طبقاتی ، جدایی و تقابل کشورها، تسلط گروههایی اندک بر سرنوشت ملتها، حاکمیت سایه تهدید و جنگ بر بخش وسیعی از جهان و برقراری جریان یک سویه ثروت از تمام جهان به مرکز سرمایه داری جهانی در بر نداشته است.
آقای رییس جمهور؛
حمله به اوکراین نه تنها جلوه ای آشکار، از چهره خشن و ضد مردمی تمرکز قدرت و ثروت و تلاش برای ارضای روحیه قدرت طلبی، خودکامگی، خودشیفتگی و شهرت طلبی امثال آقای پوتین را به نمایش گذاشت، بلکه موجب افشای نقش ضد بشری سلطه گران و برنامه های دراز مدت آنان برای تداوم سلطه بر جهان و تحمیل وضع نابسامان بر مردم مظلوم کشورهای مختلف شده است.
سقوط اوکراین گام اول برای شکل گیری دوران جدیدی از مناسبات قدرت و سلطه به حساب می آمد، واقعیتی که چین، روسیه و آمریکا، متفقاً آن را قطعی و بسیار قریب الوقوع برآورد کرده بودند. بسیاری از سران اروپا از این توافق مطلع و البته از این بابت ناراضی بودند. مقاومت قهرمانانه مردم اوکراین و عدم دستیابی متجاوزین به پیش فرض های تعیین شده، موجب اعجاب طرف های سه گانه این طرح ضد انسانی شده است.
هیئت حاکمه آمریکا با مشاهده وضعیت جدید، در تلاش جهت کمک به متجاوزین، به بهانه حفظ شما و تشکیل دولت در تبعید، از شما خواست تا صحنه دفاع و مقاومت را خالی نموده و به همراه خانواده، به آنان پناهنده شوید. نتیجه این امر از دست رفتن روحیه و فروپاشی جریان مقاومت ملی و سقوط قریب الوقوع اوکراین و اسارت واقعی یک ملت و اشغال سرزمین، نفی هویت و نسل کشی های به مراتب بزرگتر در مناطق مختلف آن کشور بود. مردانگی و ایستادگی شما ، توطئه ابلیس و شیاطین انسان نما در شرق و غرب عالم را خنثی کرد و نقطه عطف درخشانی را در تاریخ حیات شما و ملت فداکار اوکراین به ویژه مدافعان از جان گذشته آن کشور به ثبت رساند. بر این باورم که همه ملت ها و آحاد بشر باید با همبستگی و حمایت همه جانبه، ضمن قدرشناسی از فداکاری های به عمل آمده ، به استمرار این مقاومت کمک نمایند و از آن افتخاری جهانی برای بشریت در به تسلیم کشاندن شیاطین بسازند.
از آنجا که طرح اشغال کامل اوکراین شکست خورده است، آنان در توطئه ای جدید به دنبال تقسیم اوکراین هستند و معلوم است که این کار، بدون موافقت و همراهی آمریکا شدنی نیست. ملت اوکراین و رهبران آن، ضمن حفظ و تداوم هوشیاری، باید این توطئه جدید را نیز خنثی نمایند. بر مردم و سردمداران اروپا نیز فرض است که در این زمینه به طور یکپارچه از اوکراین حمایت نمایند و مانع از پذیرش و اجرای این توطئه توسط آمریکا شوند.
آقای رییس جمهور؛
نیک می دانید تا زمانی که قدرت به طور انحصاری در شورای امنیت سازمان ملل و ثروت و ساختار پولی و بانکی جهان، به طور انحصاری در دست عده ای خاص و سرمایه دار بین المللی است ، ساز و کارهای سازمان ملل، همچون گذشته، برای تثبیت، تداوم و گسترش این وضع مورد سوءاستفاده قرار خواهد گرفت و غول رسانهای جهانی نیز به طور کامل زمینه ساز و توجیه کننده اقدامات آنان خواهد بود. وقتی کسانی به صرف داشتن انبارهای مملو از سلاح های اتمی، شیمیایی، میکروبی، هارپ و امثال آن خود را صاحب حق بیشتر و انحصاری و مالک کشورها و مردم جهان دانسته و اصرار دارند اراده خود را بر ملت ها تحمیل کنند، آیا می توان شرایط بهتری را انتظار داشت؟
با این وصف و تا زمانی که عده ای خود را برتر و دیگران را شهروندان درجه دو قلمداد کرده و دوام حاکمیت سیاسی و اقتصادی خود را در نفی دیگران می جویند، شرایط نامناسب جهان، فقر، محرومیت، ناامنی و جنگ همچنان در بخش های وسیعی از جهان ادامه داشته و گسترش خواهد یافت.
آقای رییس جمهور؛
تصدیق می فرمایید که وضع موجود قابل دوام نیست زیرا نظام سلطه اکنون بیش از هر زمان دیگری برای اداره امور جهان ناتوان شده و ساز و کارها و سیاست های ناعادلانه در بن بست قرار گرفته است. جهان نیازمند تغییر و تحول اساسی و استقرار نظمی بر اساس منافع و مصالح بشری است. نظمی که بر پایه به رسمیت شناختن حقوق اساسی و کامل تک تک انسانها و با مشارکت و نظارت دائمی آنان برپا شود.نظمی که در سایۀ آزادی کامل و بی قید و شرط و عدالت همه جانبه برای همگان تضمین شود.قدرت و ثروت طبیعی در اختیار همه باشد و هر نوع انحصار و احتکار در قدرت و ثروت، ممنوع باشد.نظمی که در آن تمام انسانها عزیز و محترم باشند و به طور مساوی از همه حقوق برخوردار و در ثروت طبیعی شریک باشند.
نظمی که در آن اثری از فقر، شکاف طبقاتی، بی عدالتی و تبعیض و جنگ، تهدید و ناامنی نباشد. این نظم جز با همدلی و مهربانی و اتحاد و همراهی تمامی آزادی خواهان و عدالت طلبان و آحاد مردم جهان بر پا نمی شود.تردید ندارم که اراده الهی، منجی موعود و حضرت مسیح علیهما السلام هدایتگر و یاور ملت ها در برپایی این نظم خواهند بود.
از جناب عالی به عنوان فردی آزادیخواه و از همه انسانهای آزاده دعوت می کنم که همه با هم به جریان عمومی انسانها بپیوندیم و برای برپایی آن جهان بسیار زیبا، انسانی و دوست داشتنی همراهی و تلاش نماییم.
مرگ حقیقتی زیبا است که همه در آن با پروردگارمان ملاقات می نماییم پس چه بهتر که مرگمان در مقابله با تجاوز، ظلم، دفاع از آزادی و عدالت، اصلاح وضع جهان، برپایی نظمی انسانی و صیانت از خاک وطن و حفاظت از ناموسمان باشد.
از خداوند منان برای همه ملت ها و به ویژه ملت اوکراین، سلامتی، عزت، موفقیت، امنیت، رفاه و رفع فقر، ناامنی، تجاوز، جنگ و رفع ستم از همه ملت ها به ویژه ملت های فلسطین، سوریه، یمن و افغانستان و برای جنابعالی موفقیت در انجام رسالت مهم دفاع از مردم و سرزمین مادری مسئلت دارم.