گروه سیاسی: عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «پرسشی از دولت محترم» در روزنامه اعتماد نوشت: این یادداشت درصدد طرح پرسشی اساسی از دولت محترم است. امیدوارم که با حسن ظن به سوال نگاه کنید. پاسخ ندادن آن نیز دردی را درمان نمیکند، جز اینکه مشکلآفرین نیز هست. پاسخ آن برای خودتان نیز مفید است. در این یادداشت میخواهم چند دوره انتقال دولت از هاشمی به خاتمی سپس به احمدینژاد و در ادامه به روحانی و در پایان رییسی را مقایسه کنم.
فرض میکنیم که سال انتخاب فرد نیز به حساب نفر قبلی باشد. در دو سال پایانی آقای هاشمی متوسط تورم سالانه حدود ۲۰ درصد بود. در دو سال اول خاتمی به ۱۹ درصد کاهش یافت و در دو سال بعدی او به حدود ۱۲ درصد تنزل یافت که روند بسیار خوبی بود. البته در دو سال اول خاتمی این کاهش تورم در شرایطی پیش آمد که درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت به پایینترین ارقام خود رسیده بود و کشور به شدت در تنگنای ارزی قرار داشت. پس چرا بهرغم کاهش شدید درآمدهای ارزی توانستند تورم را تا حدی کم کنند؟ هنگامی که خاتمی رفت، نرخ تورم سالانه در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ باز هم حدود ۱۲ درصد بود. ولی در دو سال اول احمدینژاد دو باره افزایش یافت و این نرخ در این دو سال بهطور میانگین به حدود ۱۵ درصد رسید. جالب اینکه درآمدهای ارزی دولت احمدینژاد نه تنها کاهش نیافت که به شدت زیاد شده بود.
هنگامی که احمدینژاد رفت متوسط نرخ تورم سالانه در دو سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲، حدود ۳۲ درصد شد و این آغاز فاجعه بود، ولی نکته بسیار مهم این است که این نرخ در دو سال اول روحانی به حدود ۱۴ درصد رسید که خیلی کاهش چشمگیری بود. در حالی که درآمدهای نفتی روحانی نیز نسبت به دو سال آخر احمدینژاد به شدت کاهش یافته بود. هنگامی که روحانی رفت، متوسط نرخ تورم دو سال آخر او به حدود ۴۰ درصد رسید که خیلی بالا بود. ولی این نرخ در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ (امسال) نیز همچنان بیشتر از این رقم است و احتمالا در خوشبینانهترین حالت و با توجه به روند نزولی تورم در دو ماه اخیر به همان میزان دو سال آخر روحانی برسد، در حالی که درآمدهای نفتی این دولت خیلی خیلی بیشتر از دو سال آخر روحانی است.
بررسی بولتن آماری سالانه اوپک نشان میدهد که ارزش صادرات نفت ایران در سال ۱۴۰۱، به ۴۳ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با ۲۶ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۰ و ۸ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ و ۱۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۸ افزایش چشمگیری داشته و به میزان ۶۱ میلیارد دلار ارزش صادرات نفتی در سال ۱۳۹۷ که تحریمهای امریکا علیه صادرات نفت ایران احیا شد، نزدیک شده است. اینکه هر روز به فروش بیشتر نفت افتخار شود، مساله مردم نیست؛ آثار این فروش در کسب و کار و سفره مردم مهم است.
پرسش این است که این تفاوتها ناشی از چیست؟ چرا در دو دولت شما و احمدینژاد بهرغم بهبود درآمدهای نفتی وضع بدتر میشود ولی در دولت خاتمی و روحانی بهرغم کاهش درآمدهای نفتی وضع بهتر میشود؟ آماده شنیدن پاسخ شما هستیم؛ ولی اگر پاسخ ندادید که امیدوارم دولت محترم پاسخ بدهند، خودم اجمالا به چند عامل مهم اشاره خواهم کرد. شفافیت، نظارتپذیری، عقلانیت اقتصادی و ایجاد امید و چشمانداز نسبت به آینده و بهبود روابط خارجی علل اصلی این تفاوت هستند که در یادداشت دیگری هر کدام را توضیح میدهم.
فرض میکنیم که سال انتخاب فرد نیز به حساب نفر قبلی باشد. در دو سال پایانی آقای هاشمی متوسط تورم سالانه حدود ۲۰ درصد بود. در دو سال اول خاتمی به ۱۹ درصد کاهش یافت و در دو سال بعدی او به حدود ۱۲ درصد تنزل یافت که روند بسیار خوبی بود. البته در دو سال اول خاتمی این کاهش تورم در شرایطی پیش آمد که درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت به پایینترین ارقام خود رسیده بود و کشور به شدت در تنگنای ارزی قرار داشت. پس چرا بهرغم کاهش شدید درآمدهای ارزی توانستند تورم را تا حدی کم کنند؟ هنگامی که خاتمی رفت، نرخ تورم سالانه در سال ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴ باز هم حدود ۱۲ درصد بود. ولی در دو سال اول احمدینژاد دو باره افزایش یافت و این نرخ در این دو سال بهطور میانگین به حدود ۱۵ درصد رسید. جالب اینکه درآمدهای ارزی دولت احمدینژاد نه تنها کاهش نیافت که به شدت زیاد شده بود.
هنگامی که احمدینژاد رفت متوسط نرخ تورم سالانه در دو سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲، حدود ۳۲ درصد شد و این آغاز فاجعه بود، ولی نکته بسیار مهم این است که این نرخ در دو سال اول روحانی به حدود ۱۴ درصد رسید که خیلی کاهش چشمگیری بود. در حالی که درآمدهای نفتی روحانی نیز نسبت به دو سال آخر احمدینژاد به شدت کاهش یافته بود. هنگامی که روحانی رفت، متوسط نرخ تورم دو سال آخر او به حدود ۴۰ درصد رسید که خیلی بالا بود. ولی این نرخ در سال ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ (امسال) نیز همچنان بیشتر از این رقم است و احتمالا در خوشبینانهترین حالت و با توجه به روند نزولی تورم در دو ماه اخیر به همان میزان دو سال آخر روحانی برسد، در حالی که درآمدهای نفتی این دولت خیلی خیلی بیشتر از دو سال آخر روحانی است.
بررسی بولتن آماری سالانه اوپک نشان میدهد که ارزش صادرات نفت ایران در سال ۱۴۰۱، به ۴۳ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با ۲۶ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۰ و ۸ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۹ و ۱۹ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۸ افزایش چشمگیری داشته و به میزان ۶۱ میلیارد دلار ارزش صادرات نفتی در سال ۱۳۹۷ که تحریمهای امریکا علیه صادرات نفت ایران احیا شد، نزدیک شده است. اینکه هر روز به فروش بیشتر نفت افتخار شود، مساله مردم نیست؛ آثار این فروش در کسب و کار و سفره مردم مهم است.
پرسش این است که این تفاوتها ناشی از چیست؟ چرا در دو دولت شما و احمدینژاد بهرغم بهبود درآمدهای نفتی وضع بدتر میشود ولی در دولت خاتمی و روحانی بهرغم کاهش درآمدهای نفتی وضع بهتر میشود؟ آماده شنیدن پاسخ شما هستیم؛ ولی اگر پاسخ ندادید که امیدوارم دولت محترم پاسخ بدهند، خودم اجمالا به چند عامل مهم اشاره خواهم کرد. شفافیت، نظارتپذیری، عقلانیت اقتصادی و ایجاد امید و چشمانداز نسبت به آینده و بهبود روابط خارجی علل اصلی این تفاوت هستند که در یادداشت دیگری هر کدام را توضیح میدهم.