«تابناک باتو» استیون کینگ نویسنده مشهور آمریکایی با نوشتن بیش از ۲۰۰ کتاب در ژانر وحشت به آقای وحشت شهرت پیدا کرده است. داستانهای کینگ در دهههای گذشته نه تنها ترسناک بوده و تنها برای قشر بزرگسالان نوشته شده است بلکه جنجالهای بسیاری نیز به همراه داشته است.
تقریباً بیش از نیمی از داستانهای کینگ در زمان انتشار خود علاوه بر جذب مخاطبان جنجالهای بسیاری نیز ایجاد کرده است که آخرین مورد آن درباره داستان “آن” بود که نقدهای بسیاری به انتخاب شخصیتها در باشگاه بازندهها بود.
کتاب آن داستان هفت نوجوان است که تصمیم میگیرند با موجودی شیطانی به نام پنی وایز مبارزه کنند که در قالب دلقک بچهها را فریب داده و از ترس آنها تغذیه میکند.
هر کدام از رمان و داستانهای ترسناک کینگ آنقدر جنجال برانگیز و جذاب بود که بسیاری از کارگردانان هالیوود بارها از این آثار برای خلق فیلمهای سینمایی استفاده کردند. ولی شاید هیچ کس جرات نکرد درباره رمان “خشم” این نویسنده آمریکایی صحبت کند و یا از روی آن فیلم بسازد.
رمان خشم اولین بار در سال ۱۹۷۷ توسط کینگ نوشته شد، ولی ۲۰ سال طول کشید که آن را چاپ کند. این رمان یک تریلر روانشناختی است که حتی خود کینگ اولین بار آن را با نام مستعار ریچارد باچمن چاپ کرد. داستان این رمان تیراندازی در مدارس ابتدایی است که بر اساس حوادث واقعی در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی کشور آمریکا الهام گرفته شده است.
کینگ حتی وقتی خواست این رمان را با نام خودش منتشر کند، ترجیح داد در سال ۲۰۱۳ با عنوان “تفنگها” به صورت مستند منتشر کند. ولی چرا این رمان اینقدر جنجال برانگیز بوده که حتی آقای وحشت از انتشار آن منصرف شده است؟ البته لازم به ذکر است که این رمان مدت کوتاهی وارد بازار کتاب شد، ولی بلافاصله با درخواست نویسنده جمعآوری شد.
داستان خشم ماجرای پسری به نام “چارلی دکر” دانشآموز دبیرستانی است که با گروگان گرفتن همکلاسیها و معلم ریاضی اقدام به تیراندازی به سمت آنها میکند. موضوع خود داستان نیست بلکه حوادث واقعی است که بعد از انتشار این کتاب رخ داده است. کینگ خودش برای نوشتن این داستان از اتفاقات واقعی الهام گرفته بود، ولی تقریباً پنج حادثه تیراندازی در مدارس با الهام از داستان کینگ اتفاق افتاد.
در تمام این پنج حادثه تیراندازی معلوم شد که شخص مسلح یک کپی از رمان خشم استیون کینگ را قبلاً مطالعه کرده بود. تمام این اتفاقات در همان سال ۱۹۷۷ رخ دادند و به همین خاطر کینگ تمام نسخههای کتابش را از بازار جمع کرد.
ایبنا