پسر نوجوانی که مدعی است دوستش را کشت، چون او را مورد آزار قرار داده و فیلم گرفته بود، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
شرق، مأموران پلیس دو سال قبل در جریان قتل پسر جوانی قرار گرفتند که گفته میشد به دلیل اصابت ضربات چاقو به بیمارستان منتقل شده و جانش را از دست داده است. شاهدان عینی که جوان مجروح را به بیمارستان منتقل کرده بودند، گفتند: ما این جوان را کنار جاده پیدا کردیم. او به دلیل چاقویی که بر شکمش وارد شده بود، خونریزی شدیدی داشت و نمیتوانست خوب حرف بزند و راه برود. او بهسختی سعی میکرد خودش را به حاشیه جاده بکشاند و کمک بگیرد که ما او را پیدا کردیم.
این پسر درحالیکه توانی برای حرفزدن نداشت گفت: کیانوش او را مجروح کرده است. مأموران با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات گسترده خود را برای بازداشت کیانوش آغاز و یک روز بعد او را در خانهاش شناسایی کردند. کیانوش بعد از دستگیری به قتل دوستش رامین اعتراف کرد و گفت: من سه سال از رامین کوچکتر بودم. او ۱۹ ساله بود و من ۱۶ سال دارم. رامین خیلی به من ابراز محبت میکرد و میگفت: دلش میخواهد با من دوست شود، من هم حرفش را قبول کردم و رابطه دوستانه ما شکل گرفت تا اینکه چند ماه قبل او من را به خانهاش دعوت کرد، من هم فکر کردم یک رابطه دوستانه است و به خانهاش رفتم، اما رامین کاری با من کرد که زندگیام دگرگون شد.
متهم گفت: او به من تعرض کرد و از این صحنه فیلم گرفت. کاری که با من کرد، من را تا مرز خودکشی برد و تصمیم گرفتم خودم را بکشم، اما بعد پشیمان شدم. مدتی بعد از این ماجرا سراغ رامین رفتم و گفتم فیلم را پاک کن من هم فراموش میکنم با من چه کردهای، اما رامین زیر بار نمیرفت. او هربار من را با فیلم تهدید میکرد و میگفت: کاری میکند که من نابود شوم. کیانوش در ادامه اعترافاتش گفت: از تهدیدهای رامین خسته شده بودم. او هم من را مورد آزار قرار داد و زندگیام را سیاه کرد، هم من را تهدید میکرد و میگفت: برای همه تعریف میکند چه اتفاقی برایم افتاده است. روز حادثه با هم قرار گذاشتیم که من آن فیلم را بگیرم، اما درگیری بین ما ایجاد شد. رامین فیلم را نداد و من هم او را با چاقو زدم.
بعد از گفتههای پسر جوان و با توجه به شکایت اولیای دم و سایر مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی پدر و مادر رامین درخواست قصاص کردند. آنها گفتند: با توجه به اینکه کیانوش آبروی ما را برده و تهمت زشتی به پسر ما زده است، حاضر به گذشت نیستیم و درخواست مجازات قصاص داریم.
وقتی نوبت به متهم رسید، او در جایگاه قرار گرفت و گفت: من قبول دارم که رامین را کشتم، اما او وادارم کرد این کار را بکنم؛ البته من هیچ قصدی برای کشتن نداشتم. او به من تعرض کرد و فیلم گرفت و با آن فیلم از من اخاذی و من را وادار میکرد به حرفهایش گوش کنم. روز حادثه ما باهم قرار داشتیم که او فیلم را به من بدهد، اما مقاومت کرد و گفت: این کار را نمیکند. همین هم باعث درگیری ما شد. من فقط قصد داشتم فیلم را از او بگیرم. به سمتش حمله کردم تا تلفن همراهش را بگیرم. موفق نشدم بههمینخاطر وقتی به من حمله کرد، این بار چاقو کشیدم و به او ضربه زدم. بعد گوشی را برداشتم و رفتم. در این هنگام قاضی گفت: نه گوشی پیدا شده است و نه فیلمی که ادعا میکنی از تو تهیه شده موجود است، توضیح بده گوشی را چه کردی؟ متهم گفت: گوشی را به دوستم دادم تا قفلش را باز و فیلم را پاک کند، اما نتوانست. بههمینخاطر او هم گوشی را به دوستش داد، اما نفر دوم هم نتوانسته بود قفل گوشی را باز کند. در نهایت آنها گوشی را شکستند و در یک رودخانه انداختند.
متهم گفت: من و رامین در یک پارک قرار داشتیم تا گوشی را به من بدهد، وقتی موبایل را از او گرفتم و چاقو زدم فرار کردم، او زنده بود و او را کنار جاده پیدا کردند، شاید عامل مرگش چیز دیگری باشد. بعد از گفتههای متهم کارشناس تربیتی و روانی نظر خود را درباره شخصیت کیانوش و اظهارات او به دادگاه ارائه داد و وکیلمدافع نیز دفاعیات خود را مطرح کرد.
او گفت: با توجه به اینکه موکل من نوجوان است و حرمت قتل را نمیدانسته، درخواست دارم با توجه به ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی که مربوط به نوجوانهاست مورد محاکمه قرار گیرد. ضمن اینکه او به خاطر عملی که مقتول انجام داده، بهشدت آسیب دیده است. قضات با پایان جلسه دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند.