استادیار گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی درباره واژههایی که اخیرا توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی جایگزین شدهاند و شوخیهایی که در فضای مجازی با آنها میشود اظهار کرد: اینکه بخواهیم در مورد برخورد مردم با واژههای فرهنگستان بر اساس مدت زمان محدودی قضاوت کنیم، به نظر کار درستی نیست؛ در واقع فرآیندهای زبانی معمولا فرآیندهای زمانبری است. برای همین بخصوص در کاری مثل کار فرهنگستان که زیرمجموعه بحث برنامهریزی زبانی است، نمیتوان انتظار داشت که تصمیمی درباره زبان بگیریم و تغییری را خواستار شویم و بلافاصله اتفاق بیفتد و مردم شروع به عمل کردن به پیشنهادها کنند. البته برای قضاوت در مورد دلیل برخورد مردم با بحث واژهسازی و واژهگزینی باید فعل آن از ابتدا درنظر گرفته شود.
او با اشاره به سابقه زیاد واژهگزینی گفت: پیش از شکلگیری فرهنگستانها حتی در گذشته و در ادبیات کلاسیک ما آثاری بودهاند که نویسندگان در آنها معادلهایی را برای کلمات عربی به کار میبردند، اینها کم کم در زبان فارسی جا افتادند. در واقع پیشنهاد معادل و واژهگزینی، فرآیند سابقهداری است. منتها اینکه حالا مردم با واژگان پیشنهادی شوخی میکنند، به نظر من لزوما چیز بدی نیست، حتی فکر میکنم این نشان میدهد دانش زبانی مردم بالا رفته که به فرآیندهای شکلگیری واژگان و ساختار واژگان دقت میکنند.
بیات افزود: قبلا فقط برخی خواص دغدغه واژههای پیشنهادی فرهنگستان را داشتند که در آثارشان منعکس میشد و بعضی از این واژههای پیشنهادی را نقد میکردند. ولی امروزه این مسئله عمومیتر شده و این شوخیها نشان میدهد تعداد بیشتری از مردم دغدغه زبان فارسی را دارند و به نظر من این اتفاق خوبی است. البته این را هم باید در نظر گرفت که گاهی آنچه مردم با آن شوخی میکنند اصلا پیشنهاد فرهنگستان نیست؛ مثلا از برنامههای طنز رسانهها گرفته شده و یا ساخته خود مردم است. ولی اگر اتفاقی را که برای واژههای فعلی فرهنگستان میافتد با دورههای پیشین مقایسه کنیم به نظرم میتوان نتیجه روشنی از آن گرفت.
این عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در ادامه با بیان اینکه جا افتادن واژههای پیشنهادی فرهنگستان بعضی وقتها دههها طول میکشد، گفت: خیلیها که در این حوزهها مطالعه ندارند، احتمالا نمیدانند کلماتی که امروزه در زبان فارسی جا افتادهاند در زبان فارسی نبودهاند؛ کلماتی مثل «آتشنشان»، «زمینشناسی»، «هواپیما»، «قرارداد» و … همه پیشنهاد فرهنگستان اول بودهاند.
او یادآور شد: صادق هدایت در یکی از آثارش، «فرهنگ فرهنگستان»، با بیان طنزی از بعضی از این کلمات انتقاد میکند، البته لزوما از کلمات انتقاد نمیکند و بعضی وقتها از توضیحی که برای کلمه نوشته شده، انتقاد میکند. اما امروزه خیلی از اینها جا افتاده و عادی شدهاند. شاید کسی آن موقع پیشبینی نمیکرد که این کلمات اینطور در زبان فارسی رواج پیدا کند. از پیشنهادهای اخیر فرهنگستان هم بعضی از موارد رواج پیدا کردهاند ولی همانطور که گفتم نمیتوان انتظار داشت مردمی که به استفاده از یک واژه عادت کردهاند به سرعت عادت زبانیشان را تغییر دهند، حتی گاهی این مسئله مستلزم تغییر نسلها است، یعنی وقتی نسل جدیدی بیاید از طریق سیستم آموزشی یا رسانهها کلمههای جدید برایش آشناتر است و دیگر آنها را به کار میبرد.
حسین بیات سپس در پاسخ به سوالی درخصوص مسئولیت نهادهای دیگر و مسئولیت اجتماعی نسبت به حفظ زبان فارسی بیان کرد: در مسائلی مثل موضوع واژهگزینی ما نمیتوانیم جامعه را به طور کلی مقصر بدانیم و اصلا این یک بحث فرهنگی و اتفاقی است که گاهی به طور طبیعی در زبان میافتد، پس نمیتوانیم با یک نگاه قضاوتکننده بگوییم که اشکال این کار از کجاست؛ واقعیت این است که زبانها پدیدههای پویایی هستند و تغییرات در آنها اتفاق میافتد و استفاده مردم از زبان هم معمولا به عنوان یک ابزار است، پس به هر شکلی که راحتتر هستند از آن استفاده میکنند؛ عموم مردم اینطورند.
این مدرس زبان و ادبیات فارسی افزود: افراد خاصی هم هستند که با زبان به عنوان ابزار کارشان سر و کار دارند، مثلا نویسنده یا مترجم هستند. اینها باید دقت کافی را در کاربرد زبان داشته باشند، اما عموم مردم از عواملی در استفاده از زبان تاثیر میگیرند که خیلی وقتها خودآگاه نیست، مثلا آن چیزی است که در نظام آموزشی یاد میگیرند یا در رسانهها میبینند. امروزه با وجود غلبه رسانهها میبینیم که خیلی کاربردهای زبانی مردم خیلی وقتها حتی تحتتاثیر اشتباهاتی قرار میگیرد. برای همین خیلی نمیشود از مردم انتظار داشته باشیم و بگوییم که آنها باید دانششان را به حدی برسانند که پیشنهادهای فرهنگستان را درک کنند.
او در ادامه با تاکید بر موضوعی که مردم باید بدانند گفت: کسانی که در فرهنگستان فعالیت دارند و فرآیندهای طولانی منتهی به پیشنهاد واژگان را انجام میدهند و در آن نقش دارند، آدمهای عادی نیستند و دانش زبانیشان دانشی تخصصی است و نخبههای این حوزه هستند یا سعی شده تا نخبههای این حوزه انتخاب شوند. اینطور نیست که بر اساس ذوق و سلیقه شخصیشان یا تصمیم ناگهانیای که یک دفعه به ذهنشان میرسد، معادلها را پیشنهاد کنند. معمولا مراحل طولانی و برنامهریزیشدهای طی و منجر به واژگان پیشنهادی فرهنگستان میشود. به نظرم دانستن این موضوع ضروری است چون گاهی شوخیهایی که با فرهنگستان میشود نشان میدهد که احیانا بعضیها فکر میکنند این اتفاق ناگهانی و بدون برنامهریزی قبلی میافتد.
بیات همچنین با بیان اینکه نیازی نیست مردم در مباحث مربوط به واژهسازی و مواردی مثل این که امری تخصصی است، دخالتی داشته باشند اظهار کرد: یکی از انتقادهایی که درباره واژگان پیشنهادی فرهنگستان در افکار عمومی مطرح میشود این است که در مقابل یک واژه انگلیسی واژهای پیشنهاد شده که کاملا فارسی نیست، مثلا یک جزء عربی دارد یا از عربی گرفته شده است، اما نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که وقتی میگوییم «فارسی»، از فارسی سره یا پاک حرف نمیزنیم، چون زبان پاک اصلا وجود ندارد. اجزایی که در زبان فارسی قرنهاست پذیرفته شده و جا افتادهاند، فارسی محسوب میشوند. قرار نیست که واژههای پیشنهادی فرهنگستان لزوما ریشه فارسی باستان یا پهلوی داشته باشند، بلکه ممکن است اجزایی داشته باشند که در اصل فارسی نیستند، اما فارسیزبانهای امروزی آن را پذیرفتهاند. انتظار ما از واژهسازی نباید این باشد که سراغ فارسی سره برود.