وارد بیمارستان اکبرآبادی که میشوی، شلوغی و انتظار آدمهایی که میخواهند کودک تازهمتولدشدهشان را تحویل بگیرند، بیشتر از همهچیز به چشم میآید. همه صندلیهای انتظار پر است. روی شیشه پذیرش نوشته شده: «برای کسانی که تحت پوشش بیمه سلامت هستند، زایمان به صورت رایگان انجام میشود». روی تکهکاغذ دیگری هم درباره نحوه گرفتن شناسنامه فرزندان تازهمتولدشده توضیحاتی را نوشتهاند. جلوی پذیرش ایستادهام و منتظرم نوبتم شود. زن از پشت شیشه نگاهم میکند و در میان ازدحام آدمها کارم را میپرسد. خیلی جدی میگویم: «من اچآیوی مثبت هستم. میخواهم بدانم برای زایمان پذیرشم میکنید یا نه». چهره مسئول پذیرش تغییر نمیکند. اما آدمها آرامآرام از کنارم پراکنده میشوند. زن متصدی پذیرش میگوید: «هفته چندم بارداری هستید؟» بعد از کمی مکث میگویم: چهارماههام. صدای پچپچهها و استغفراللههای مداوم را میشنوم. زن میگوید: «بچه از ازدواج شرعیه؟» شناسنامهام را روی میز میگذارم و فرم را میگیرم. نامم را مینویسم و برای روز چهارشنبه هفته آینده، وقت معاینه میگذارد و بعد میگوید: «خیلی دیر اومدیها. ماه چهارمه…، شاید دیر شده باشه».
درمانگاه خیریه سیدالشهدا دومین جایی است که سر زدهام. جلوی میز پذیرش ایستادهام و منتظرم تا منشی کمی سرش خلوت شود و جوابم را بدهد. سرش را بالا میکند و بیخیال میگوید: امرتون؟ برایش تعریف میکنم اچآیوی مثبت هستم و میخواهم برای کشیدن دندان عقل پذیرش شوم. حالا زن جدیتر نگاهم میکند و میپرسد از چه راهی مثبت شدهام. میگویم: فرقی میکنه خانم؟ یعنی من اگر معتاد باشم، یا از همسرم گرفته باشم، یا…، در پذیرش شما فرقی میکنه؟ منشی راهنماییام میکند تا با داخلی دفتر مدیریت درمانگاه تماس بگیرم. به دفتر مدیریت زنگ میزنم و آنها خیلی محترمانه از پذیرشم سرباز میزنند. مدیر دفتر آقای رئیس میگوید: «ما امکان پذیرش شما را نداریم. یعنی دستگاههای پیشرفته نداریم که بتوانیم بیماران با ریسک بالا را پذیرش کنیم. شما اگر زحمت بکشید و به بیمارستان امامخمینی بروید، آنها به شما کمک خواهند کرد». اصرار میکنم و میگویم: «من اصلا وظیفه ندارم به شما بگویم که اچآیوی مثبت هستم. شما موظفید که هر بیماری را پذیرش کنید و با این پیشفرض که همه مثبت هستند، بعد از هر بار استفاده و ویزیت بیمار، یونیتها را ضدعفونی کنید. این کار هم نیاز به تجهیزات خاصی ندارد…». منشی اما تأکید میکند که متأسف است و من را به بیمارستان امام خمینی ارجاع میدهد… .
خیابان جمالزاده، تقاطع خیابان نصرت و فرصت، یکی از کلینیکهای نیمهخصوصی دندانپزشکی قرار دارد. از پلهها بالا میروم و میگویم که میخواهم برای کشیدن دندان عقل توسط فلان دکتر خاص، ویزیت شوم، اما اچآیوی مثبت هستم. منشی فرمی را روبهرویم قرار میدهد تا پر کنم و اطلاعاتم را بنویسم. فرم را پر کردهام و منتظرم تا آن را تحویل بگیرند. بعد از یکربع، منشی میگوید اینجا مشکلی با پذیرش من ندارند، اما پزشکان از ویزیت من امتناع میکنند و به دلیل استرسی که دارند! ممکن است خدمات لازم به من ارائه نشود. به منشی توضیح میدهم که صرف کشیدن یک دندان، هیچکس را به اچآیوی دچار نمیکند. منشی شرمنده است و آرام توی گوشم میگوید: «شما برو فردا بیا و نگو هم اچآیوی داری. من خودم پذیرشت میکنم…».
مطب پزشک زنان در خیابان ستارخان تهران خلوت خلوت است. از منشی برای چکاپ کلی، وقت میخواهم و منشی پس از گرفتن ویزیت، نامم را در دفتر ثبت میکند. ۴٠ هزار تومان ویزیت را پرداخت میکنم و میگویم: «البته به خانم دکتر بفرمایید من اچآیوی دارم. حتما به فکر ضدعفونیکردن وسایلشان باشند…، منشی خودش را جمع و با تردید نگاهم میکند. بعد هم بدون اینکه شکبرانگیز باشد سرش را پایین میاندازد و به داخل اتاق دکتر میرود. بعد از چند دقیقه همانطور که انتظار داشتم از ویزیتم سر باز زده میشود. دلیل هم ساده است: خانم دکتر سردرد دارند و هیچ بیماری را ویزیت نمیکنند. درمانگاه مرکزی فرهنگیان در خیابان امامخمینی قرار دارد. همان بهانه کشیدن دندان عقل را با ذکر این نکته که اچآیوی مثبت هستم، به منشی یادآوری میکنم. منشی نامم را در فهرست وارد میکند و بدون هیچ سؤالی وقت ١١ آذر را برایم ثبت میکند. درست یک روز پس از روز جهانی ایدز… . بیمارستان کسری درست روبهروی روزنامه قرار دارد. وارد میشوم و جلوی میز پذیرش میایستم. میگویم باردار هستم و در هفته چهارم بارداری قرار دارم و میخواهم زایمانم در این بیمارستان انجام شود. پاسخ کاملا روشنکننده است: در ابتدا باید به عنوان بیمار یکی از پزشکان سهامدار بیمارستان کسری ویزیت شوم و در صورت تأیید ایشان، بیمارستان کسری من را پذیرش خواهد کرد… .اینها روایت یک خبرنگار از یک روز با اچآیوی مثبت بود. اما قصه این آدمها بسیار متفاوتتر از همه ماست. مهین ٣۴ ساله است و بهتازگی دومین فرزندش را به دنیا آورده. مهین از همسرش مبتلا شده و شرایط زندگی خوبی ندارد. او ماجرای بهدنیاآوردن پسر چهارماههاش، میلاد، را اینگونه تعریف میکند: «من پسر اولم هفتساله است و خدا را شکر، سالم. درباره بچه دومم اما مشکلات زیادی داشتم و تحت نظر هیچ پزشکی هم نبودم. فقط میدانستم چون مثبت هستم، بچه باید حتما با سزارین به دنیا بیاید که احتمال انتقال بیماری به او کم شود. درد زایمان که شروع شده بود، به یکی از زایشگاههای جنوب تهران رفتم و وقتی فهمیدند مثبت هستم، اصلا پذیرشم نکردند. با آن درد شدید زایمان، به بیمارستان دیگری رفتم. آنجا هم پذیرشم نکردند. حالم خیلی بد بود و درد داشتم و میترسیدم بچه به دنیا بیاید. همانجا وسط بیمارستان نشستم و شروع کردم به هوارکشیدن. گفتم از دستتان شکایت میکنم. آنها اما توجهی نداشتند. بالاخره وقتی دیدند به هیچ عنوان از بیمارستان خارج نمیشوم، با توهین و نفرین پذیرشم کردند…». مهین بغض کرده است و ادامه میدهد: «در این مدتی که منتظر بودم، چند بار نیاز به دستشوییرفتن داشتم و پرستار میگفت حتی حق نداری وارد دستشویی ما شوی و من را از دستشویی بیرون کرد. اتاقم را از بیماران دیگر جدا کردند و هیچ بهیاری هم بالای سرم نبود. یادم میآید وقتی میخواستند در اتاق را باز کنند، دستگیره را با دستمال پاک میکردند، در اتاق ماسک میزدند و بچهام را هم قبول نمیکردند که بغل کنند و برایم بیاورند. مادرم به عنوان همراه در بیمارستان کنارم بود و شما نمیدانید چقدر توهین تحمل کرد. چقدر تحقیر شدم…، من اینها را از عوام انتظار داشتم، اما از کادر پزشکی نه».
قلم، انگ و ترس و ساختن یک تصویر غیرواقعی از بیماری ایدز از سوی افراد و نهادهای مختلف بهویژه رسانهها موجب شده مبتلایان به ایدز علاوه بر داشتن رنج بیماری، دچار انواع صدمات اجتماعی، فرهنگی و معنوی شوند که این مسئله درد آنان را نسبت به بیماران دیگر دوچندان کرده است. هرچند به گفته مسئولان، مراکز درمانی موظف به پذیرش بیماران اچآیوی مثبت هستند، اما بسیاری از این مراکز از پذیرش آنها سرباز میزنند. درحالیکه مراکز درمانی موظف هستند هر بیماری را مثبت فرض کرده و بعد از هر ویزیت بیمار، تمامی وسایل خود را ضدعفونی کنند.
ایدز بیماری است،جرم نیست
«سه هفته تا سه ماه گذشته رفتار پرخطر داشتهای؟ مثل رابطه جنسی غیرایمن یا مصرف سرنگ مشکوک؟ این را باید بدانی که انتقال ویروس به هیچوجه نجابت فرد را زیر سوال نمیبرد. ویروس ایدز فقط از راه خون یا ترشحات مخاطی انتقال پیدا میکند. بوسیدن، بغل کردن و دست دادن هیچ انتقالی را در پی ندارد. مهمتر از این خون خشک شده هم ویروسی برای انتقال ندارد. از زمانی که خون شروع میکند به دلمه بستن و خشک شدن، ویروسهای فعال ایدز آن میمیرند. بنابراین خون آلوده هم بعد از خشک شدن ناقل ویروس نیست.»
جهان صنعت، این نخستین توضیحاتی است که از طرف مشاور حاضر در اتوبوس ایدز به مراجعهکنندگان ارائه میشود. هدف اصلی شروع به کار این کمپین از بین بردن تابوهایی است که درباره بیماری ایدز در جامعه رایج است. ایدز هم نوعی بیماری است مثل بیماریهای عفونی دیگر که فرد ممکن است از راههای انتقال متفاوت به آن دچار شده باشد.
من هم آزمایش اچآیوی میدهم
کمپین اطلاعرسانی «من هم آزمایش اچآیوی میدهم» با هدف افزایش اطلاعرسانی در زمینه اچآیوی، کمک به شناسایی افراد اچآیوی مثبت جدید، انجام تست رایگان توسط کارشناسان آموزش دیده، اطلاعرسانی در خصوص درمان، معرفی مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری، معرفی باشگاههای مثبت فعال در زمینه اچآیوی، کاهش انگ و تبعیض نسبت به افراد مبتلا و جذب حمایت نسبت به افراد مبتلا با نیروهای متخصصص و دورهدیده در زمینه مشاوره و آزمایش اچآیوی از هجدهم آبانماه در مناطق مختلف غرب تهران با اتوبوس ایدز فعالیت میکند.
دکتر محمدرضا سیدقاسمی از پایهگذاران این برنامه به «جهان صنعت» میگوید: استقبال مردم برای ما غیرقابل پیشبینی بود و خوشحالیم که مردم تصوراتشان نسبت به بیماری ایدز در حال تغییر است. مهمترین مشکلی که درباره بیماری ایدز وجود دارد، عدم آگاهی و تابو بودن این بیماری است. متاسفانه جامعه همیشه تلاش کرده است درباره این بیماری صحبتی نشود و کمتر توضیحی در این باره داده شده است.
آگاهی، بیماری را کنترل میکند
قاسمی انگی که به بیماران اچآیوی مثبت زده میشود را مهمترین دلیل برای ترس از این بیماری میداند و تاکید میکند: مبتلایان به ایدز مثل سایر بیماران در نخستین مرحله نیازمند برخورد درست خانواده و جامعه هستند. اینکه دانشآموزی از مدرسه اخراج شود به دلیل اچآیوی مثبت بودن، بدترین اتفاقی است که میتواند برای یک بیمار رخ دهد. این مشکل فقط با فرهنگسازی و افزایش فعالیتهایی شبیه اتوبوس ایدز حل میشود. نباید فراموش کنیم، آگاهی از این بیماری امکان ابتلا به آن و در مراحل بعدی رشد آن را در فرد بسیار کاهش میدهد.
وی میگوید: برای افزایش آگاهی و فرهنگسازی با همکاری وزارت بهداشت، سازمان رفاه شهری شهرداری، دانشگاه ایران و موسسه پیام آوران همیاری طرح اتوبوس ایدز را اجرایی کردیم. قرار بود این طرح در تابستان اجرایی شود که به دلیل مشکلاتی موفق به اجرایی شدن آن تا آبانماه امسال نشدیم.
مشارکت NGOها و سازمانهای دولتی مربوطه راه را هموار میکند
قاسمی تاکید میکند طرحهایی شبیه به «اتوبوس ایدز» با همکاری گروههای مردم نهاد و سازمانهای دولتی بازخورد و نتیجه بسیار بهتری دارد. برای مثال در همین پروژه اگر همکاری وزارت بهداشت برای تامین کیتهای آزمایش و سازمان رفاه شهرداری برای ایجاد فضای مناسب و امن در میادین اصلی شهر نبود، امکان اجرای این طرح را به تنهایی نداشتیم بنابراین تصمیم داریم برنامههای بعدی را هم مشارکتی انجام دهیم تا در نهایت بهترین نتیجه را شاهد باشیم.
اتوبوس ایدز راه خود را ادامه میدهد
قاسمی در پاسخ به این سوال «جهانصنعت» که در پایان این دوره ۱۸ روز مناطق دیگری را هم پوشش خواهید داد یا برنامه را تمدید میکنید، میگوید: این طرح با استقبال بسیاری و کمک برخی از همشهریان روبهرو شد حتی در محله فرحزاد به دلیل فاصله زیادی که بین اتوبوس آزمایش و کمپ مشاوران بود یکی از مغازهها دو روز کامل محل کارش را در اختیار گروه قرار داد. این اتفاقها باعث شد تا طرح را تمدید کنیم. در مرحله بعدی به محله هرندی، پایانه غرب اتوبوسرانی تهران و محلههای پرخطر دیگر که در حال شناسایی آنها هستیم، خواهیم رفت. ساعت حضور اتوبوس ایدز در این مناطق از صبح تا ۷ بعدازظهر خواهد بود تا زمان بیشتری برای فعالیت داشته باشیم.
مدیر موسسه همیاری به تلاش برای ادامه فعالیت در شهرهای دیگر خبر داد و تاکید کرد: یزد، ورامین و اهواز در فهرست برنامههای آینده قرار دارند و سعی میکنیم شهرهای دیگری را هم تحت پوشش قرار دهیم. نزدیکترین برنامه سهشنبه ۱۰ آذر است که به ورامین میرویم.
لزوم کاهش حساسیت و افزایش توجه به ایدز
به گفته قاسمی، باید حساسیتهای بیدلیل نسبت به بیماری ایدز را کاهش دهیم و از سوی دیگر توجه جامعه را به این بیماری افزایش دهیم. مادران باردار در گروهی قرار دارند که در صورت رفتار پرخطر و آزمایش دادن میتوانند روند بیماری را کنترل کنند و نوزادی سالم به دنیا آورند. در صورت کنترل بیماری مادر، ویروس به نوزاد منتقل نمیشود و باید روند زایمان را به ایمن ترین شکل ممکن انجام داد تا خون آلوده مادر به نوزاد منتقل نشود. قاسمی هنر را یکی از بهترین روشهای کمک به بیماران مبتلا به ایدز میداند و تئاتر ربان قرمز را که سال گذشته درباره ازدواج بیماران مبتلا به ایدز اجرا شد بسیار موفقیتآمیز دانست.
عکسالعمل مردم در مواجهه با آزمایش
میزهای مشاوران قبل از آزمایش شلوغ و پرازدحام است، زنان و مردان در گروههای سنی مختلف و تیپهای اجتماعی متفاوت در صفها منتظر هستند تا مشاوران با آنها صحبت کنند. از پسر نوجوان ۱۶ ساله، زن مسن همراه دختر جوان و نوجوانش تا سرباز وظیفه از همه طیف حضور دارند. استرس و نگرانی در چشمهای مراجعهکنندهها به وضوح دیده میشود. نوجوان ۱۶ سالهای که به مشاور میگوید: رفتار پرخطر جنسی داشته است و اما آنقدر برایش اهمیت داشته که به موقع و آگاهانه در اتوبوس ایدز برای مشاوره و آزمایش حضور یافته است. مادری که به دختر نوجوانش بروشور را قبل از آزمایش میدهد و دختر با بیتفاوتی میگوید: «به چه درد من میخوره» و مادر هم میگوید: «آگاه میشی مادر. خیلی مهمه«. سربازی که وقتی مشاور برای او توضیح میدهد سرش را پایین انداخته و به چشمان پزشک نگاه نمیکند. آیا ترسیده؟ جواب آزمایشش مثبت بوده؟ همه نوع سوال به ذهن آدم هجوم میآورد اما چیزی که به وضوح بین مراجعهکنندگان دیده میشود و خودشان هم به آن اذعان میکنند و صفهای طولانی برای آزمایش هم اثبات میکند این است که مردم از وجود چنین طرحی خوشحال هستند و رضایت دارند. این نشاندهنده استقبال مردمی است که تاکنون اینطور شفاف و بدون ترس و خجالت نتواسته بودند در فضای عمومی به پزشکی مراجعه کنند و آزمایش ایدز دهند و در زمینه بیماری احتمالیشان از طریق مشاوران آگاه شوند. مردمی که پس از گذشت این همه سال از مشاهده نخستین ویروس ایدز در کشور، همچنان با تابوی سنگینی برای بررسی وضعیت بدنی خود به لحاظ ایدز مواجهند و با فشار و قضاوت اجتماعی و نبود امکانات و آگاهی کافی و ترس روز به روز هم از این بررسی دور شدند اما حالا اگر چنین طرحهایی ادامه پیدا کند،آگاهی بیشتر و ناقلان این ویروس کمتر میشود.
خانم خزایی، یکی از مشاوران شروع به صحبت کردن با من میکند. درباره راههای انتقال ایدز اطلاعی داری؟ در پاسخ به سوالش گفتم فکر میکنم رابطه جنسی، استفاده از سرنگ آلوده و فرآوردههای خونی آلوده از راههای انتقال ویروس باشد.
خزایی تایید میکند و میگوید: «رابطه جنسی در صورت ایمن نبودن یکی از راههای انتقال ویروس است. رابطه جنسی ایمن رابطهای است که حتی در هر پوزیشن کاندوم عوض شود. وی پوزیشن معقدی را به دلیل انتقال باکتریهای روده خطرناک ترین نوع رابطه میداند. بهترین نوع و ایمنترین کاندوم برای رابطه ایمن جنس «لاتکس» است.»
«دوره پنجره»؛یکی از دورههای خاموش ایدز
خزایی عنوان میکند: ویروس اچآیوی بعد از ورود به بدن در مدت سه هفته تا سه ماه ممکن است در آزمایش مشخص نشود به این زمان «دوره پنجره» میگوییم. به همین دلیل توصیه میکنیم بعد از آخرین رفتار پرخطر یک بار بعد از سه هفته و یک بار بعد از سه ماه فرد حتما آزمایش دهد. چون ممکن است در آزمایش نخست ویروس مشخص نشود.
ویروس اچآیوی هیچ علامت و نشانهای برای آگاه شدن ندارد. فقط گاهی غدد لنفافی متورم میشود. بعد از ورود ویروس به بدن سیستم ایمنی تحت تاثیر قرار میگیرد. سیستم ایمنی بدن ضعیف میشود در مقابل کوچکترین آلودگیها واکنش نشان میدهد. مثلا سرماخوردگی که بعد از یک هفته بهبود پیدا میکند تا سه ماه طول میکشد. ویروس اچآیوی ممکن است ۵ تا ۲۰ سال در بدن فرد وجود داشته باشد و او حتی متوجه نشود.
ناآگاهی مردم سبب فشار اجتماعی به بیماران ایدز میشود
به گفته این کارشناس بین افرادی که برای مشاوره مراجعه کردند حتی گروه سنی پایین نوجوان هم داشتیم و یک مورد زن کارتنخوابی که باردار بود. خزایی معتقد است: استرس قبل از آزمایش بسیار طبیعی است و ما به عنوان مشاور وظیفه داریم ذهن فرد را آماده کنیم که هیچ مشکلی وجود ندارد و در صورت مثبت بودن تست آنها را به مراکز مشاوره رفتاری انتقال میدهیم تا آزمایشهای تکمیلی انجام شود.
خزایی تاکید میکند: سکوت درباره این بیماری هیچ مشکلی را حل نمیکند، باید هر روز اطلاعات جامعه را نسبت به این بیماری افزایش دهیم. نوجوانها در مدرسه باید درباره راههای انتقال ایدز آگاه شوند.
همچنین مصرف مواد مخدر هم به شکل مخدر و تزریق و هم به شکل محرک افراد را در گروه دوم پرخطرها قرار میدهد. مواد محرک چون روی سلولهای مغز تاثیر میگذارد و کنترل جنسی فرد را سخت میکند امکان رفتارهای پرخطر بعد از آن وجود دارد.
تست اچآیوی بدون مشاور خطرناک است
خزایی نوع گفتوگوی مشاور با مراجعهکننده را بسیار مهم بیان میکند و میگوید: فردی که احساس میکند به تست نیاز دارد تمام تلاش خود را کرده است تا با این مساله روبهرو شود بنابراین رفتار و گفت وگوی مناسب با وی بسیار مهم است و کوچک ترین اشتباهی در برخورد با مراجعهکننده ممکن است وی را دچار استرس و ترس بیش از حد کند و حتی باعث شود فرد ادامه پروسه را ترک کند. به گفته او شاید همین موضوع دلیل عدم فروش کیتهای آزمایش در داروخانهها باشد.
تابوشکنی نیاز آموزش مناسب است
مینو محرز، رییس مرکز تحقیقات ایدز بیمارستان امام خمینی چندی پیش در مصاحبهای عنوان کرده بود: «باید از پنهانکاری درباره ایدز دست برداریم. سلامت جوانان ما در خطر است. با پنهانکاری به نتیجه نخواهیم رسید.» وی چندی پیش به برنامهای در سیما جهت آموزش و آگاهسازی مردم در خصوص نحوه انتقال بیماری ایدز دعوت میشود اما از وی میخواهند از واژه کاندوم استفاده نشود. اگر تصمیم به آگاهسازی است، دیگر این پنهانکاری چه مفهومی دارد؟ وسیلهای جهت جلوگیری از انتقال بیماریهای میکروبی و آلودگیهای عفونی چرا باید جزو تابوهای سیما پس از این همه سال باشد؟
ساعت نزدیک ۷ شب است و مردم هنوز هم برای مشاوره شدن و آزمایش دادن حضور دارند. با وجود اینکه دکتر قاسمی به دلیل محرمانه بودن پاسخ تست، آماری از مثبت بودن آزمایش افراد به «جهانصنعت» نداد، از چهرههای خوشحال و غمگین افراد میشد حدس زد جواب تستها چه بوده است. جواب آزمایش اچآیوی هرچه باشد، نباید فراموش کرد این بیماری هم بیماری است شبیه دیگر بیماریها. باید تابوهای اطلاعرسانی ایدز را شکست تا به نتایج مثبت رسید اگر خواهان جامعه سالمتری هستیم.
- شهرزاد همتی – روزنامه شرق