گروه سیاسی: شنیدههای موثق حاکیست با توجه به نتایج نظرسنجیها رسمی در باره میزان اندک مشارکت در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ طی روزهای اخیر در برخی جلسات سران اصولگرایان، بحثی جدی بر سر امکان حضور محمود احمدینژاد و تایید صلاحیتش توسط شورای نگهبان صورت گرفته است.
بنا به این گزارشها، خروجی این جلسات این بوده که با گرفتن ضمانتهایی از وی، صلاحیتش تایید و در انتخابات خردادماه سال آینده شرکت کند زیرا او در حال حاضر تنها چهرهای است که در درون نظام و طیف راست توانایی کشاندن طیفهایی از جامعه خصوصا بدنه عام جامعه به پای صندوقهای آرا را دارد. یک فعال اصولگرا به خبرنگار بهارنیوز اظهار داشت: «بله، اخیرا کاندیداتوری احمدینژاد برای انتخابات ۱۴۰۰ بررسی شده است اما چون در صورت این امر وی یقننا برنده انتخابات خواهد بود، بحثی جدی برای نحوه و مذاکرات پشتپرده جهت تعامل با او و گرفتن تضمینهایی برای جلوگیری از وقوع تضادهای حاکمیتی در حال بررسی است.» طبق نظرسنجیهای بسیار معتبری که عموما امکان انتشار عمومی نیافتهاند با توجه به اوضاع نابسامان کنونی کشور خصوصا در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و روابط بینالملل و … میزان مشارکت در انتخابات آینده اصلا مناسب نیست. در همین نظرسنجیها، احمدینژاد در صدر کاندیداهای احتمالی قرار دارد و با فاصله زیاد با اقبال عمومی مواجه است لذا بزرگان اصولگرا با همه ناراحتیهایی که از دور دوم مدیریتی احمدینژاد دارند به این نتیجه رسیدهاند که با چراغ سبزی مدیریت شده به او، تنور انتخابات را گرم کنند. طبق همین گزارش، مخالفتهایی جدی هم با کاندیداتوری او وجود دارد اما به مثابه مصلحتاندیشی و حفظ آبروی نظام، نیاز به بالا بردن مشارکت مردم در انتخابات آینده اصل و معیار گرفته شده لذا تقریبا اجماعی بر سر حضور رییسجمهور سابق در بین بدنهی فعالان اصولگرا شکل گرفته است. بر اساس این ارزیابی و تحلیل که با واقعیات امروز سیاسی کشور هم سنخیت دارد، اصلاحطلبان حتی اگر با چهرههای اصلی خود نیز وارد عرصه انتخابات شوند و صلاحیتشان هم مورد تایید قرار بگیرند بدلیل اینکه بدنه اجتماعی رای خود را به دلیل عملکرد فاجعهبار دولت روحانی به طور کامل از دست داده و به قول صادق زیباکلام حتی با جرثقیل نیز پای صندوق نمیآیند ناچارا از درون اصولگرایان چهرهایکه توان گسیل و تهییج افکار عمومی را دارد وارد عرصه کنند و او کسی نیست جز احمدینژاد. در عین حال تنها در یک صورت این موضوع «کاندیداتوری و تایید صلاحیت احمدینژاد» منتفی خواهد شد: کاندیداتوری ابراهیم رییسی. در چنین صورتی مشخص خواهد بود که اراده بدنه اصلی نظام، انتخاب وی برای این مسوولیت «ریاستجمهوری» میباشد لذا از کاندیداتوری احمدینژاد همچون انتخابات سال ۹۶ ممانعت به عمل خواهد آمد و همچون انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ با علم به مشارکت پایین، شطرنج سیاسی و انتخاباتی را مدیریت نموده و توجه چندانی به «آمار مشارکت» نیز نخواهند داشت. بر این اساس، اصولگرایان برای اخذ تصمیم نهایی، منتظر تعیین تکلیف ابراهیم رییسی برای انتخابات ۱۴۰۰ هستند. او بیاید دور احمدینژاد را خط قرمز خواهند کشید و به انتخابات اسفند۹۸ گونه رضایت خواهند داد و به احتمال فراوان و آنگونه که از لابلای برخی تحلیلهای آنها میتوان استنباط نمود، علت مشارکت پایین را هم به «ویروس کرونا» ربط خواهند داد! اما رییسی اگر نیاید اصولگرایان سعی خواهند کرد با احمدینژاد، با یک تیر دو هدف بزنند. هم تنور انتخابات را گرم کنند و هم با مهندسی و گرفتن تضمینهایی از او «با تعابیر و راهکارهایی همچون میثاقنامه!» چراغ سبز حضور مجددش در پاستور را روشن کنند.
بنا به این گزارشها، خروجی این جلسات این بوده که با گرفتن ضمانتهایی از وی، صلاحیتش تایید و در انتخابات خردادماه سال آینده شرکت کند زیرا او در حال حاضر تنها چهرهای است که در درون نظام و طیف راست توانایی کشاندن طیفهایی از جامعه خصوصا بدنه عام جامعه به پای صندوقهای آرا را دارد. یک فعال اصولگرا به خبرنگار بهارنیوز اظهار داشت: «بله، اخیرا کاندیداتوری احمدینژاد برای انتخابات ۱۴۰۰ بررسی شده است اما چون در صورت این امر وی یقننا برنده انتخابات خواهد بود، بحثی جدی برای نحوه و مذاکرات پشتپرده جهت تعامل با او و گرفتن تضمینهایی برای جلوگیری از وقوع تضادهای حاکمیتی در حال بررسی است.» طبق نظرسنجیهای بسیار معتبری که عموما امکان انتشار عمومی نیافتهاند با توجه به اوضاع نابسامان کنونی کشور خصوصا در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و روابط بینالملل و … میزان مشارکت در انتخابات آینده اصلا مناسب نیست. در همین نظرسنجیها، احمدینژاد در صدر کاندیداهای احتمالی قرار دارد و با فاصله زیاد با اقبال عمومی مواجه است لذا بزرگان اصولگرا با همه ناراحتیهایی که از دور دوم مدیریتی احمدینژاد دارند به این نتیجه رسیدهاند که با چراغ سبزی مدیریت شده به او، تنور انتخابات را گرم کنند. طبق همین گزارش، مخالفتهایی جدی هم با کاندیداتوری او وجود دارد اما به مثابه مصلحتاندیشی و حفظ آبروی نظام، نیاز به بالا بردن مشارکت مردم در انتخابات آینده اصل و معیار گرفته شده لذا تقریبا اجماعی بر سر حضور رییسجمهور سابق در بین بدنهی فعالان اصولگرا شکل گرفته است. بر اساس این ارزیابی و تحلیل که با واقعیات امروز سیاسی کشور هم سنخیت دارد، اصلاحطلبان حتی اگر با چهرههای اصلی خود نیز وارد عرصه انتخابات شوند و صلاحیتشان هم مورد تایید قرار بگیرند بدلیل اینکه بدنه اجتماعی رای خود را به دلیل عملکرد فاجعهبار دولت روحانی به طور کامل از دست داده و به قول صادق زیباکلام حتی با جرثقیل نیز پای صندوق نمیآیند ناچارا از درون اصولگرایان چهرهایکه توان گسیل و تهییج افکار عمومی را دارد وارد عرصه کنند و او کسی نیست جز احمدینژاد. در عین حال تنها در یک صورت این موضوع «کاندیداتوری و تایید صلاحیت احمدینژاد» منتفی خواهد شد: کاندیداتوری ابراهیم رییسی. در چنین صورتی مشخص خواهد بود که اراده بدنه اصلی نظام، انتخاب وی برای این مسوولیت «ریاستجمهوری» میباشد لذا از کاندیداتوری احمدینژاد همچون انتخابات سال ۹۶ ممانعت به عمل خواهد آمد و همچون انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ با علم به مشارکت پایین، شطرنج سیاسی و انتخاباتی را مدیریت نموده و توجه چندانی به «آمار مشارکت» نیز نخواهند داشت. بر این اساس، اصولگرایان برای اخذ تصمیم نهایی، منتظر تعیین تکلیف ابراهیم رییسی برای انتخابات ۱۴۰۰ هستند. او بیاید دور احمدینژاد را خط قرمز خواهند کشید و به انتخابات اسفند۹۸ گونه رضایت خواهند داد و به احتمال فراوان و آنگونه که از لابلای برخی تحلیلهای آنها میتوان استنباط نمود، علت مشارکت پایین را هم به «ویروس کرونا» ربط خواهند داد! اما رییسی اگر نیاید اصولگرایان سعی خواهند کرد با احمدینژاد، با یک تیر دو هدف بزنند. هم تنور انتخابات را گرم کنند و هم با مهندسی و گرفتن تضمینهایی از او «با تعابیر و راهکارهایی همچون میثاقنامه!» چراغ سبز حضور مجددش در پاستور را روشن کنند.