گروه سیاسی: روزنامه شرق نوشت: درباره تأثیر انتخاب آقای بایدن بر منطقه جنوب غرب آسیا، اولین جایی که تأثیر وجود دارد، بحث بحران فلسطین است.
آقای ترامپ بحران فلسطین را از چشم اسرائیل نگاه میکرد و بر اساس خواست اسرائیل عمل میکرد و با معامله قرن دست اسرائیل را باز گذاشت که هرچه دلش میخواهد انجام دهد و هر جایی که دوست داشت ضمیمه کند. درحالیکه آقای بایدن اینگونه نیست.
اولا طرح دو دولت را قبول دارد و هر گونه اقدام مغایر با قطعنامههای بینالمللی بهویژه قطعنامه ۲۴۲ را قبول ندارد. ممکن است برخی از کارهایی که ترامپ انجام داده مثل انتقال سفارت به قدس را برنگرداند، اما ایشان اعلام کرد که اولا من یک کنسولگری در شرق قدس افتتاح خواهم کرد و این یعنی گفتوگو با فلسطینیها. ثانیا گفته سفارت فلسطین را برمیگردانم به آمریکا که ترامپ بسته بود و گفتوگو بین این دو باید برای ایجاد دو دولت شروع شود. این تحولی است که قطعا امثال آقای نتانیاهو از آن استقبال نمیکنند و در برابر آن هم عصبانی خواهند شد.
موضوع دومی که تأثیرگذاری این تحول در آمریکا را خواهد داشت، درون رژیم صهیونیستی است. آقای نتانیاهو بیشتر قائم به ترامپ بود و الان با رفتن ترامپ دچار بحران خواهد شد. من تصور میکنم ممکن است تحت فشار داخل به انتخابات زودرس برود که تمام نظرسنجیها نشان میدهد نسبت به گذشته رأی کمتری ممکن است به دست بیاورد و این یعنی جابهجایی قدرت در میان صهیونیستها.
نکته دیگری که وجود دارد، مسئله عربستان سعودی است. عربستان با امضای ۴۵۰ میلیارد دلار خریدهای مختلف ازجمله تسلیحاتی از آمریکا، چک سفیدی از ترامپ گرفته بود برای انجام هر جنایتی؛ درحالیکه بایدن چنین چیزی را نمیپذیرد و در مورد خاشقجی دقیقا موضع گرفت و گفت دستوری که آقای بنسلمان داد، کشتن او و تکهتکهکردنش، یک جنایت است و ما با عربستان باید قاطع برخورد کنیم. این نشان میدهد که نوع رابطه آمریکا و عربستان بهراحتی گذشته نخواهد بود و همراه با تنش خواهد بود؛ امارات و بحرین نیز همچنین.
آقای بایدن نظرش بر این است که جنگ یمن باید جمع بشود و این را اعلام کرده است. این یعنی با اعلام شکست عربستان، این جنگ به پایان خواهد رسید و این میتواند پیامدهایی منفی برای عربستان داشته باشد.
آقای بایدن اعلام کرده است که از عراق و افغانستان عقبنشینی میکند. این هم به نظرم فرصت مناسبی است. حضور آمریکا، حضور همراه با تنش خواهد بود و عقبنشینی آن به صلح در منطقه کمک میکند و این هم یک تحول است. در مورد سوریه بعید میدانم تحول یا تغییر زیادی در موضعگیری آمریکا اتفاق بیفتد.
در مورد ایران هم اعلام کرده که به توافق هستهای برمیگردم، اما نظر من این است که بدون ازبینبردن و لغو همه فرمانهای یکجانبهای که آقای ترامپ داده و مغایر توافق هستهای بودهاند، تنها بازگشت به توافق هستهای ارزش چندانی نخواهد داشت. برای نمونه در بحث بانکی، طبق توافق هستهای باید تحریمها برداشته شود. ترامپ در فرمانی جداگانه ۱۸ بانک ایرانی را یکماهونیم پیش تحریم کرده بود. اگر این فرمان لغو نشود، حتی اگر آمریکا به توافق برگردد، متأسفانه تحول چندانی اتفاق نمیافتد. بنابراین نوع رابطه بین ایران و آمریکا، مسئلهای پیچیده و طولانی خواهد بود تا اینکه شکل مناسب خودش را پیدا کند.
آقای ترامپ بحران فلسطین را از چشم اسرائیل نگاه میکرد و بر اساس خواست اسرائیل عمل میکرد و با معامله قرن دست اسرائیل را باز گذاشت که هرچه دلش میخواهد انجام دهد و هر جایی که دوست داشت ضمیمه کند. درحالیکه آقای بایدن اینگونه نیست.
اولا طرح دو دولت را قبول دارد و هر گونه اقدام مغایر با قطعنامههای بینالمللی بهویژه قطعنامه ۲۴۲ را قبول ندارد. ممکن است برخی از کارهایی که ترامپ انجام داده مثل انتقال سفارت به قدس را برنگرداند، اما ایشان اعلام کرد که اولا من یک کنسولگری در شرق قدس افتتاح خواهم کرد و این یعنی گفتوگو با فلسطینیها. ثانیا گفته سفارت فلسطین را برمیگردانم به آمریکا که ترامپ بسته بود و گفتوگو بین این دو باید برای ایجاد دو دولت شروع شود. این تحولی است که قطعا امثال آقای نتانیاهو از آن استقبال نمیکنند و در برابر آن هم عصبانی خواهند شد.
موضوع دومی که تأثیرگذاری این تحول در آمریکا را خواهد داشت، درون رژیم صهیونیستی است. آقای نتانیاهو بیشتر قائم به ترامپ بود و الان با رفتن ترامپ دچار بحران خواهد شد. من تصور میکنم ممکن است تحت فشار داخل به انتخابات زودرس برود که تمام نظرسنجیها نشان میدهد نسبت به گذشته رأی کمتری ممکن است به دست بیاورد و این یعنی جابهجایی قدرت در میان صهیونیستها.
نکته دیگری که وجود دارد، مسئله عربستان سعودی است. عربستان با امضای ۴۵۰ میلیارد دلار خریدهای مختلف ازجمله تسلیحاتی از آمریکا، چک سفیدی از ترامپ گرفته بود برای انجام هر جنایتی؛ درحالیکه بایدن چنین چیزی را نمیپذیرد و در مورد خاشقجی دقیقا موضع گرفت و گفت دستوری که آقای بنسلمان داد، کشتن او و تکهتکهکردنش، یک جنایت است و ما با عربستان باید قاطع برخورد کنیم. این نشان میدهد که نوع رابطه آمریکا و عربستان بهراحتی گذشته نخواهد بود و همراه با تنش خواهد بود؛ امارات و بحرین نیز همچنین.
آقای بایدن نظرش بر این است که جنگ یمن باید جمع بشود و این را اعلام کرده است. این یعنی با اعلام شکست عربستان، این جنگ به پایان خواهد رسید و این میتواند پیامدهایی منفی برای عربستان داشته باشد.
آقای بایدن اعلام کرده است که از عراق و افغانستان عقبنشینی میکند. این هم به نظرم فرصت مناسبی است. حضور آمریکا، حضور همراه با تنش خواهد بود و عقبنشینی آن به صلح در منطقه کمک میکند و این هم یک تحول است. در مورد سوریه بعید میدانم تحول یا تغییر زیادی در موضعگیری آمریکا اتفاق بیفتد.
در مورد ایران هم اعلام کرده که به توافق هستهای برمیگردم، اما نظر من این است که بدون ازبینبردن و لغو همه فرمانهای یکجانبهای که آقای ترامپ داده و مغایر توافق هستهای بودهاند، تنها بازگشت به توافق هستهای ارزش چندانی نخواهد داشت. برای نمونه در بحث بانکی، طبق توافق هستهای باید تحریمها برداشته شود. ترامپ در فرمانی جداگانه ۱۸ بانک ایرانی را یکماهونیم پیش تحریم کرده بود. اگر این فرمان لغو نشود، حتی اگر آمریکا به توافق برگردد، متأسفانه تحول چندانی اتفاق نمیافتد. بنابراین نوع رابطه بین ایران و آمریکا، مسئلهای پیچیده و طولانی خواهد بود تا اینکه شکل مناسب خودش را پیدا کند.