افزایش جمعیت و کاهش فرزندآوری
بر مبنای این گزارش رسمی، جمعیت ایران براساس سرشماری سال ۹۵بالغ بر ۷۸میلیون و ۹۴۰هزار نفر بوده که در پایان سال ۹۸به ۸۳میلیون و ۷۵هزار نفر رسیده اما نکته مهم اینجاست که میل ایرانیان به فرزندآوری بهشدت هم در روستاها و هم شهرها کاهش یافته است. مرکز آمار میگوید: تعداد تولدهای ثبت شده در سال ۹۵بیش از یک میلیون و ۵۲۸هزار نفر بوده که در سال ۹۸به یک میلیون و ۱۹۶هزار نفر یعنی ۳۳۲هزار نفر کمتر رسیده است. نتیجه اینکه الگوی کاهشی شدن تعداد فرزندآوری در هر دو مناطق شهری و روستایی تکرار شده و تعداد متولدین در بهار امسال هم ۱۹هزار و ۵۰۰نفر بوده که در تابستان گذشته به ۳۰۰هزار نفر رسیده بود.
افزایش طول عمر و ردپای کرونا
آمارهای رسمی از افزایش طول عمر ایرانیان بهویژه در بین زنان ایرانی حکایت دارد بهگونهای که میانگین سنی فوتشدگان از ۶۳.۳سال در سال ۹۵به ۶۶.۳در تابستان ۹۹رسیده یعنی افزایش ۳ساله طول عمر ایرانیان با این توضیح مهم که در سال ۹۵میانگین سن مردان فوت شده ۶۱.۹و زنان ۶۵.۲سال بوده که در تابستان امسال بهترتیب به ۶۴.۷و ۶۸.۳سال رسیده است. براساس دادههای ثبت احوال کشور در تابستان امسال بالغ بر ۱۳۰هزار و ۸۷۹ایرانی شامل ۷۳هزار و ۹۷۰مرد و ۵۶هزار و ۹۰۹زن جان خود را از دست دادهاند که نسبت به تابستان سال گذشته تعداد مرگومیرها ۳۸درصد رشد کرده که علت اصلی این جهش مرگ در کشور، شیوع بیماری کرونا اعلام شده است.
تغییر معنادار سن ازدواج
در تابستانی که گذشت، ۱۶۱هزار و ۵۵۶هزار فقره ازدواج در ایران به ثبت رسید و در مقابل ۴۸هزار و ۱۲۲زوج هم زندگیشان به طلاق کشیده شد. در مقایسه با تابستان سال گذشته رشد ازدواج ۶و رشد طلاق ۷درصد برآورد شده و نکته جالب اینکه میانگین سن ازدواج در شهرهای ایران در حال بالا رفتن است و در کل کشور میانگین سن ازدواج ۲۷.۷سال در بین مردان و ۲۳.۴سال در بین زنان گزارش شده است.عجیب اما واقعیتر اینکه در همین تابستان امسال ۳پسر زیر سن ۱۵سال و ۹هزار و ۵۸دختر در سن ۱۰تا ۱۴سال ازدواج کرده و ازدواج آنها به ثبت هم رسیده است. بیشترین ازدواج تابستان امسال در بین مردان هم در بازه سنی ۳۰تا ۳۹سال و در بین زنان ۲۰تا ۲۹سال بوده و سؤال اصلی این است که دلیل شیوع ازدواج دختران در سنین پایین چیست؟ بهویژه اینکه آمارهای رسمی حکایت از ثبت ۱۶۵مورد طلاق بین مردان در بازه زمانی ۱۵تا ۱۹سال و ۱۸۸مورد طلاق در بین دختران ۱۰تا ۱۴سال دارد.
دسترسی به آب سالم و بهداشت
همشهری، درحالیکه همچنان برخی از شهروندان ایرانی از دسترسی به آب سالم و بهداشتی محروم هستند، آمارهای رسمی نشان میدهد نسبت جمعیت برخوردار از آب آشامیدنی سالم و مدیریت شده در پایان سال ۹۷به ۹۹.۶درصد رسیده و تنها ۴دهم درصد ایرانیان هنوز به آب سالم آشامیدنی دسترسی ندارند و البته فقط ۵۱درصد جمعیت کشور از خدمات دفع فاضلاب بهرهمند میشود. در بخش بهداشت و درمان هم اگرچه تعداد پزشکان شاغل در دانشگاههای علوم پزشکی روندی افزایشی را در فاصله سالهای ۹۴تا ۹۸تجربه کرده اما نسبت تعداد بیمارستانها به هر صد هزار نفر جمعیت از سال ۱۳۹۴تا سال ۱۳۹۷تنها یک واحد افزایش داشته و نسبت تعداد تخت فعال بیمارستانی به ازای هر ده هزار نفر جمعیت ۱۵.۴واحد و نسبت تعداد داروخانه به ازای هر ده هزار نفرجمعیت ۱.۱ واحد افزایش و نسبت تعداد آزمایشگاهها به ازای هر صد هزار نفر ۶واحد کاهش داشته است.
بازار کار درآستانه تحول قرن جدید
مرکز آمار میگوید: جمعیت فعال ۱۵ساله و بیشتر ایران در ۳ساله ۹۵تا ۹۸روندی صعودی داشته و در تابستان امسال به ۲۶میلیون نفر رسیده که نسبت به فصل بهار ۵۵۱هزار نفر بر تعداد جمعیت فعال افزایش داشته اما نسبت به تابستان سال گذشته ۱.۶میلیون نفر کاسته شده است. همچنین جمعیت شاغل کشور در سال ۱۳۹۵برابر ۲۲میلیون و ۵۲۵هزار نفر و در سال ۱۳۹۸برابر ۲۴میلیون و ۲۷۴هزار نفر برآورد شده که نشان میدهد یک میلیون و ۷۵۰هزار نفر به جمیعت دارای شغل ایران در این مدت افزوده شده و در تابستان امسال هم نسبت به بهار گذشته ۵۷۹هزار نفر دیگر شاغل شدهاند. بااین حال نسبت به تابستان پارسال از جمعیت شاغل ایران بیش از ۱.۲میلیون نفر کاسته شده که نشانهای ازآثار نمایان کرونا بر بازار کار ایران است. برآورد مرکز آمار ایران این است که نسبت اشتغال در ایران از ۳۷.۸درصد در سال ۹۵به ۳۹.۴درصد در سال ۹۸بهبود پیدا کرده و در تابستان امسال دوباره به ۳۷.۸درصد بازگشته است. این گزارش میافزاید: نرخ بیکاری جمعیت ۳۵-۱۸ساله در تابستان ۱۳۹۹، به حدود ۱۷درصد رسیده که نسبت به فصل بهار امسال ۲درصد افزایش و نسبت به فصل تابستان پارسال یک درصد کاهش پیدا کرده است.
بیکاری، اعتیاد و فقر
نتیجه شکننده بودن بازار کار ایران، گسترش فقر و پناه آوردن بیکاران گرفتار به دام موادمخدر است. تا جایی که مرکز آمار ایران تأیید کرده تعداد مراکز درمان اعتیاد از ۲۳۰۸مرکز در سال ۱۳۹۵به ۲۴۱۵مرکز در سال ۱۳۹۸افزایش یافته و افراد تحت پوشش این مراکز از ۴۱۷هزار نفر در سال۹۵ به ۶۶۳هزار نفر در سال۹۸ جهش داشته و ۸۷هزار و ۴۱۲نفر از افراد تحت پوشش سازمان بهزیستی دچار اعتیادشده و به مراکز کاهش آسیب اعتیاد مراجعه کردهاند. درحالیکه تعداد قاچاقچیان و عوامل توزیعکننده موادمخدر دستگیر شده از ۲۵۰هزار نفر در سال۹۵ به ۲۲۶هزار نفر در سال۹۸ رسیده ولی تعداد معتادان و مصرفکنندگان دستگیر شده از ۱۰۹هزار نفر به بیش از ۱۹۱هزار نفر جهش داشته است. به این آمارهای هشداردهنده نگاه کنید که میگوید؛ افراد پذیرش شده در مراکز مجاز درمان و کاهش آسیب اعتیاد به موادمخدر و روانگردان در بخش دولتی از ۷۸هزار نفر در سال۹۴ به ۱۲۳هزار نفر در سال۹۸ و در بخش غیردولتی از ۷۱هزار نفر به ۱۲۳هزار نفر رسیده است. همچنین تعداد این افراد در مراکز تحت نظارت وزارت بهداشت از ۴۱۷هزار نفر به ۷۹۵هزار نفر، تحت نظارت بهزیستی از ۳۵۴هزار نفر به ۴۹۸هزار نفر و تحت نظارت سازمان زندانها از حدود ۲۴هزار نفر به بیش از ۶۰هزار نفر رسیده است. افزون بر اینکه تعداد دستگیرشدگان مرتبط با انواع موادمخدر در سال ۱۳۹۵برابر ۳۵۹نفر بوده که در سال ۱۳۹۸به ۴۱۷هزار نفر افزایش یافته است.
مرگهای ناخواسته ایرانیان
ایران کشور مرگومیرهای غیرطبیعی است بهنحوی که در تابستان امسال ۱۰هزار و ۸۹۶نفر ایرانی بهصورت غیرطبیعی جان خود را از دست دادهاند، ۴۴۰۹نفر بهدلیل حوادث رانندگی، ۲۴۲نفر با سلاح سرد، ۵۴۶نفر غرق شدهاند، ۴۲۹نفر بهدلیل سوختگی، ۲۶۶نفر با برقگرفتی، ۵۸۰نفر سقوط از بلندی، ۲۳نفر بهدلیل حوادث ریلی، ۳۰۱نفر بهدلیل خوردن سم، ۱۸۴نفر با مسمومیت دارویی، ۷۲نفر گاز گرفتی، ۲۵۵نفر بهدلیل مصرف موادمخدر، ۶۴مورد ناشی از مواد محرک، ۵۴۶مورد ناشی از داروی مخدر، ۳۲۷مورد ناشی از مصرف چندگانه و ۲۶۵۲مورد ناشی از سایر موارد؛ البته ۵۳۱نفر هم بهدلیل حوادث کار جان خودشان را از دست دادهاند.
ساختار خانوادههای ایرانی
مرکز آمار ایران در گزارش خود از روند صعودی تعداد خانوارهای ایرانی خبر میدهد و میگوید تعداد خانوارها از ۲۳میلیون و ۵۹۴هزار نفر در سال۹۴ به ۲۵میلیون و ۶۶۷هزار نفر در سال۹۸ رسیده و البته تعداد زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور و کمیته امداد از ۱.۳میلیون نفر در سال۱۳۹۵ به ۱.۴۵میلیون نفر در سال۹۸ رسیده است. البته نکته امیدوارکننده اینکه نرخ مرگومیر مادران به هنگام زایمان بهشدت پایین آمده و تعداد مراکز مشاوره تخصصی ازدواج و خانواده رو به افزایش است.
تغییر ذائقه فرهنگی ایرانیان
طبق آمارهای رسمی در آستانه تغییر قرن، ذائقه فرهنگی ایرانیان هم تغییر جدی داشته و درحالیکه از سال ۹۵به این سو تعداد سالنهای سینما از ۴۱۵به ۶۳۵سالن افزایش داشته و ظرفیت سالنهای سینما از ۱۲۹هزار صندلی به ۱۶۱هزار صندلی رسیده، تعداد تماشاگران فیلم در سینما از ۲.۵میلیون نفر به ۲.۶میلیون نفر رسیده و تعداد فیلمهای تولیدی سینمای ایران از ۸۱فیلم در سال ۹۵به ۸۸فیلم در سال ۹۸تغییر کرده و از این تعداد فیلم فقط ۷۴فیلم در سینماهای کشور در سال گذشته اکران شده است. آمارهای رسمی میگوید؛ حتی فیلمهای عرضه شده در شبکه نمایش خانگی هم افت کرده و از ۶۱۱ فیلم به ۲۳۹فیلم در بازه زمانی ۳ساله رسیده اما به جای آن تعداد کنسرتهای موسیقی و اجرای صحنهای موزیک در ایران از ۵.۳هزار بار در سال۹۵ به ۷.۱هزار بار در سال۹۸ جهش کرده است. روایت دیگر از تغییر زندگی ایرانیان در عرصه فرهنگ به افزایش تعداد کتابها و رسانههای چاپی مربوط میشود البته این بهمعنای کتاب خواندن بیشتر و افزایش اعتماد مردم به رسانههای چاپی نیست و چه بسا اگر رانت ریالی در قالب یارانههای فرهنگی و سفارشهای دولتی و عمومی از آمارهای رسمی کاسته شود، بتوان به واقعیت روشنتری دست پیدا کرد. ازجمله اینکه تعداد کتابخانههای عمومی در ایران از ۳.۳هزار کتابخانه در سال۹۵به ۳.۵هزار کتابخانه در سال۹۸رسیده و در مقابل تعداد کتابخانههای مساجد از ۶.۴هزار به ۸.۲هزار واحد افزایش یافته و تعداد اعضای کتابخانهها هم از ۲.۳میلیون نفر به ۲.۵میلیون نفر رسیده است.
افزایش پهنای باند ایرانیان در اینترنت
آمارهانشان از افزایش قابل توجه دسترسی ایرانیان به ابزارهایی چون لپتاپ، کامپیوتر، تبلت، اینترنت خانگی، افزایش پهنای باند ثابت و سیار دارد؛ بهگونهای که تعداد مشترکان اینترنت پهنباند سیار از ۱۹میلیون مشترک در سال۹۴ به ۶۹میلیون مشترک در سال ۹۸رسیده که بیانگر افزایش زیرساختهای کشور برای ورود به عصر اینترنت پرسرعت است.
دخل و خرج ایرانیان
میانگین درآمد سالانه یک خانوار شهری از ۲۷۸میلیون ریال در سال۹۴ به ۵۴۱میلیون ریال در سال۹۸ افزایش داشته اما در همین مدت هزینه خالص یک خانوار شهری از ۲۶۲میلیون ریال به ۴۷۴میلیون ریال جهش داشته و متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی از ۱۶۱میلیون ریال در سال۹۴ به ۲۹۷میلیون ریال در سال۹۸ جهش کرده. در مقابل، هزینههای خالص سالانه یک خانوار ایرانی بهصورت میانگین از ۱۴۷میلیون ریال در سال۹۴به ۲۶۱میلیون ریال در سال۹۸ قد کشیده است.
شکاف فقر وغنا
مرکز آمار ایران از بهبود شاخص نابرابری درآمدی در سال۹۸ خبر داده با این حال این شاخص بالاتر از ۶سال نخست دهه۹۰ خورشیدی است به این معنا که همچنان وضع توزیع درآمد در ایران مناسب نیست. به بیان دیگر ضریب جینی در سال۹۸ نسبت به سال۹۷ کاهش داشته و به عدد۰.۳۹۹۲ رسیده است، به عبارتی تنها میتوان گفت میزان نابرابری درآمدی در ایران در سال گذشته حداقل نسبت به سال قبل آن یعنی ۹۷بدتر نشده است. ضریب جینی شاخصی عددی بین صفر تا یک برای اندازهگیری میزان توزیع درآمد است که هرچه وضع توزیع درآمد در یک جامعه بهتر باشد، این عدد به سمت صفر و هرچه بدتر باشد به سمت یک جهش پیدا میکند و اگر توزیع برابر در یک جامعه کامل باشد ضریب جینی صفر خواهد بود. بررسی آمارهای رسمی نشان میدهد که وضعیت ضریب جینی در ایران در دههی۹۰ تقریبا روند صعودی داشته و در حقیقت در مسیر افزایش نابرابری بوده است. پس از کاهش ضریب جینی در سالهای ۹۰و ۹۱از سال ۹۲این ضریب رو به افزایش بوده تا اینکه در سال۹۷ این ضریب به عدد۰.۴۰۹۳رسید. این رقم بالاترین میزان در دهه۹۰ خورشیدی است.