در کنار بیمیلی نسل جوان به تشکیل خانواده، مشکلات جانبی دیگری هم بر کندتر شدن روند افزایش جمعیت تأثیرگذار است. ناباروری و هزینههای درمان این مشکل در کشور، یکی از این دلایل است. اگرچه گفته میشود هزینه درمان ناباروری در ایران یکدهم کشورهای مجاور مانند ترکیه و امارات و یکبیستم کشورهای اروپایی است اما وضعیت اقتصادی خانوادهها باعث شده تا تامین همین هزینه که نسبت به نرخ جهانی ناچیز بهنظر میآید هم برای زوجها دشوار و گاه غیرممکن باشد.درباره نرخ ناباروری در کشور نظرات متعددی وجود دارد. برای مثال علیرضا زالی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی به تازگی از نابارور بودن ۲۵درصد از زوجها در کشور خبر داده و با اشاره به هزینههای ناباروری بهعنوان یکی از مشکلات پیش روی زوجها برای بچهدارشدن، کمک به تامین هزینههای سنگین درمان ناباروری را یکی از راهکارهای بهبود روند افزایش جمعیت کشور اعلام کرده است.
سال گذشته نرخ ناباروری در کشور بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت حدود ۱۵تا ۲۰درصد اعلام شدهبود. آنچه در مورد وضعیت ناباروری همواره ثابت است، تأثیر هزینههای درمان و تحت پوشش بیمه نبودن این هزینهها در بیمیلی زوجهای نابارور در فرزندآوری است.هزینههای درمان ناباروری در کشور متناسب با نوع درمان میتواند متغیر باشد. بهطور کلی ۲دسته روش درمانی در کشور وجود دارد که کمهزینهترین آن دسته مشاوره و دارویی است. این شیوههای درمانی برای زوجهایی که مشکل ناباروری آنها پیچیدگی چندانی ندارد، با هزینهای اندک قابلاجراست.مشکل از آنجا شروع میشود که کار به درمانهای پیشرفته کشیده شود. رایجترین شیوههای درمان پیشرفته ناباروری در ایران مانند بسیاری از دیگر کشورهای جهان، انواع شیوههای لقاح مصنوعی مانند لقاح آزمایشگاهی یا ICSI و لقاح خارج از رحم یا IVF هستند. این شیوهها برای اثرگذار بودن باید در چندین سیکل به اجرا گذاشته شوند تا درصدموفقیت آنها افزایش پیداکند.
بهصورت متوسط هر زوج باید ۳سیکل درمانی را پشت سر بگذارند و گاه برای افزایش تأثیرگذاری مجبور به تکرار یک سیکل دیگر هم خواهندشد. هزینه هر یک از این سیکلها در مراکز دولتی حدود ۷تا۸میلیون تومان است. به بیانی دیگر مجموع هزینه درمان یک زوج با در نظر گرفتن نیاز به ۳سیکل درمانی، حدود ۲۴تا ۳۲میلیون تومان خواهد بود که بیمه بخش کوچکی از این مبلغ را پوشش میدهد. در مراکز خصوصی که معمولا تحتپوشش بیمهها هم قرار ندارند، هزینه هر سیکل حدود ۱۸میلیون تومان است و این مبلغ، مجموع هزینه درمان ناباروری در این مراکز را به ۴۹تا ۵۴میلیون تومان میرساند.
به این ترتیب اگر حداقل حقوق سال ۹۹ را حدود ۳میلیون تومان در نظر بگیریم، برای تامین هزینههای درمان ناباروری در یک مرکز دولتی، یکی از زوجها باید حقوق ۸ تا ۱۰ماه خود و در یک مرکز خصوصی باید حقوق یکسالو۴ تا ۶ماه خود را پرداخت کند؛ مبالغی که تامین آن برای قشرهای متوسط رو به پایین چندان عملی بهنظر نمیآید.
آن هم در شرایطی که بر اساس گزارشهای میدانی، کمک هزینههای دولت برای پوشش هزینههای ناباروری تنها ۳۰درصد از هزینه زوجها را در مراکز دولتی پوشش میدهد و البته نباید فراموش کرد این هزینهها تنها هزینههای مستقیم سیکلهای درمانی است و نباید هزینههای جانبی مانند هزینه انواع معاینات، تامین دارو، مخارج سفر و اقامت طولانیمدت در شهری که مرکز درمانی در آن واقع شده است را هم فراموش کرد.با محاسبه سرانگشتی هزینههای جانبی مانند دارو و لوازم موردنیاز درمان، هزینه بستری و دیگر مخارج جانبی مبلغ نهایی درمان ناباروری گاه ممکن است به ۷۰تا ۱۰۰میلیون تومان هم برسد. اگرچه متخصصان این حوزه تأکید دارند که نوع ناباروری، سن زوجها و دیگر شرایط در تعیین هزینهای که باید برای درمان ناباروری پرداخت شود تأثیرگذار است.