در بررسی پیکر بیجان شراره آثار کبودی روی بینی و دهان وی دیده شد که نشان از یک جنایت میداد. دقایقی بعد ماجرای قتل زن میهماندار به بازپرس جنایی اطلاع داده شد و خیلی زود تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی برای افشای راز مرگ وی وارد عمل شدند.
پلیس در بررسیهای خود پی برد شراره ۸ ماه پیش ازدواج کرده و ساعت ۱۰ صبح شوهرش به نام حمیدرضا به کمک همسایهها پیکر بیجان وی را به بیمارستان انتقال داده است.
همزمان پزشکی قانونی نیز عنوان کرد که علت مرگ نوعروس خفگی ناشی از یک جنایت است.
مادر قربانی در جریان تحقیقات قضایی و پلیسی ادعا کرد که شکی ندارد دامادش دخترش را به قتل رسانده است.
ایران، این زن سیاهپوش گفت: حمیدرضا همیشه دخترم را کتک میزد و از شراره بارها شنیده بودم حمیدرضا با زن دیگری پنهانی رابطه دارد. یقین دارم که دامادم دخترم را کشته است چرا که بارها دخترم را شکنجه کرده بود.
حمیدرضا که مترجم زبان انگلیسی و از مدیران ارشد یک شرکت خودرویی بود وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت: هر روز صبح من و شراره با هم از خواب بیدار میشدیم ابتدا وی را به محل کارش میرساندم سپس خودم به سرکار میرفتم اما صبح روز حادثه خواب ماندم که با صدای زنگ موبایلم بیدار شدم و دیدم ساعت ۸ و ۳۰ صبح است. وارد پذیرایی شدم ناگهان در کمال ناباوری دیدم که در ورودی آپارتمان باز است و همسرم وسط حال روی زمین افتاده است. چند بار صدایش زدم اما جوابم را نداد. او نفس نمیکشید. وحشتزده بیرون رفتم و از همسایهها کمک خواستم و با کمک آنان وی را به بیمارستان رساندم اما دیر شده بود و کار از کار گذشته بود.
این مرد در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت محاکمه قرار گرفت. خانواده نوعروس خواستار قصاص دامادشان شدند. حمیدرضا هر بار که در جایگاه دفاع میایستاد، اعتراف به قتل نمیکرد. او همیشه مدعی بود با همسرش هیچ اختلافی نداشته و نمیداند چه کسی وارد خانه شده و همسرش را به قتل رسانده است!
بنابر این، با وجود اصرارهای این مرد در بیگناهیاش سه قاضی وارد شور شدند و با توجه به مدارک و مستندات قانونی حمیدرضا را قاتل دانستند و وی را به قصاص نفس محکوم کردند.
حکم قصاص نفس قاتل از سوی شعبه ۲۸ دیوانعالی کشور مهر تأیید خورد و پرنده برای اجرا به دادسرا فرستاده شد.