به این ترتیب کاوه بازداشت شد و گفت: من و دوستم در حال عبور از خیابان بودیم که با خسرو روبهرو شدیم. او به ما نگاه چپ کرد و به همین خاطر با هم درگیر شدیم. من یک ضربه با کارد میوهخوری به صورت او زدم و سپس دوستم امیر مانع من شد. او چاقو را گرفت و من به خانه برگشتم و نمیدانم چه اتفاقی رخ داد که خسرو کشته شد.امیر در بازجوییها درگیری با قربانی را منکر شد؛ او گفت: من هیچ نقشی در قتل نداشتم. با تکمیل تحقیقات کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده به دادگاه ارسال شد. این در حالی بود که دادسرا متوجه شد امیر بدون هیچ دلیلی بعد از آزادی با قید وثیقه، متواری شده است.بااینحال چون کیفرخواست قتل علیه کاوه بود، پرونده به دادگاه ارسال شد. در ابتدای جلسه مادر قربانی درخواست قصاص کرد و گفت: پسرم آن روز سه میلیون تومان پول نقد همراه داشت. من گمان میکنم متهم بهخاطر سرقت پولها پسرم را کشته است. در ادامه کاوه در جایگاه قرار گرفت. او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: آن روز همراه دوستم امیر از خیابان عبور میکردیم که کاوه را دیدیم.
من قبلا او را ندیده بودم. امیر به من گفت قبلا مستأجر خانه خاله خسرو بوده و چند بار با او درگیر شده است. او به ما نگاه چپ کرد و به همین خاطر با هم درگیر شدیم. همان موقع امیر فریاد کشید و من که ترسیده بودم، به سمت خانه فرار کردم. من نمیدانم چه کسی ضربههای مرگبار را به خسرو زده است.سپس وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت و با درخواست از دادگاه برای انجام تحقیقات بیشتر گفت: پزشکی قانونی علت مرگ را آسیبدیدگی شدید جمجمه و نسوج مغزی اعلام کرده و همچنین آثار شکستگی زانوی قربانی را نیز در گزارش آورده است. این ضربهها نمیتوانسته ناشی از برخورد کارد میوهخوری با سر قربانی باشد. بعد از اینکه موکل من محل درگیری را ترک کرده شخص دیگری آنجا بوده است و باید از او در این خصوص تحقیق شود و به نظر نمیرسد موکل من عامل این قتل باشد.
این وکیل دادگستری ادامه داد: سه نفر از دوستان موکلم در تحقیقات پلیسی گفتهاند امیر را در قهوهخانه دیدیدهاند که در حال مستی گفته یک نفر را زدهام که امیدوارم زنده بماند. در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و حکم به قصاص کاوه را صادر کردند؛ اما وکیل کاوه به حکم صادرشده اعتراض کرد، این اعتراض مورد قبول واقع نشد و در دیوان عالی کشور به تأیید رسید، درحالیکه به نظر میرسید متهم به چوبه دار نزدیک شده است، اینبار در مرحله استیذان متهم و وکیلمدافعش درخواست اعاده دادرسی دادند، در این مرحله اعاده دادرسی قبول شد و پرونده یک بار دیگر به جریان افتاد.متهم بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. او باز هم اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: من قاتل نیستم و ضربه کشنده را نزدم. وکیلمدافع متهم نیز گفت: به نظر میرسد درگیری مقتول با فرد دیگری بوده است. با پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.