پس از پایان یافتن رقابتهای داخلی بر سر ریاست و هیئت رییسه، مجلس دهم رسما آغاز به کار کرد و ثبت نام نمایندگان برای کمیسیونها و گمانهزنیها برای کمیسیونها مهم آغاز شد. محمدرضا عارف چهرهای بود که تنها چند لحظه پس از پایان رقابت ریاست مجلس گمانه زنی درباره جایگاه آینده وی آغاز شد. رسانهها او را نخستین گزینه ریاست کمسیون آموزش و تحقیقات میدانستند، احتمالی که ظاهرا با استقبال عارف هم رو به رو شده و خود وی هم مایل به حضور در راس این کمیسیون است.
در همین رابطه ستاره صبح گفتوگویی با محمود صادقی، نماینده مردم در تهران در مجلس داشت. صادقی حقوقدان و استاد دانشگاه است و با اینکه از چهرههای کمتر شناخته شده لیست امید بود این روزها توانسته همراهی جامعه، به خصوص جامعه دانشگاهی را با خود داشته باشد.
در این گفتوگو صادقی با تایید تمایل عارف به ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات از مهیا بودن شرایط کمیسیون برای این مسئله خبر داد و از برنامههای لیست امید برای کمیسیون گفت. صادقی در بخشی دیگری با انتقاد از رویکردهای سطح پایین سیاسی به کمیسیون ابراز امیدواری کرد که کمیسیون آموزش و تحقیقات به مرور جایگاه اصلی خود را باز یابد ومحل هم افزایی دانشگاهیان باشد. در ادامه این گفتوگو را میخوانید:
یکی از کیمیسیونهایی که بسیار حائز اهمیت است کمیسیون آموش و تحقیقات مجلس است، کمیسیونی که در دوره نهم رویکردی برخلاف رویکرد دولت یازدهم داشت. این اختلاف دیدگاه کار را به جایی رساند که نخستین وزیر علوم دولت با عدم رای اعتماد مواجهه شد و وزیر دوم هم پس از مدتی استیضاح شود. در مجلس دهم آنطور که به نظر میرسد وزن دو جریان موافق و مخالف دولت در کمیسیون آموزش برابر است و این مساله اهمیت این کمیسیون و ریاست آن را افزایش داده، تا جایی که زاهدی از سوی مخالفین و محمد رضا عارف از سوی حامیان دولت برای ریاست این کمیسیون مطرح هستند. با توجه به اهمیت کمیسیون آموزش و تحقیقات و لزوم همکاری و تعامل آن با دولت به نظر شما چه اتفاقی پیش روی این کمیسیون قرار دارد؟
تا این لحظه ترکیب این کمیسیون نهایی شده است و ما ۲۸ متقاضی برای این کمیسیون ۲۳ نفره متقاضی داریم که ۵ نفر مازاد بر ظرفیت است و ما در حال رایزنی با همکاران هستیم تا این مسئله برطرف شود. در همین راستا اخیرا آقای مطهری هم به کمیسیون آمدند و با برخی از همکاران برای حضور در کمیسیونها خالی صحبت کردند که ما امیدواریم با پیگیریهای دوستان به زودی ترکیب نهایی شود.
درباره ترکیب خود کمیسیون هم چهرههایی از اصولگرایان، مستقلین و اصلاحطلبان در آن حضور دارند. در مجموع ترکیب به گونهای است که ما امیدورایم هم ریاست فراکسیون و هم هیئت رئیسه آن از اعضای لیست امید تشکیل شود، امری که با استقبال اعضا هم مواجه شده. در دیگر سو دکتر عارف هم تمایل زیادی برای پذیرش مسئولیت در کمیسیون آموزش و تحقیقات دارند که با توجه به سوابق ایشان و جایگاه ایشان بین اصلاحطلبان و اصولگراها اعضای کمیسیون هم نسبت به این امر رغبت دارند و من هم شانس زیادی برای ریاست بر این کمیسیون قائل هستم.
ضرورت و راهبردهای اساسی پیش روی کمیسیون چیست؟
درباره اهمیت این کمیسیون قبلا اشاره است که این کمیسیون حاصل ادغام دو کمیسیون آموزش و پروروش و آموزش عالی است، بنابراین نیاز است که هئیت رییسه و اعضا در برنامه ریزی این جامعیت را لحاظ کنند و یکی را بر دیگیر رجحان نبخشند تا آموزش و تحقیقات هر دو به صورت مکمل و متوازن پیشرفت کنند، چون به هر شکل این دو نظام آموزشی نظامهایی پیوستهای هستند.
در حوزه آموزش و پرورش اما ما با مشکلات جدیتری به خصوص در زمینه صنفی و معیشتی فرهنگیان رو به رو هستیم.مشکلاتی از قبیل بازنشستگی و نقدینگی و دیگر مشکلات روزمره معلمان که در کمیسیون مطرح میشود و حتی هم اکنون که کار هم آغاز نشده ما از طریق ارتباطات مان مسائلی مانند مشکلات معلمان حق التدریس را لمس میکنیم.
به نظر میرسد یکی از راهبرادهای اساسی ما اجرای راهبرد سند چشم اندازی است که در شورای عالی آموزش و پرورش تهیه شده و ما باید بتوانیم به عنوان یک راهبرد اساسی این سند را در برنامههای توسعه ششم و هفتم لحاظ کنیم. در این جا بد نیست اشارهای به برنامه جامع اصلاحطلبان هم اشارهای بکنم که به برنامههای اصلاحطلبان در این حوزه.
در دولت گذشته حوزه آموزش به خصوص آموزش عالی رشد کمی بدون برنامه و لجام گسیختهای داشتند، تا جایی که برخی آمارها حکایت از ۵۰۰ هزار صندلی خالی برای دانشجویان ورودی داریم. این آمارها ما را با مسئله متناسب سازی ورودی و خروجی دانشگاه رو به رو میکند و میبینیم که فضا،کلاس و استاد همان است و صرفا تعداد دانشجو زیاد شده و کیفیت زیاد نشده.
این کمیسیون با تمام وجه آکادمیکی که دارد در سالها اخیر نقش سیاسی پررنگی را هم ایفا کرده است و محل مناقشات سیاسی جدی بوده. به نظر شما آیا امکان دور شدن کمیسیون از این مناقشات سیاسی و بازگشت به جایگاه اصلی آن وجود دارد؟
وجود رقابتهای سیاسی آن هم در مجلس که آیینه نظام سیاسی است طبیعی است. نفس این رقابتها و حضور احزاب و فضای سیاسی باعث پویایی است و اساسا این تکثر محور کار اصلاح طلبی است. وجود این رقابتها در کل مثبت است، اما باید این رقابتها به سمت برنامه محوری و تلاش برای ارتقا برنامهها برویم و از رقابتهای سطح پایین سیاسی خارج شویم، به خصوص این که ما اسناد بالا دستی کافی درباره آموزش عالی داریم که نقشه راه ما را مشخص کنند و نقطه اشتراک تمام جناح باشد.
با توجه به این مسئله ما باید به گفتوگوهای اساسی برسیم و دغدغههای مشترک را پیدا کنیم و از رقابتهای سطح پایین سیاسی بگذریم، مسئلهای که در دوره گذشته دامن کمیسیون را گرفت و برخی ظرفیتهای آن را ناکام گذاشت.
البته این مسئله قابل کتمان نیست که مقدمات شکل گیری مجلس به گونهای است که گاها اجازه نمیدهد نماینده نقشی را که باید ایفا کند. ما میبینم بسیاری از چهرهها مورد قبول مردم به دلایل مختلف شانس ورود به مجلس را از دست میدهند و این فرصت که مجلس آیینه تمام نمای ملت باشد از بین میرود و در دعواهای سیاسی هم خودش را نشان میدهد.
به طور مثال در بحث بورسیهها ما شاهد بودیم که بسیاری از چهرههایی که در این راه سنگ اندازی میکردند خودشان در این مسئله درگیر بودند و از سر حفاظت از منافع ملی با این مسئله مخالفت میکردند و در نهایت یک وزیر را استیضاح کردند.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید یک از مسائل اصلی پیش روی شما مسائل معیشتی پیش روی جامعه آموزشی کشور است. آیا برنامهای در این زمینه در نظر دارید؟
یک از جدیترین مسائلی که ما باید به آن در هر دو حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی بپردازیم بحث منزلت است. منزلت به این معنا که دانشگاهیان و فرهنگیان از اساتید و معلمان گرفته تا کارکنان آموزش و پرورش و آموزش عالی هم از لحاظ مالی هم از نظر حقوق شهروندی تامین و مورد حمایت کامل باشند. به طور نمونه ما گاه با بحثهایی در گزینشها مواجه هستیم که منزلت افراد را خدشه دار میکند.
از سوی دیگر ما در حوزه آموزش باید به سوی تغییر برنامهها و محتواها برویم و به مسائلی مانند حقوق شهروندی توجه کنیم و محتوا را «حق محور» کنیم. از سوی دیگر باید تلاش کرد مشارکت دانشگاهیان و فرهنگیان را در برنامههای ملی مرتبط با آنها جلب کرد تا اندیشه و آرمانها در این برنامهها لحاظ شود. متاسفانه ما در آموزش و پرورش ما با ضعف انجمنها و نهادهای مدنی مواجه هستیم که باید تقویت شود و راهبردهای کلان ما باشد. ما باید بتوانیم انجمنها و تشکلها را تقویت کنیم و با دعوت از آنها در کمیسیون یا مرکز پژوهشها از نظراتشان بهره ببریم و به مرور مجلسی علمی داشته باشیم.
با توجه به مسئولیت شما در بورسیهها بد نیست نگاهی هم به این مسئله داشته باشیم. به نظر میرسد جامعه علمی کشور هنوز نسبت به این مسئله اقناع نشده، آیا مجلس دهم برنامهای برای پیگیری مجدد این پروندهها و اقناع افکار عمومی دارد یا میل دارد با یک مدل تعاملی پرونده را مسکوت بگذارد؟
این که این مسئله اتفاق افتاده و یک جریان نا سالمی شکل گرفته غیرقابل انکار است و مخالفین هم قبول دارند که این اتفاق افتاده و تنها بر سر حجم کار بحث دارند. حتی رهبری هم تاکید داشتند که اگر حق و ناحقی صورت گرفته روشن و با شفاف سازی از جناح بازی دوری شود.
درباره این پرونده حرف و حدیث بسیار است، اما با توجه به تخصص من از نظر حقوقی تمام آن بورسیهها خلاف قانون است، حال ممکن است کسی استدلال دیگر داشته باشد ولی بنده بر اساس استدلال حقوقی میگویم چون این بورسیهها بدون آزمون بوده تماما خلاف است. به صورت مصداقی هم که ورود کنید حدود ۱۰۰ نفر از اینها اصطلاحا «آقازاده» و حتی بعضی «آقایان» بودند. با تمام پیگیریهایی که شده هنوز برای مجلس حقی برای پرسش وجود دارد، هرچند که هدف ما خدشه دار کردن حیثیت دیگران نیست و نخواهد بود. به همین دلیل است که من از دیوان محاسبات درخواست کردم و دیوان اخیرا گفته که کیفر خواست یا به نوعی دادخواستی برای برخی از مسئولین ارشد وقت صادر کرده و آنها را محکوم به پرداخت جریمههای سنگین کرده که البته تا قطعی شدن این احکام باید روندهایی طی شود.
حالا به هر صورت اگر اتفاقی نیفتاده چطور میشود دیوان محسبات دادخواست صادر کند؟
هرچند این دادخواست نهایی نیست ولی لازم الاجرا است و باید رسیدگی شود.