عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیلگر مشهور جهان عرب و سردبیر روزنامه رأی الیوم با انتشار یادداشتی درباره دلایل تلاش ترکیه برای بهبود مناسبات خود با عربستان و مصر نوشت: این گشایش سیاسی شتابان ترکیه در قبال عربستان سعودی، مصر و تا حدی امارات و بحرین با توجه به میزان خصومت میان آنها طی سالهای گذشته؛ مورد توجه محافل سیاسی جهان عرب قرار گرفته و به موضوع سوالات تحلیلگران و فعالان رسانهای تبدیل شده است.
چه کسی تصور میکرد که ابراهیم کالین، سخنگو و مشاور رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه موضعش در پرونده قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار منتقد سعودی را تغییر دهد و از احکام صادره علیه متهمان این پرونده تمجید کند.
همچنین چه کسی تصور میکرد که اولین هیئت دیپلماتیک ترکیه پس از سفرهای مخفیانه در سطح مقامات اطلاعاتی و تماسهای تلفنی میان وزرای خارجه ترکیه و مصر هفته آینده به قاهره سفر کند.
روابط میان ترکیه و مصر در آستانه درگیری نظامی در لیبی قرار داشت و در مقابل روابط آنکارا با ریاض نیز وارد عرصه جنگ اقتصادی و رسانهای شد و در برخی مواقع با رقابت شدید برای رهبری مرجع تسنن در جهان اسلام و تحریم کالاها و گردشگری توسط عربستان ادامه داشت. تحریم اقتصادی و گردشگری ترکیه توسط عربستان همچنان ادامه دارد.
چهار تحول در پس این تغییر قریبالوقوع در روابط میان آنکارا و بیشتر کشورهای عربی پیرامون ترکیه وجود دارد؛
۱ ـ ترکیه درک کرده است که سیاست “شوک و ارعاب” سیاسی و رسانهای که طی ۱۰ سال گذشته علیه مصر و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان در پیش گرفته؛ نتایج معکوس و منفی برای این کشور، اقتصاد و رهبری اسلامی آن به همراه داشته است. این امر موجب شد تا حزب حاکم عدالت و توسعه در جلسه اخیر خود در آنکارا تصمیم بگیرد تا این سیاستها را کنار بگذارد؛ سیاستهایی که ترکیه را به جنگ، درگیری و بحرانهایی در محیط منطقهای خود سوق داده و منجر به انزوا و نابسامانی اقتصاد آن شده است. این حزب تصمیم گرفت که سیاستهای باز مبتنی بر آرامش و گفتوگو و همچنین دادن فضای بیشتر به دیپلماسی را جایگزین چنین سیاستی بکند.
۲ ـ به نظر میرسد که اردوغان متقاعد شده است؛ “اسلام سیاسی” که پس از انقلابهای بهار عربی در پیش گرفت، در تغییر نظامهای موجود در مصر، عربستان سعودی، سوریه، لیبی و عراق موفق نبوده و ادامه تکیه بر این سیاست در سایه شرایط دشوار اقتصادی، انزوای ترکیه و خصومت غرب برای ترکیه و حزب حاکم آن بسیار پرهزینه است.
۳ ـ افزایش حضور و تأثیر ایران در منطقه و گرایش آن به ایفای نقش در مسائل مرکزی عربها و در رأس آنها طرح مقابله با طرح صهیونیستی و تشکیل محور مقاومت در یمن، لبنان، سوریه، عراق و فلسطین اشغالی در چارچوب قطعی کامل روابط با رژیم اشغالگر.
۴ ـ دیدار اردوغان با رهبران مصر، عربستان سعودی، امارات و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس به دلیل نگرانی و ترس از دولت جدید آمریکا به رهبری جو بایدن ، که از روز اول تغییر تدریجی سیاستهای آمریکا علیه این کشورها را اعلام کرد. دولت بایدن ابتدا حمایت از عربستان در جنگ یمن را متوقف کرد و سپس به جنایات ترکیه علیه ارمنیها اذعان کرد. واشنگتن همچنین در پرونده بحران سد النهضه بیشتر متمایل به سمت موضع اتیوپی است و بایدن تا بدین لحظه هیچ تماسی با رئیس جمهوری مصر برقرار نکرده است.
سوالی که این روزها مطرح میشود این است که آیا قطار بهبودی روابط ترکیه که در آستانه حرکت کردن قرار دارد؛ تنها در قاهره، ریاض و ابوظبی متوقف میشود یا اینکه در مسیر دمشق نیز حرکت خواهد کرد.
فرضیههایی در این باره وجود دارند که نشان میدهند این مصالحه شتابان ترکیه با دو قطب مهم جهان عرب، یعنی عربستان سعودی و مصر، به نفع هر دو طرف است و با توجه به شرایط فعلی، ممکن است مقدمهای برای آشتی با سوریه نیز باشد. به ویژه اینکه این دو کشور سیاست بازی را در قبال سوریه در پیش گرفتهاند و دیگر مخالف بازگشت دمشق به اتحادیه عرب نیستند و همچنین نشانههای تایید نشدهای مبنی بر بهبودی روابط ترکیه و سوریه با میانجیگری روسیه و ازسرگیری نسبی کانالهای گفتوگوی اطلاعاتی میان آنها وجود دارد.
این تغییر موضع ترکیه به منزله اعتراف مقدماتی به شکست سیاست قبلی مداخلات سیاسی – نظامی این کشور به ویژه در لیبی و سوریه است که مورد انتقادات شدید داخلی قرار گرفته است و باعث شده تا به اهرم فشار قوی در دست اپوزیسیون این کشور تبدیل شود.
اردوغان در مداخلات خود اشتباه کرد به ویژه با سهیم شدن در در ایجاد بیثباتی و هرج و مرج در لیبی، سوریه و عراق؛ بدون اینکه هیچ یک از دوستان خود را حفظ کند، دشمنان زیادی را برای ترکیه به وجود آورد.
در نهایت او ناگزیر خواهد شد که از این مداخلات عقب نشینی کند تا ضررها را کاهش دهد. کسی تصور نمیکرد که اردوغان دروازههای قاهره و ریاض را بکوبد و درخواست دوستی کند و برای حفظ منافع ترکیه اخوان المسلمین را رها کند و بازوهای رسانهای خود را برچیند.
انتهای پیام
آیا قطار آشتی اردوغان بعد از قاهره و ریاض به دمشق میرسد؟
تغییر موضع ترکیه در قبال کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان و مصر و همچنین گشایش سیاسی شتابان آن در مقابل این کشورها به منزله اعتراف مقدماتی به شکست سیاست قبلی مداخلات سیاسی – نظامی آنکارا به ویژه در لیبی و سوریه و نتایج معکوس این سیاستها است و به همین منظور درصدد مصالحه با محیط منطقهای عربی خود است.
قلم | qalamna.ir :