در شرایطی که مسئولین نسبت به وظایف خود آگاه نیستند و بسیاری از مردم از خرید اقلام غذایی مورد نیاز خود نیز ناتوان گشتهاند انتظار میرود مردم خود نسبت به یکدیگر احساس تعلق داشته باشند و حداقل در این شرایط خودشان برای خودشان مشکل تراشی نکنند. اما متاسفانه در جامعه ما نه تنها مسئولین به وظایف خود به درستی عمل نمیکنند و مردم روز به روز فقیرتر میشود بلکه خود مردم نیز به نظر میرسد دیگر آن حس مسئولیت را در قبال یکدیگر ندارند.
گرانی، تورم، از بین رفتن تعهدات اخلاقی
مجید ابهری رفتار شناس در این باره به ما گفت: « این اولین بار نیست که با این صحنه آزاردهنده و غیر انسانی رو به رو میشویم که یک خودرو تصادف میکند و بار او که موادغذایی مانند میوه، تخم مرغ و.. میباشد مورد غارت مردم قرار میگیرد. میبینیم مردم با شدت هرچه تمام به جای یاری رساندن به رانندهای که دچار حادثه شده است و اموال دیگری را حمل میکند بار وی را غارت کرده و هرکس به طرفی میرود. از نگاه رفتار شناسی در کالبد شکافی اینگونه حوادث باید عرض کنم که گرانی، تورم و از بین رفتن تعهدات اخلاقی در بین مردم موجب بروز این صحنههای دلخراش میشود.گاهی مشاهده میکنیم که یک کامیون دچار سرنوشت تصادف شده است اما مردم به جای غارت بار و اموال او به وی کمک کرده و آنها را جمعآوری کرده و در کامیون جایگزین قرار میدهند.
این دو صحنه میتواند با یکدیگر مقایسه شود که البته صحنه دوم بسیار کمتر رخ میدهد. یعنی فقط میبینیم که برخی از افراد که به فکر سرنوشت راننده نیستند اقلام باری وی را غارت میکنند. با توجه به اینکه نهادهای دولتی به فکر افراد کم درآمد و ضعیف نیستند، مردم به جای اینکه با یکدیگر اتحاد و همدلی داشته و یاریکننده هم باشند آنها نیز خود را به آزار و اذیت میکشند.»
فساد رفتاری در جامعه
ابهری در ادامه گفت:« اگر دولت و نهادهای دولتی که مسئول تامین اقلام مورد نیاز نیستند به فکر ما نیستند حداقل خودمان باید به فکر خودمان باشیم و از یکدیگر حمایت کنیم. متاسفانه فضای مجازی به جای تقبیح و سرزنش اینگونه افراد با تکثیر و ارائه چندین باره این صحنهها این موضوعات را بزرگنمایی کرده و خود از طرفی موجب فساد رفتاری در جامعه میشود. تکرار این گونه حوادث در فضای مجازی به عنوان سرگرمی باعث میشود که زشتی اینگونه حرکات در جامعه از بین برود و مردم از یاری و حمایت یکدیگر دست برداشته و به جان هم افتند. ما باید به فکر این باشیم که اگر این حادثه برای خود ما اتفاق افتد و چنین رفتاری با اموال ما صورت بگیرد باید چه کنیم؟ باید رفتار مردم اصلاح گردد. همه مردم ما اینگونه نیستند اما همان اقلیت که رفتار ناپسند آنها در فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی بارها بارها به نمایش در میآید الگوی منفی رفتارهای اجتماعی و فاصلهگیری از همدلی میشود.
رسانهها باید ضمن بالا بردن سطح همدلی در جامعه اینگونه صحنهها را تقبیح کرده و راهکارهای کاهش و مقابله با آنها را ارائه دهند. نهادهای دولتی که دارای مسئولیت تامین اقلام مورد نیاز مردم جامعه هستند باید به وظایف خود به درستی عمل کنند. حالا که دولت آقای رئیسی در راستای مبارزه با فساد و بالا بردن سطح رفاه جامعه تلاش میکند باید قدمی هم در این مسیر بردارند تا گرفتاریهای اقتصادی مردم هرچه زودتر حل و فصل گشته و خیلیها که در حسرت گوشت و مرغ هستند منتظر اینگونه فرصتهای ناپسند و تلخ نباشند. »
فرهنگسازی دیرینه
سعید معدنی جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران در این باره به ما گفت:«از ابعاد گوناگون میتوان این موضوع را بررسی کرد. یک تحلیل وجود دارد که میگفتند در یک خوابگاه دانشجویی پولی را یک جا میگذارند و میبینند اکثر دانشجویان اعلام میکنند که یک مقدار پول پیدا شده است. اما غذاهای دانشجویان از یخچالها برده میشد و این را دزدی به حساب نمیآوردند.یعنی گاهی اوقات ذهنیت این است که چنین اعمالی دزدی نیست. ما بسیار شنیدهایم که فلان راننده تاکسی پولی را پیدا کرده است و به دنبال صاحب آن گشته تا پول را به او بازگرداند.ظاهرا بر روی کالا چنین حساسیتی وجود ندارد که این یک بعد داستان است.دومین عاملی که وجود دارد این است که به یک فرهنگسازی دیرینه در این مورد نیاز است. یک زمانی دو زلزله همزمان در ژاپن و هائیتی رخ داد مردم هائیتی اموال یکدیگر را غارت کردند اما مردم ژاپن با کمک به همدیگر مشکلات خود را برطرف کردند. پس این موضوع یک مقداری به تاریخ کشور ها، آموزش و فرهنگ بر میگردد.»
هجوم عمومی
این جامعه شناس ادامه داد:« نکته دیگر فقیر یا غنی بودن جامعه است. به همین خاطر مردم هائیتی که خیلی فقیرتر از مردم ژاپن بودند دست به غارت اموال زدند زیرا از آینده میترسیدند و سعی میکردند به هر نحوی آذوقه را ذخیره کنند. نکته دیگری که وجود دارد این است که مردم به حکومتگران خود در مواقعی اعتماد ندارد و به آینده و اقتصاد کشور بیاعتماد هستند. لذا زمانی که فرصت این چنینی پیش میآید سعی میکنند از آن فرصت سوء استفاده کنند.از سوی دیگر این یک نوع هجوم عمومی است. انگار انسان در بین دیگران گم میشود و به همین دلیل حس میکند رفتار ناشایستش دیده نمیشود. برای مثال وقتی صد نفر برای غارت کامیون حرکت میکنند دیگران هم به اینها میپیوندند. انگار کسی که رفتار متفاوتی نشان میدهد نرمال نیست. به همین مردم اکثر مردم همراه جماعت میشوند.ما مواردی داشتیم که به صورت استثناء مردم به راننده کامیون در این موقعیت کمک کرده اند. البته این مهم است که آغاز حرکت را چه کسانی انجام میدهند. اما بیشک این مسئله با فقیر شدن جامعه ارتباط دارد. جامعهای که فقیر است به غارت دست میزند به خصوص که اگر کالای فراهم شده دولتی هم باشد زیرا مردم آن را سهم و حق خود میدانند. »
وی در آخر گفت:«در ابتدا باید کارهای خوب و کمکهای بیش از پیش پخش شود.اگر ما بتوانیم کمکها را بیشتر منتشر کنیم بسیار تاثیرگذارتر است. برای مثال در هند آنقدر کلیپهای امیدوار نسبت به آینده این کشور پخش میشد که ۸۰ درصد مردم هند به آینده امیدوار هستند.یکی از راهها این است که ما رفتارهای خوب را در جامعه پخش کنیم. از سوی دیگر باید یک مقداری موضوع را حلاجی کنیم و مردم را از تبعات این کارها آگاه سازیم.»